شعر کوتاه ( مجموعه اشعار کوتاه با موضوعات عاشقانه، زندگی و زیبا)

شعر کوتاه و زیبا از شاعران مختلف ایرانی

در این بخش مجموعه شعر کوتاه را آماده کرده ایم. این اشعار گلچین شده کوتاه و بسیار زیبا از شاعران معروف ایرانی می باشند. برای خواندن اشعار متنوع می توانید در بخش جستجوی سایت، مطالب دیگر را هم مشاهده کنید و انواع شعر کوتاه را بخوانید.

ترک ما کردی ولی با هرکه هستی یار باش!

وحشی بافقی

***

“تو را دوست دارم ”
و این دوست داشتن
حقیقتی است که مرا
به زندگی دلبسته می کند …

احمد شاملو

***

صدا کن مرا

صدای تو خوب است
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است
که در انتهای صمیمیت حزن می روید

***

شعر کوتاه در مورد عشق

عشق تو چیزی دارد که به من آرامش می‌بخشد

حتی اگر همه جهان بلرزد

من با عشق تو محکم و استوار بی ترس می‌خوابم

***

دلبران، دل می برند اما، تو جانم می‌بری…!

***

شعر کوتاه

هرجا سخن از جلوه آن ماه پری بود
کار من سودازده، دیوانه گری بود

“فرخی یزدی”

***

نامه ات را هنوز میخوانم گفته بودی بهار می‌آیی …
می‌نویسم قطار اما تو … با کدامین قطار می‌آیی ؟!

***

عشق
همین است
همین که
یک ذره از تو
می شود تمام من …

***

شعر کوتاه

آمار کشته های جنگ همیشه غلط بوده است ؛
هر گلوله دونفر را از پا درمیاورد
سرباز و دختری که در میان قلبش بود …

***

و تو گفتی دوستت دارم
بقیه اش را نمی دانم!
من سال هاست
که با آن لالایی کوتاهت
به خواب رفته ام …

***

شعر کوتاه تک بیتی

سر زیبایی چشمان تو دعوا شده است
بین ماه و من و یک عده اساتید هنر …

***

شعر کوتاه

چیست در گردش جادویی چشمت که هنوز
قلم فرشچیان دور خودش می چرخد

***

دیده را فایده آنست که دلبر بیند
ور نبیند چه بود فایده بینایی را

***

شعر کوتاه از سعدی

آنکه برگشت و جفا کرد و به هیچم بفروخت
به همه عالمش از من نتوانند خرید…

سعدی

***

شعر کوتاه

عاشقى جرم قشنگیست به انکار مکوش!

***

عشق یعنی در میان صدهزاران مثنوی
بوی یک تک بیت ناگه مست و مدهوشت کند

فاضل نظری

***

شعر نو در مورد زندگی

کسی ‌سوال‌ می‌کند به خاطر چه زنده‌ ای؟
و من برای زندگی تو را بهانه می‌کنم

نیما یوشیج

***

شعر کوتاه

گفتی زسرت فکر مرا بیرون کن!
جانا ، سرم از فکر تو خالیست …
دلم را چه کنم؟

***

زندگی بی تو پر از غم شدنش حتمی بود!

***

در اندک من … تویی فراوان

***

شعر زیبا و کوتاه از حافظ

چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
که کس مرغان وحشی را از این خوش‌تر نمی گیرد

حافظ

***

کائنات
فداى لبخند شیرین اول صبحت؛
بخند جانم!
تو دلخوشی
روزهاى کسل کننده‌اى…

“علی قاضی مقام”

***

جای مهتاب،به تاریکی شب ها تو بتاب
من فدای تو، به جای همه گل ها تو بخند

فریدون مشیری

***

شعر کوتاه

تو باید بتابی به دنیای من
که بی‌تاب ماندم، که دلواپسی
ببین! زندگی تاب بازی شده
که هی میروی و به من میرسی

