اشعار دوبیتی بی نظیر پارسی از شاعران کمتر شناخته شده

زیباترین اشعار دوبیتی از شاعران پارسی

در این بخش روزانه اشعار دوبیتی بی نظیر پارسی از شاعران کمتر شناخته شده را ارائه کرده ایم با ما همراه باشید.

اشعار دوبیتی‌های فایز دشتستانی

رخت تا در نظر می‌آرم ای دوست

خودم را زنده می‌پندارم ای دوست

ولی چون تو برفتی یار فایز

بگو این دل به کی بسپارم ای دوست

اگر خواهی بسوزانی جهان را

رخی بنما بیفشان گیسوان را

بت فایز اشارت کن به ابروت

بکش تیغ و بکش پیر و جوان را

دلا تا چند در آزارم از تو

گهی نالان، گهی بیمارم از تو

تو فایز در جهان بدنام کردی

برو ای دل که من بیزارم از تو

اشعار دوبیتی بی نظیر پارسی از شاعران کمتر شناخته شده

مسلمانان گرفتار دلستم

ضعیف‌المال و بیمار دلستم

نبود اینقدر فایز بی‌بصیرت

کنون درمانده در کار دلستم

بهار آمد زمین فیروزه‌گون شد

به عزم سیر، دلدارم برون شد

به گل‌چیدن درآمد یار فایز

همه گل‌ها ز خجلت سرنگون شد

دو گیسو را به دوش انداختی تو

ز ملک دل دو لشکر ساختی تو

به استمداد چشم و زلف و رخسار

به یکدم کار فایز ساختی تو

مطلب مشابه: اشعار بیدل دهلوی + مجموعه اشعار دوبیتی و رباعیات با عکس نوشته شعر

اشعار دوبیتی بی نظیر پارسی از شاعران کمتر شناخته شده

دل و شوق و خیال و مهر هر چار

کشانندم همی تا منزل یار

تو را این چار فایز دشمنانند

از این خصمان به مردی خود نگه دار

بتی کز ناز پا بر دل گذارد

ستم باشد که پا بر گل گذارد

تمنایی که دارد یار فایز

به چشم ما قدم مشکل گذارد

نمی‌بینم ز مردم آشنایی

نمی‌آید ز کس بوی وفایی

مده فایز به وصل گلرخان دل

که آخر می‌کشندت از جدایی

دل از من چشم شهلا دلبر از تو

لب خشکیده از من کوثر از تو

بنه بر جان فایز منت از لطف

سر از من سینه از من خنجر از تو

مطلب مشابه: اشعار صائب تبریزی + مجموعه شعر مثنوی قصیده غزلیات تک بیتی و دوبیتی صائب تبریزی

اشعار دوبیتی بی نظیر پارسی از شاعران کمتر شناخته شده

نه یادم می‌کنی نه می‌روی یاد

به نیکی باد یادت ای پریزاد

عجب نبود کنی فایز فراموش

فراموشی‌ست رسم آدمیزاد

گلچین شعر دوبیتی‌های شاه نعمت الله ولی

گر بمیری ز خود بقا یابی

ور کشی زحمتی عطا یابی

هر که مرد او دگر نخواهد مرد

گر نمردی بمیر تا یابی

اگر درویش می‌جوئی منم درویش بیچاره

و گر دلریش می‌جوئی منم دلریش بیچاره

اگر تو آشنا جوئی منم خود آشنای تو

و گر بی خویش می‌جوئی منم بی خویش بیچاره

عشق اگر در جان نباشد جان چه باشد هیچ هیچ

ور نباشد درد او درمان چه باشد هیچ هیچ

با وجود حضرت سلطان ما کرمان خوش است

بی حضور خدمتش کرمان چه باشد هیچ هیچ

بگذر از خوف و رجا با ما نشین

عاشقانه خوش درین دریا نشین

قصه ماضی و مستقبل مگو

حالیا با ما به حال ما نشین

هر که باشد محب آل علی

شک ندارم که عارف است و ولی

با تو ما را محبت ازلی است

با لبت رازهای لم یزلی

آن دلبر شوخ مست بنگر

آن یار که با من است بنگر

در دیده مست ما نظر کن

کآئینه روشن است بنگر

مطلب مشابه: دوبیتی عاشقانه؛ اشعار دوبیتی های ناب و رمانتیک عاشقانه، اس ام اس دو بیتی عاشقانه

