شعر طنز شب یلدا + مجموعه اشعار خنده دار و طنز ویژه شب یلدا
مجموعه شعر طنز شب یلدا
مقایسه یلدای قدیم و یلدای جدید
یلدای قدیم:
همه در زیرِ کرسی مینشستیمبه غیر از تخمه، فندق میشکستیم
سماور بود و ایضاً چای تازهکنارش قند با خرمای تازه
پدر میخواند با لپهای قرمز«مرا عهدی ست با جانانِ» حافظ
غذا هم قیمه بود و آشِ شلغمکنارش بود کوکا یا که زمزم
یکی از بهرِ همسر شال میبافتبرای سردی آن سال میبافت!
تمام خوردنیها مشتری داشتانارِ ساوه طعم دیگری داشت
من و «یلدا» حسابی شاد بودیمز بند غصهها آزاد بودیم
وَ تا بعد از سحر بیدار بودیمنه فکر درس و کار و بار بودیم…
پیامی داد بابا در تلگرامکه «امشب هست اینجا سفره و شام
ولیکن شاممان باشد رژیمی!گذشت آن حال و احوال قدیمی!
اگر که مایلید امشب بیاییدوگرنه شاد باشید هرکجایید!»
و ما رفتیم و یک گوشه نشستیمکمی در لاکِ خود تخمه شکستیم
نه کرسی بود و نه یک چای تازهنه حتی یک عدد خرمای تازه
سپس آورد مادر چای لیپتونکه طعمش بود مثل طعم ناخن
برادر آمد اما آخر شبسر و وضعش کثیف و نامرتب
سرش پیوسته بودش توی گوشیدرون گوش او هم بود گوشی!
و خواهر بود پای ماهوارهکه گیرد با پیامک گوشواره!
زنم در گوشهای سرگرم لپتاپو آهنگ مسیجش بود «هاپهاپ»
و «یلدا» خواب، چون کنکور دارددلش از ترس رتبه شور دارد
نه حافظ بود و نه اشعار تازههمه بی روح، مانندِجنازه
برادر شاکی از یک باجناغو …وَ خواهر نیز درگیر طلاق و …
بدم آمد از این اوضاع خانههمینطور از انار و هندوانه
نمیخواهد که خیلی شیک باشیمفقط یلدا به هم نزدیک باشیم
امیر حسین خوش حال

مجموعه شعر غمگین شب یلدا
آیین شب چله چه حالی داردبهتر ز هزار و یک شب نورانی است
با هم شب چله را غنیمت دانیمکاین رسم ستوده، ریشهاش ایرانی است
هر کس هم از این فریضه عیبی گیردیا اجنبی است و داعشی، یا جانی است
باید بخوریم و تا سحر خوش باشیمشیرینتر از این شب به جهان حتی نیست
دلواپس خرج و برج آن هم، هرگز!صد شکر که دوره، دوره ارزانی است
هم میوه و شیرینی و آجیل ارزانهم گاز و هم آب و، برق هم مجانی است
بر فرض که مختصر گرانی هم هستباشد، به درک، عقیده سلطانی است
مجموع مخارج شب یلدامانپول شکلات بابک زنجانی است
محمود سلطانی
اشعار طنز شب یلدا
شب یلداست و ما یکسره تر در گوشیظاهراً دور هم اما دل و سر در گوشی
این طرف، پوپک و پروانه بپَر در تبلتآن طرف، میثم و مسعود دَمر در گوشی
پارمیدای بلا برده، به کل نیست شدهرفته با دست و سر و پا و کمر در گوشی
خان عمو باقلوا در لپ و چایی بر دستبین هر جرعه، پیِ کسب خبر در گوشی
خاله مشغول “کِلَش” بازی و ایرج، پسرشگرم چت با رز و رعنا و سحر در گوشی
حامد انگار که عاشق شده، شاید امشبچشمش افتاده به یک قرصِ قمر در گوشی
