متن عربی عاشقانه کوتاه با ترجمه {60 جمله زیبای احساسی خاص عربی}
شاعران و نویسندگان عرب زبان همواره در سبک غزل و شعر عاشقانه پیشتاز بودهاند. ما نیز در این بخش از سایت ادبی و هنری روزانه قصد داریم چندین شعر و متن عربی عاشقانه کوتاه با ترجمه را برای شما دوستان قرار دهیم. در ادامه با ما باشید.
چندین متن عربی عاشقانه کوتاه
أنا العاشق السيء الحظَّ
لا أستطيع الذهاب اليكِ
ولا أستطيع الرجوع اليّ
تمرد قلبي عليّ…
من آن عاشق نگون بختم
که نه میتوانم سوی تو بیایم
نه میتوانم به خودم برگردم
این قلب علیه من عصیان کرده است…
من تُحِب، ليس نصفك الآخر،
هو أنت لكن في مكان آخر!
و آن کسی را که دوست داری،
نصف دیگر تو نیست
او تویی اما جایی دیگر..!
اعتيادي على غيابك صعب
و اعتيادي على حضورك أصعب..
چون طفل که از خوردن داروست پریشان
با دوست پریشانم و بی دوست پریشان…
و أنا غریب الدار فی وطنی..
دست بردار از این در وطن خویش غریب..
عيناك بيتي
عندما ضاقت بنا الدنيا
وضاق بنا العذاب…
چشمهایت خانهی من است
وقتی دنیا به ما تنگ میشود
و از درد به ستوه میآییم…
شربنا على ذکرِ الحبیبِ مدامة
سَکِرْنا بها، من قبلِ أن یُخلق الکَرمُ
پیش از این کاندر جهان باغ
رز و انگور بود
از شراب لایزالی جان ما
مخمور بود
مِن سوء حظي
نسيتُ أن الليل طويل
و مِن حسن حظك
تذكرتك حتى الصباح…
از بداقبالیام
فراموش کردم که شب دراز است
و از خوشاقبالیات
تا صبح تو را به خاطر آوردم…
لم أكن أعرف أن رسائل الحب
يمكن أن تتحول إلى ألغام موقوتة..
تنفجر بي إذا لمستها…
لم أكن أعرف أن عبارات العشق
يمكن أن تأخذ شكل المقصله…
لم أكن أعرف أن الإنسان
يمكن أن يعيش إذا قرأ رسالة حب..
ويمكن أن يموت إذا أعاد قرائتها…
نمی دانستم که نامه های عاشقانه
ممکن است به بمبهای ساعتی تبدیل شوند
و اگر به آنها دست بزنم منفجر می شوند
نمی دانستم که عبارتهای عاشقانه
ممکن است به گیوتینی تبدیل شوند
نمی دانستم که انسان
با خواندن نامه عاشقانه
می تواند زندگی کند
واگر دوباره آنها را بخواند
ممکن است بمیرد…
للناسِ في الشهرِ هلالٌ و لي
في وجهها كلّ صباحٍ هلالْ
برای مردمان در هر ماه یک هلال طلوع می کند اما برای من هر سپیده دم در رخ او هلال ی پیداست…
بَعدَ مُنتَصف الليل يا حبيبتي
تَعالي اُحَدّثُكِ عَنْ وَحدَتي
و حدّثيني عَنْ عيونك الحَزينَة…
عزیزِ من…
پس از نیمهشب، بیا تا از تنهاییام با تو بگویم
و تو نیز از چشمان غمگینت بگو…!
لا تُغَرِّبْ أحَداً رَآك وَطَنا…
آنی که تو را وطن دیده..
غریب نساز..
مطلب مشابه: صبح بخیر عربی با ترجمه فارسی؛ 40 متن صباح الخیر یا صبحت بخیر عربی
مطلب مشابه: متن غمگین عربی و احساسی (جملات کوتاه و بلند غم انگیز عربی)
كجرسٍ وبيت،
قريبان جداً ولن نلتقي
لكنّ كل هذا لا يهم،
طالما صوتُ أحدنا
يرنُّ عميقاً في الآخر!