رندی که حریف ماست مائیم

جز ما دگری کجاست مائیم

جامیم و شراب و درد صافیم

دردی که هم او دواست مائیم

اشعار دوبیتی بی نظیر پارسی از شاعران کمتر شناخته شده

گر بمیری ز خود بقا یابی

ور کشی زحمتی عطا یابی

هر که مرد او دگر نخواهد مرد

گر بمیری ز خود بقا یابی

عشق را جز عشق لایق هست نیست

غیر او معشوق و عاشق هست نیست

عقل اگر گوید که غیر عشق هست

نزد ما این قول صادق هست نیست

ز صورت گر شوی فانی ازین معنی بقا یابی

ازین و آن چو بگذشتی همه نور خدا یابی

درین دریای بی ‌پایان اگر غرقه شوید چون ما

به عین ما نظر می‌کن که عین ما ز ما یابی

مطلب مشابه: اشعار فایز دشتی + گلچین اشعار دوبیتی و زیبای عاشقانه از فایز دشتی

اشعار دو بیتی بابا طاهر عریان

ته دوری از برم دل در برم نیست

هوای دیگری اندر سرم نیست

بجان دلبرم کز هر دو عالم

تمنای دگر جز دلبرم نیست

غم عشقت بیابان پرورم کرد

فراقت مرغ بی‌بال و پرم کرد

بمو واجی صبوری کن صبوری

صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد

دلی دیرم خریدار محبت

کز او گرم است بازار محبت

لباسی دوختم بر قامت دل

ز پود محنت و تار محبت

اشعار دوبیتی بی نظیر پارسی از شاعران کمتر شناخته شده

خوشا آنانکه سودای ته دیرند

که سر پیوسته در پای ته دیرند

بدل دیرم تمنای کسانی

که اندر دل تمنای ته دیرند

مو که آشفته حالم چون ننالم

شکسته پر و بالم چون ننالم

همه گویند فلانی چند نالی

تو آیی در خیالم چون ننالم

 

مطلب مشابه: اشعار عاشقانه مولانا ❤️ ؛ 90 شعر گلچین دو بیتی و بلند شاعر مولانا

به صحرا بنگرم صحرا ته وینم

به دریا بنگرم دریا ته وینم

بهر جا بنگرم کوه و در و دشت

نشان روی زیبای ته وینم

مو کز سوته دلانم چون ننالم

مو کز بی حاصلانم چون ننالم

بگل بلبل نشیند زار نالد

مو که دور از گلانم چون ننالم

نمیدانم دلم دیوانه کیست

کجا آواره و در خانه کیست

نمیدونم دل سر گشته مو

اسیر نرگس مستانه کیست

اشعار دوبیتی بی نظیر پارسی از شاعران کمتر شناخته شده

خداوندا بفریاد دلم رس

تو یار بیکسان مو مانده بیکس

همه گویند طاهر کس نداره

خدا یار مو چه حاجت کس

مو آن آزرده بی خانمانم

مو آن محنت نصیب سخت جانم

مو آن سرگشته خارم در بیابون

که هر بادی وزد پیشش دوانم

خوش آن ساعت که یار از در آیو

شو هجران و روز غم سر آیو

زدل بیرون کنم جانرا بصد شوق

همی واجم که جایش دلبر آیو

غمم بیحد و دردم بی شماره

فغان کاین درد مو درمان نداره

خداوندا ندونه ناصح مو

که فریاد دلم بی‌اختیاره

اشعار دوبیتی بی نظیر پارسی از شاعران کمتر شناخته شده

دلی دیرم که بهبودش نمی‌بو

سخنها میکرم سودش نمی‌بو

ببادش میدهم نش میبرد باد

در آتش می‌نهم دودش نمی‌بو

دلی دیرم چو مرغ پا شکسته

چو کشتی بر لب دریا نشسته

تو گویی طاهرا چون تار بنواز

صدا چون میدهد تار گسسته

کسیکه ره بفریادم برد نی

خبر بر سرو آزادم برد نی

همه خوبان عالم جمع گردند

کسیکه یادت از یادم برد نی

مطلب مشابه: شعرهای عاشقانه استاد شهریار؛ اشعار عاشقانه شهریار، گلچین شعرهای عاشقانه

سری دارم که سامانش نمی‌بو

غمی دارم که پایانش نمی‌بو

اگر باور نداری سوی من آی

بوین دردی که درمانش نمی‌بو

نگارینا دل و جانم ته دیری

همه پیدا و پنهانم ته دیری

نمیدانم که این درد از که دیرم

همیدانم که درمانم ته دیری

عزیزون از غم و درد جدایی

به چشمونم نمانده روشنایی

گرفتارم بدام غربت و درد

نه یار و همدمی نه آشنائیی

دو زلفانت گرم تار ربابم

چه میخواهی ازین حال خرابم

ته که با مو سر یاری نداری

چرا هر نیمه شو آیی بخوابم

 

