عکس منظره عاشقانه دو نفره + شعر و متن عاشقانه زیبا برای مخاطب خاص
زیباترین عکس های عاشقانه دو نفره در منظره و طبیعت
عکس های زیبای عاشقانه دو نفره در منظره های خاص و طبیعت را در این بخش روزانه آماده کرده ایم. در ادامه زیباترین اشعار و متن های عاشقانه احساسی را گردآوری کرده ایم.
زیر باران بیا قدم بزنیم
عمر شب را شبی رقم بزنیم
خستهایم از سکوت حنجرهها
زیر باران بیا که دم بزنیم
منوچهر سعادت نوری
***
روزی چند بار دوستت دارم
یکبار وقتی که هوا بَرَم می دارد ، قدم می زنیم
وقتی که خوابم می آید ، تو می آیی
یکبار وقتی که باران ناز می کند ، دلِ ناودان می شکند و می بارد
وقتی که شب شروع می شود ، تمام می شود
یک بار دیگر هم دوستت دارم !
باقیِ روز را
هنوز را
عکس پروفایل دو نفره در طبیعت
تمام شعرهایم در وصف نیامدنت است اما اگر روزی ناگهان ناباورانه سر برسی از شاعر بودن استعفا میدهم و نقاش میشوم و تا ابد نقش پرواز میکشم …
***
هوا موی تو را که میبیند
نا آرام میشود
هیچ وقت جایی رفته ای
که باد نیاید؟
افشین یداللهی
نمیدانم تو را به اندازه ی نفسم دوست دارم یا نفسم را به اندازه ی تو ؟
نمیدانم چون تو را دوست دارم نفس میکشم یا نفس میکشم که تو را دوست بدارم ؟
نمیدانم زندگیم تکرار دوست داشتن توست یا تکرار دوست داشتن تو زندگیَم ؟
تنها میدانم ، بسیار میخواهم تو را …
***
خبرت هست که
بی روی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق
این همه ایامم نیست
سعدی شیرازی
شعر نو عاشقانه
ﺟﯿﺮ ﺟﯿﺮﮐﻬﺎ؛
ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ،
ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ﻫﻢ ﺑﯽ ﺷﮏ
ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺠﺰ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ
ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ
ﮐﺪﺍﻡ ﺣﺮﻑ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﺎﻧﺪ
ﻭ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭ و تکرار ﮐﺮﺩ!!!
***
تا در ره عشق آشنای تو شدم
با سد غم و درد مبتلای تو شدم
لیلیوش من به حال زارم بنگر
مجنون زمانه از برای تو شدم
وحشی بافقی
می آیی ، می روی
و فقط یک سلام و گاهی یک خداحافظی نه …
این انصاف نیست
من و یک دنیا عشق
تو و یک دنیا بی تفاوتی…
***
یا چشم بپوش
از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم
فاضل نظری
عکس پروفایل دو نفره در طبیعت
مخاطب قلبم ﺁﻏــﻮش ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ تــو ﺟـــــﺎ ﺩﺍﺭﺩ …
ﺍﮔﺮ ﺧـــــﻮﺏ ﮔـــــــﻮﺵ ﮐﻨﯽ
ﺍﯾﻦ ﺿﺮﺑـــــــﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺗﻨﺪ ﻭ ﭘﯽ ﺩﺭ ﭘﯽ ﻗﻠﺒــﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨـــــــﻮﯼ
تــو ﺭﺍ ﻓﺮﯾــﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ …
ﻣﺨـــــــﺎﻃﺐ ﮐﻼﻣـﻢ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ …
ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺿﺮﺑــﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻗﻠﺒـــــــﻢ ﻫﻢ تــوﯾﯽ
در میان دست هایت عشق پیدا می شود
زیر باران نگاهت نسترن وا می شود
با عبور واژه ها از گوشه ی لب های تو
مهربانی های قلبت خوب معنا می شود…
جملات احساسی عشق
وقتی مرا بغــــــــل میکنی
چنان جاذبه ی آغوشـــــت
به جاذبه زمین غلبـــــه میکند
که روحم به پــــرواز در می آید…
ساده مي گويم عزيزم دل بريدن ساده نيست
چشمهاي مهربانت را نديدن ساده نيست
از زمان رفتنت خورشيد را گم كرده ام
ناله هاي ابر را هرشب شنيدن ساده نيست
عاشقم باش و کنارم بمان
بگذار آوازه ی عشقمان چنان در شهر بپیچد که روسیاه شوند
آنها که بر سر جداییمان شرط بسته اند
عکس نوشته زیبای منظره عاشقانه
صبح است
صبح خیلی زود
و بیدار شده ام تا دوست داشتنت را
زودتر از روزهای قبل
شروع کنم …
شاید تو
سکوت میان کلامم باشی
دیده نمی شوی
اما من تو را احساس میکنم !
