نگاهی بر زندگی سورنا، یکی از نوابغ نظامی تاریخ از تولد تا مرگ
فردوسی بزرگ وقتی شاهنامه و آن داستانِ پهلوانان را مینوشت، از هیچ و پوچ آنها را نمینوشت. او داستان مردانی را مینوشت که اگر نبودند امروز ایران نیز نمیبود. یکی از این اشخاص بزرگ و یکی از بزرگترین فرماندهان نظامی تاریخ، سورنا سردار ایران زمین است که در جنگ با رومیان دشمن را به خاک و خون کشید. ما امروز در روزانه به زندگی او خواهیم پرداخت، پس در ادامه همراه ما باشید.
فهرست موضوعات این مطلب
سورنا که بود؟
رستم سورن پهلو، معروف و مشهور به سورنا (Surena)، در سال 82 پیش از میلاد در سیستان، قلمرو خاندان سورن به دنیا آمد و در سال 53 پیش از میلاد درگذشت. مورخان نام پدر او را آرش و نام مادرش را ماسیس ذکر کردهاند.
از اوایل زندگی سورنا اطلاعات دقیقی در دست نیست؛ اما از متون باستانی ایران چنین برمیآید در دوره کودکی او در عهد حکومت ارد اول بود و در عصر پادشاهی مهرداد چهارم اشکانی به درجه سپهبدی دست یافت؛ سپس در دوره حکومت ارد دوم، فرمانده جنگ ایرانیان با روم شد.
کمربندِ پهلوانی
سورنا در دوره شاهی ارد دوم از لحاظ ثروت و شهرت، بعد از شاه اشکانی قرار داشت و هنگام تاجگذاری شاه، بهعلت جایگاه خانوادگی خود در خاندان سورن، تنها کسی بود که اجازه داشت کمربند پادشاهی را برای شاه ببندد.
او همچنین بهعلت متحد کردن مردم سیستان برای پشتیبانی از شاه اشکانی در جنگ با روم نقش مهمی در تحولات سیاسی عصر خود داشت.
ویژگی های ظاهری سورنا
سورنا جوانی آریایی، خردمند، نیکوچهره، تنومند، دلیر، بلندبالا، با موی بلند و ظریف بود که بر سر خود پیشانی بندی به سبک ایرانیان باستان میبست.
وی از خاندان سورن بود. این خاندان یکی از هفت خاندان معروف ایرانی( در زمان اشکانیان و ساسانیان) بود.
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی خشایارشا؛ از تولد تا مرگ این شاه و توهین هالیوودی ها به وی
رستم یا سورنا مسئله این است
در زبان فارسی پهلوی، سورن به معنی نیرومند میباشد.( نمونه دیگر این واژه در کلمه اردیسور آناهیتا یعنی ناهید بالنده و نیرومند به کار رفته است). ویندهفرن( گندفر) که در سده نخست میلادی استاندار سیستان بود، یکی از دیگر نام آوران این خاندان به شمار میرفت.
قلمرو او از هند و پنجاب تا سیستان و بلوچستان امتداد داشت. براساس نظر برخی از پژوهشگران، سورنا همانند رستم دستان قهرمان حماسی ایران است.
نبرد با رومیان
ژولیوس سزار (Julius Caesar)، کراسوس (Crassus) و پومپه (Pompeius) از فرمانروایان بزرگ روم بودند که سرزمینهای این کشور را بهصورت مشترک اداره میکردند.
آنها در سوم اکتبر سال 56 قبل از میلاد تصمیم گرفتند به ایران حمله کنند. کراسوس که فرمانروای شرق روم بود برای گسترش دولت روم در آسیا قصد حمله به ایران و کشور هند را داشت.
سورنا فرمانده مقابله با دشمن میشود
کراسوس( رئیس دوره ای سناا) فرماندهی سپاهی را که 42 هزار نفر از لژیونرهای ورزیده روم بودند، برعهده داشت.
او بسوی ایران روانه شد و ارد( اشک13) پادشاه اشکانی، سورنا را که سردار نامی ایران بود مأمور جنگ با کراسوس و شکست رومیها کرد.
