متن شعر نوحه ماه محرم؛ متن نوحه برای عزاداری ایام محرم و شام غریبان حسینی

در این بخش روزانه مجموعه اشعار ویژه نوحه سرایی و مدیحه سرایی امام حسین (ع) برای ایام عزاداری ماه محرم و شام غریبان حسینی را آماده کرده ایم. این اشعار در مورد شهادت امام حسین و یارانش و حضرت ابوالفضل عباس (ع) در کربلا و ماه محرم هستند و امیدواریم مورد توجه شما قرار بگیرند.

متن نوحه برای ایام محرم

این مطلب اختصاص دارد به عزاداری بزرک شیعیان امام حسین (ع) و در اینجا گلچینی از متن های نوحه مربوط به ایام محرم و عاشورا و تاسوعای حسینی فراهم آورده ایم.

بردم از کوفه تا شام غوغا         با خودم کربلای غمت را

حملتُ معی من الکوفه حتى الشام رزیه کربلائک

بس که خون گریه کردم ز داغت        لاله روییده صحرا به صحرا


بکیت من مصیبتک کثیرا حتى نامت زهره التولیب فی کل الصحراء

آه، از چهل شب غربت / آه، از چهل شب حسرت / آه، از دل بی طاقت


آه من غربه أربعین لیله / آه من حسره أربعین لیله / آه من فؤاد لا یصبر

آه یاحبیبی حسین…

الضحایا تُحاکِی الضحایا: … صَوَّبتْ أُمنیاتی البلایا

قربانیان اسارت همچون قربانیان قتل‌ و کشتار روز عاشورا هستند

]و زبان حال زینب کبری سلام الله علیها چنین است]: تیر بلاها آرزوهایم را دریده است.

وارْتَوتْ من شُحُوبِی الرَزایا… وأَغَمَّتْ حیاتی المنایا

غم‌ها و مصیبت‌ها از دگرگونی رنگ چهره‌ام جان گرفتند

و مرگ عزیزانم صفای زندگی‌ام را تیره کرده است

هَدَّتْ قِوایَ السُّرَى … ألْهِمْ فؤادیْ صَبْرا …. وأنتَ فوقَ الثرى

]ای حسین] راه رفتنم در شب توان مرا از بین برده

به دل من صبر بده

در حالی که تو خود بر روی خاک‌ افتاده‌ای

(آهٍ … حبیبی حسین)

آه ای حبیب من ای حسین (ع)

کربلا شُعلهٌ لیسَ تُطفى …. لستُ أسطیعُ مولایَ وَصفا

کربلا شعله‌ای است که خاموش نمی‌شود

 مولای من، نمی‌توانم آنچه بر ما گذشت را برایت وصف کنم

عَصَفَ الموتُ بالسِبطِ عَصفا …. وهو نَبعُ الحیاهِ المُصَفَّى

طوفان مرگ بر فرزند پیامبر هجوم آورد، در حالی که او خود چشمه زلال زندگی است

یا مُفرَداً حَیرانا …یا من قضى عَطشانا … یا من بقى عُریانا

ای تنهایی که در کار خدا حیران مانده‌ای … ای کسی که تشنه کام لحظات می گذرانی … ای کسی که عریان بر روی خاک افتاده‌ای

آهٍ…حبیبی حسین…

آه ای حبیب من ای حسین (ع)

أهطَلَ الدَمعَ غَیمُ العِتابِ …. حانَ للبَدرِ وقتَ الغِیابِ

سرزنش ها (و اندوه از دست دادن تو) اشک مرا جاری ساخت

 لحظه غروب مهتاب فرا رسیده است

هَیَّجَت لَوعَتی و انتِحابی ….. أربعینٌ مَضَت بالعَذاب

چهل روزی که با عذاب و سختی سپری شد

عشق درون و اشک سوزانم را به غلیان در آورده است

نَحنُ الأُساری جِئنا …. من بَعدِ أن سُبِینا …. عُدنا فَقُم حَیِّینا

ما اسیران آمده ایم … پس از اینکه به اسارت درآمدیم

 اکنون بازگشته ایم پس برخیز و به ما خوش آمد بگو

مطلب پیشنهادی: متن ماه محرم | جملات زیبا در مورد ماه محرم و عاشورا | عکس نوشته ماه محرمی

متن نوحه ایام محرم

دارد می آید محرم
یک کاروان دل به سویت
تو رهروی سوی فردا
دارد می آید محرم
ماه پر از یاد مولا

دارد می آید محرم
ماه مساجد، تکایا
ماه غم و اشک و ماتم
بر غربت ابن زهرا

دارد می آید محرم
ماه همیشه سیه پوش
ماهی که هر انقلابی
از یاد آن گشته پرجوش

دارد می آید محرم
ماه حسین و علمدار
هیهات از هرچه ذلت
از زندگانی چو مردار

هیهات از هرچه بیعت
با هر یزید زمانه
از مسلک اهل کوفه
از اشک بی پشتوانه

دارد می آید محرم
و کربلا کل دنیاست
شمر و اباالفضل و هانی
نقش من و تو همین هاست

باید که خود را بیابیم
ما در کدامین سپاهیم؟
یا در عمل اهل حقیم
یا آنکه اهل تباهیم

یک کاروان دل به سویت
تو رهروی سوی فردا
دارد می آید محرم
ماه پر از یاد مولا
دارد می آید محرم
ماه مساجد، تکایا
ماه غم و اشک و ماتم
بر غربت ابن زهرا
دارد می آید محرم
ماه همیشه سیه پوش
ماهی که هر انقلابی
از یاد آن گشته پرجوش
دارد می آید محرم
ماه وفا قدر عباس
ماه شکوه و حماسه
و قله ی عقل و احساس
دارد می آید محرم
ماه حسین و علمدار
هیهات از هرچه ذلت
از زندگانی چو مردار
هیهات از هرچه بیعت
با هر یزید زمانه
از مسلک اهل کوفه
از اشک بی پشتوانه
دارد می آید محرم
و کربلا کل دنیاست
شمر و اباالفضل و هانی
نقش من و تو همین هاست
باید که خود را بیابیم
ما در کدامین سپاهیم؟
یا در عمل اهل حقیم
یا آنکه اهل تباهیم

همچنین بخوانید: متن مداحی ماه محرم + اشعار جدید برای نوحه و عزاداری ماه محرم و امام حسین

متن شعر و نوحه برای ایام محرم حسینی، شام غریبان، تاسوعا و عاشورا

با اشک و غم هم رازم و /  می سوزم و می سازم و /  می خوانمت شب تا سحر

یعلم الدمع و الحزن سرّی  /  یحترق وجودی و أنا أصبر علیه / و أنادیک طول اللیل

دلتنگم ای کرب و بلا         در اربعین دیدار ما

یا کربلاء! لقد ضاق صدری     موعدنا فی یوم الأربعین

باعاشقان روی حسین / با زائران کوی حسین  / می آیم آخر سوی حسین

مع عشّاق الحسین / مع زائری مقام الحسین / سآتی إلی الحسین أخیرا

لبیک یا مولا یا حسین…

شدَّ الهَوى حبلَ الجَوى و اجتاحَنی سَیلُ النَوى

دلدادگی ریسمان عشق را محکم کرد و سیل دوری و فراق من را بَرد

لِلوَصلِ عَینی سَاهِرَه

چشمانم به انتظار وصال (کربلا) بیدار است

أَطْفَأَ شَمْعِی مَدْمَعِی … و دَکَّ نَوْحِی مَسْمَعِی

اشکم شمع مرا خاموش کرد و مویه‌ها و نوحه ها در گوشم طنین انداز شد

إیهٍ دُمُوعی، اشتَعِلی!