شاید تو
هیاهوی قلبم باشی
شنیده نمی شوی
اما من تو را نفس می کشم !
ﺑﻪ ﺗﻮ ﺳﻮﮔﻨﺪ ، ﺑﻪ ﺭﺍﺯ ﮔﻞ ﺳﺮﺥ
ﻭ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻋﺸﻖ ﻓﻨﺎ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﯿﺴﺖ ، ﺁﻧﭽﻪ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﺗﻮﯾﯽ
ﺗﻮ ﮐﻪ ﺁﻏﺎﺯ من و ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻣﻨﯽ
عکس دو نفره عاشقانه زیبای منظره دار
در فکر توام فکر
از این زیباتر
در قلب منی قلب
از این کاراتر
من عاقلم از اینکه
شدم عاشق تو
دیوانه تر از من
چه کسی داناتر؟
اے دلبرے ڪہ
میتپد این دڸ براےِ « تو »
رخصت نمےدهے
ڪہ شوم آشناےِ « تو »
چیزے نمانده
جز جانِ خستہام
آن هم اگر قبول ڪنی
فداےِ « تو »
تشنۀ بوسیدنــت بودم ولے…
تا شنیـــدے تشنــه تر …
کـــردے مــرا…
چشــم هــایت را…
به جنــگ آورده اے…
بے سلاح و بے سپــر کـــردے مرا…
اے دلبرے ڪہ
میتپد این دڸ براےِ « تو »
رخصت نمےدهے
ڪہ شوم آشناےِ « تو »
چیزے نمانده
جز جانِ خستہام
آن هم اگر قبول ڪنی
از کام لبت بوسه سرابست نگو نه
لبهای تو خود جام شرابست نگو نه
یک بوسه زلبهای ترت مرحمتی کن
تقصیر تو این… حال خرابست نگو
زندگی شاید
آن لحظهِ مسدودیست
که نگاهِ من ،
در نِی نِیِ چشمانِ تو
خود را ویران میسازد …
خنده هایت را
بگذار در آغوشِ صبح
وقتی تمامِ هوا
از عطرِ نفست پُر میشود …
با چراغی همه جا گشتم
و گشتم
در شهر …
هیچ کس
هیچ کس
اینجا
به تو
مانند نشد….
عاشقانه زندگی کن
خوشبختى جایش
همینجاست کنار تو …
نگذار
زندگى از مقابل
چشمانت بگذرد
و تو فقط
نظاره گرش باشى
زندگى را زندگى کن …
چشماتو واسه زندگی میخوام دلتو واسه عاشقی. صداتو واسه شادابی دستاتو واسه نوازش.
پاهاتو واسه همراهی عطرتو واسه مستی. و خودتو واسه خود خود خود خودم
بامن باش
بامن عاشق
بامن مجنون
بامنی که نفسم بند شده به چشمانت به نگاهت
همین دم را توبامن باش
شاید فردایی نباشد
کاش می شد تا افق پرواز کرد
حل مشکل را به عشق آغاز کرد
کاش می شد شعرماندن را سرود
با ظهورت یک غزل اعجاز کرد
کاش می شد لحظه های عشق را
بی ریا و با نگاه ابراز کرد …
در فصل تگرگ عاشقت میمانم / با ریزش برگ عاشقت میمانم
هر چند تبر به ریشه ام میکوبی / تا لحظه مرگ عاشقت میمانم . . .