متن در مورد سن و سال و اشعار درباره بزرگ شدن و گذر سال های عمر
متن و جملات درباره سن و سال
در این بخش متن و جملات با اشعار زیبایی در مورد سن و سال و اشعار زیبا در مورد بزرگ شدن، گذر سال های عمر، رد شدن جوانی و رسیدن به پیری را ارائه کرده ایم.
امروز اگر بزرگ شدیم
به برکت کسانیست که در این آشوب روزگار
سپرجوانیمان شدند
و رنجهایمان رابه دوش کشیدند
کسانیکه امروز
صورتشان پراز چین و چروک شده
***
خنده بی انتها است،
تخیل سن و سال نمی شناسد،
رویاها
جاودانه هستند.
***
پیر در پنهان هر رخداد ؛
نکته ها میبیند که دیده دیگران
به دیدن ان نابیناست
ما با احترام به کهن سالان ؛
در حقیقت به فردای خود
احترام میگذاریم
***
متن در مورد گذر عمر
تراژدی زندگی اینست
که ما خیلی زود پیر میشویم
و خیلی دیر
عاقل
***
راز نبوغ اینست
که روحیه کودکی را
با خود به سن پیری ببری،
به این معنی که
هرگز اشتیاق خود را
از دست ندهی.
***
پیر در پنهان هر رخداد
نکته ها میبیند که دیده دیگران
به دیدن آن نابیناست
ما با احترام به کهن سالان
در حقیقت به فردای خود
احترام میگذاریم
***
به تو فکر می کنم
هر لحظه،
هر روز
در خیابان،
در اتاق،
کنار میز صبحانه،
روی تختم
و روز به روز پیرتر می شوم
***
هرگز افسوس
پیر شدن را نخورید ؛
چرا که افرادی زیادی
از این امتیاز محروم مانده اند …
***
خنده بی انتها است،
تخیل سن و سال نمی شناسد،
رویاها
جاودانه هستند.
***
جملات و سخنان در مورد جوانی و پیری
طوری زندگی کن که انگار فردا قرار است بمیری. طوری یاد بگیر که انگار قرار است تا ابد زندگی کنید.
(گاندی)
***
خیلی طول میکشد تا فردی با دل جوان پیر شود.
(پابلو پیکاسو)
***
بالا رفتن سن ممکن است در چهرهی هر فرد نمایان شود اما نبود انگیزه و اشتیاق در روح انسان ظاهر میشود.
(ضرب المثل دانمارکی)
***
فرد پیر همه چیز را باور میکند. فرد میانسال به همه چیز شک میکند و فرد جوان همه چیز را میداند.
(اسکار وایلد)
***
زمانی که مردی در تولد 21 سالگیش از زندگی خسته میشود، این نشان میدهد که او حتماً از خود خسته شده است.
(اف اسکات فیتزجرالد)
***
با من و در کنار من پیر شو! بهترینها در پیش هستند!
(رابرت براونینگ)
***
زمانی که پسر چهارده سالهای بودم، پدرم آنقدر بیتوجه بود که من به سختی میتوانستم حضور یک مرد را در کنارم احساس کنم. اما وقتی به سن بیست و یک سالگی رسیدم، از چیزهایی که در عرض این هفت سال یاد گرفته بود، متعجب شدم.
(مارک تواین)
***
جوانی چیز فوقالعادهای است. چرا باید آن را برای کودکان هدر داد.
(جورج برنارد شاو)
***
تا زمانی که میخواهی زندگی کن. بیست سال اول، طولانیترین نیمهی زندگی است.
(رابرت ساوتی)
***
هدیه به خاطر چیزی که درونش هست، اهمیت ندارد بلکه قصد و نیت اهداکننده یا هدیهدهنده مهم است.
(لوسیوس آنائوس سنکا)
***
ما هیچگاه از درون پیر نمیشویم.
(گرترود استین)
***
پشت سر شما اکنون دیروز است. اجازه دهید تجربه و دانش راه خود را همراه کنند. به سلامتی شما و موفقیتتان، مطمئنم که بهترین تلاشتان را خواهید کرد.