هان! ای اشک‌های چشم من، بجوشید

نارُ اشتیاقی، کمْ تَصْطَلِی!

ای آتش شوق من چقدر شعله‌وری!

لیلُ انتِظاری، هَلْ یَنجَلی؟

آیا شب انتظار مرا پایانی هست؟

مولای مولای السلام…

سلام ای مولای من

هُنَا الأَسى کُلُّ الأَسى …هُنَا الصِغارُ و النِسَا

اینجا همان محل اندوه و غم است؛ همه غم ها اینجاست… اینجا جایی است که کودکان و زنان اهل بیت بودند

هُنَا النُجومُ الزَاهِرَهْ

اینجا همانجایی است که ستارگان درخشان بودند

مِنْ سَاجِیاتٍ صُرَّعِ … تَدعو إلى التَّفَجُّعِ

این ستارگان همان اجساد ساکن و بر زمین افتاده اند …. و این اجساد به نوحه و عزا فرا می خوانند

یا ودایَ الطَّفِّ ما جرى ؟

ای سرزمین کربلا چه اتفاقی افتاده است؟

فاقَ المُصابُ التَّصَوُرَا

این مصیبت از تصور فراتر است

هذا حسینٌ فَوقَ الثَرَى

این حسین علیه السلام است که بر خاک افتاده است

علیکَ مولای السلامْ …

ای مولای من سلام بر تو

إلیکَ آتٍ سَیِّدی … الأربَعینُ مَوْعِدِی

مولایم، به سوی تو رهسپارم….. میعاد ما اربعین است

ذِکراکَ أحلى خاطِرَه

یاد تو شیرین‌ترین خاطره است

جابرُ قدْ جاءَ معی … یَأخُذُنی للمَصرعِ

جابر با من آمده است…. و مرا به سوی قتلگاه تو می‌کشاند

عندکَ یا مولایَ المُنى

مولای من! آرزوهایم نزد توست

ظُلْمَهُ رُوحِی تَلقىْ السَّنا

تاریکی روحم به روشنی می گراید

کُلُّ وُجُودی لکَ انحَنى

تمام وجودم برای تو تعظیم می‌کند

مَوْلای مَوْلای السَلامْ…

سلام ای مولای من

نوحه بلند امام حسین

شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین

کوی دل با کاروان کربلا دارد حسین

ازحریم کعبه جدش بـه اشک شست دست

مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین

میبرد در کربلا هفتاد ودو ذبح عظیم

بیش از این‌ها حرمت کوی منی دارد حسین

پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست

اشک وآه عالمی هم درقفا دارد حسین

بس که محملها رود منزل بـه منزل با شتاب

کس نمی‌داند عروسی یا عزا دارد حسین

رخت ودیباج حرم چون گل بـه تاراجش برند

تا بجایی که کفن از بوریا دارد حسین

بردن اهل حرم دستور بودو سر غیب

ور نه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین

سروران پروانه گان شمع رخسارش ولی

چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین

سربه قاچ زین نهاد این راه پیمای عراق

می‌نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین

او وفای عهد رابا سرکند سودا ولی

خون بـه دل از کوفیان بی وفا دارد حسین

دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا

با کدامین سر کند مشکل دو تا دارد حسین

سیرت آل علی با سرنوشت کربلاست

هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین

آب خود با دشمنان تشنه قسمت میکند

عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین

دشمنش هم آب می بندد بـه روی اهل بیت

داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین

بعد از اینش صحنه ها و پرده ها اشکست وخون

دل تماشا کن چه رنگین سینه ما دارد حسین

ساز عشقست وبه دل هر زخم پیکان زخمه اي

گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین

دست آخر کز همه ی بیگانه شد دیدم هنوز

با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین

شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا

جای لعنت هم بـه لب دیدم دعا دارد حسین

اشک خونین گو بیا بنشین بـه چشم شهریار

کاندر این گوشه عزای بی ریا دارد حسین

مطلب پیشنهادی: متن شعر نوحه ماه محرم؛ متن نوحه برای عزاداری ایام محرم و شام غریبان حسینی

متن نوحه زنجیرزنی

ناز این دلبر خوش چهره کشیدن دارد
نمک عشق اباالفضل چشیدن دارد

تیغ کافیست، ترنج از سر راهم بردار
مات یوسف شدن انگشت بریدن دارد

راضی ام! زلف بیفشان و زمین گیرم کن
صید تو ظرفیت درد کشیدن دارد

هروله سعی وصفا، یاد تو انداخت مرا
صحن بین الحرمین ست دویدن دارد

حق بده، دست به سوی کمرش بُرد حسین
داغ تو داغ بزرگی ست،خمیدن دارد

اضطراب حرم ازتشنگی مشک تو نیست
بی علمدارشدن، رنگ پریدن دارد

سربازار نباید به تو می خندیدند
جگر گریه گریبان دریدن دارد

اشکهایت سرنی حرف دل زینب بود
مگر این چادر پر وصله خریدن دارد

از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین
منم غلام کسی که بود گدای حسین

دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم
یکی برای حسن آن یکی برای حسین
یقین که آتش دوزخ حرام گردیده
به جسم آنکه بود یار آشنای حسین
برای بخشش کوه گناه یک راه است
بریز قطره ی اشکی تو در عزای حسین
کبوتر دل عشاق هر شب جمعه
نشسته است روی گنبد طلای حسین
خدا کند که شبی زائر حرم گردیم
و جان دهیم همان شب به کربلای حسین
به گوش جان تو اگر بشنوی هنوز آید
ز زیر نیزه و تیغ و سنان صدای حسین

شعر نوحه و مداحی مخصوص محرم

وقتی علم میبینم یاد علمدار میکنم

وقتی که غم میبینم یاد غم یار میکنم
وقتی که آب میبینم یاد لب سقا میکنم

وقتی که گل میبینم یاد گل لیلا میکنم
آقا به عشق کربلا می کشی عاقبت مرا

خونم حلالت آقا خونم حلالت
به عشق بین الرحمین می کشی ام چرا حسین
جون ناقابلمو بگیر اما منو کربلا ببر
چیزی ازت کم نمیشه بیا و آبرو بخر
دوست دارم اون روزی که وا می شه راه کربلا
تن صد پاره من مونده باشه تو سنگرا
زیر آفتاب بسوزه پیکر بی مزار من
زائرای کربلا رد بشن از کنار من

