انشا مذهبی (با موضوعات مذهبی نماز، روزه، ماه محرم و خداوند) برای پایه های مختلف تحصیلی

موضوعات مختلف مذهبی یکی از بهترین موضوعاتی هستند معلمین عزیز می توانند با تکیه بر آن از دانش آموزان خود انشا بخواهند. این عمل باعث نزدیکی قلبی دانش آموزان با خداوند متعال خواهد شد. در ادامه با ما باشید. چرا که ما انشا با موضوعات مذهبی (ماه محرم، نماز خواندن، روزه گرفتن، خداوند و …) را در این بخش روزانه آماده کرده ایم. این انشاها با موضوعات مختلف مذهبی برای پایه های مختلف تحصیلی گردآوری شده اند که امیدواریم مورد توجه شما قرار بگیرد.

photo 2024 03 09 16 19 38

انشا مذهبی در مورد وقایع ماه محرم

یکی بود یکی نبود .امام حسین «ع» کـه امام سوم ماست در شهر مدینه زندگی میکردند. امام حسین «ع» همیشه مردم رابه کارهای خوب دعوت می‌کردند و بـه مردم میگفتند: از آدمهایی کـه کارهای زشت میکنند و بـه مردم ستم می‌ کنند همیشه دوری کنید. بخاطر همین حرفها یزید کـه خلیفه بودو بـه مردم ستم می‌ کرد و همیشه کارهای زشت انجام می داد با امام حسین دشمنی میکرد.

یک روز از کوفه نامه هاي زیادی برای امام حسین «ع» رسید. نامه هایي کـه مردم آنجا از امام حسین «ع» دعوت کرده بودند کـه آنجا برود تا مردم از او یاری کنند. برای همین امام حسین «ع» بـه سمت آنها حرکت کرد ولی وقتی بـه سرزمینی نزدیکی کوفه کـه اسمش کربلا بود رسید، دیدند بجای این کـه مردم بـه استقبالشان بروند سربازان دشمن بـه سمت آنها آمده اند تا با آنها بجنگند.

امام حسین «ع» و یارانشان چند روزی آنجا بودند و دشمن هم آب را بر روی آنها قطع کرده بود و همه ی تشنه بودند. یک شب امام حسین «ع» بـه یارانشان گفتند کـه دشمن با مـن کار دارند شـما میتوانید بروید ولی همه ی یارانش گفتند مـا با تـو هستیم. روز بعد کـه روز عاشورا هست جنگ شد و امام حسین «ع» و یارانشان بادشمن جنگیدند و بـه شهادت رسیدند.

دشمن هم بی رحمانه سر امام حسین «ع» را از تنشان جدا کرد. برای همین مـا هر سال روز عاشورا توی هیئت ها می‌ رویم و برای امام حسین «ع» سوگواری می‌ کنیم و سینه میزنیم و گریه می‌ کنیم… پس یادتون نره توی عزاداری ها شرکت کنید تا امام حسین «ع» هم همیشه از خدا برای شـما خوبی طلب کند.


انشا درباره عزاداری و سوگواری محرم

سوگواری محرم عزاداری‌ ها و یادبودهایی است که به مناسبت کشته شدن حسین بن علی و یارانش که در واقعه کربلا روی داد، انجام می‌ شود. این نبرد در سال ۶۱ هجری قمری در صحرای کربلا در عراق کنونی اتفاق افتاد. سوگواری برای حسین بن علی مختص ماه محرم نمی‌ شود و در دیگر روزهای سال نیز با توجه به فرهنگ و رسم هر منطقه انجام می‌ شود.

سوگواری برای حسین بن علی و دیگر یارانش از روز نخست محرم آغاز می‌ شود

و در ظهر عاشورا به اوج می‌ رسد. در غروب و شامگاه عاشورا، این سوگواری تحت عنوان مراسم شام غریبان ادامه پیدا می‌کند. در روز ۱۲ محرم نیز مراسمی با نام «سوم امام حسین» انجام می‌ شود. این نوع مراسم‌ ها در روز ۱۶ محرم با نام «هفتم امام حسین» و ۲۰ صفر با نام «اربعین» ادامه پیدا می‌ کند.