همچو زنگِ در و خانه،
خیلی به هم نزدیکیم اما ملاقات نمیکنیم
ولی تمام اینها مهم نیست
مادامیکه صدای یکیمان
شدیداً در دیگری طنینافکن میشود!
گالوا الليلة مطر
حضرت الشگوگ البگلبي لمطرتك!
گفتن امشب هوا بارونیه وُ من
تَرکایِ قلبمو واسهی بارونت مهیا کردم!
إذا كان لا بد أن أموت
فليأتِ موتي بالأمل
َرَم حتمیست جان دادن
بباید مُردنم امیدواری آوَرَد
الذي اخترع الباب..
لم يدُر في خلده أنك قد تتسللين من خلال أغنية.
آن که در را اختراع کرد..
به ذهنش نرسیده بود که تو
ممکن است از طریق ترانهای نفوذ کنی.
فرَّ قلبي إليها،
كطيرٍ إلى عشه في الغُروب..
گریزان شد دلم سویَش،
چو پرندهای که هنگامِ غروب،
سویِ لانهاش گریزد..
بعد أن أفارق الحياة، ستُحلق روحي طائراً عاشقاً. حيث في سماء الحياة القادمة، أُرافقُكِ في كلّ خطوة، وأُحلّقُ معكِ في كلّ لحظة.
لا قفص يُقيّدُني، ولا حدودٌ تُحدّدُ مساري، سأكونُ حرًّا طليقًا، أُغني لكِ أجمل الألحان، وأُرقصُ لكِ على ضوء القمر، أُشاركُكِ أفراحكِ، وأُمسحُ دموعكِ في وقت الحزن.
في حياتي القادمة، سأكونُ طائركِ العاشق، وستظلين كما أنتِ حبيبتي الأبدية!
پس از آنکه ترک گویم زندگانی را، جانم پر میگشاید چونان پرندهی عاشقی در آسمان زندگانی آیان. همرهت خواهم بود به هر گامی؛ نه قفسی به بندم میکشد وُ نه مرزی، رهم بند میآورد.
آزاد و رها خواهم بود و از بهر تو زیباترین نغمهها میسرایم و برایت بر روشنای ماه میرقصم و میسُترم به گاه اندوه سرشک تو را.
در زندگانی دگرم،
پرندهی شیدای تو خواهم بود وُ تو،
دلبر ابدیام!
حننت إليك
وقلت: إشاه
والأموات إن جاعوا وإن عطشوا
فما من عابر يدري
سوى الأشباح والطين
دلتنگت شدم وُ
گفتم: وای لرزم گرفت
که مردگان چه گرسنه شوند وُ چه تشنه
حالِ آنان را هیچ رهگذری درنمییابد
غیرِ گِلها و شبحها
مطلب مشابه: جملات عاشقانه عربی با ترجمه فارسی + عکس نوشته های عاشقانه عربی
مطلب مشابه: ضرب المثل عربی زیبا؛ انواع ضرب المثل های عربی معروف با ترجمه فارسی
في العاشر من نيسان
نسيت على أبواب الأهواز عيوني..
دهم آوریل
چشمانم را بر دروازههای اهواز جا گذاشتم..
بيني وبينك شتاءٌ ومطر
ياسمينٌ وسَهر
بيننا أطواقُ أقحوانٍ، وأكاليلُ بنفسج..
وسبعمائة عناقٍ مؤجل..
وإنها تمطر..
ميان من و تو زمستان است و باران
یاسمن و شببیداری
میان ما حلقههایی از گل داودی وُ
تاجهایی از بنفشه وُ
هفتصد آغوش به تعویق افتاده..