پس از خدای مهربون عباس کس و کاره منه

خوشم شب اول قبر اقام هوادار منه

وقتی کارم گیر میکنه گره تو کار پیدا میشه

یا ابل الفضل میگم و گره ز کارم وا میشه

ابل الفضل شه کربلایی،

ابل الفضل تو گره گشایی

ابل الفضل یا ابوفاضل ۳

هرکی ابل الفضلی باشه اقا باهاشه همیشه

توی تمومه زندگی هیچ موقعه تنها نمیشه

عکس ابل الفضل توی قاب قلب خستمه

ذکر ابل الفضل مددی ذکر دل شکستمه

ابل الفضل شه کربلایی

ابل الفضل تو گره گشایی

ابل الفضل یا ابوفاضل۳

منو نبرده کربلا خواسته که زائرش باشم

یاکه لیاقت ندارم یا خواسته تنهاتر نشم

یعنی میشه من یه روز برم تو بین الحرمین

دست تو سینه سلام بدم یا کاشف الکرب الحسین

اسم ابل الفضل رو لبم عزت و افتخارمه

سینه زدن برای تو واسه افتخارمه

ابل الفضل شه کربلایی،

ابل الفضل تو گره گشایی

ابل الفضل یا ابوفاضل۳

مطلب پیشنهادی: جملات تسلیت ماه محرم؛ متن تسلیت ماه محرم حسینی، شعر تسلیت ماه محرم

اللهم ارزقنا کربلا
روز و شب دارم دعا آرزومه اي خدا ديدن شيش گوشه ي کرببلا
همه رفتن کربلا به ديار نينوا اسم من از قلم افتاده خدا
من و اين ديده ي تر من و قلب پرشرر من و يک عکس ضريح کربلا
حرم اربابم حسين صحن بين الحرمين شده فکر و ذکر و خواب هر شبم
همه سوز و ساز من اينه امتياز من که غلام و سينه چاک زينبم
ميرسه تو هيئتا به مشام جان ما بوي دلنواز ياس از علقمه
بَه! که چه غوغا ميشه محشري بر پا ميشه شب جمعه کربلا با فاطمه
چي ميشه روز جزا به سپاس گريه ها ما بشيم از همه آدما جدا
مست شاه نينوا جاي جنت خدا ما بشيم ساکن کوي کربلا

نوحه محرم, متن نوحه, اشعار محرم

من که مانند نى در نوایم              عاشقم عاشق کربلایم
روز و شب در غم و شور و شینم     عاشق کربلاى حسینم
خادم کوى آن نور عینم                   عبد درگاه آن مقتدایم
گر چه بگذشته دور جوانى               لیک در پیرى و ناتوانى
بلبل آسا کنم نغمه خوانى               تا که باشد طنین در صدایم
یا حسین جز تو شاهى ندارم           جز تو شاها پناهى ندارم
عاشقم من گناهى ندارم                 حق بود شاهد مدّعایم
یا حسین اى عزیز پیمبر                   زاده عصمتِ پاک داور
زیب عرش خدا پور حیدر                  با غم و عشق تو آشنایم
من چو مجنون صحرا نوردم               آشنا با غم و رنج و دردم
تا فداى وفاى تو گردم                       در رثایت سخن مى سرایم
گشته ام تا به مهر تو پاى بند             گر جدا گردَدَم بند از بند
نگسلم از تو یک لحظه پیوند                اى شهید سر از تن جدایم
یا حسین جان عالم فدایت                 جان به قربان مهر و وفایت
بین که (مردانى ) با وفایت                  اشک خون ریزد از دیده هایم
حق به محشر چو خواهد حسابم        در سؤ الش بود این جوابم
ذاکر زاده بو ترابم                               مرثیت خوان آل عبایم

نوحه سوزناک ماه محرم

بسم الله روضه خون اومد ماه جنون
باز جمعیم دور هم چند خط روضه بخون
بسم الله سینه زن بازم سینه بزن
تو ماه غربت ارباب بی کفن
ذکر عالمین«حسین» 4
غرق شور و شین«حسین» 4
فبک للحسین «حسین»4

بخون اي اکبر ناظم از علی اکبر و قاسم
از روضه شش ماهه از قمر بنی هاشم
سقای دشت کربلا اباالفضل
دستش شده از تن جدا اباالفضل
بسم الله دم بگیر پاشو پرچم بگیر
با ذکر یا حسین هوش از عالم بگیر
بسم الله محتشم بنویس از درد و غم
شعری با جوهر اشک اهل حرم
مجلس عزاست «حرم» 4
روضه ها بپاست «حرم» 4
روضه خون خداست «حرم»4
ذکر عالمین «حسین» 4
غرق شور شین «حسین»4
فبک للحسین «حسین»4

ماه روضه اربابه دل فاطمه بی تابه
از تو آسمون چشما داره می باره خونابه
کرببلا غوغا شده واویلا واویلا
صاحب عزا زهرا شده واویلا واویلا
در خیمه قحط آبه واویلا واویلا
روز مرگ ربابه واویلا واویلا
بسم الله آسمون از غم شو واژگون
وای از حال حسین وای داغ جوون
بسم الله نوکرا حیّ علی العزا
امشب روضه بریم گودال قتله گاه
ستمگر از جفا «نزن»4
پیش چشم ما «نزن»4
بس کن از قفا «نزن»4
ذکر عالمین «حسین»4
غرق شور و شین «حسین»

فبک للحسین «حسین»

ذوالجنان بـه حرم برگرد
کردی خون جگرم برگرد
بشنو گریه ی این دختر
دیگه با پدرم برگرد
اي کشته دشت بلا حسین جان حسین جان
گشته سرت از تن جدا حسین جان حسین جان