بسر شوق سر کوی ته دیرم

بدل مهر مه روی ته دیرم

بت من کعبه من قبله من

ته ای هر سو نظر سوی ته دیرم

دل دیوانه‌ام دیوانه‌تر شی

خرابه خانه‌ام ویرانه‌تر شی

کشم آهی که گردون را بسوجم

که آه سوته دیلان کارگر شی

ته کت نازنده چشمان سرمه سائی

ته کت زیبنده بالا دلربایی

ته کت مشکین دو گیسو در قفائی

بمو واجی که سرگردان چرائی

بمیرم تا ته چشم‌تر نبینی

شرار آه پر آذر نبینی

چنانم آتش عشقت بسوجه

که از مو مشت خاکستر نبینی

به روی دلبری گر مایلستم

مکن منعم گرفتار دلستم

خدا را ساربان آهسته میران

که من وامانده این قافلستم

اشعار دوبیتی‌ بی نظیر از دیگر شاعران 

ﺷﺒﻬﺎ ﮔﺬﺭﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﻧﺘﻮﺍﻧﻢ ﺑﺴﺖ

ﻣﺮﺩﻡ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﮑﺮ ﺗﻮ ﻣﺴﺖ

ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﯾﺶ ﺧﻮﻧﻢ ﺭﯾﺰﯼ

ﺗﺎ ﺟﺎﻥ ﺑﺪﻫﻢ ﺩﺍﻣﻦ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ

هرکه فرهاد شود در ره عشق

همه کس در نظرش شیرین است

تهمت کفر به عاشق نزنید

عاشقی پاکترین آیین است

مرا چو یاد ز یار و دیار خویش آید

هزار ناله زار از درون ریش آید

نشسته در پس زانوی غربتم شب و روز

خدای داند ازین پس مرا چه پیش آید

سلمان ساوجی

سوختن با تو به پروانه شدن می‌ارزد

عشق این بار به دیوانه شدن می‌ارزد

گرچه خاکسترم و هم سفر باد ولی

جستجوی تو به بی خانه شدن می‌ارزد

ماه در روی کسی غیر تو دیدن ممنوع

ناز چشم کسی جز تو خریدن ممنوع

تابلویی بر سر دروازه ی قلبم زده ام

که ورود احدی جز تو اکیدا ممنوع

خوشی ها دردها تقسیم بر دو

چه با هم یا جدا تقسیم بر دو

خدایی زندگی با عشق یعنی

شبیه ما دو تا تقسیم بر دو

شد کوچه به کوچه جستجو عاشق او

شد با شب و گریه رو به رو عاشق او

پایان حکایتم شنیدن دارد

من عاشق او بودم و او عاشق او

هجر تو نصیبم ای دل افروز مباد

بر جان من این آتش جانسوز مباد

آن روز که من پیش توام شب نشود

وان شب که تو در پیش منی روز مباد

بعد من با یاد من افسوس مى ماند به جا

در میان کلبه ها فانوس مى ماند به جا

میروم تا گم شوم در جاده هاى ناشناس

کس نمی یابد مرا ، افسوس مى ماند بجا

ای دلبر ما مباش بی دل بر ما

یک دلبر به ، به که دوصد دل برما

نه دل بر ما نه دلبر اندر بر ما

یا دل بر ما فرست یا دلبر ما

 

مطالب مشابه را ببینید!

اشعار انتظار + گلچین شعر در مورد انتظار برای منتظران معشوق و یار شعر شب قدر + اشعار شهادت حضرت علی (ع) و اشعار شب قدر جملات شب قدر با اشعار سوزناک و متن های غم انگیز شهادت حضرت علی (ع) دکلمه شب قدر در وصف حضرت علی و اشعار سوزناک شهادت آن حضرت متن عدالت + جملات زیبا و پرمعنی از بزرگان در مورد عدالت متن زیبا برای زیر عکس خودم + جملات کوتاه خاص برای استفاده در کپشن جملات تبریک عید فطر (شعر، متن تبریک و عکس نوشته تبریک) سخن بزرگان در مورد قبول اشتباه؛ جملات آموزنده درباره پذیرش و قبول اشتباهات متن در مورد تجربه + سخن و جملات بزرگان در مورد تجربه افراد در زندگی عکس نوشته خوشبختی برای استوری و پروفایل + متن های زیبا در مورد خوشبختی و سعادت