اشعار سید علی صالحی + مجموعه شعر کوتاه و بلند عاشقانه این شاعر سید علی پناه صالحی

اشعار زیبای سید علی صالحی

در این مطلب مجموعه اشعار زیبای سید علی صالحی را گردآوری کرده ایم. امیدواریم این مجموعه شعر کوتاه و بلند عاشقانه این شاعر مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

سیدعلی صالحی (زادهٔ یکم فروردین ۱۳۳۴ در ایذه) شاعر و نویسندهٔ معاصر ایرانی است. وی یکی از شاعران بختیاری و یکی از پایه‌ گذاران جریان موج ناب و بنیانگذار جریان شعر گفتار و شعر فرا گفتار در شعر معاصر ایران است. وی همچنین یکی از دبیران اصلی کانون نویسندگان ایران بود. صالحی از چهره‌ های مطرح و شناخته شده در شعر معاصر فارسی می‌ باشد.

وقتی به تو فکر می کنم

تازه می فهمم چقدر بسیارم من

به این همه اندک

هرکجا کلمه کم می آورم

تورا بلند به نام کوچکت آواز می دهم

بی برو برگرد

هفت شب و هفت روز تمام

می بینی دارد از آسمان واژه می بارد

تو محشری دختر

من خسته نمی شوم

من همچنان تا آخر دنیا

با تو خواهم آمد

من همان پیاده پیشگویی هستم

که از ادامه آرام عشق

هرگز توبه نخواهم کرد

***

اشعار سید علی صالحی

دلنوشته های سید علی صالحی

رفتن هم حرف عجیبی ‌است

شبیه اشتباه آمدن

گفت بر می گردم

و رفت

و همه‌ پل ‌های پشت سرش را ویران کرد

همه می ‌دانستند دیگر باز نمی ‌گردد

اما بازگشت

بی هیچ پلی در راه

او مسیر مخفی یادها را می ‌دانســت

***

اشعار سید علی صالحی

اشعار زیبای عاشقانه سید علی صالحی

از صبح‌های دور از تو نگویم

که مانند است به شب

که مانند است به اوجِ چله‌ی زمستان

ابدی جان

هر شب

غمت در دل است و عشقت در سر

و هر صبح

عشقت در دل و خاطره‌ات در سر

طلوع کن  صبحم را

که عمری‌ست بی خورشید

روزهایم شب می شود

و بی مهتاب

شب‌هایم روز

***

اشعار سید علی صالحی

همگان به جست‌ و جوی خانه می‌ گردند

من کوچه‌ ی خلوتی را می‌ خواهم

بی‌ انتها برای رفتن

بی‌ واژه برای سرودن

و آسمانی برای پرواز کردن

عاشقانه اوج گرفتن

رها شدن

***

اشعار سید علی صالحی

شعر کوتاه و بلند سید علی صالحی

من چاره‌ای جز به یاد آوردنِ نامِ تو ندارم

دیگر لازم نیست از تاریکی بترسم

اسمِ کاملِ تو

کلماتِ مرا از نی‌زارهای تشنه عبور خواهد داد

جای تردیدی نیست

این خستگی‌های خانگی‌ست

تمام خواهند شد

***

اشعار سید علی صالحی

در معبر اردیبهشت

سراغت را از بنفشه های وحشی گرفتم

و میان شکوفه های نارنج

در جستجویت بودم

در پائیز یافتمت

تنها شکوفه ی جهان

که در پائیز روییدی

***

اشعار سید علی صالحی

شعر کوتاه و زیبای عاشقانه

من صبح ها

برای نوشتن زاده می شوم

شب ها

برای مرور مخفیِ اسم تو

***

اگرچه گفته‌اند
دهان تو را دوباره خواهیم بست
اما نگرانِ سکوتِ من نباش،
چشم‌های دلواپسِ من
باز با تو سخن خواهند گفت.

اگرچه خواسته‌اند
چشم‌های مرا دوباره ببندند
اما نگرانِ ندیدنِ دنیا نیستم
دست‌های خستهٔ من
باز با تو سخن خواهند گفت.

***

اشعار سید علی صالحی

درست است
که بعضی وقت‌ها هنوز
دستم به دامن ماه و
سرشاخه‌های روشن ستاره می‌رسد،
یا گاهی خیال می‌کنم
اهل همین هوای بوسه و لبخند آینه‌ام،
اما یادم نمی‌رود
چطور از شکستن آن همه بغض بی‌سوال
به نم‌نم همین گریه‌های گلوگیر رسیده‌ام.

من خوب می‌دانم
که چه وقت
می‌توان از سرشاخه‌های روشنِ ستاره بالا رفت
به باغ‌های همآغوش آینه رسید
و از طعم عجیب میوه‌ی توبا… ترانه چید،
شاید به همین دلیل است که ماه
بی‌جهت به خواب هر کسی از این کوچه نمی‌آید.