مراسم سوگواری سومین امام شیعیان از دیدگاه شیعه اهمیت بسیاری دارد و انجام آن عبادت است. سوگواری محرم در جاهای مختلف به صورت‌ های گوناگون انجام می‌ شود. علاوه بر شیعیان، این مراسم در میان غیر‌ مسلمانان در ترینیداد و توباگو، جامائیکا، هند و ارمنی‌ های ایران برگزار می‌ شود. سوگواری محرم علاوه بر ابعاد مذهبی، ابعاد سیاسی و اجتماعی نیز دارد.

سوگواری برای کشته شدگان کربلا در همان روزهای پس این واقعه انجام شد. در چهلم (اربعین) هنگامی که اسیران از شام بسوی مدینه د رحرکت بودند راه خود را به سمت کربلا تغییر داده و هنگامی که بدان سرزمین رسیدند با جابر ابن عبدالله انصاری صحابی پیامبر و تعدادی از بنی هاشم مواجه شدند و در آنجا به سوگواری و نوحه سرایی پرداختند.

اولین سوگواری در مدینه

سوگواری در مدینه اولین بار به پیشگامی ام سلمه همسر پیامبر اسلام انجام شد.

در دوران امام پنجم شیعیان (که خود در کربلا حضور داشت)

و امام ششم شیعیان که مصادف را دوران ضعف بنی امیه بود عزاداری بصورت مراسم سالانه رواج یافت.

سایر امامان شیعه نیز در برگزاری مراسم سالانه برای کشتگان کربلا اهتمام داشتند.

دراین دوران تعداد زیادی از شاعران شیعه نیز اشعاری در مراثی حسین سرودند.

آل بویه

یکی ازمهمترین دوران عزاداری برای کشتگان کربلا در قرن چهارم و مقارن با حکومت آل بویه‌است. در این دوران حکومت‌های شیعی همچون علویان طبرستان، زیدیان یمن، حمدانیان در شمال عراق، فاطمیان در مصر و آل بویه در عراق و ایران به قدرت رسیدند. عموم مورخان به برگزاری عزاداری بصورت عمومی در کوچه خیابان در این دوران اشاره کرده‌اند.

در این باره ابن جوزی می‌نویسد: «در سال ۳۵۲ (قمری) معزالدوله دیلمی دستور داد، مردم در روز عاشورا جمع شوند و اظهار حزن کنند; در این روز بازارها بسته شد و خرید و فروش موقوف گردید; قصابان گوسفند ذبح نکردند، هریسه پزها هریسه (حلیم) نپختند، مردم آب ننوشیدند; در بازارها خیمه برپا کردند و به رسم عزاداری کرباس آویختند; زنان به سرو روی خود می‌زدند و بر حسین ندبه می‌کردند.»

حاکمان فاطمی مصر

حاکمان فاطمی مصر نیز با آنکه با ال بویه رقیب بودند از روش آنان در عزاداری پیروی کردند.تقی الدین مقریزی در این باره می‌نویسد که:
«در زمان المعزلدین الله به سال ۳۶۳ (قمری) در کشور مصر تمام فاطمیین و شیعه در روز عاشورا در کنار مقبره ام کلثوم و سیده نفیسه اجتماع نموده و به عزاداری پرداختند و مبلغ بی حساب برای اطعام و عزاداری و شربت مخارج نمودند و به سال ۳۹۶ (قمری) در مصر کلیه بازارها را تعطیل عمومی کردند و ابن مأمون در سال ۵۱۵ (قمری) از موقوفات و صدقات کشور مصر روز عاشورا را تعطیل و روز توزیع صدقات قرار داد. و در عهد صدارت افضل بن بدرالدین در مسجد حسینی قاهره بوریاها فرش شد و افضل بدین سان در قلب مردم را یافت.


