غزل شماره ۴۵ از غزلیات حافظ؛ در این زمانه رفیقی که خالی از خِلَل است …
غزل شماره ۴۵ از غزلیات حافظ را در روزانه قرار دادهایم. غزلیات حافظ دارای معانی عمیق و چندلایه هستند که میتوانند به تفکر و تأمل در مورد زندگی، عشق، عرفان و فلسفه وجودی انسان بپردازند. این عمق معنا باعث میشود که هر بار خواندن این اشعار، تجربهای جدید و متفاوت به همراه داشته باشد. همچنین غزل شماره ۴۶ از غزلیات حافظ؛ گل در بَر و می در کف و معشوق به کام است … را در سایت روزانه بخوانید.

غزل شماره ۴۵
در این زمانه رفیقی که خالی از خِلَل است
صُراحیِ میِ ناب و سَفینهٔ غزل است
جَریده رو که گذرگاهِ عافیت، تنگ است
پیاله گیر که عُمرِ عزیز بیبَدَل است
نه من ز بیعملی در جهان مَلولَم و بس
مَلالتِ عُلما هم ز علمِ بیعمل است
به چشمِ عقل در این رهگذارِ پرآشوب
جهان و کارِ جهان بیثبات و بیمحل است
بگیر طُرِّهٔ مهچهرهای و قِصّه مخوان
که سعد و نَحس ز تأثیر زهره و زُحَل است
دلم امید فراوان به وصلِ رویِ تو داشت
ولی اجل به رَهِ عمر، رهزنِ اَمَل است
به هیچ دُور نخواهند یافت هشیارش
چنین که حافظ ما مستِ بادهٔ ازل است
مطلب مشابه: غزل شماره ۴۴ از غزلیات حافظ؛ کُنون که بر کفِ گُل جامِ بادهٔ صاف است …
مطلب مشابه: غزل شماره ۴۳ از غزلیات حافظ؛ صَحنِ بُستان ذوق بخش و صحبتِ یاران خوش است …
تفسیر این شعر

این شعر از حافظ شیرازی، شاعر بزرگ ایرانی، به بیان احساسات عمیق و نظرات او دربارهٔ زندگی، عشق و علم میپردازد. در ادامه، هر بیت را به زبان ساده توضیح میدهم:
1. بیت اول:
• در این زمانه، دوستی که بینقص باشد، مانند شراب ناب و سفینهای برای شعر است.
• توضیح: در دنیای پر از مشکلات و ناپایداریها، داشتن دوستی واقعی و صمیمی بسیار ارزشمند است.
2. بیت دوم:
• زندگی به قدری دشوار است که باید از هر فرصتی استفاده کرد، زیرا عمر گرانبهاست و تکرار نمیشود.
• توضیح: باید قدر لحظات زندگی را دانست و از آنها بهره برد، چون عمر کوتاه و بیبدیل است.
3. بیت سوم:
• من از بیعملی خستهام، اما عالمان هم از علم بدون عمل خستهاند.
• توضیح: صرف داشتن دانش کافی نیست؛ عمل و کاربرد آن علم هم اهمیت دارد.
4. بیت چهارم:
• با عقل خود در این دنیای پرآشوب، میبینم که همه چیز بیثبات و بیمحل است.
• توضیح: دنیا همیشه در حال تغییر است و هیچ چیز پایدار نیست.
5. بیت پنجم:
• به جای اینکه داستان بگویم، فقط از زیبایی یک چهره لذت ببر؛ زیرا خوشبختی و بدبختی تحت تأثیر ستارههاست.
• توضیح: به جای غصه خوردن برای تقدیر، باید از زیباییهای زندگی لذت برد.
6. بیت ششم:
• دلم امید زیادی به وصال تو داشت، اما مرگ مانع از تحقق این آرزو شد.
• توضیح: عشق و امید به معشوق وجود دارد، اما مرگ میتواند آن را نابود کند.
7. بیت آخر:
• هیچ کس به راحتی نمیتواند فردی هوشیار را پیدا کند، زیرا حافظ ما در مستی عشق و باده غرق شده است.
• توضیح: افرادی که در عشق غرق هستند، معمولاً نمیتوانند به راحتی هوشیار و منطقی باشند.
به طور کلی، این شعر به موضوعاتی همچون دوستی، زندگی، عشق و ناپایداری دنیا میپردازد و نشان میدهد که چگونه انسانها باید از زندگی خود بهرهبرداری کنند.
مطلب مشابه: غزل شماره ۴۲ از غزلیات حافظ؛ حالِ دل با تو گفتنم، هوس است …
مطلب مشابه: غزل شماره ۴۱ از غزلیات حافظ؛ اگر چه باده فَرَح بخش و باد گُلبیز است …