می‌گویند ستاره‌ای که گاه
بالای بام خانه‌ی ما می‌آید
روح غمگین همان قاصدکی‌ست
که شبی از ترس باد
پشت به جنوب و رو به جایی دور
گذاشت و رفت و دیگر
به خواب هیچ بوته‌ای باز نیامد

***

اشعار سید علی صالحی

اشعار زیبای عاشقانه از شاعر ایرانی

حالم خوب است
هنوز خواب می بینم ابری می آید
و مرا تا سر آغاز روییدن بدرقه می کند
تابستان که بیاید نمی دانم چند ساله می شوم
اما صدای غریبی مرتب می خوانَدم
تو کی خواهی مرد !؟
به کوری چشم کلاغ ؛ عقابها هرگز نمی میرند
مهم نیست
تو که آن بید لب حوض را به خاطر داری
همین امروز غروب
برایش دو شعر از نیما خواندم
او هم خم شد بر آب و گفت :
گیسوانم را مثل «ری را» بباف .

***

اشعار سید علی صالحی

این صبح ، این نسیم
این سفره‌ی مهیا شده‌ی سبز
این من و این تو ، همه شاهدند
که چگونه دست و دل به هم گره خوردند
یکی شدند و یگانه
تو از آن سو آمدی و او از سوی ما آمد ، آمدی و آمدیم
اول فقط یک دل بود
یک هوای نشستن و گفتن
یک بوی دلتنگ و سرشار از خواستن
یک هنوز با هم ساده
رفتیم و نشستیم ، خواندیم و گریستیم
بعد یکصدا شدیم
هم‌ آواز و هم‌ بغض و هم‌ گریه
همنفس برای باز تا همیشه با هم بودن
برای یک قدم‌زدن رفیقانه
برای یک سلام نگفته ، برای یک خلوت دل‌خاص ، برای یک دلِ سیر گریه کردن
برای همسفر همیشه‌ی عشق ، باران
باری ای عشق ، اکنون و اینجا ، هوای همیشه‌ات را نمی‌خواهم
نشانی خانه‌ات کجاست ؟

***

اشعار سید علی صالحی

می ‌خواستم چشم ‌های تو را ببوسم
تو نبودی، باران بود
رو به آسمان بلند پر گفت ‌و گو گفتم:
تو ندیدیش؟!

و چیزی، صدایی
صدایی شبیه صدای آدمی آمد
گفت: نامش را بگو تا جست‌ و جو کنیم

نفهمیدم چه شد که باز
یک هو و بی ‌هوا، هوای تو کردم
دیدم دارد ترانه ‌ای به یادم می ‌آید

گفتم: شوخی کردم به خدا
می‌ خواستم صورتم از لمس لذیذ باران
فقط خیس گریه شود
ورنه کدام چشم
کدام بوسه
کدام گفت ‌و گو؟!
من هرگز هیچ میلی
به پنهان کردن کلمات بی ‌رویا نداشته‌ ام

***

رفتــن هــم حــرف عجیبــی ‌اســت
شبیــه اشتبــاه آمــدن
گفــت بــر مــی گــردم
و رفــت
و همــه‌ پــل ‌هــای پشــت ســرش را ویــران کــرد
همــه مــی ‌دانستنــد دیگــر بــاز نمــی ‌گــردد
امــا بــازگشــت
بــی هیــچ پلــی در راه
او مســیر مخفــی یــادها را مــی ‌دانســت

***

اشعار سید علی صالحی

شعر بلند احساسی از سید علی صالحی

چقدر خوب است
که ما هم یاد گرفته‌ایم
گاه برای ناآشناترین اهل هر کجا حتی
خواب نور و سلام و بوسه می‌بینیم
گاه به یک جاهایی می‌رویم
یک دره‌های دوری از پسین و ستاره
از آواز نور و سایه‌روشن ریگ
و می‌نشینیم لب آب
لب آب را می‌بوسیم
ریحان می‌چینیم
ترانه می‌خوانیم
و بی‌اعتنا به فهم فاصله
دهان به دهان دورترین رویاها
بوی خوش روشناییِ روز را می‌شنویم
باید حرف بزنیم
گفت و گو کنیم
زندگی را دوست بداریم
و بی‌ترس و انتظار
اندکی عاشقی کنیم

مطالب مشابه را ببینید!

شعر سفر + اشعار زیبا در مورد سفر کردن با شعرهای کوتاه و بلند زیبا 10 گزیده اشعار بوستان و غزلیات سعدی + گلچین بهترین اشعار زیبای سعدی شعر در مورد گل + مجموعه اشعار زیبا و عاشقانه در مورد گل و زیبایی آن شعر باران + مجموعه اشعار زیبای عاشقانه و خواندنی در مورد بارش باران شعر بلند حافظ در وصف نوروز؛ گلچین اشعار زیبا از حافظ شیرازی درباره بهار شعر کودکانه فصل بهار + اشعار زیبا با موضوع بهار، سرسبزی و فصل زیبایی ها شعر باران زمستانی | اشعار زیبای خاص بارش باران و برف زیبا در زمستان جملات عاشقانه روز برفی (متن احساسی روزهای سرد زمستانی با اشعار زیبا) شعر در مورد متولدین ماه اسفند + مجموعه اشعار زیبا برای مردان و زنان متولد اسفند اشعار زیبای در مورد برادر + شعرهای کوتاه و بلند عاشقانه و احساسی برای برادر