مرغ دل ما زند پر به هوایت حسین

قبله عالم شده کرببلایت حسین

منم گدایت حسین منم گدایت حسین

کن نظری از کرم به این گدایت حسین

حسین حسین جان حسین

چرا فتادی چنین به خاک صحرا حسین

غرق بخون بی کفن به این گدایت حسین

سوخته از تشنگی تمام جانت حسین

تشنه چنین ندیده در لب دریا حسین

حسین حسین جان حسین

ای پسر فاطمه چرا تو بی یاوری

تو حجت کردگار وصی پیغمبری

تو شاه بی نوایی خدا را مظهری

در ره حق داده ای هستی خود را حسین

حسین حسین جان

گریه به مظلومیت پیمبران کرده اند

ناله ز داغ غمت پیرو جوان کرده اند

اشک ز داغت ز دیده گان کرده اند

جن و ملک از غمت در همه دنیا حسین

متن شعر نوحه تاسوعا و عاشورای حسینی

شمیم عاطفه در کوچه ها رها شده است
دوباره هر شب من رنگ کربلا شده است
وزیده در همه جا عطر سیب حضرت عشق
قسم به ساحت گریه قسم به ساحت عشق
دوباره شوق حرم تا خدا دلم را برد
به عرش روشن کرب و بلا دلم را برد
دوباره ماه محرم، رسیده ماه عزا
غروب غربت جانکاه سیدالشهدا
صدا صدای قدیمی طبل و زنجیر است
فضا فضای صمیمی ولی چه دلگیر است
خروش ناله‌ی حیّ علی العزا در راه
دوباره قافله‌ی روضه های ثارالله
برات گریه دوباره به چشممان دادند
به ما حسینیه‌ی‌ گریه را نشان دادند
حسینیه است؟ نه، خیمه؟ نه، کربلا اینجاست
مزار خون خدا فی قلوب من والاست
محرم آمده آقا صدایمان کردی
برای عرض ارادت، جدایمان کردی
لیاقتی بده تا روضه خوان تو باشم
عنایتی که فقط در امان تو باشم
بگیر دست مرا وقت خسته حالی ها
پری بده به دلم در شکسته بالی ها
مرا به غربت بی انتهای خود بردی
شبی که گوشه‌ی‌ صحن و سرای خود بردی
هنوز ندبه‌ی غم در رواق تو جاری است
هنوز داغ عطش بین باغ تو جاری است
صدای مرثیه‌ی آب آب می آید
صدای گریه‌ی‌ طفل رباب می آید
هنوز علقمه لب تشنه‌ی لب سقاست
هنوز چشم حرم در مصیبتش دریاست
امید اهل حرم می رود به قربانگاه
و یا به سوی منا می رود ذبیح الله
شکسته قلب حرم، یا مجیب می گوید
نگاه خسته ای أین الحبیب می گوید
از آسمان و زمین تیر و دشنه می بارد
ز هر کرانه فقط تیغ تشنه می بارد
صدای ناله‌ی أمن یجیب می آید
صدای روضه‌ی‌ شیب الخضیب می آید
خمیده خواهری انگار می رود از حال
گمان کنم که رسیده حوالی گودال
میان هلهله‌ی بی امان چه می بیند؟
میان نیزه و تیر و سنان چه می بیند؟
نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
گر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد

مطلب پیشنهادی: عکس ماه محرم برای استوری و پروفایل + متن ادبی و جملات شهادت امام حسین و عاشورا

روز و شب دارم دعا           آرزومه ای خدا        دیدن شیش گوشه ی کرببلا

همه رفتن کربلا              به دیار نینوا          اسم من از قلم افتاده خدا

من و این دیده ی تر        من و قلب پرشرر     من و یک عکس ضریح کربلا

حرم اربابم حسین       صحن بین الحرمین      شده فکر و ذکر و خواب هر شبم

همه سوز و ساز من         اینه امتیاز من       که غلام و سینه چاک زینبم

میرسه تو هیئتا         به مشام جان ما      بوی دلنواز یاس از علقمه

بَه! که چه غوغا میشه    محشری بر پا میشه    شب جمعه کربلا با فاطمه

چی میشه روز جزا           به سپاس گریه ها          ما بشیم از همه آدما جدا

مست شاه نینوا            جای جنت خدا           ما بشیم ساکن کوی کربلا

متن شعر و نوحه برای ایام محرم حسینی، شام غریبان، تاسوعا و عاشورا

ساربانا مهلتی دارم در این جا مشگلی
رفته از دستم گلی از وی نبردم حاصلی

اندر این دشت بلا رفته زدستم نوگلی
من حسین باوفا آرام جان گم کرده ام

ساربان بهر خدا یک ساعتی آهسته تر
اندر این دشت بلا گم گشته از من تاج سر

یعنی یک دنیا برادر از من خونین جگر
اندر این صحرا ززجور گوفیان گم کرده ام

ساربانا مهلتی تا تابر سر نعش حسین
راز دل گویم ببارم خون دل از هردو عین

در عزایش عالمی را پکنم از شور و شین
من برادر در میان خاک و خون گم کرده ام

مهلتی تا جستجویی اندرین صحرا کنم
در میان قتلگه من کشته ام پیدا کنم

بر سرنعش برادر دیده را دریا کنم
خاک بر فرقم که نور دیدگاه گم مرده ام

متن نوحه برای ایام محرم حسینی

دو برادر دوبرادر دو شجاع بی نظیر         این علمدار سپاه او امیر

این حسین اوابالفضل جوان                  این امام او امیر کائنان

این یکی از نسل پیغمبر بود                   اون یکی نور دل حیدر بود

این یکی از سوی یمین او یسار       کرده جنگ با گروه نابکار

دو برادر دو برادر دو ابر مرد  دلیر    در میان روبهان مانند شیر

لشکر از هر سو به هم پیچیده شد      جنگجویان را به هر بگریز شد

هرکه می امد به جنگ این دومرد      با نگ تکبیر ابالفضل رشید

روح در جان حسینش می دمید      

گفت این فرزند پیغمبر منم       گفت ان از زاده حیدر منم

گفت ان بابم علی مرتضاست    گفت این مادر مرا خیر النساست

گفت این عباس نام اور منم    گفت ان از زاده حیدر منم

              مظلوم حسین جان        سقا ابالفضل

من که مانند نی در نوایم              عاشقم عاشق کربلایم
روز و شب در غم و شور و شینم     عاشق کربلای حسینم

خادم کوی آن نور عینم                   عبد درگاه آن مقتدایم
گر چه بگذشته دور جوانی               لیک در پیری و ناتوانی

بلبل آسا کنم نغمه خوانی               تا که باشد طنین در صدایم
یا حسین جز تو شاهی ندارم           جز تو شاها پناهی ندارم

عاشقم من گناهی ندارم                 حق بود شاهد مدّعایم
یا حسین ای عزیز پیمبر                   زاده عصمتِ پاک داور

زیب عرش خدا پور حیدر                  با غم و عشق تو آشنایم
من چو مجنون صحرا نوردم               آشنا با غم و رنج و دردم

تا فدای وفای تو گردم                       در رثایت سخن می سرایم
گشته ام تا به مهر تو پای بند             گر جدا گردَدَم بند از بند

نگسلم از تو یک لحظه پیوند                ای شهید سر از تن جدایم
یا حسین جان عالم فدایت                 جان به قربان مهر و وفایت

بین که (مردانی ) با وفایت                  اشک خون ریزد از دیده هایم
حق به محشر چو خواهد حسابم        در سؤ الش بود این جوابم
ذاکر زاده بو ترابم                               مرثیت خوان آل عبایم