انشا مذهبی

انشا جدید مذهبی محرم

آن حسینی که شرف یافته از دین شرفش    سر و جان  داد زکف تا نرود دین ز کفش

نامش حسین بود

و در سوم شعبان سال چهارم هجری در مدینه چشم به جهان گشود اما در روز دهم محرم سال شصت و یک هجری در صحرای سوزان کربلا شهد شهادت را نوشید. باز هم باران بر گونه های خیس رهگذران می بارد  و حس و حالی دیگر به آنان می بخشد ،دوباره ابر شروع به گریستن می کند و چند روزی مهمان کوچه های تاریک ماست. می خواهم من هم زیر بارش اشک آسمان قدم بزنم و دوباره آن روزها را بیاد آورم روزهایی که در تاریخ ماندگار است، روزهایی که در صحرای دل زینب چه نواها آفرید و تا جان داشت در غمش اشک ریخت، بر غم برادرش در صحرایی که تنها و غریب ماند؛ همان برادری که شب را محرم دردهایش می دانست و روز را آغاز پیروزی و سربلندی…

آن نوا ،نوایی است از سوی خیمه ها، نوایی از داغ دل زینب، نوایی از مشک هایی که با نیزه پاره شد مشک هایی که با لبهای خشکیده تماشاگر دردناک ترین صحنه های عطش بودند و خیمه هایی که در آتش حسرت سوختند و بی خانمانی اهل بیت را فریاد زدند. کاش  بیاد داشته باشیم برای شهادت حسین آتش و گرمایی در دل شیعیان است که هرگز سرد و خاموش نخواهد شد  و این عاشورا درس بزرگی از ایثار و فداکاری بود درس محبت و عشق و ایمان، پس ما بکوشیم تا این درس ها را بیاموزیم و ستون محکم دینی که با مجاهدت و شهادت بهترین اهل بیت رسول(ص)به دست ما رسیده را استوارتر و محکم تر سازیم.


نماز خواندن یعنی صحبت کردن با خدا. در نماز، ما با خدا راز و نیاز می کنیم، حرف هاي‌‌ دل مان را بـه خدا میزنیم، چیزهایی کـه دوست داریم را از خدا میخواهیم و بـه او می‌گوییم کـه چه قدر دوستش داریم.

درصورتی کـه وقت هایي کـه غمگین و تنها هستیم و نمی توانیم با کسی حرف بزنیم، نماز بخوانیم حال ما بهتر ميشود و ناراحتی ما کم ميشود ؛ زیرا صحبت کردن با خدا انسان را آرام ميکند.

خدا همیشه منتظر است ما بـه سوی او برویم و از او کمک بخواهیم، تا بـه ما کمک کند.

همچنين نماز خواندن و پرستش خدا باعث ميشود ما بدانیم همیشه کسی است کـه کار هاي‌‌ ما را میبینید، بخاطر همین خطاها و گناهان کم تری در زندگی انجام می‌دهیم و آدم بهتری خواهیم بود.

خدا نعمت هاي‌‌ زيادي بـه ما داده است کـه ما باید قدر آن ها را بدانیم و از خدا بخاطر این نعمات قدردانی کنیم.

نماز خواندن هم یکی از راه هایي است کـه ما بـه وسیله ان؛ از خدا بخاطر نعمت هایش قدردانی می‌کنیم.

کسی کـه مسلمان است باید نماز بخواند و بخاطر تنبلی یا هر کاری دیگری خواندن ان را فراموش نکند. پیامبر و امامان ما هم، گفته اند کـه بـه نماز اهمیت بدهیم و نماز را اول وقت بخوانیم.

قبل از نماز خواندن باید شرایط نماز خواندن؛ درست خواندن و مقدمات ان مانند وضو را خوب یاد بگیریم، تا نماز ما باطل نباشد.


انشا درباره اهمیت روزه گرفتن

ماه رمضان نهمین ماه از ماههای قمری و بهترین ماه سال است. واژه رمضان از ریشه «رمض» و به معنای شدت تابش خورشید بر سنگریزه است. می گویند چون به هنگام نامگذاری ماه های عربی، این ماه در فصل گرمای تابستان قرار داشت، ماه «رمضان» نامیده شد، ولی از سوی دیگر، «رمضان» از اسماء الهی است.