عشقِ بی بی صنما، دیدن یک “داب٘س٘مَش” استهیچ جا راحت و خوش نیست مگر در گوشی
زهره درجمع چه جوکهای بدی میخواندکاش میرفت کمی مثل بشر در گوشی
بچه با سر٘ وسط دیگ خورشت افتادهمادرش دست به لپ تاپ و پدر در گوشی
عمه، ادمین گروپ است از این رو بایدمثل هر شب بخورد خون جگر در گوشی
دو نفر تازه به این دور همی پیوستندنه سلامی، سخنی؛ هر دو نفر در گوشی
روزگاری شب یلدا متَلی، فالی داشتکی کسی بود چنین از دمِ در، در گوشی
بدتر از چالش مانکن شده مهمانیهاهمگی بی حرکت، محو نظر در گوشی
شما را گر شب یلدا بلنده
مرا لیست طلبکارا بلندهاز اول شانس و اقبالم کج افتاد
زمانه ناقلا با من لج افتاداگرچه بخت من چون شام تاره
در اون بالا ندارم یک ستارهولی هندونه ام در شام یلدا
سفیدیش بود چون شیر گاواانارم ترش و گردوهام پوچه
و چشمان زنم افسوس لوچهبود آجیل تلخ و سیب ها کال
و قطعاً می شود وارونه ام فالخلاصه در شب یلدای بنده
بود اوضاع و حالم باب خنده

شعر گروهی یلدایی
اگه چشمای تو ماه شب یلدای من باشهشب یلدا یکی از بهترین شبهای من باشه
کنار سفره یلدا دعاکن تا همین فردارو فرش خونه تون ردی ز رد پای من باشه
به حلوا گفتن اما کام من شیرین نشد بانوکنار ظرف شیرینی بگو تا جای من باشه
تو کفرم را در آوردی گرانی تف به گور توچرا باید دو متر و نیم فقط ویلای من باشه
فرامرز ریحان صفت
شعر کوتاه شب یلدا
دو تا سی دی زدم یکجا زدم در کار موسیقیکه تا گوش هنرمندان پر از هاهای من باشه
قدم بگذار بر چشمم، دلم یا روی انگشتمخلاصه پای تو باید، روی یکجای من باشه
سید وحید حسینی
شعر طنز
شب یلداست خب باشه تو مهمونم بشو امانباید کل فامیلت که مهمونای من باشه
نسیم نژاد جعفری
شعر بامزه
برو دم کن برای من یه قوری چایی خوش رنگکه فردا خواستگاریت اومدم این چای من باشهسعیده موسوی زاده
شعر جالب
منم حظ میبرم از شعرهای توپ یلداییخصوصا هم که شصتاد! قافیه لیلای من باشه!
لیلا حسنوند
شعر شب یلدا
از اون وقتی که تو مال منی روزی هزارون باررقیبم آرزو داره که یک شب جای من باشه
محسن ایمانی
مجموعه شعر شب یلدا
تلفن زنگ زد شاید که شیرین یا که پارمیداعسل یا زهره یا مهکامه یا شیمای من باشه!
شب یلدا، شراب سرخ و آواز خوش مهوشقر باباکرم باید مث (ل) سامبای من باشه
کاوه جوادیه
شعر شب چله
اگر چه از توی سینی دو تا شیرینی برداشتیولی انگار دلت میخواس که این حلوای من باشه
در رحمت اگر روزی به روی بنده وا میشدتوی بارون دلم میخواس فقط آوای من باشه
تفال میزنم گاهی شب یلدا به حافظ چوندلم میخواد که دیوانش پر از شعرای من باشه
ناهید نوری
*
همون شب اتفاقا حافظ از من میزنه فالیهمینجوری دلش خواسته فقط شیدای من باشه
جواد نوری
*
به من گفته شب یلدا میاد خونه به یه شرطیاونم اینکه هف هش مگ سرعت وای فای من باشه!