دلی كه سینه زن هر شب محرم شد

دلی كه سینه زن هر شب محرم شد

صدای هر تپشش ذكر یا حسینَم شد

به یاد غربت یك لحظة تو این گونه

بساط گریة هر روز من فرا هم شد

شبی كه در دل من خیمه زد غم از هر سو

دلم حسینیة بغض و آه و ماتم شد

فدای زلف پریشان تو كه بر نیزه

برای قافله سالاری تو پرچم شد

فرشته مثل رقیه سیاه می پوشد

حسین ! سایة تو از سر همه كم شد

همیشه هر شب جمعه امید دارم كه

دوباره زائر شش گوشة تو خواهم شد

قسم به عشق كه رنگ حسین می گیرد

دلی كه سینه زن هر شب محرم شد

مطلب پیشنهادی: عکس استوری ماه محرم + عکس پروفایل و متن های ماه محرم

مداحی محرم, اشعار محرم برای مدیحه سرایی

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

شش ماهه اصغر می دهد، هم عون و جعفر می دهد

امشب حسین دلداری فرزندخواهر می دهد فردا سر و دست و بدن در راه داور می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب شه دنیا و دین،با قلب مجروح و غمین – گوید به زین العابدین باشد وداع آخرین

ای دل غمین حالم ببین از جور قوم مشرکین – فردا یقین شمر لعین آبم ز خنجر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب کند لیلا فغان زینب بود بر سر زنان  این از غم سلطان دین آن از فراغ نوجوان

این در صدای الحذر آن در نوای الامان   این با برادر در سخن آن دل به اکبر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب حسین در کربلاگردد به دور خیمه ها – گاهی به بانگ یا نبی گاهی به صوت یا اخا

گاهی به فکر کودکان گه در نماز و در دعا – فردا به راه امتحان سر را به کافر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب همه اطفال او را تشنگی در گفتگو – غم در دل و خون در گلو بشکسته سر بگشاده مو

باشد برادر در سخن گه با پدر گه با عمو – فردا حسین این جمله را تسلیم خواهر می کند

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب سکینه از عطش بگرفته دامان پدر – هر دم زند بر سینه و گاهی به پهلو گه به سر

گوید که ای جان پدرعزم سفر مگر داری – سید چو مجنون با قلم تشکیل دفتر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

هنوزم یه عاشقی هست، حرم شما نرفته
دیگه روش نمیشه جایی، بگه کربلا نرفته

قبولم کن به پابوست بزار حرمتو ببینم
بزار برا یه بارم شده بیام پایین پات بشینم

چشم دل من به گنبد طلاته
دست رقیه رو سر زائراته
حسین وااااای

باز تو کوچه دم گرفته نفسای خیس بارون
گرد عشق و تو نگاهت داره مینویسه بارون

نرفتم کربلا اما بزرگ شده ی روضه هاتم
تو اوج روضه ها محو زیارت دارالشفاتم

وقتی میبینم علم و پرچمت رو
حس میکنم باز بوی محرمت رو

هنوزم یه عاشقی هست حرم شما نرفته
دیگه روش نمیشه جایی بگه کربلا نرفته

زیر آسمون کسی نیست خونه زاد تو نباشه
با همه دنیا غریبه هر کی یاد تو نباشه

دارم با گریه میخونم قسم به غم غربت تو
میگه زهرا قبول باشه به سینه زن هیئت تو

لحظه به لحظه دلم با اِذن آقا
داره میخونه یا ساقی العطاشا

متن نوحه برای سینه زنی

ســـلام مــن بــه مـحـرم، مـحـرم گــــل زهــرا
بـه لطـمه هـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش
بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش

سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی
به چشم کاسه ی خون وبه شال ماتم مـهـدی

سـلام من بــه مـحـرم بـه کـربـلا و جـلالــش
به لحظه های پـرازحزن غرق درد و ملامش

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خستـه زیـنـب
بـه بــی نـهــایــت داغ دل شـکــستــه زیـنـب

سلام من به محرم به دست ومشک ابوالفضل
بـه نـا امیـدی سقـا بـه سـوز اشـک ابوالفضل

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه قــد و قـا مـت اکـبـر
بـه کـام خـشک اذان گـوی زیـر نـیزه و خنجر

سلام من به محرم به دسـت و بـا زوی قـاسم
به شوق شهد شهادت حنـای گـیـسـوی قـاسم

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه گـاهـواره ی اصـغـر
به اشک خجلت شاه و گـلـوی پـاره ی اصـغـر

سـلام مـن بـه مـحـرم به اضـطـراب سـکـیـنـه
بـه آن مـلـیـکـه، کـه رویش ندیده چشم مدینه

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه عـا شـقـی زهـیـرش
بـه بـاز گـشـتـن حُر و عروج خـتـم به خیرش

سلام من بـه محرم بـه مسـلـم و به حـبـیـبش
به رو سپیدی جوُن و به بوی عطر عجیـبـش

سلام من بـه محرم بـه زنگ مـحـمـل زیـنـب
بــه پـاره، پـاره تــن بــی سـر مـقـابـل زیـنـب

سلام من به محـرم به شـور و حـال عیـانـش
سلام من به حسـیـن و به اشک سینه زنـانش

متن شعر و نوحه برای ایام محرم حسینی، شام غریبان، تاسوعا و عاشورا

مداحی محرم, اشعار محرم برای نوحه سرایی

از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟
یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟

بر سر هر نیزه خورشیدی ست یک ماه تمام
بر سر هر نیزه یک ماه است می دانی چرا؟

اشهد ان لا…شهادت اشهد ان لا …شهید
محشر الله الله است می دانی چرا؟

یک بغل باران الله الصمد آورده ام
نوبهار قل هوالله است می دانی چرا؟

راه عقل ازآن طرف راه جنون از این طرف
راه اگر راه است این راه است می دانی چرا؟

از رگ گردن بیا بگذر که او نزدیک توست
فرصت دیدار کوتاه است می دانی چرا؟

از کجا معلوم شاید ناگهانت برگزید
انتخاب عشق ناگاه است می دانی چرا؟

از محرم دم به دم هر چند ماتم می چکد
باز اما بهترین ماه است می دانی چرا؟

مـن آمدم کـه گریه کنم دست مـن بگیر

ترسم زمان رود شود این عرصه زود، دیر

قسمت نشد اگر کـه جوانمرگ تـو شوم

لطفی نما شوم دراین خانه پیر پیر

باشد مرا بـه نوکری خود مکن قبول

مـن داد میزنم کـه شمائی بـه مـن امیر

ماه محرم اسـت خودم کـه نیامدم

زهرا «س» مرا کشانده دوباره بـه این مسیر

چونکه شفای تـو اشک اسـت فاطمه «س»

بر گریه بر عزای تـو کرده مرا اجیر

آخر شنیده ام بـه غمت خنده کرده اند

بر خشکی لبان تـو در خشکی کویر

مثل زنی کـه مرده جوانش شبانه روز

مـن زار میزنم بـه تن رفته در حصیر

مطلب پیشنهادی: شعر کوتاه درباره امام حسین؛ مجموعه اشعار کوتاه و دو بیتی درباره امام حسین و ماه محرم

شعر برای ایام محرم حسینی

تیر از کمان رها شد          با حلقت آشنا شد         با تیر حرمله، آه            سر از تنت جدا شد

قربان روی ماهت            آخر چه بُد گناهت            منگرچنین به بابا            می میرم از نگاهت

پرپر زدی به دستم           دیدم، تنت، شکستم            حیران شدم عزیزم       گریان به تو نشستم