این ماه ماه نزول قرآن و ماه خداوند است و شب‌ های قدر در آن قرار دارد. فضیلت ماه رمضان بسیار زیاد و نامحدود است. ماهه رمضان ماه خداوند، ماه نزول قرآن و از شریف‌ ترین ماه‌ های سال است. در این ماه درهای آسمان و بهشت گشوده و درهای جهنم بسته می شود، و پرستش در یکی از شب‌ های آن «شب قدر» بهتر از پرستش هزار ماه است.

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در خطبه شعبانیه خود درباره فضیلت و عظمت ماه رمضان فرموده است: «ای بندگان خدا! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما روی آورده است؛ ماهی که نزد خداوند بهترین ماه‌ ها است؛ روزهایش بهترین روزها، شب‌ هایش بهترین شب‌ ها و ساعاتش بهترین ساعات است.

بر مهمانی خداوند فرا خوانده شدید و از جمله اهل کرامت قرار گرفتید. در این ماه، نفس‌ های شما تسبیح، خواب شما پرستش،، عمل‌ هایتان مقبول و دعاهایتان مستجاب است. پس با نیتی درست و دلی پاکیزه،‌ پروردگارتان را بخوانید تا شما را برای روزه داشتن و تلاوت قرآن توفیق دهد. بدبخت کسیی است که از آمرزش خدا در این ماه عظیم محروم گردد.

با گرسنگی و تشنگی در این ماه، به یاد گرسنگی و تشنگی قیامت باشید.»آن گاه پیامبر اکرم وظیفه روزه‌ داران را برشمرد و از صدقه بر فقیران، احترام به سالخوردگان، ترحم به کودکان، صله ارحام، حفظ زبان و چشم و گوش از حرام، مهربانی به یتیمان و نیز پرستش و سجده های طولانی، نماز، توبه، صلوات، تلاوت قرآن و فضیلت اطعام در این ماه سخن گفت.


انشا درباره روزه گرفتن

سال گذشته ماه رمضان، با بچه های محلمان می رفتیم فوتبال بازی می کردیم. آنها روزه نمی گرفتند و البته چند تایشان به سن تکلیف نرسیده بودند، از این جهت عذرشان موجه بود.

من اما روزه می گرفتم. اما خیلی سخت بود، روز اولی که رفتیم فوتبال هوا خیلی گرم بود و منم چون کلی دویده بودم، حسابی خسته شده بودم. عرق میریختم و خیلی به اینکه روزه ام فکر نمی کردم.

اما یک ساعتی که گذشت، کم کم دهانم خشک شده بود و به شدت تشنه بودم. وسوسه شدم که روزه ام را بشکنم. اولش کلی با خودم کلنجار رفتم که بروم یا نه، آب خنک گوشه ی زمین را بنوشم یا نه؟

خلاصه با اینکه بچه ها جلوی چشمم آب می خوردند، مقاومت کردم و روزه ام را نشکستم. دلم می خواست ماه رمضان را کامل روزه بگیرم و البته به سخت بودن آن کاملا واقف بودم. شب اول بعد از بازی وقتی رسیدم خانه خیلی تشنه ام بود. وحشتناک بود.

اما تحمل کردم و آب نخوردم. وقتی اذان شد، با ولع تمام شروع کردم به آب خوردن، آنقدری که دلم کمی درد گرفت. کمی که حالم جا آمد با خودم نشستم به فکر کردن. تعریف از خودم نباشد از اینکه توانسته بودم مقاومت کنم خیلی احساس بزرگی می کردم و حس خیلی خوبی به خودم داشتم.

لذت صبر کردن و روزه گرفتن برای خدا را فهمیدم. فهمیدم که رمضان پر نعمت ترین ماه خداست و یکی از نعماتش صبر و مقاومت و عزت نفس می باشد. از خدا ممنونم که چنان تجربه ای به من بخشید و انگیزه ای به من داد تا بتوانم کل ماه مبارک رمضان را روزه بگیرم.


انشا در مورد خداوند مهربان

سعی می کنم یادم بماند که همیشه و همه جا کارهایم را با نام خدا شروع کنم،

وقتی نام خدا را قبل از شروع هر کاری می گویم احساس می کنم خداوند یارم شده و اینگونه کارهایم درست پیش می رود.

