تک بیتی کنایه ای و نیش دار عاشقانه و فلسفه ای

اشعار کوتاه تک بیتی کنایه ای، نیش دار، عاشقانه و فلسفی را در این بخش روزانه ارائه کرده ایم.

اشعار تک بیتی کنایه ای نیش دار عاشقانه

دانی چرا کنند نهان گنج زیر خاک ؟
یعنی که خاک بر سر اسباب دنیوی

***

زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید

ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود؟

***

شعر کنایه ای عاشقی

دوزخی تا نبود سوی عبادت نرویم

چه توان کرد که ما عاشق زوریم هنوز

***

بسکه بد می گذرد زندگی اهل جهان
مردم از عمر چو سالی گذرد عید کنند

***

یوسف ما ز تهیدستی خلق آگاه است
به چه امید به بازار رساند خود را ؟

***

آنکس که چو منصور زند لاف انالحق

از طعنه نامحرم اسرار نترسد

***

تک بیتی کنایه ای و نیش دار عاشقانه و فلسفه ای

شعر نیش دار عاشقانه

من هجر یار دیده ام و باز زنده ام
این شرط عاشقی نبود، خاک بر سرم!

***

دشمن دوست نما را نتوان کرد علاج

شاخه را مرغ چه داند که قفس خواهد شد؟

***

هزار دل شکند تا یکی بدست آرد
فلک طبیعت شاگرد شیشه گر دارد

***

تک بیت کنایه ای

بر لبم کس خنده‌ای هرگز مدید الا مگر
در میان گریه بر احوال خود خندیده ام

***

من یک شب از تو دور شدم، سوختم ز غم
خورشید از فراق تو هر شب چه می‌کند ؟

***

آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی
کی بود؟ کجا رفت؟ چرا بود؟ چرا نیست؟

***

تک بیت زیبای با معنی

دامن مکش به ناز که هجران کشیده ام
نازم بکش که ناز رقیبان کشیده ام

***

ریشه نخل کهنسال از جوان افزونتر است

بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را

***

من از دلبستگی های تو با آیینه دانستم

که بر دیدار طاقت سوز خود عاشقتر از مایی

***

شیشه با سنگ نمی سازد و مشتاقی بین

با دل سنگ تو دارد، چه مدارا دل من

***

تک بیتی کنایه ای و نیش دار عاشقانه و فلسفه ای

از گلوی خود بریدن وقت حاجت همت است

ورنه هرکس وقت سیری پیش سگ نان افکند

***

تو را به تیغ چه حاجت، که با کمند نگاهت
همه یلان جهان را گرفته‌ای به اسیری

***

هر کجا کردم محبت، غرق محنت شد دلم
یا من این حکمت ندانم، یا محبت باب نیست

***

تک بیت های فلسفی زیبا

پرده مردم دریدن عیب خود بنمودن است

عیب خود می‌پوشد از چشم خلایق عیب‌پوش

***

کاش میشد شیشه غم را شکست
دل به دست آورد نه اینکه دل شکست

***

صد حیف که ما پیر جهاندیده نبودیم

روزی که رسیدیم، به ایام جوانی

***

شد عمر تمام و، ناتمامیم هنوز

صدبار بسوختیم و خامیم هنوز

***

من بهشتی هم که باشم قصر می‌خواهم چکار ؟‌
می‌روم چادر کنار حوض کوثر می‌زنم

***

گرچه بود از هر دو جانب بر دهن مهر سکوت

ناز او را با نیاز من سخن بسیار بود

***

من از بیگانگان دیگر ننالم
که بامن هرچه کرد آن آشنا کرد

***

تک بیتی کنایه ای و نیش دار عاشقانه و فلسفه ای

اشعار تک بیتی زیبای کنایه ای

شنیدمت که نظر می‌کنی به حال ضعیفان
تبم گرفت و دلم خوش به انتظار عیادت

***

خنده رسوا می‌نماید پسته بی مغز را
چون نداری مایه، از لاف سخن خاموش باش‌

***

وحشت ما کم نگردد ز اجتماع دوستان
چون الف با هر چه پیوندیم تنهاییم ما

***

غمناک نباید بود از طعن حسود‌ ای دل
باشد که چو وابینی خیر تو در این باشد

***

آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی
کی بود؟ کجا رفت؟ چرا بود؟ چرا نیست؟

***

حکایتها که بعد از من تو خواهی گفت با خاکم

کنون تا زنده ام بینی، بگو با جان غمناکم

***

سینه گر خالی ز معشوقی بُوَد

سینه نبْوَد، کهنه صندوقی بُوَد

***

ز نامردان علاج درد خود جستن، بدان ماند

که خار از پا برون آرد کسی، با نیش عقربها

***

تک بیتی کنایه ای و نیش دار عاشقانه و فلسفه ای

شعر تک بیتی از شاعران معروف

ای دل صبور باش و مخور غم که عاقبت
این شام صبح گردد و این شب سحر شود

***

شرمنده از آنیم، که در روز مکافات
اندر خور عفو تو، نکردیم گناهی

***

پیری آن نیست که بر سر بزند موی سپید

هر جوانی که به دل عشق ندارد پیر است

***

عیب رندان مکن‌ ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دیگران بر تو نخواهند نوشت

***

گویند بهشت است همان راحت جاوید

جایی که به داغی نتپد دل، چه مقام است

این مطالب را هم ببینید