طفل نخورده آبم              دل از عطش کبابم              بینم چوحنجرت را         ازغم به پیچ وتابم

از جور کین هلاکی          مدفون به زیر خاکی              در خاک تیره اصغر     یک دُر تابناکی

مظلوم شیر خوارم             جان کرده ای نثارم               از خون حنجر تو      گل گون شده عذارم

ای طفل شیر خواره           مقتول ماه پاره                   ای کا ش خنده ات را   بیند پدر دوباره

ای گل نوشکفته             ای ازعطش نخفته                    بابا مصیبتت را        جز با خدا نگفته

تاب غمت ندارم               خون گشته قلب زارم             بابا ببین چگونه           آمد گره به کارم

تا تیرکین روان شد            نا گه تو را نشان شد           خون گلویت اصغر         تقدیم آسمان شد

داغت به دل نشسته        درخود مرا شکسته              جان می کَنم چوبینم       این دیدگان بسته
با مادرت چه گویم            با خواهرت چه گویم            با عمه غمین  و              دیده ترت چه گویم

ای شیرخواره اصغر           ای ماه پاره اصغر                بسته به روی من شد      هر راه چاره اصغر

فهمیدم از دور و برم، آمد محرم

لبریز شد چشم ترم، آمد محرم

در کنج هیئت ها علم را تکیه دادند

با إذن شاه با کرم آمد محرم

مثل لهوف و مقتل ابن مقرم

سر تا بپا شعله ورم، آمد محرم

کنج حسینیه حسن «ع» سینه زد و گفت

دیدی چـه آمد بر سرم، آمد محرم

فطرس خبر آورده کـه امشب نوشته

جبریل بر بال و پرم…آمد محرم

پیراهنم مشکی شده

چون هم زمان:

با تعویض پرچم در حرم آمد محرم

می‌خواست از مـن دور باشد شر شیطان

دلواپسم شد مادرم آمد محرم

جان می دهم در آیه هاي سورۀ کهف

آتش گرفته حنجرم، آمد محرم

رخت عزا پوشید زینب «س» گفت با اشک

خون گریه کن اي معجرم! آمد محرم

عباسم و خون حسین در بدن دارم
صد باغ گل بر پیکر از زخم تن دارم
با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

اگر شود نشان تیر چشم خونبارم
دست از حسین ابن علی برنمی‌دارم
با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

دریا ز خونِ دیده‌ام گشته گلباران
پیشانیم را بشکنید ای ستمکاران

با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

سقّایم و جاری بود خون ز کام من
در محضـر زهـرا بود این کلام من
با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

 در موج دریا بر تنم، التهاب افتاد
تصویر لبهای حسین روی آب افتاد
با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

 بر کام خشک تشنگان میکنم زاری
اشک سکینه گشته از چشم من جاری
با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

 با آنکه در دریای آب لب نکردم تر
خجلت ز اصغر می‌کشم تا صف محشر
با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

ای حسین فاطمه این کینه هامان را ببین
قلب مجروح درون سینه هامان را ببین
یازده خورشید را کشتند و داغ تو فزون
تکه تکه زین ستم آیینه هامان را ببین
***
گرچه شد خورشید ما در پرده ی غیبت ولی
می رسد نورش ز ماه حضرت سید علی
باز هم هر روز عاشورا و هر جا کربلا
باز هم فتنه، اگرچه هست حجت ها جلی
***
ترس ما کشته شدن یا غارت این خانه نیست
بلکه دنیایی شدن با مسلک کوفی گری ست
گر که بگذاریم امام خویش را تنها به تشویق هوا
فرق ما با آن جنایت پیشگان سفله چیست؟
***
ای حسین فاطمه داغت درون قلب ماست
نهضتت رسواگر روی تمام فتنه هاست
شمر را در هر زمان نومید از قتلی کنیم
که پی خورشید و مه دشنه به دست و بی حیاست

آب قحط و ابر قحط و آسمانت خشک شد
چشم براه عمو ماندی زبانت خشک شد

جان باقیمانده ام شد یک تبسم تیر دید
آخرین لبخند هم روی لبانت خشک شد

حرمله دست مرا هم دوخت بر قنداقه ات
بازویم می داد وقتی که تکانت خشک شد

خواستی بابا بگویی حرمله مهلت نداد
تار های صوتی ات سرخ و دهانت خشک شد

تیر نگذاشت که یک جمله به اخر برسد
هیچ کس حدس نمی زد که چنین سر برسد

پدرش که چیز زیادی نمی خواست،فرات
یک دو قطره، ضرری داشت به اصغر برسد

خوب شد عرش همه خون گلو رو برداشت
حیف خون نیست بر این خاک ستمگر برسد

با لب عطشان، خسته در میدان
هزار و یک غم داری
رأس تو بر نی، میکند ره طی
زگیسو پرچم داری
تویی تویی، ذکر لب جن و ملک
ثمره ی باغ فدک
یا لیتناکنامعک
حسین من آقام آقام آقام حسین من

دارد از ایمان، باغ دلهامان، شکوفه های احساس
میرویم هرشب، با دل زینب، کنار کف العباس
ضریح تو، از باغ گل زیباتره
از عاشقا دل میبره
مهد دعای اصغره
حسین حسین حسین
عباس من آقام آقام آقام عباس من

درمناجاتی، باب حاجاتی، مگر به این شک داری
از چه ای سقا، با قد رعنا، تو قبر کوچک داری
دلم میخواد، به کربلایتو برم
بیام کنار اون حرم
تو سرداب تو جون بدم
اباالفضل، اباالفضل…

تیغ تو خوش بود، حرمله کش بود، اگر به میدان بودی
چشم تو حالا، خفته در صحرا، امید طفلان بودی
برادرم در خاک و خون نشسته ای
پشت مرا شکسته ای، زخم سرت نبسته ای
حسین من آقام آقام آقام حسین من

از مزار تو از دیار تو، بوی خدا می آید
مرغ دل هر شب، بر لبش یا رب
به کربلا می آید
منم منم، فدایی سپاه تو
غلام روسیاه تو
امید من پناه تو

تشنگان حرم عشق همه گوش کنید     آب را از نظر خویش فراموش کنید

ناله واعطشا را همه خاموش کنید    آب را از نظر خویش فراموش کنید

می رسد دم به دم از علقمه فریاد حسین    کیست این لحظه کند روی به امداد حسین

خیمه ها را همگی جمله سیه پوش کنید   آب را از نظر خویش فراموش کنید

جسم عباس علمدار زمین افتاده    با لب تشنه نگهبان حرم جان داده

می ز جام غم و انده و الم نوش کنید  آب را از نظر خویش فراموش کنید

کیست مردانه چو عباس علم برگیرد    رمق از پیکره ظلم و ستم برگیرد

علم اشک و عزا را همه بر دوش کنید    آب را از نظر خویش فراموش کنید

گل نثار تن صدپاره عباس کنید   با گل بوسه همه حرمت وی پاس کنید

جسم صدپاره عباس در آغوش کنید   آب را از نظر خویش فراموش کنید

مطلب پیشنهادی: متن ادبی ماه محرم + جملات و مجموعه شعر در مورد کربلا و امام حسین (ع)