مادرم همیشه با خدا حرف می زند، او می گوید بهترین دوست ما خداست، او در وقت نماز در تاریکی شب و صبح های زود می گوید:”خدایا ما را ببخش”.

او هر روز صدها بار می گوید:خدایا ما را ببخش. وقتی فکر کردم فهمیدم با این همه نعمتی که خدا به ما داده است

و ما از خیلی هایش به درستی استفاده نمی کنیم و خیلی از رفتارهای ما اشتباه است اگر روزی صد بار هم بگوییم خدایا ما را ببخش شاید کم هم باشد.

خدا می خواهد ما مثل او شویم تا جهان مان را پر از زیبایی و مهربانی کنیم، خورشید خدا با مهربانی می تابد،

آسمان با مهربانی برای ما باران می فرستد، گل ها با زیبایی به ما لبخند می زنند انگار همه دنیا می خواهد مثل خدا باشد پس چرا من مثل خدا نباشم؟!

من هم سعی می کنم همه را دوست داشته باشم و با همه مهربان باشم، با ادب باشم

و در مشکلات و سختی ها به خانواده و دوستانم کمک کنم و فرزند عالی و دوست خوبی باشم

و سعی می کنم مثل همه آفریده های خدا وظیفه ام را انجام دهم.

اگر خورشید امروز هوس می کرد که نتابد یا ماه امشب روشن نمی شد چه اتفاقی می افتاد؟

چقدر خدا ما را دوست دارد که با وجود این همه اشتباه ما را می بخشد.

خوب بودن سخت نیست فقط باید حواسمان به شیطان باشد و خدا خودش کمکمان می کند.

او بهترین حافظ و مهربان ترین مهربانان است.

امروز صبح موقع اذان من هم با همه عالم شروع به عبادت خداوند کردم و احساس می کنم حالا همه موجوداتی که خداوند آفریده است را دوست دارم.

احساس می کنم من هم مثل خدا شده ام!


انشا با موضوع امام رضا

بسيار به مستمندان رسيدگى مى ‏كرد. به دادن صدقه به ويژه در شبهاى تار و به صورت پنهانى بسيار مبادرت مى ‏كرد. با خدمتگزارانش كنار يك سفره مى‏ نشست و غذا مى‏ خورد. هيچ فرقى ميان غلامان و اشراف و اقوام و بيگانگان نمى‏ گذاشت، مگر براساس تقوا. همواره متبسم و خوش‏رو بود. بهترين بخش غذاى خودرا قبل از تناول، براى گرسنگان جدا مى ‏ساخت. با فقرا مى ‏نشست. در تشييع جنازه شركت مى‏ جست.

خدمتكارى را كه مشغول خوردن غذا بود، به خدمت فرا نمى‏ خواند. با صداى بلند و با قهقهه هرگز نمى‏ خنديد. رفع نياز مؤمنان و گره‏ گشايى از ايشان را بر ديگر كارها مقدّم مى‏ داشت. روى حصير مى‏ نشست. قرآن زياد تلاوت مى‏ كرد. با گفتارش دل كسى را نرنجانيد. سخن هيچ كس را ناتمام نمى‏ گذاشت و نمى‏ شكست. هيچ نيازمندى را تا حد امكان رد نكرد. پاى خودرا هنگام نشستن در حضور ديگران دراز نمى‏ كرد. در حضور ديگران همواره از ديوار فاصله داشت و هيچ گاه تكيه نزد.

همواره ياد خدا بر زبان جارى داشت. از ريخت و پاش و تبذير سخت پرهيز داشت. به مسافرى كه پول خودرا تمام و يا گم‏كرده بود، بدون چشم داشت، هزينه سفر مى‏ داد. در دادن افطارى به روزه‏ داران كوشا بود. به عيادت بيماران مى ‏رفت. در معابر عمومى، آب دهان خودرا نمى ‏انداخت. از ميهمان شخصا پذيرايى مى ‏كرد. هنگامى كه بر جمعى كنار سفره وارد مى ‏شد، اجازه نمى ‏داد تا براى احترام وى از جاى برخيزند.

