اعمال و وقایع شب و روز سوم محرم؛ وقایع مربوط به سومین روز از دهه محرم
روز سوم محرم سال 61 هجری قمری، مصادف با روزی است که سپاه عمربن سعد وارد کربلا شدند و وقایع مهم تاریخی شروع به شکل گرفتن کردند.
روز سوم از دهه محرم را به روز حضرت رقیه نامگذاری کرده اند. بزرگ بانویی کودکی که بار مصائب عظیمی را به دوش می کشد. حضرت رقیه الگوی تربیت صحیح است. با تدبر در جملات کوتاهی که او هنگام دیدن سر بریدة پدر به زبان آورده به خوبی می توان دریافت که این کودک از چه معرفت والایی برخوردار بوده است.
وقایع روز سوم محرم
ورود لشکر عمربن سعد به کربلا
یک روز از ورود امام حسین (ع) به کربلا می گذشت یعنی روز سوم محرم، که عمربن سعد با چهار هزار سپاهی اهل کوفه وارد کربلا شد. بعضی از تاریخ نویسان نوشته اند که «بنوزهره» که قبیله عمر بن سعد بودند نزد او آمدند و گفتند تو را به خدا سوگند میدهیم از این کار درگذر و تو داوطلب جنگ با حسین مشو زیرا این باعث دشمنی میان ما و بنی هاشم میگردد عمر بن سعد نزد عبیدالله بن زیاد رفت و استعفا کرد، ولی عبیدالله استعفای او را نپذیرفت و او تسلیم شد.
نامه امام حسین (ع)
در این روز امام حسین علیه السلام برای بزرگان کوفه نامه ای نوشتند و آن را به قیس بن مسهّر صیداوی دادند که به کوفه برساند.مأمورین بین راه قیس را گرفتند،و پس از آنکه او بر ضد یزید و ابن زیاد سخن گفت، او را به شهادت رساندند.
خریداری اراضی کربلا توسط امام حسین (ع)
یکی از وقایع مربوط به روز سوم محرم این است که امام حسین (ع) یک قسمتی از زمین کربلا را که هم اکنون نیز قبر شریفشان در آنجا واقع شده است، از اهل نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خریداری کرد و با آنها شرط کرد که مردم را برای زیارت قبرش راهنمایی نموده و زوار او را تا سه روز مهمانی نمایند.
بیقراری حضرت رقیه
حضرت رقیه که بیتابی و بیقراری پذرش را می کند و می خواهد هر چه زودتر به سوی پدر روانه شود. روز سوم محرم را به روز حضرت رقیه نامگذاری کرده اند. روزی که در آن یک بزرگ بانوی کودک بار یتیمی را به دوش می کشد. رقیه که سه چهار سال بیشتر از عمرش را در کنار پدر نبود اکنون داغ پدر را بر دل می کشاند.
سرنوشت غمبارش در کنار حماسه کربلا، دل خون شیعیان میکند، رقیه بابا، فقط سه چهار سال از عمر کوتاه خویش را در ناز و نوازش پدر گذارنده بود و یکباره در روز عاشورا این دختر آل طه، طعم یتیمی را میچشد، خداحافظی سوزناک با پدر، سیلی خوردن از دشمنان، آتش گرفتن خیمهها، فرو رفتن تیغها در پا، فرار از سم اسبان، همه و همه چقدر برای یک دختر بچه قابل تحمل است؟!
روز سوم محرم، روز رقیه حسین(ع) است، رقیهای که همراه با برادر کوچکش علی اصغر حماسه بزرگی را در جهان ثبت کردند تا نامشان در صف اول مریدان امامت ثبت شود، درود بیکران خداوند بر کودکی که بدنش در اثر تازیانه کبود شده بود و درود خدا به آن هنگامی که با دیدن پدر جان از بدنش خارج شد.
عصر عاشوراست، دشمنان برای غارت خیمهها هجوم آوردهاند، کودکان اهلبیت علیهمالسلام بر اثر تشنگی در خطر هلاکت هستند، هنگامی که آب را برای رقیه (س) میبرند، آن حضرت ظرف آب را گرفت و دوان دوان به سوی قتلگاه حرکت کرد، یکی از سپاهان دشمن پرسید «کجا میروی؟»، حضرت رقیه (س) فرمود «بابایم تشنه بود، میخواهم او را پیدا کنم و برایش آب ببرم»، او گفت «آب را خودت بخور، پدرت را با لب تشنه شهید کردند!»، حضرت رقیه (س) در حالی که گریه میکرد، فرمود «پس من هم آب نمیآشامم».
تشنگی حضرت رقیه
فاطمه کفیل استاد تاریخ جامعةالزهرا(س) در خصوص تشنگی حضرت رقیه در روز عاشورا به دو روایت اشاره میکند و میگوید: هنگامی که امام حسین علیهالسلام در لحظات آخر رقیه را در آغوش میگیرد و لبهای خشکیده نازدانهاش را میبوسد، در این هنگام رقیه به پدرش میگوید «العطش العطش، فان الظما قد احرقنی»؛ «بابا بسیار تشنهام، شدت تشنگی جگرم را آتش زده است»، امام حسین (ع) به او فرمود «کنار خیمه بنشین تا برای تو آب بیاورم»، آن گاه امام حسین(ع) برخاست تا به سوی میدان برود، باز هم رقیه(س) دامن پدر را گرفت و با گریه گفت «یا ابه این تمضی عنا؟»؛ «بابا جان کجا میروی؟ چرا از ما بریدهای؟»، امام (ع) یک بار دیگر او را در آغوش گرفت و آرام کرد، این نشان از رابطه عمیق عاطفی بین حضرت رقیه علیهاالسلام و اباعبداللهالحسین علیهالسلام دارد، با توجه به اینکه رقیه مادر نداشت و مادرش از دنیا رفته بود.
از پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده است: «هر كس در این روز روزه بگیرد، خداوند دعایش را اجابت كند.»(11) در آن روز سپاه عمر بن سعد وارد كربلا شد.
همچنین بخوانید:
اعمال و وقایع روز دوم دهه محرم
اعمال و وقایع شب و روز چهارم محرم
اعمال و وقایع شب و روز چهارم محرم
وقایع روز نهم محرم، روز تاسوعای حسینی