چند بیت شعر زیبا با مجموعه شعرهای کوتاه بسیار دلنشین زیبا
در این بخش برای علاقمندان به اشعار زیبا، مجموعه چند بیت شعر زیبا را از شاعران معروف ایرانی گردآوری کرده ایم. امیدواریم این شعرهای کوتاه دلنشین زیبا مورد توجه شما قرار گیرد.
مجموعه چند بیت شعر زیبا

در هوایت بی قرارم روز و شب
سر ز پایت بر ندارم روز و شب“مولانا”
جهان سر به سر حکمت و عبرت است
چرا بهره ما همه غفلت است“فردوسی”
یکی درد و یکی درمان پسندد
یک وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد“بابا طاهر”
جلوه بخت تو دل می برد از شاه و گدا
چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی“حافظ”
مطلب مشابه: شعر زیبا کوتاه پر معنی؛ قشنگ ترین اشعار از شاعران ایرانی

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
سکوت می کنم و عشق در دلم جاری است
که این شگفت ترین نوع خویشتن داری است
مرا ببخش اگر لحظه هایم آبی نیست
ببخش اگر نفسم سرد و زرد و زنگاری است
شعرهای کوتاه دلنشین و زیبا
ای رفته ز دل، رفته ز بر، رفته ز خاطر
بر من منگر تاب نگاه تو ندارمبر من منگر زانکه به جز تلخی اندوه
در خاطر از آن چشم سیاه تو ندارمای رفته ز دل ، راست بگو! بهر چه امشب
با خاطره ها آمده ای باز به سویم؟سیمین بهبهانی
قاصدک هان، چه خبر آوردی؟
از کجا وز که خبر آوردی؟
خوش خبر باشی، اما، اما
گرد بام و در من بی ثمر می گردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند
اخوان ثالث
مطلب مشابه: اشعار پند آموز فوق العاده زیبا و و مجموعه شعر زیبای آموزنده
به مهر و ماه چه نسبت فرشته روی مرا؟
سخن مگو که مرا نیست تاب گفت و شنید
کجا به نرمی اندام او بود مهتاب؟
کجا به گرمی آغوش او بود خورشید؟

یارب دل پاک و جان آگاهم ده
آه شب و گریه سحرگاهم ده
در راه خود اول ز خودم بیخود کن
بیخود چو شدم ز خود بخود راهم ده
دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بی رنگ رخت زمانه زندان من است
بر هیچ دلی مبـاد و بر هیچ تنی
آنچ از غم هجران تو بر جان من است
شنیدم مصرعی شیوا، که شیرین بود مضمونش
منم مجنون آن لیلا که صد لیلاست مجنونشز عشق آغاز کن، تا نقش گردون را بگردانی
که تنها عشق سازد نقش گردون را دگرگونشبه مهر آویز و جان را روشنایی ده که این آیین
همه شادی است فرمانش، همه یاری است قانونشغم عشق تو را نازم، چنان در سینه رخت افکند
که غمهای دگر را کرد از این خانه بیرونش
مطلب مشابه: شعر زیبا + مجموعه زیباترین اشعار با موضوعات مختلف و جذاب از شاعران قدیمی و معاصر

آن را که جفا جوست نمی باید خواست
سنگین دل و بد خوست نمی باید خواست
مارا ز تو غیر از توتمنایی نیست
از دوست به جز دوست نمی باید خواست
هر چه گویی آخری دارد به غیر از حرف عشق
کاین همه گفتند و آخر نیست این افسانه را
چند بیت زیبا از شاعران معروف
وقتی که زندگی من
هیچ چیز نبود
هیچ چیز به جز تیک تاک ساعت دیواری
دریافتم
باید، باید، باید
دیوانه وار دوست بدارم
کسی را که مثل هیچ کس نیست
از من شب هجر میبپرسید حباب
دریای غمم کدام آرام و چه خواب
در دل بود آرام و خیالی هر موج
در دیده خیال خواب شد نقش بر آب
مطلب مشابه: شعر آرامش؛ گلچین زیباترین اشعار خاص آرامش دهنده

بر شیشه عنکبوت درشت شکستگی
تاری تنیده بود
الماس چشمهای تو بر شیشه خط کشید
و آن شیشه در سکوت درختان شکست و ریخت
چشم تو ماند و ماه
وین هر دو دوختند به چشمان من نگاهنادر نادرپور
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام
دوست می دارم
تو را به جای همه روزگارانی که نمیزیسته ام
دوست می دارم
عشق رخ تو بابت هر مختصری نیست
وصل لب تو در خور هر بی خبری نیست
هر چند نگه میکنم از روی حقیقت
یک لحظه ترا سوی دل ما نظری نیست
بسیار سمرهاست در آفاق ولیکن
دلسوزتر از عشق من و تو سمری نیست
مطلب مشابه: شعر خوشبختی با اشعار زیبا و جملات در مورد شادی و حس خوب

نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من و توستگوش کن با لب خاموش سخن می گویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توستروزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توستگرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید
همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست
اشعار دلنشین
گر من به وفای عشق آن حور نسب
در دام دگر بتان نیفتم چه عجب
حاشا که چو گنجشک بوم دانه طلب
کان ماه مرا همای داده است لقب
خاقانی
تن محنت کشی دیرم خدایا
دل با غم خوشی دیرم خدایا
زشوق مسکن و داد غریبی
به سینه آتشی دیرم خدایا
باباطاهر
مطلب مشابه: شعر ادبی زیبا؛ اشعار کوتاه و خواندنی ادبی از شاعران معروف
حمامی را بگو گرت هست صواب
امشب تو بخسب و تون گرمابه متاب
تا من به سحرگهان بیایم به شتاب
از دل کنمش آتش وز دیده پر آب
مهستی گنجوی
ز خاک کوی تو هر خار سوسنی است مرا
به زیر زلف تو هر موی مسکنی است مرا“خاقانی”

یاد آن عهد که دل در خم گیسوی تو بود
شب من موی تو و روز خوشم روی تو بود
نور چون چشم ز پیشانی من میبارید
تا مرا قبله طاعت خم ابروی تو بود
دل یوسف هوس حلقه زنجیر تو داشت
صائب آن روز که در سلسله موی تو بود
صائب تبریزی
اکنون که گل سعادتت پربار است
دست تو ز جام می چرا بیکار است
میخور که زمانه دشمنی غدار است
دریافتن روز چنین دشوار است
خیام
روی بنمایی و دل از من شوریده ربایی
تو چه شوخی که دل از مردم بیدیده ربایی
تو که خود فاش توانی دل یک شهر ربودن
دل شوریده روا نیست که دزدیده ربایی
شوریده شیرازی
مطلب مشابه: شعرهای زیبا و دلنشین؛ گلچین اشعار ناب قشنگ از شاعران جدید و قدیمی