محمد رنجبری
*
شب یلدا من و حلوا شما و تخمه و فندقسفر کردم که یا جای شما یا جای من باشه
مبادا تخمه خوردن حال بعضیتونو بد سازهتموم اتفاقای بد آخه پای من باشه
حالام پهلوی من بانوی من خوشحال و من غمگینسرش گرم خودش آسوده از غمهای من باشه
علی حسینی ملک آباد
دو بیتی های طنز یلدایی
فریاد کشیده هر دو جیبم جانسوزبا دیدن نرخ هندوانه دیروز
یلدا تو کمی دیر تر امسال بیایارانه برای تو ندادند هنوز
شعز دوبیتی زیبا
لبی سرد و دلی افسرده داریمبه سر افکار تیپا خورده داریم
رسد پایان پاییز و از آغازهزاران جوجه نشمرده داریم
*
یلدا چقدر قد تو بالا بلند بودهندونههای قرمز تو مثل قند بود
حالا چقدر خم شدی و کال گشتهایگویا حریف تازه تو زورمند بود
اشعار دو بیتی زیبای شب یلدا
دانم که فرار تو تماشایی بودهمدست تو عمه و عمو دایی بودجا داده ای در دو جیب خود میلیاردیمتراژ دو جیب تو چه یلدایی بود
*
رفتم شب یلدا به سراغ حافظتا حال مرا کند برایم محرز
گفتم که شود بهتر از این احوالم؟دیوان به زبان آمد و گفتا: هرگز
علی صیاد رضایی نژاد
مطلب پیشنهادی: عکس نوشته پروفایل شب یلدا؛ متن و اس ام اس زیبای شب یلدا
منتخب اشعار طنز درباره یلدا
شام یلدا آمده کوته شود شبها دگرسنبه روز خدا شد بر شب او کارگر
شام طولانیترین در سال جاری آمدهبسته بر شب زندهداری فرد ایرانی کمر
گرد هم آیند مردم بهر کیف و گفتگوخندهها میآید از این گفتگوها پر ثمر
سفرههای خوردنی آماده در هر خانهایهرچه خواهی هست در این سفره با کر و فر
خسته میگردد دهانها از شکست تخمههاخرخره گردد با آجیل این شب مفتخر
هر که دارد هندوانه در شب یلدای خودهمچو سرداری بود گشته نصیب او ظفر
میوه در هر خانهای باشد به میزان وفورپرتقال و سیب و نارنگی انار پر گهر
هست شیرینی گوناگون برای خوش خورانقند خون بالا رود زین لقمههای پر شکر
بعد خورد این همه انواع ناب خوردنیمعدهها باشد برای شام این شب منتظر
زیر معده غیر شام و روش پر گردد ز شامدر چنین حالات باید کرد از آروغ حذر
با چنین اوصاف ممکن نیست خواب آید به چشمنیک باید زد قدمها بهر هضمش تا سحر
میشود پایان این شب حاصلش در روز بعدکیسههای پر زباله مانده آید در نظر
شب یلدا شده میوه گرانه، خصوصا هندوانهگرانیاش شرر بر جسم و جانه، خصوصا هندوانه
بر آنکه کارگر یا کارمند است، شب یلدا چرند استندارد سور و سات این شبانه، خصوصا هندوانه
ندارد خوردنی در شام یلدا، بخوابد طول آن راخورد در خواب میوه دانه دانه، خصوصا هندوانه
بسازد او شب چله به چایی ولی با بچههاییکه گریان میوه را کرده بهانه، خصوصا هندوانه
سبد باید دهد در شام یلدا، به ماها دولت مادهد آجیل و میوه خانه خانه، خصوصا هندوانه
و یا باید کند تحریف تاریخ، که حاشا گردد از بیخشب یلدا و هر نوع خوردوانه، خصوصا هندوانه
باز دوباره شب یلدا شدهدر همه جا ولوله بر پاشده
جلوه هندونه چه زیبا بودبین همه میوه چه آقا شده
خوردن آجیل در این شب رواموسم شیرینی و حلوا شده
در شب یلدا که درازین شب استدور همیها به درازا شده
گر همه گوشی به کناری نهندگفت و شنود همه زیبا شده
یک طرفی گرم لطایف شویمسوی دگر طرح معما شده
آخر پاییز همین امشب استشمردن جوجه تقاضا شده
چاشنی صحبتمان شب چره ستمختلفش تو ی شکم جا شده
فکر بود خوردن و هم ذکر ماوسعت هر معده چو دریا شده
خوان غذا وقت سحر گستریمبین دل و دیده چه دعوا شده
دل هوس جوجه، خورش با کبابدیده پی مرغ و مسما شده
کم بود این معده شود منفجرپر ز درازی و ز پهنا شده
قدرت حرکت به کسی نیست، نیستبر رخمان خواب هویدا شده
بی متکا بی تشک و بی پتوهر که به چرتست و مهیا شده
وای… شب چله ما چون گذشتاین شب ما با شکم احیا شده
اسماعیل تقوایی