مطلب مشابه: هخامنشیان، بزرگترین امپراتوری تاریخ؛ تاریخچه این حکومت از کوروش تا سقوط آن
سورنا رومیان را درهم میشکند
در سال 53 پیش از میلاد، نبرد میان دو کشور ایران و روم در جلگه های میانرودان و در نزدیکی شهر حران یا کاره( در ترکیه کنونی) رخ داد.
سورنا توانست در جنگ حران، با یک نقشه نظامی ماهرانه و به یاری سواران پارتی که تیراندازان ماهری بودند، یک سوم سپاه روم را نابود و اسیر کند.
در این جنگ، کراسوس و پسرش فابیوس( پوبلیوس) کشته شدند و گایوس کاسیوس لونگینوس با شمار اندکی از رومی ها موفق شدند از این جنگ فرار کنند.
سورنا اولین چریک تاریخ
روش نوین جنگی سورنا، شیوه جنگ و گریز بود. سورنا پدیدآورنده جنگ پارتیزانی ( جنگ به روش پارتیان) در سطح جهان بود.
از ارتش او میتوان به زره پوشان اسب سوار، تیراندازان، نیزه داران، شمشیرزنان و پیاده نظام همراه با شترهایی با بار مهمات اشاره کرد.
گزارشهای این جنگ با اسناد واقعی
افسران رومی به سنای روم درباره شکست خود از ایران چنین گزارش دادند: در این جنگ، سورنا فرمانده ارتش ایران از تاکتیک و سلاحهای تازه بهره گرفت.
هر سرباز سوار ایرانی مشک کوچکی از آب را با خود حمل میکرد و مانند ما دچار تشنگی نمیشد.
به پیادگان با مشکهایی که بر شترها بار بود آب و مهمات میرساندند. سربازان ایرانی به نوبت با روش ویژهای از میدان بیرون رفته و به استراحت میپرداختند.
سواران ایران توانایی تیراندازی از پشت سر را دارند.
ایرانیان با استفاده از کمانهایی که تازه اختراع کرده بودند توانستند با سپرهای بزرگ، پای پیادگان ما را در برابر آنها و دیوار دفاعی که برای محافظت از سوارانمان درست کرده بودیم به زمین بدوزند.
ایرانیان زوبینهای دوکی شکل داشتند که تا فاصله دور و به صورت مستمر با دستگاه نوینی پرتاب میشد.
شمشیرهای آنان شکننده نبود. هر واحد تنها از یک نوع سلاح استفاده میکرد و مانند ما خود را سنگین نمیکرد.
سربازانِ سورنا هرگز تسلیم نمیشدند و تا آخرین نفسشان میجنگیدند. به همین علت سپاه ما شکست خورد و بطور کامل هفت لژیون را از دست داد و تلفات سنگینی به چهار لژیون دیگر وارد شد.
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی داریوش بزرگ، شاهِ جهان؛ بیوگرافی از لحظه تولد تا مرگ
تاکتیکهای نظامی سورنا
ارتش ایران برای مقابله با دشمن به دو دسته تقسیم شد. ارد در راس سپاه خود به سوی ارمنستان حرکت کرد تا آرتاوازد را بهعلت خیانت به ایران و همراهی با کراسوس، سر جای خود بنشاند. سورنا نیز در راس سپاهی دیگر عازم عراق شد.
سورنا که از حیث نام، نژاد و ثروت بعد از پادشاه، مقام اول را داشت، هنگام سفر جنگی، بسیار مجلل حرکت میکرد.
به گفته بعضی منابع، از 1000 شتر برای حمل بار و بنه اواستفاده میشد و 200 ارابه نیز حرم سورنا را حمل میکردند؛ همچنین هزاران سوار آهنین همراه او و سپاهیان سبک اسلحه نیز پیشاپیش وی حرکت میکردند.
کراسوس بعد از مدتی حرکت در بیابانهای عراق در اطراف شهر حران اردو زد و با مشاهده طلایهداران ارتش سورنا، نیروهای خود را آرایش داد و به سوی پارتها حرکت کرد.
ارتش پارت بسیار بزرگ و مهیب بود؛ اما ترفند سورنا در استفاده از شیوه جنگی پارتیزانی برای گمراهی رومیان این بود که بخش عمده سپاه خود را پشت صف اول قرار دهد تا درخشندگی سلاح و جوشنهای سربازان مانع تشخیص تعداد آنها شود.
