اشعار کنایه آمیز عاشقانه با مجموعه شعر مفهومی کوبنده نیش دار

مجموعه اشعار کنایه آمیز مفهومی کوبنده

در این بخش اشعار کنایه آمیز عاشقانه طعنه دار با مجموعه شعر مفهومی با معنی کوبنده و نیش دار را ارائه کرده ایم با ما همراه باشید.

گویند بهشت است همان راحت جاوید

جایی که به داغی نتپد دل، چه مقام است

***

چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش

***

هزار دل شکند تا یکی بدست آرد
فلک طبیعت شاگرد شیشه گر دارد

***

اشعار کنایه آمیز عاشقانه

ز نامردان علاج درد خود جستن، بدان ماند

که خار از پا برون آرد کسی، با نیش عقربها

***

شد عمر تمام و، ناتمامیم هنوز

صدبار بسوختیم و خامیم هنوز

***

اشعار کنایه ای کوبنده نیش دار

صد حیف که ما پیر جهاندیده نبودیم

روزی که رسیدیم، به ایام جوانی

***

اشعار کنایه آمیز عاشقانه

یوسف ما ز تهیدستی خلق آگاه است
به چه امید به بازار رساند خود را ؟

***

هر کجا کردم محبت، غرق محنت شد دلم
یا من این حکمت ندانم، یا محبت باب نیست

***

وحشت ما کم نگردد ز اجتماع دوستان
چون الف با هر چه پیوندیم تنهاییم ما

***

دشمن دوست نما را نتوان کرد علاج

شاخه را مرغ چه داند که قفس خواهد شد؟

***

اشعار کنایه آمیز عاشقانه

خنده رسوا می‌نماید پسته بی مغز را
چون نداری مایه، از لاف سخن خاموش باش‌

***

بسکه بد می گذرد زندگی اهل جهان
مردم از عمر چو سالی گذرد عید کنند

***

پیری آن نیست که بر سر بزند موی سپید

هر جوانی که به دل عشق ندارد پیر است

***

اشعار کنایه آمیز عاشقانه

دوزخی تا نبود سوی عبادت نرویم

چه توان کرد که ما عاشق زوریم هنوز

***

ای دل صبور باش و مخور غم که عاقبت
این شام صبح گردد و این شب سحر شود

***

سینه گر خالی ز معشوقی بُوَد

سینه نبْوَد، کهنه صندوقی بُوَد

***

شعر نیش دار عاشقانه

توبه کردم که دگر شعر نگویم ز فراق
این دل توبه شکن با غم عشقت چه کند؟

***

اشعار کنایه آمیز عاشقانه

سنگدل با من مدارا کن، فراموشم مکن
بر مزارم این غبار از سنگ هم سنگین‌تر است‌

***

کاش میشد شیشه غم را شکست
دل به دست آورد نه اینکه دل شکست

***

من هجر یار دیده ام و باز زنده ام
این شرط عاشقی نبود، خاک بر سرم!

***

هر چه هست از قامت نا ساز بی اندام ماست
ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست

***

اشعار کنایه ای عاشقانه احساسی طعنه دار

شرمنده از آنیم، که در روز مکافات
اندر خور عفو تو، نکردیم گناهی

***

اشعار کنایه آمیز عاشقانه

یک نفر با او بگوید آه من دنبال اوست
دلبری بسیار کرده کاش دل کم بشکند

***

بر لبم کس خنده‌ای هرگز مدید الا مگر
در میان گریه بر احوال خود خندیده ام

***

ز نامردان علاج درد خود جستن، بدان ماند
که خار از پا برون آرد کسی، با نیش عقربها

***

آنکس که چو منصور زند لاف انالحق
از طعنه نامحرم اسرار نترسد

***

شعر نیش دار احساسی

دامن مکش به ناز که هجران کشیده ام
نازم بکش که ناز رقیبان کشیده ام

***

 از گلوی خود بریدن وقت حاجت همت است
ورنه هرکس وقت سیری پیش سگ نان افکند

***

اشعار کنایه آمیز عاشقانه

شیشه با سنگ نمی سازد و مشتاقی بین

با دل سنگ تو دارد، چه مدارا دل من

***

پیری آن نیست که بر سر بزند موی سپید
هر جوانی که به دل عشق ندارد پیر است

***

 هزار دل شکند تا یکی بدست آرد
فلک طبیعت شاگرد شیشه گر دارد

***

من از دلبستگی های تو با آیینه دانستم

که بر دیدار طاقت سوز خود عاشقتر از مایی

***

دانی چرا کنند نهان گنج زیر خاک ؟
یعنی که خاک بر سر اسباب دنیوی

***

من از بیگانگان دیگر ننالم
که بامن هرچه کرد آن آشنا کرد

***

حکایتها که بعد از من تو خواهی گفت با خاکم

کنون تا زنده ام بینی، بگو با جان غمناکم

***

اشعار کنایه دار عاشقانه

کاش میشد شیشه غم را شکست
دل به دست آورد نه اینکه دل شکست

***

آنکس که چو منصور زند لاف انالحق

از طعنه نامحرم اسرار نترسد

***

من یک شب از تو دور شدم، سوختم ز غم
خورشید از فراق تو هر شب چه می‌کند ؟

***

گرچه بود از هر دو جانب بر دهن مهر سکوت

ناز او را با نیاز من سخن بسیار بود

***

شیشه با سنگ نمی سازد و مشتاقی بین
با دل سنگ تو دارد، چه مدارا دل من

***

آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی
کی بود؟ کجا رفت؟ چرا بود؟ چرا نیست؟

***

شرمنده از آنیم، که در روز مکافات
اندر خور عفو تو، نکردیم گناهی

***

عیب رندان مکن‌ ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دیگران بر تو نخواهند نوشت

***

من بهشتی هم که باشم قصر می‌خواهم چکار ؟‌
می‌روم چادر کنار حوض کوثر می‌زنم

***

تو را به تیغ چه حاجت، که با کمند نگاهت
همه یلان جهان را گرفته‌ای به اسیری

***

زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید

ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود؟

***

غمناک نباید بود از طعن حسود‌ ای دل
باشد که چو وابینی خیر تو در این باشد

***

آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی
کی بود؟ کجا رفت؟ چرا بود؟ چرا نیست؟

***

از دشمنان برند شکایت به پیش دوست
چون دوست دشمن است، شکایت کجا بریم

***

یوسف ما ز تهیدستی خلق آگاه است
به چه امید به بازار رساند خود را؟

***

پرده مردم دریدن عیب خود بنمودن است

عیب خود می‌پوشد از چشم خلایق عیب‌پوش

***

از گلوی خود بریدن وقت حاجت همت است

ورنه هرکس وقت سیری پیش سگ نان افکند

***

شنیدمت که نظر می‌کنی به حال ضعیفان
تبم گرفت و دلم خوش به انتظار عیادت

***

ریشه نخل کهنسال از جوان افزونتر است

بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را

***

عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل
که تو‌ ای عشق همان پرسش بی زیرایی

مطالب مشابه را ببینید!

متن سنگین | متن تیکه دار | متن های غمگین و کنایه دار مفهومی متن تیکه دار تبریک سال نو با جملات کنایه ای تبریک عید نوروز و سال جدید جملات نیش دار + عکس نوشته کنایه دار و نیش دار برای پروفایل جملات کنایه ای با معنی سنگین و متن های تیکه انداختن خفن تک بیتی کنایه ای و نیش دار عاشقانه و فلسفه ای متن طعنه دار و جملات کنایه دار + عکس نوشته های سنگین و تیکه دار برای پروفایل جملات نیش دار برای فامیل بد و دوست ناجور با عکس نوشته کنایه ای اشعار ضرب المثل دار و شعر با معانی جالب و کنایه دار مفهومی شعر برای ذات خراب و جملات سنگین کنایه ای برای آدم بد ذات و دورو متن درباره نارفیق + جملات کنایه ای سنگین برای دوست بی وفا