جملات درباره شام غریبان و اشعار سوزناک امام حسین علیه السلام

جملات و اشعار شام غریبان

در این بخش روزانه جملات سوزناک درباره شام غریبان، اشعار غمگین در مورد امام حسین علیه السلام و متن درباره یاران با وفایش را ارائه کرده ایم.

اشک را در چشم خود همواره پنهان کرده ام
بغض را مهر گلو گیر گریبان کرده ام
آشنا با لحظه های غربت و خاموشی ام
خلوتم را لا جرم شام غریبان کرده ام

***

بر خانه‌ها بر کوچه‌ها باریده نفرین سکوت
شام غریبان شد مگر کین سان خموش شد خانه‌ها
سر در گریبان هر کسی مبهوت و مات آنچه شد
دودی اگر آید برون از آه سینه سوز ما
از اضطراب حادثه امشب نمی‌خوابد کسی
ناباورانه زیر لب، فردا رود آن مقتدا؟

شب شام غریبان حسینی بر شما تسلیت و تعزیت باد

***

اشک را در چشم خود همواره پنهان کرده‌ام
بغض را مهر گلو گیر گریبان کرده‌ام

آشنا با لحظه‌های غربت و خاموشی ام
خلوتم را لا جرم شام غریبان کرده‌ام

شب شام غریبان حسینی تسلیت باد

***

در دل صحرا شهیدان بی کفن افتاده‌اند
عاشقان در کربلا خونین بدن افتاده‌اند

لاله‌های فاطمه پرپر میان خاک و خون
در گلستان بلا چون یاسمن افتاده‌اند

سر جدا قربانیان نهضت سرخ حسین
روی خاک نینوا دور از وطن افتاده‌اند

تشنگان وادی آزادگی در بحر عشق
در کنار علقمه صد پاره تن افتاده‌اند

کربلا بستان عشاق است و هفتاد و دو گل
سوی دیگر یادگاران حسن افتاده‌اند

بر لب ماتم سرای» یاسر «این غم نقش بست
اشک‌ها خون گشته و از چشم من افتاده‌اند

***

خدایا امشب
به حق شام غریبان
به حق امام و سرهای بریده اصحابش
به اسیری عزیزانش
به تن تبدار بیمارش
به زینب علمدارش
درد بیماران شفا و
حاجت حاجتمندان روا بفرما…

***

خالی است هر سو بنگری از مرد و مردی

طعنه به مردان می‏زند سودای دردی

شام غريبان است و یارانم شکستند

می‏‌لرزد آوای دلم شاید ز سردی!

***

اگر صبح قیامت را شبی است، آن شب است امشب

طبیب از من ملول و جان ز حسرت بر لب است امشب

صبا از من به زهرا(س) گو بیا، شام غریبان بین

که گریان دیده‌ی دشمن به حال زینب است امشب

***

بر خانه‌ها بر کوچه‌ها باریده نفرین سکوت

شام غريبان شد مگر کین سان خموش شد خانه‌ها

سر در گریبان هر کسی مبهوت و مات آنچه شد

دودی اگر آید برون از آه سينه سوز ما

از اضطراب حادثه امشب نمی‌خوابد کسی

ناباورانه زیر لب، فردا رود آن مقتدا؟

***

خدایا این شام روز عزا یا غروب شب عید قربان است

زمینِ صحرای کرب وبلا صحنه صحنه زخون لاله باران است

ناله کن ای دل تا سحر امشب

***

گردیـده جـدا از هم شمع و گل و پروانه
از گلبن وحی امشب گم گشته دو ریحانه
امشب شب هجران است یا شام غریبان است؟

***

امشب خبر ای یاران از فاطمه می‌آید
گاهی به سوی گـودال، گه علقمه می‌آید
امشب شب هجران است یا شام غریبان است؟

***

بنویسید که جز خون خبری نیست که نیست

به تن این همه سردار سری نیست که نیست

بنویسید که خورشید به گودال افتاد

و پس از شام غریبان سحری نیست که نیست

آتش از بال و پر سوخته جان می‌گیرد

زیر خاکستر ما بال و پری نیست که نیست

شب شام غریبان حسینی بر شما تسلیت و تعزیت باد

***

دل شعله عاشورا جان تاب و تبی دارد
در کرب و بلا زینب امشب چه شبی دارد
امشب شب هجران است یا شام غریبان است؟

***

پنهـان شده زیـر گل قرآن رباب امشب
خون گریه کند دریا از گریه آب امشب
امشب شب هجران است یا شام غریبان است؟