سربازان سورنا خود را با ردا پوشاندند و پس از نزدیک شدن رومیان، آنها را با فریادهای وحشتآور و صدای طبلهای خود به وحشت انداختند. پارتیها در حالی که ارتش روم را بسیار ترسانده بودند، ناگهان رداهای خود را کنار زدند و با کلاهخود و جوشنهای فلزی همانند شعلههای بیرون آمده از آتش درخشیدند.
کمانداران و جنگ پارتیزانی
کمانداران پارتی بهطور ناگهانی حمله میکردند و نیروهای رومی را با آرایش مربع احاطه میکردند؛ سپس آنها را از هر طرف آماج تیرهای خود میگرفتند.
آنها سوارهنظام و پیادههای رومی را گیج و زمینگیر کرده و انجام هر نوع عملیات را از آنها سلب میکردند.
سربازان رومی که در صفوف جنگ میایستادند، از زخم تیر پارتیان هلاک میشدند.
آنها اگر به سربازان پارت حمله میکردند کاری از پیش نمیرفت؛ زیرا پارتیان بهطور ناگهانی و با سرعت از پیش روی آنها دور میشدند؛ گویی رومیان از غیب به رگبار بسته شده بودند.
سربازان کراسوس با تمام شدن تیرهای پارتی از وضعیت مرگبار رهایی یافتند و با خوشحالی وارد نبرد تنبهتن با پارتیان شدند؛ اما شترهای فراوانی با بار تیر همراه ارتش سورنا بودند که تیر کماندارها را تجدید میکردند.
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی نادرشاه افشار، کابوسِ دشمنانِ ایران از تولد تا مرگ
سوار نظام دمشن فلج میشود
پسر کراسوس برای پیشگیری از محاصره سربازان خود، با سوارهنظام و پیادهنظام به سوی یک جناح سپاه ایران حمله کرد؛ اما پارتها با تکنیکهای نظامی خود از پیشروی رومیها گریختند و آنها را به تعقیب خود وادار کردند.
سوارهنظام سبک اسلحه پارتی با حمله روی شنزارها گرد و غباری عظیم ایجاد کردند تا مانع دید رومیها بشوند، سپس با باران تیرهایی که داشتند دستهای سربازان روم را به سپرهای آنها و پاهایشان را به زمین دوختند.
سواران سنگین اسلحه که اسبها و سوارهای آنها در زره و جوشن بودند با نیزههای خود رومیها را در هم کوفتند و از حدود بیش از 3000 سرباز رومی تنها 500 نفر بهجای ماند.
سورنا پیرروز میشود
با فرا رسیدن شب، کراسوس و همراهانش را که از قلعه گریخته و در کوههای اطراف پناه گرفته بودند، محاصره کردند. کراسوس که دیگر توان نبرد نداشت، تسلیم سورنا شد.
سردار فاتح پارتی کراسوس را که گستاخانه به قلمرو شاهی ایران حمله کرده بود، تحقیر کرد و با روش خود او را سوار بر اسب در میان بدکاران شهر سلوکیه چرخاند؛ سپس او را اعدام و سرش را برای ارد ارسال کرد.
نتیجه جنگ
نخستین جنگ بین ایران و روم، جنگ حران نام داشت، که در تاریخ اهمیت بسیاری داشت. به علت این که رومیها برای نخستین بار در جنگی در حوالی حران پس از پیروزیهای پی درپی ، بین فریقین شکست بزرگی خوردند.
این جنگ برای روم به قیمت جان بیست هزار نفر سرباز و ده هزار اسیر تمام شد و به روم که خواهان استیلا بر آسیا بود، اثبات کرد که در سرحد بابل و پارت با حریف دلیری سروکار دارد که نباید آن را با چشم کوچک شماری بنگرد.
دولت مرکزی روم پس از پیروزی سورنا بر کراسوس و شکست روم از ایران، دچار اختلاف شدید شد.
پس از پیروزی سورنا بر کراسوس در جنگ ایران و روم، رود فرات نزدیک به یک قرن، مرز شناخته شده بین این دو کشور گردید و مناطق ارمنستان، ترکیه، سوریه، عراق به استانهایی از ایران تبدیل شدند.