و دارد میبارد…
أنا وحشٌ
من العصور القديمة
سأدافعُ عنكِ
بالمخالب والأنياب
أنا حيوانٌ جريحٌ في غابة
تعالي والمسي جراحي بأناملكِ
أنا زهرةٌ متعبةٌ
في غابة بعيدة
سأتقدَّمُ بهدوءٍ وأنامُ على صدركِ
أنا رجلٌ خاطئٌ
ها أنذا أرفعُ يدي
طالباً مغفرتكِ
أنا طفلٌ لم أحفظ دروسي
تعالي علِّميني
كيف أجمعُ برتقالةً وسبعَ تفاحات
من هیولایی
از زمانهای کهنم
میخواهم از تو
با چنگ و دندان دفاع کنم
جانداری زخمی در بیشهام
بیا و زخمهایم را با انگشتانت لمس کن
شکوفهای خسته
درونِ جنگلی دورم
آهسته میآیم و روی سینهات بهخواب میروم
مردی خطاکارم
اینک دستانم را بالا میبرم وُ
از تو طلب بخشش میکنم
کودکی هستم که درسهایم را
حفظ نکردهام
بیا و به من بیاموز
چگونه یک پرتقال را
با هفت تا سیب جمع کنم
الملح في البحر
والزيت في الزيتون
والقمح في الخبز
وأنت في قلبي..
نمک درونِ دریا
روغن در زیتون وُ
گندم در نان وُ
تو در قلبِ منی..
أشرعُ كفّي اللتين لم تعرفا، منذ تركتك، غير الظمأ وأقول: تعالي.
کف دستانم را که از وقتی ترکت کردم چیزی جز تشنگی نشناختند، باز میکنم و میگویم: بیا.
تركضين تحت المطر
بتلك الطريقة التي تجعل المارّة
وسائقي السيارات
يصدّقون أنه من أجلك
يهطلْ!
زیر باران میدوی
طوری که رهگذران و رانندگان
به این باور میرسند
دارد بهخاطر تو
میبارد!
#حسين_بن_حمزة
ترجمه: #محمد_حمادی
مطلب مشابه: جملات با معنی عربی برای بیو و کپشن با موضوعات انگیزشی و عاشقانه
هذا وجهٌ لأنَّها تراه،
وهذا قلبٌ لأنَّهُ أحبَّها،
وهذه روحٌ لأنَّها تقيم في ألم انتظارها،
وهذا جسمٌ لأنَّه من أجلها
ينهض في الصباح
چهره است این، به اینخاطر که او میبیندش
دل است این، از آن رو که عاشقاش شد،
جان است این، زیراکه در رنج انتظارش اقامت دارد
تن است این، چراکه صبحگاهان
بهخاطر او برمیخیزد
الليلُ مسمار
يُدَقُ في صدري
الصديع.
شب، میخی است
که در سینهی دردمندم
کوبیده میشود.
يتساءلُ:
أيُّنا أنا، أيُّنا أنتِ؟
كُنتُ أضيع مني..
میپرسد:
کداممان منم، کداممان تویی؟
من از خودم گم میشدم..
مَكَانُكَ مِنْ قَلبِي هُوَ القَلبُ كُلُّهْ
فَليسَ لشَيءٍ فيهِ غَيرُكَ مَوضِعُ
جایگاه تو به قلبم همهی قلب من است
که نباشد اندرونش جز تو شیء دگری
لقد أصبح البشر كصناديق البريد المقفلة
متجاورين!
ولكن لا أحد يعرف ما في داخل الأخر.
آدمها مثل صندوقپستهایی دربسته شدهاند
کنار هماند!
از درونِ هم اما بیخبراند.