به سخن ديگران كه وى را مورد خطاب قرار داده، از او پرسشى داشتند، بادقت كامل گوش مى‏ داد. خويش رابه بوى خوش خوشبو مى‏ كرد، به خصوص براى نماز. به نظافت جسم و لباس به ويژه موى سر توجّه داشت. قبل از غذا دست‏ها را مى ‏شست و با چيزى خشك نمى ‏كرد، بعد از غذا نيز انها را مى‏ شست و با حوله‏اى خشك مى‏ كرد. اگر غذايى از حد نياز زياد مى ‏آمد، آن را هرگز دور نمى‏ ريخت. در حضور ديگران به تنهايى چيزى نمى‏ خورد.

بسيار بردبار و شكيبا بود. كارگرى را كه به مبلغ معين اجير مى‏ كرد، در پايان افزون بر مزدش به او عطا مى‏ كرد. با همگان با رافت و خوشرويى روبه‌رو مى ‏شد. بسيار متواضع بود. به فقرا و بيچارگان بسيار مى‏ بخشيد و آن را براى خود پس انداز مى‏ دانست. اين همه ی كه ياد شد، بى‏گمان خوشه ‏اى از خرمن شخصيت اخلاقى آن امام بزرگ است و نه تمام.


رمضان ماه بندگی خدا

صوت خوش قرآن و اذان می‌آید

متن انشا : از خواب که بیدار می‌شوی در ظلمات شبانگاه و در مقابل سفره سحری ناگاه خود را بیدار و هشیار می‌یابی. با چشم‌هایی سرخ و خواب آلود، و در میان خواب و بیداری با بی میلی غذا را در دهان می‌گذاری. یازده ماه در ناز و نعمت و چشیدن هر نوع چرب و شیرین آزاد بوده‌ای اما از امروز یک ماه باید دلت را روزه‌سرا کنی. ناگاه بانگ اذان در گوش فلک دمیده می‌شود و همه و همه و همه این بار آماده‌اند. اذان را که گفتند تمام روز آینده را از خاطرات سال پیش به یاد آوردم که چگونه بی‌تاب می‌شدم. اما به راستی که به یاد آوردنش تا کی بود مانند دیدن؟ نماز را که خواندم، دوباره به بستر گرم و نرم بازمی‌گردم. صبح و شاید کمی نزدیک به ظهر که از خواب بر می‌خیزم. تقریباً ساعت یازده ظهر است و من هیچ از روزه‌داری نمی‌دانم. هنوز گویی زندگی ام زندگی روز‌های عادی است. دقیقه‌ها و ثانیه‌ها مثل همیشه به سرعت می‌دوند و می‌روند و همه همانی هستند که بودند و تا ساعت دیگر نخواهند بود. سکوت زیبایی بر همه جا حاکم است. همه دشواری‌ها از بعدازظهر به من روی می‌آورند. در روزهای رمضان عشق و حال‌های روزانه مانند خورشیدی تابان در میان تابستانی داغ و سوزان در گرم‌ترین حالت خود طلوع می‌کنند و در تاریک‌ترین و نیمه جان‌ترین حالتشان در دم دم‌های شب غروب می‌کنند و بعد از نیم ساعت دوباره جانی دگر می‌گیرند و این بار چون ماه می‌شوند. به راستی که روزه در ساعات اول بهشت است ولی در ساعات آخر کوه کندن است. در عصر در خانه با بی‌تابی از این اتاق تا آن اتاق می‌رفتم تا دقایق زود سپری شود اما دمادم غروب فقط چشمانم را بسته بودم. هر لحظه توانم نصف می‌شد. زمان و به خصوص یک ربع مانده به اذان مانند یک سال می‌گذشت. تا زمانی که ناگاه بانگ اذان مرا زنده کرد، چشم گشودم و لبخند زدم. و این پایانی برای ماموریتی سخت بود ولی آخرش خوش تا سحری دیگر و شروعی دوباره برای مبارزه با نفس آغاز گردد