(تئودور هیگینزورث)
***
اولین واقعیت در مورد جشن تولدها این است که آن یک روش خوب برای تایید قطعی ارزش زنده بودن است.
(جی کی چسترتون)
***
میانسالی زمانی است که انسان فکر میکند که در عرض یک یا دو هفته مانند همیشه احساس خوبی پیدا خواهد کرد.
(دان مارکوس)
***
خداوند به ما هدیهی زندگی کردن را داده است. این به خود ما بستگی دارد تا از این هدیهی زندگی به درستی و خوبی استفاده کنیم.
(ولتر)
***
جشن تولد من! معنی این کلمه چقدر در دوران جوانی متفاوت به نظر میرسید و هر روز که میآید، اهمیت آن کمتر میشود.
(توماس مور)
***
در بیست سالگی، اراده؛ در سی سالگی، ترس و وحشت و در چهل سالگی، قضاوت فرمانروایی میکند.
***
شما روزی بزرگ می شوید که برای بار اول به خود میخندید.
(اتل بریمور)
***
انسان تا زمانی که پشیمانیها جای رویاهایش را نگیرند، پیر نشده است.
(جان بریمور)
***
این قافله عمر عجب میگذرد
دریاب دمی که با طرب میگذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب میگذرد
***
زندگی کوتاه است ..
و زمان میگذرد !
چشم من خیره به شب
یا که شاید غرق در نور سپید صبحدم
چه کسی می داند ..
لحظه ها در پی هم می آیند
و تو را می خوانند …
زندگی شوخی نیست
اشک و آهش کم نیست
من نفهمیدم هرگز
غم این عالم چیست ….
***
این فرصت گران
این لحظه های بی همتا
عمر من و توست
پس در هر ثانیه اش بدرخش و شادی را خلق کن
***
گذر عمر یک لحظه است
انگار که چشم ببندی و باز کنی
خود را سپید موی و ناتوان ببینی و کارهایی که همه نیمه تمام مانده اند
***
انسانی که جرات این را دارد که حتی یک ساعت از زندگی اش را هدر دهد هرگز ارزش زندگی را درک نکرده است
“چارلز داروین”
***
زمان چیزی است که بیشتر از همه به دنبالش هستیم اما بدترین استفاده ها را از آن می کنیم
“ویلیام پن – فیلسوف”
***
جوانان ، اراده ای سترگ دارند و دل هایی دریایی و بزرگ
که می توانند در آرامش سر سبز عشق ، نیکی ها و زیبایی ها را بسرایند
و دری به خانه خورشید بگشایند
***
ما که جوانی نکردیم !
یعنی وقت و حوصله اش را نداشتیم !
ما سرمان شلوغ بود ، خیلی شلوغ !!!
به قدری فکر و مشغله رویِ سرمان سنگینی می کرد ، که درکِ درستی از سن و سال نداشتیم …
ما حتی کودکی هم نکردیم ،
چشم باز کردیم و پیر بودیم …
جوری شکستیم ، که زبانِ اعتراضمان ، بند آمد !
ما قربانیانِ بدترین بُرهه ی تاریخ بودیم !
نسلِ جوانی هایِ بر باد رفته …
نسلِ بحران و بلا تکلیفی …
نسلی که بدونِ فریاد ، در دلِ آتشِ زمانه سوخت !
ما کم سن و سال ترین سالمندانِ تاریخ بودیم !
***
جوانی دوره دل خوشی هاست دوره رهایی از قید و بندهایی است که در سنین دیگر دست و پای انسان را می بندد. انرژی وصف ناپذیری که در دوران جوانی وجود دارد را هیچگاه نمی توان در دوره دیگری از زندگی پیدا کرد. سرحال ، شاد ، پر انرژی و… همگی فقط و فقط در جوانی یافت می شود. به همین دلیل است که تمامی شاعران نامی جوانی را چون دری گرانبها می دانند که با هیچ پول و متاع مادی نمی توان آن را خریداری کرد.*