اشعار سوزناک برای زنجیر زنی و سینه زنی

خوشا از دل نم اشکی فشاندن

به آبی آتش دل را نشاندن

خوشا زان عشقبازان یاد کردن

زبان را زخمه فریاد کردن

خوشا از نی خوشا از سر سرودن

خوشا نی نامه ای دیگر سرودن

نوای نی نوایی آتشین است

بگو از سر بگیرد، دلنشین است

نوای نی نوای بی نوایی است

هوای ناله هایش، نینوایی است

نوای نی دوای هر دل تنگ

شفای خواب گُل، بیماری سنگ

قلم،تصویر جانکاهی است از نی

علم،تمثیل کوتاهی است از نی

خدا چون دست بر لوح و قلم زد

سر او را به خط نی رقم زد

دل نی ناله ها دارد از آن روز

از آن روز است نی را ناله پرسوز

چه رفت آن روز در اندیشه نی

که اینسان شد پریشان بیشه نی؟

سری سر مست شور و بی قراری

چو مجنون در هوای نی سواری

پر از عشق نیستان سینه او

غم غربت،غم دیرینه او

غم نی بند بند پیکر اوست

هوای آن نیستان در سر اوست

دلش را با غریبی، آشنایی است

به هم اعضای او وصل از جدایی است

سرش برنی، تنش در قعر گودال

ادب را گه الف گردید، گه دال

ره نی پیچ و خم بسیار دارد

نوایش زیر و بم بسیار دارد

سری برنیزه ای منزل به منزل

به همراهش هزاران کاروان دل

چگونه پا ز گل بردارد اشتر

که با خود باری از سر دارد اشتر؟

گران باری به محمل بود بر نی

نه از سر،باری از دل بود بر نی

چو از جان پیش پای عشق سر داد

سرش بر نی ، نوای عشق سر داد

به روی نیزه و شیرین زبانی

عجب نبود ز نی شکر فشانی

اگر نی پرده ای دیگر بخواند

نیستان را به آتش می کشاند

سزد گر چشمها در خون نشینند

چو دریا را به روی نیزه بینند

شگفتا بی سرو سامانی عشق

به روی نیزه سرگردانی عشق

ز دست عشق در عالم هیاهوست

تمام فتنه ها زیر سر اوست

متن شعر و نوحه برای ایام محرم حسینی، شام غریبان، تاسوعا و عاشورا

مداحی برای شام غریبان

آب می گوید حسین ، بی تاب می گوید حسین
از سر شب تا سحر مهتاب می گوید حسین
دیده می گوید حسین ، نادیده می گوید حسین
هر کجا باشد دلی غمدیده می گوید حسین
یار می گوید حسین ، دلدار می گوید حسین
روز و شب هر دیده بیدار می گوید حسین
ناس می گوید حسین ، احساس می گوید حسین
تا قیامت حضرت عباس می گوید حسین
نار می گوید حسین، بسیار می گوید حسین
این زبان تا لحظه دیدار می گوید حسین
نوح می گوید حسین، ذی روح می گوید حسین
زنده باشد هر دلی با روح می گوید حسین
شاد می گوید حسین ، ناشاد می گوید حسین
هر نسیم باد با فریاد می گوید حسین
کام می گوید حسین، ناکام می گوید حسین
فاطمه گریان به هر ایام می گوید حسین
کوه می گوید حسین بشکوه می گوید حسین
دم به دم هر شیعه نستوه می گوید حسین
جان جان گوید حسین ، هفت آسمان گوید حسین
ماه و خورشید و ستاره هر زمان گوید حسین

 در دل مانده رویایت، بر لب نام زیبایت     اربابم حسین جان، می میرم برایت(۲)

ای نام و نشان من، جان من جان من     می گیرم سراغت، می گریم ز داغت

خونت جوهر هستی، شورت در سر هستی    آه ای راز عطشان، جانم را بسوزان

در دل مانده رویایت، بر لب نام زیبایت     اربابم حسین جان، می میرم برایت

مصباح الهدایی تو، محبوب خدایی تو    روشن از تو راهم، محتاج نگاهم

ای عشق نخستینم، معیار دل و دینم     جانم را رها کن، نذر کربلا کن

در دل مانده رویایت، بر لب نام زیبایت     اربابم حسین جان، می میرم برایت

ای خاکت بهشت من، زیبا سرنوشت من     ای حصن حصینم، باقی از تو دینم

نامت محیی الاموات، مهرت قاضی الحاجات     جان عالمی تو، اسم اعظمی تو

در دل مانده رویایت، بر لب نام زیبایت     اربابم حسین جان، می میرم برایت

من هستم گدای تو، اهل کربلای تو     اربابم حسین جان، می میرم برایت

دست و در راه تو نشناسم من       پیرو مکتب عباسم من

یک گل کنار علقمه فتاده         دستش شده ز تن جدا ابالفضل

بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا   بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا

تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده     تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا

ماه غم آقا- باز پرچم آقا- مشکی به تن عاشقا باز محرم شد
در دل نوای غم- باز خیمه ی ماتم – آواره ی عشق تو هر دو عالم شد

شمیم عشقت به دل نشسته دوباره بازم – وای
با دم زیبات آقا تو قلبم حرم می سازم – وای
غریب مادر(3) وای

با نام تو آقا – بر سینه می کوبم – بازم به تن – رخت غم ای حسین جانم
بازم غزل خونم – مجنون و دیونم – بازم دم محتشم ای حسین جانم

کتیبه های ماتمت آقا- رمز جنونه – وای
دوباره ذکرت- روی لب ما – کرده جوونه – وای
غریب مادر(3) وای

زد خیمه ثاراله – با حسرت و با آه – با چشم خون روضه خون زینب کبری
دریای غم جاری- کار همه زاری – درقاب چشم حسین غربت زهرا

بوی جدایی- می وزد ازاین دیار ماتم-وای
می ترسم آخر – بشه نصیب – خواهر تو غم – وای
غریب مادر(3) وای