انشا درباره ماه مبارکه رمضان برای پایه های متوسطه دوم

مقدمه: ماه رمضان ماه مهمانی خداوند است و روزهای آن با روزهای دیگر سال تفاوت زیادی دارد. من میخواهیم در این انشا در مورد روزه داری در این ماه و کارهایی که در آن انجام میدهم برای شما انشا بنویسم . متن انشا : روزه گرفتن برای من کمی سخت است اما این ماه را خیلی دوست دارم و به نظرم تحمل سختی غذا نخوردن و گرسنگی و تشنگی ارزش لحظه های افطار را دارد که همه ما دور سفره افطار چمع می شویم و در حالی که به دعاهای بعد از اذان مغرب گوش می کنیم روزه خود را با یک خرما یا یک قاچ هندوانه و یا یک استکان چای باز می کنیم. مادرم همیشه به من یاداوری می کند که ماه رمضان فقط تحمل گرسنگی و تشنگی نیست بلکه در طول روزهای این ماه باید به این فکر کنیم که چگونه با روزه گرفتن انسان بهتری شویم، مثلا باید زبان خود را از گناه های غیبت و دروغ و تهمت زدن به دیگران پاک نگه داریم و با چند ساعت گرسنگی، بیشتر بتوانیم افراد فقیر را که خیلی وقت ها گرسنه می مانند درک کنیم. من افطار را خیلی دوست دارم اما بیدار شدن در سحری برایم سخت است چون در آن موقع میل زیادی به غذا خوردن ندارم اما اگر در زمان بین افطار تا خوابیدن در خوردن زیاده روی نکنیم راحت تر می توانیم سحری بیدار شده و یک وعده غذای کامل بخوریم تا برای روزه گرفتن انرژی کافی داشته باشیم. من در شب های قدر به همراه پدر و مادرم به مسجد می رویم و تا سحر بیدار می مانیم، می دانم که شب قدر از هزار ماه بهتر است و سعی می کنم از این شب ها خوب استفاده کنم. از زمانی که بچه بودم یادم هست که مادرم برای پختن غذای افطار و سحری زحمت های زیادی می کشد، او هر شب قبل از سحری زودتر از ما از خواب بیدار می شود و غذا را آماده می کند چون می گوید ما غذای تازه را بهتر می توانیم بخوریم. او سفره را می چیند، ما را از خواب بیدار می کند و بعد از غذا و نماز که ما می خوابیم بیشتر بیدار می ماند و کارهای باقی مانده را انجام می دهد. مادرم نقش مهمی در روزه داری من دارد و من همیشه و مخصوصا در ماه رمضان از خداوند می خواهم که سلامتی و عمر طولانی به مادرم بدهد. نتیجه گیری : با این که روزه داری بخصوص در روز های طولانی کار سختی است امام من همیشه وقتی ماه رمضان تمام میشود دلم برایش تنگ میشود چون حس و حال معنوی این ماه را دوست دارم و امیدوارم نماز و روزه همه کسانی که در این ماه روزه دار بوده اند مقبول درگاه الهی باشد. آمین

مطالب مشابه را ببینید!

انشا نوروز کوتاه و بلند برای پایه های مختلف تحصیلی (8 انشا نوروز) انشا با موضوع روزه + چند انشا زیبا در مورد روزه گرفتن برای دبستان و دبیرستان انشا چهارشنبه سوری با مقدمه، بدنه و نتیجه گیری برای تمام مقاطع تحصیلی انشا برف با گلچین چند انشا زیبا با موضوع بارش برف زمستانی انشا در مورد شجاعت + چند انشا با موضوع شجاعت و دلیری برای پایه های مختلف تحصیلی انشا با موضوع آزاد + چند انشاء زیبا توصیفی با موضوع پیشنهادی و مختلف انشا درباره مادر + چند انشا ساده و ادبی در توصیف مادر برای پایه های مختلف تحصیلی انشا با موضوع فصل زمستان + چند انشا زیبای ادبی کوتاه و بلند برای کودک و نوجوان انشا در مورد نماز + مجموعه انشا با موضوع نماز و فواید آن ویژه پایه های مختلف تحصیلی انشا درباره حیوانات؛ 6 انشا درباره حیوانات اهلی و وحشی