***

شعر کوتاه

اشعار زیبای کوتاه از شهریار

آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی
کی بود؟ کجا رفت؟ چرا بود و چرا نیست!؟

شهریار

***

می رود کز ما جدا گردد ولی
جان و دل با اوست هر جا می رود

رهی معیری

***

جز تو یاری نگرفتیم و نخواهیم گرفت
بر همان عهد که بودیم بر آنیم هنوز…

“ادیب نیشابوری”

***

هزار درد مرا، عاشقانه درمان باش
هزار راه مرا، ای یگانه پایان باش

برای آنکه نگویند، جسته‌ایم و نبود،
تو آن‌که جسته و پیداش کرده‌ام، آن باش!

حسین منزوی

***

شعر کوتاه

شعر زیبای کوتاه عاشقی

بار اول که دیدمت
چنان بی مقدمه زیبا بودی
که چند روز بعد
یادم افتاد
باید عاشقت می‌شدم..!

***

همین که گاه به من فکر می‌کنی کافیست
بمان و پشت سرم عاشقانه غیبت کن

“امید صباغ نو”

***

آمدم یاد تو از دل به برونی فکنم
دل برون گشت ولی یاد تو با ماست هنوز …!

مهدی اخوان ثالث

***

ماییم و شب تار و غم یار و دگر هیچ
صبر کم و بی تابی بسیار و دگر هیچ …!

“عرفی شیرازی”

***

ماجرای من و تو، باور باورها نیست
ماجراییست که در حافظه دنیا نیست

نه دروغیم نه رویا نه خیالیم نه وهم
ذات عشقیم که در آینه ها پیدا نیست

تو گمی درمن و من درتو گمم باورکن
جز دراین شعر نشان و اثری ازما نیست

شب که آرام تر از پلک تو را میبندم
بادلم طاقت دیدار تو تا فردا نیست

من و تو ساحل و دریای همیم اما نه!
ساحل اینقدر که درفاصله با دریا نیست…

“محمد علی بهمنی”

***

شعر کوتاه غم

غم دل با تو نگویم که نداری غم دل
با کسی حال توان گفت که حالی دارد…!

“سعدى”

***

شعر کوتاه

تا که از جانب معشوقه نباشد کششی
کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

“حافظ”

***

صبحت بخیر

دلبر عاشق سرشت من

ای آنکه چشمهای سیاهت

بهشت من است

***

با آن همه دلداده دلش بسته ی ما شد

ای من به فدای دل دیوانه پسندش…

***

“تو را دوست دارم ”