مداحی محرم, اشعار محرم برای نوحه و مداحی

حالا براي خنده كه دير است گريه كن
بابا نخواب…موقع شير است…گريه كن…

در مانده ام ميان دوراهي…كجا روم؟
چشمم كه رفته است سياهي…كجا روم؟

جانِ رباب، من به همه رو زدم نشد
دنبال آب، من به همه رو زدم نشد…

عمه تو را ز دور نشان ميدهد نخواب
هي شانه ي رباب تكان ميدهد نخواب

شد وقت بازي ات كمرت را گرفته ام
با احتياط زير سرت را گرفته ام

قنداقه ات كه بست لبت باز شد علي؟
خنديد مادرت… چقدر ناز شد علي

افسوس مادرت شب شادي ات نديد
چشم رباب حجله ي دامادي ات نديد…

در خيمه گرم كرده خودش مجلست علي
جاي نفس بلند شده “خس خست ” علي

تا پشتِ خيمه كار ِ پدر سر به زيري است
تازه زمان ديدن دندان شيري است

همبازي تو ساقه ي تير است گريه كن
بابا نخواب موقع شير است گريه كن

مداحی محرم, اشعار محرم

اینجا که ذوالجناح زمین گیر می شود
در خون غروب واقعه تصویر می شود

یا رب پناه می برم از کرب و البلا
خواب علی هر آینه تعبیر می شود

روزی برای گفتن منزل مبارکی
این دشت پر ز نیزه و شمشیر می شود

اینجا گلوی تشنه تیر سه شعبه هم
از جام چشم ساقی من سیراب می شود

‏اینجا که حکم قحطی یک قطره شبنم است
همبازی گلوی گلم تیر می شود

‏باران سنگ منتظر ابر کینه است
اینجا حسین فاطمه تکفیر می شود

اینجا سر حقیقت الله و اکبری
بر روی نی به گفتن تکبیر می شود

‏در این دیار غمزده کمتر ز نصف روز
از فرط غصه خواهر تو پیر می شود

‏جز زیر سم اسب شکستن در این زمین
از نفس مطمئنه چه تفسیر می شود

هرکس که زهره اش ز علمدار رفته است
اینجا سر سه ساله من شیر می شود

زینب كه شرم می کند از رویش آفتاب
اینجا اسیر حلقله زنجیر می شود

بخواب ای غنچه ‏ی پرپر، بخواب ای کودک مادر

علی اصغرم لالای، لایی مادرم لالای‏

عزیزم از چه بی‏تابی چرا مادر نمی‏خوابی؟

گمانم تشنه آبی، علی اصغرم لالای‏

مزن آتش به جان من، مبر تاب و توان من

ببین اشک روان من، علی اصغرم لالای‏

چرا مادر علی جانم نمی‏گیری تو پستانم

چه می‏خواهی نمی‏دانم، علی اصغرم لالای‏

عزیز من مکن غوغا بخواب ای کودک زیبا

مسوزان قلب مادر را، علی اصغرم لالای‏

مزن آتش دل من را مسوزان حاصل من را

علی اصغرم لالای، لالایی مادرم لالای‏

چه شور است این به سر داری، مگر میل سفر داری؟

مکان و منزل من را علی اصغرم لالای‏

نخوابم در کنار تو خزان گردد بهار تو

چنین مادر مکن زاری، علی اصغرم لالای‏

ز داغ تو دل حزین است    ‌ به یادت چله‌نشین است

القلب حزین من مصیبتک      ویبکی علیک أربعین یوما

همه آرام و قرار این دل     زیارت در اربعین است

و کل أمنیاته أن یزورک فی أربعینیّتک

سپردم دل را به جاده     میایم پای پیاده

ترکت قلبی فی طریقک      أسیر إلیک حافیاً

ره عشق است و ندارم باکی       اگر خاری در کمین است

الطریق طریق العشق ولا أخاف من أن یکون مفروشا بالأشواک

جان و جانان من/ عشق و ایمان من/ با تو پیمان من، حسین(۲)

یا نفسی و عزیزی، یا عشقی و إیمانی، عهدی معک یا حسین

ألا یا حجَّ الحنینِ، سَقاکم زَمزمُ عَینی

ای حج عشق (کنایه از زیارت امام حسین) شوق زیارتت اشک از دیدگانم جاری ساخت

تُلبّیکُم سیّدی أشواقی بإحرامِ الأربعینِ

هوای شوقم با احرام اربعین به ندای شما لبیک می‌گوید

و شوقاً یهفُو جَبینی، یُؤدّی لو سجدتینِ

پیشانیم مشتاق است تا در نماز عشقت برخاک بیفتد

ویَسعى بین الصفا و المروى لعباسٍ و الحسینِ

و بین صفا و مروه عباس و حسین سعی به جای‌ آورد

لو قطّعوا کفّی، لو قطّعوا رِجلی، أمضی لکم زَحفاً، حسین

ای حسین! اگر دستم را جدا کنند، اگر پایم را قطع کنند سینه خیز به سویت می آیم

یا سیدی خُذنی، قد فتَّنی حُزنی، أشتاقُکم حدَّ الحَنین

مولایم مرا دریاب، غم تو ویرانم کرد، دلتنگ و مشتاق شما هستم

یا سیدی خذنی، حسین…

مولایم مرا دریاب

أتاکُم هُدهدُ قلبی جَناحاهُ نارُ حبّی

هدهد قلبم به سوی شما آمده است و دو بال او آتش عشق من است

أتاکِ یا کربلا مشتاقاً یُلبِّیکِ وآحسیناه

و مشتاقانه، لبیک گویان و با ندای واحسیناه به سوی تو آمده است

حَنیناً عرشُ هواکَ بِلمحِ الطّرفِ أتاکَ

هوای عشق والای تو بر قلبم نشسته است، و با چشم بر هم زدنی به سوی تو می‌آید

مَشى طیّاراً معَ الزُّوارِ بآهاتٍ وآحسیناه

قلب من به همراه زائرانت، با ناله واحسیناه به سوی تو پرواز می‌کند

تَحلُو بکَ الآهُ، لاعذّبَ اللهُ، قلباً بهِ حبُ الـ ـحسین

دردها با تو شیرین می‌شود، خداوند عذاب نکند قلبی که محبت حسین در آن است

یا سیدی خُذنی، قد فتَّنی حُزنی، أشتاقُکم حدَّ الحَنین

مولایم مرا دریاب، غم تو سرگردانم کرد، دلتنگ شما هستم

یا سیدی خذنی، حسین…

مولایم مرا دریاب

همچنین بخوانید:

جملات تسلیت ماه محرم

اشعار کوتاه درباره امام حسین

عکس پروفایل محرم

متن کامل زیارت عاشورا همراه با ترجمه

مطالب مشابه را ببینید!

اشعار حضرت علی اصغر، مجموعه شعر سوزناک شهادت علی اصغر شب هفتم ماه محرم اشعار حضرت قاسم بن الحسن؛ مجموعه شعر شب ششم ماه محرم و شهادت حضرت شعر در مورد علی اکبر؛ اشعار سوزناک شهادت و مخصوص شب هشت محرم متن محرم برای پست اینستاگرام؛ جملات و شعر حسینی برای استوری شعر عاشورا؛ مجموعه ای کامل از اشعار ماه محرم و شهادت امام حسین (ع) دلنوشته زیبا درباره محرم + جملات تاثیر گذار در مورد امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل شعر کوتاه درباره امام حسین؛ مجموعه اشعار کوتاه و دو بیتی درباره امام حسین و ماه محرم شعر ماه محرم + مجموعه اشعار سوزناک شهادت امام حسین (ع) و واقعه کربلا متن ادبی ماه محرم + جملات و مجموعه شعر در مورد کربلا و امام حسین (ع) عکس نوشته پیشواز ماه محرم 1402 برای پروفایل و استوری + متن های فرا رسیدن ماه محرم