رومیها ناچار شدند برای جلوگیری از شکستهای آینده و به پیروی از ایرانیان در سپاه خود بوجود سواره نظام توجه بیشتری نمایند.
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی کوروش بزرگ؛ شاه شاهان از تولد تا مرگ
سورنا و میراث وی
سورنا در زمانیکه پادشاه اشک سیزدهم، ارد اول اشکانی بود، در نخستین جنگ با رومیان( نبرد حران) مسئولیت فرماندهی سپاه ایران را برعهده داشت و برای نخستین بار رومیان را که همیشه پیروز میدان بودند، به سختی شکست داد.
در جنگ روم و ایران افرادی چون کراسوس، پسرش و بیشتر سربازانش نابود شدند که در طول تاریخ، این جنگ یکی از بزرگترین شکست رومیها از ایرانیان به شمار میرود.
کراسوس میخواست به تقلید از اسکندر، کشورهایی نظیر ایران و هند را فتح کند ولیکن از سورنا، سردار ایرانی، شکست خورد و به همین علت خود و اغلب سربازانش کشته شدند.
مرگ
سورنا که از لحاظ ثروت، جایگاه و شهرت بعد از ارد دوم، شاه اشکانی قرار داشت، به واسطه پیروزی در جنگ حران، به قدرت و محبوبیت ویژهای در بین مردم دست یافته بود.
او پیش از پیروزی در جنگ نیز به واسطه جایگاه خانوادگی خود در روز تاجگذاری شاه، کمربند پادشاهی را به کمر ارد بست و او را به تخت پادشاهی نشاند.
سورنا در هنگام فتح سلوکیه و شکست رومیان تنها 30 سال داشت؛ اما ارد، شاه وقت ایران بهجای اینکه او را ارج نهد و به او پاداش پیروزی در جنگ بدهد، به او حسادت کرد و دستور قتل او را داد.
سورنا با پیروزی بر روم که در آن زمان در دوره اوج اقتدار بود و شکستهای چندانی را تجربه نکرده بود، نام خود را در تاریخ ایران باستان ماندگار کرد؛ اما شاه اشکانی بهجای اهدای پاداش، جانش را ستاند.
مطالعه تاریخ ایران نشان میدهد که سورنا تنها کسی نیست که به این سرنوشت دچار شد؛ بلکه نمونههای زیادی از این دست رجال توانمند و خردمند بودهاند که بهعلت ترس و حسادت شاه از محبوبیت آنها بین مردم، مورد غضب شاه قرار گرفتهاند.
مجسمه سورنا
تندیس بزرگزاده اشکانی یا مرد شمی یکی از اصلیترین آثار باقیمانده از هنر اشکانیان است. جنس این تندیس از مفرغ توخالی است.
این تندیس در موزه ایران باستان نگهداری میشود. اغلب محققان بر این باورند که این تندیس منسوب به سورنا است.
به اعتقاد آندره گدار سر و بدن این مجسمه جداگانه ساخته شدهاند و ساخت آنها نیز در دو محل جداگانه صورت گرفتهاست.
زمانی که در سال 1936م، اورل اشتاین باستانشناس یهودی اهل مجارستان، از محوطه روستای تاریخی شمی (از توابع شهرستان ایذه) بازدید کرد، دریافت که مردم، مجسمه بزرگی از جنس مفرغ را کشف کردهاند و از آن نگهداری میکنند.
اورل اشتاین با بررسی و حفاری محلی که مجسمه در آنجا پیدا شده بود، دهها شیء تاریخی و پایههای مجسمه مفرغی را یافت.
این اکتشافات، اهمیت محوطه تاریخی شمی را آشکار کرد و باعث شد باستانشناسان دیگری نیز به کاوش در آن بپردازند؛ این کاوشها همچنان در محوطه شمی ادامه دارد.
کلام آخر
ممنون که تا آخر همراه روزانه بودید. ما امروز و در این مقاله سعی کردیم نگاهی داشته باشیم بر زندگی سورنا، سردار بزرگ ایرانی. ما در مقاله خود به اسناد علمی اتکا کرده و سعی کردیم از هرگونه حاشیه دور باشیم. در پایان امیدواریم از خواندن این مقاله لذت برده باشید. / نویسنده امیرسالار کریمی
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی حسن صباح خداونگار الموت و بنیان گذار فرقه مرموز حشاشین