و این دوست داشتن

حقیقتی است که مرا

به زندگی دلبسته می کند …

***

از پشت تریبون دلم عشق چنین گفت

محبوب تو زیباست، قشنگ است، ملیح است

اعضای وجودم همه فریاد کشیدند

احسنت صحیح است، صحیح است، صحیح است

***

اشعار کوتاه زیبا

اگر باغ نگاهم پر ز خار است، گلم تاراج دست روزگار است

به چشمانت قسم، با بودن تو، زمستانی ترین روزم بهار است

***

گرمی دست تو غم را از دل من می‌برد

مثل یک آتش که می‌افتد به جان خرمنی

***

تو معشوق ناب من هستی

همیشه عاشقت و مجنون تو می مانم لیلی جانم

***

منم تنها ترین تنهای تنها

و تو زیبا ترین زیبای دنیا

منم یلدای بی پایان عاشق

تو بودی مرحم زخم شقایق

نگاهت را پرستم ای نگارم

فدای تار مویت هرچه دارم

***

دلتنگم و دیدار تو درمان من است

بی رنگ رخت زمانه زندان من است

بر هیچ دلی مبـاد و بر هیچ تنی

آنچ از غم هجران تو بر جان من است

***

شد ز غمت خانه سودا دلم

در طلبت رفت به هر جا دلم

در طلب زهره رخ ماه رو

می نگرد جانب بالا دلم

***

شعر کوتاه

شعر دو بیتی کوتاه

من پیر فنا بدم جوانم کردی

من مرده بدم ز زندگانی کردی

می‌ترسیدم که گم شوم در ره تو

اکنون نشوم گم که نشانم کردی

***

آنکه به دل اسیرمش

در دل و جان پذیرمش

گرچه گذشت عمر من

باز ز سر بگیرمش

***

به از این چه شادمانی

که جانی و جهانی

***

جان من و جان تو را

هر دو به هم دوخت قضا

***

اندر دل من درون و بيرون همه او است

اندر تن من جان و رگ و خون همه اوست

اينجاي چگونه کفر و ايمان گنجد

بي چون باشد و جود من چون همه اوست

***

اشعار کوتاه زیبا در مورد عشق

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

دل من داند و من دانم و دل داند و من

***

یک ساعت عشق صد بیش ارزد

صد جان به فدای عاشقی باد ای جان

***

گر تو گرفتارم کنی من با گرفتاری خوشم

داروی دردم گر تویی در اوج بیماری خوشم

***

گفتی چه کسی؟ در چه خیالی؟ به کجایی؟

بی‌تاب تو ام، محو تو ام، خانه خرابم

***

بی‌رحم‌ترین قطعه پاییز چنین است

باران بزند، شعر بیاید تو نباشی…

***

نه به چاهی نه به دام هوسی افتاده

دلم انگار فقط یاد کسی افتاده

***

هوا خواه توام جانا و می‌دانم که می‌دانی

که هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته می‌خوانی

***

شعر کوتاه عاشقی

عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل

که تو ای عشق همان پرسش بی زیرایی

***

چه شد در من نمی‌دانم

فقط دیدم پریشانم

فقط یک لحظه فهمیدم

که خیلی دوستت دارم

***

آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
درِ این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
تنه‌ای بر در این خانه‌ی تنها زد و رفت

***

در این دنیا که حتی غم نمی گرید به حال ما
همه از من گریزانند تو هم بگذر از این تنها

***

دیرگاهی ‌ست در این تنهایی
رنگ خاموشی در طرح لب است.
بانگی از دور مرا می‌خواند
لیک پاهایم در قیر شب است. .

***

سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی
چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی

***

شگفتا از عزیزانی که هم آواز من بودند
به سوی اوج ویرانی پل پرواز من بودند

رفیقان یک به یک رفتند مرا باخود رها کردند
همه خود درد من بودند گمان کردم که هم دردند

گره افتاده در کارم به خود کرده گرفتارم
به جز در خود فرو رفتن چه راهی پیش رو دارم ؟

“نادر نادرپور”

***

اگر کنجی به دست آرم دگر بـار

مــنم زیــن نوبــت و تنهــا نشســتن

ولیکن صـبر تنهـایی محـال اسـت

که نتوان در به روی دوست بستن

“شعر تنهایی سعدی”

مطالب مشابه را ببینید!

جملات سنگین ارتشی و متن های زیبا (جملات و اشعار درباره ارتش) شعر شب بخیر عاشقانه ❤️ + مجموعه اشعار کوتاه و بلند برای شب بخیر گفتن به عشق و همسر متن آدم بی رگ و ریشه + متون و اشعار اصالت و نداشتن ریشه پیام روز بزرگداشت عطار نیشابوری + جملات و اشعار تبریک روز عطار اشعار جامی + گزیده بهترین اشعار و مجموعه شعر و غزلیات عاشقانه و عارفانه کوتاه و بلند شعر عید فطر + اشعار کوتاه و دو بیتی تبریک عید فطر گزیده اشعار عاشقانه شاملو + آثار ادبی و مجموعه شعر احمد شاملو شاعر معاصر کشور شعر زندگی از مولانا + مجموعه اشعار کوتاه و بلند زیبا با موضوع زندگی جملات شاد + گلچین متن و اشعار شاد در مورد شادی و خنده اشعار سعدی + مجموعه شعر بلند و کوتاه عاشقانه سعدی شیرازی