يا طيور غني حبي وانشدي وجدي وآمالى
للي جنبي واللــي شايف ماجرى لي
اشتـــكى لـــه يبتسم ويزيـــد ولوعـــــي
ياطيور صوري له حالي من سهدى ودموعي
غنت الاطيار من فوق الاشجار اعذب الاشعار
مالت الاغصان من هنا الالحان والفؤاد ولهان
والنســــيم يســــــري عليل يحمل الصوت الجمــيل
والزهور فاحت بعطر الاماني والغدير ردد معاها الاغاني
امتلا الجو حنان يشرح الشوق والهوان
ياريت نصيبي عطفه ووداده وميله ليه
سعيد بحسنه وشبابه خالي من الاشجان
لو كان بيعشق ونابه حظي وانا سهران
لا كان بكى من عذابه وناح مع الكروان
ای پرندگان
ای پرندگان! عشقم را آواز کنید،
و شور و آرزوهایم را چونان سرودی سر دهید.
برای آنی که،
پیشم نشسته،
و میبیند بر من چه گذشته است
نزدش شکوه میکنم
او لبخند می زند
و اشتیاقم را بیشتر میکند
ای پرندگان!
حالم را، بیخوابی و اشکهایم را،
برایش حکایت کنید
پرندگان از فراز درختان،
شیرینترین شعرها را سرودند
و شاخهها،
از این آوا، خم شدند
و دل، شیدا شد
نسیم به آرامی وزید
و آوای زیبا را
با خود برد
و گل ها، سرشار از عطر آرزوها شدند
و چشمه با گلها، همآواز شد
هوا لبریز از مهر
و ترجمان شور و شوقم شد
کاش،
شور و شوق و عشقش از آنِ من بود.
او از غم تهی است
و با زیبایی و جوانیاش، بختیار .
اگر او، همچو من
عاشق و شوربخت و بیخواب میشد؛
از درد میگریست،
و با کبک، میمویید!
مطلب مشابه: متن انگیزشی عربی با جملات انگیزه دهنده عربی ترجمه شده به فارسی
يومًا ما قُلنا لن نفترق إلا بالموت.. تأخر الموت، وافترقنا.
روزی گفتیم؛ جز با مرگ از هم جدا نمیشویم، مرگ دیر کرد و جدا شدیم.
وأحببتُ الوردة ولشدة
ما أحببتُ
جفّت البَتَلات..
دل به گل دادم وُ
از شدتِ دلدادگیام
گلبرگها خشکیدند..
إنَّ فمي يشرد إلى آخر الكلام
كي ينبت اسمك
في جنة الكلام
كزهرة وحيدة..
دهانم بهسویِ انتهای سخن میگریزد
تا نامِ تو
در باغِ سخن برویَد
همچو گُلی تنها..
في قلبي بحرٌ
وجمهورٌ من الغرقى..
دریایی در دل دارم وُ
خَلقی غریق..
لو منعوك من الآه على قتلاك..
لو صودرت الدمعة في عينيك..
وقالوا: كن عاقل..
لو جروك لتقبيل يد القاتل..
لو قطعوا حبل الذاكرة مع الماضي.. ماذا تفعل؟.
لو منعوا عنك حياتك في الحاضر.. ماذا تفعل؟.
لو سدوا في وجهك أبواب المستقبل..
لم يسمح لك أن تسأل..
لم يبق امامك إلا أن تتحمل..
أو تتعقل..
أو في صدرك ينفجر المرجل..
لو كنت فلسطينيا
ماذا تفعل..
اگر تو را از ناله بر کشتههایت بازدارند..
اگر اشک را در چشمانت مصادره کنند..
و بگویند: عاقل باش..
اگر تو را برای بوسیدن دست قاتل بکشانند..
اگر ریسمان پیوند حافظه با گذشته را ببرند.. چه خواهی کرد؟
اگر تو را از زندگی در اکنون منع کنند.. چه خواهی کرد؟
اگر درهای آینده را به روی تو ببندند..
به تو اجازهی سوال ندهند..
راهی جز تحمل برایت نگذارند..
یا اینکه عاقلانه فکر کنی..
یا دیگ بخار در سینهات منفجر شود..
اگر فلسطینی بودی
چه کار خواهی کرد؟!
مطلب مشابه: شعر عاشقانه عربی + زیباترین اشعار احساسی و دوست داشتن عربی با ترجمه فارسی