نگاهی بر زندگی ایرج میرزا شاعر ؛ از تولد تا ازدواج، خودکشی فرزند و مرگ او
ایرج میرزا از شاعران بزرگ جنبش مشروطه است که شعر فارسی معاصر را در ایران بنیان گذاشت. او بیشتر به دلیل شعرهای صادقانه خود در میان ایرانیان معروف است. اما متاسفانه بسیاری از مردم به صورت کامل با زندگی این شاعر بزرگ آشنا نیستند. از همین رو ما امروز در سایت بزرگ روزانه و در راستای گسترش تاریخ و فرهنگ کشورمان ایران، تصمیم گرفتهایم به صورت کامل زندگی ایرج میرزا را زیر ذرهبین ببریم. پس در ادامه متن همراه ما باشید.
فهرست موضوعات این مطلب
تولد و اوایل زندگی
ایرج میرزا در سال 1253 در شهر تبریز دیده به جهان گشود. او فرزند صدرالشّعرا غلامحسینمیرزا، نوه ایرج پسر فتحعلیشاه و نتیجه فتحعلی شاه قاجار بود. همین خون اشرافی باعث شد تا ایرج میرزا از کودکی تحصیلاتش را در مدرسههای عالی کشور انجام دهد. او در کودکی به مدرسه دارالفنون تبریز واقع در خیابان امیرخیزی رفته و شروع به آموش کرد. او در این مدرسه زبانهای عربی، فرانسوی، انگلیسی و… را آموخت. وی همچنین به خوشنویسی زبان ترکی نیز روی آورد.
ازدواج در سن پایین
ایرج میرزا در سن 16 سالگی و به اصرار پدر با دختری 13 ساله ازدواج کرد. بعد از ازدواج، ایرج میرزا محبور شد برای خود شغلی دست و پا کند. از همین رو در سن 18 سالگی به معاونت مدرسه دارالفنون و بعدها به معاونت مدرسه مظفری گماشته شد. این پست و مقامهای کوچک، شروعی بود برای پیشرفت بزرگ ایرج میرزا.
البته در همین دوران بود که ایرج میرزا پدر خود را که از نزدیکان ولیعهد بود، از دست داد. مرگ پدر شوک بزرگی برای ایرج میزا بود چرا که وی در کودکی، با او احساس نزدیکی زیادی میکرد.
شغل در دربار
ولیعهد با اعطای لقب «فخرالشعرا» به ایرج میرزا، او را جایگزین پدر کرد. ایرج میرزا منصب شاعری دربار را پذیرفت؛ اما از پذیرش لقب اعطایی ولیعهد خودداری کرد. او وظیفه خود را در منصب شاعری دربار انجام میداد و در مراسمهای رسمی یا هنگام اعیاد، شعر میسرود تا برای حضار بخواند.
بیزاری ایرجمیرزا از مدح درباریان سبب شد بعد از مدت کوتاهی از منصب شاعری دربار ولیعهد کناره گیرد؛ اما همزمانی از دست دادن پدر و همسرش با کنارهگیری از منصب شاعری دربار، او را دچار تنگدستی کرد. او برای رفع این وضعیت مجبور شد مدتی سمتهای دبیری و منشیگری را در پیش گیرد.
ایرج میرزا در شغلهای گوناگون
ایرج میرزا بعد از گماشته شدن در دربار، به عنوان یک فرد مهم در کشور شناخته شد. او سپس در سن 20 سالگی به اروپا عزمیت کرده و منشی خصوصی امینالدوله وزیر امور خارجه شد.
اما بعد از مد کوتاهی او در این شغل دوام نیاورد و دوباره به تبریز بازگشت. بعد از این دوره این شاعر تبریزی چندین سال مشاغل دولتی را در این شهر به عهده گرفت؛ ولی با شروع جنبش مشروطه در سال 1283 از مسیر قفقاز به تهران بازگشت و اداره عتیقهجات (باستانشناسی) را در وزارت معارف راهاندازی کرد.
سپس در سه سال بعد یعنی بعد از مدتی به علت استخدام در اداره گمرک از وزارت معارف نیز بیرون آمد؛ اما آنجا هم دوام نیاورد.
چند ماه بعد از کار در وزارت باستان شناسی، ایرج میرزا کار را رها کرد تا به تهران بازگردد و ریاست دفتر محاکمات مالیه را به عهده بگیرد.
معاون استاندار اصفهان
ایرج میرزا به علت عدم ثبات در کار، به صورت مداوم شغل عوض میکرد. بعد از پیروزی انقلاب مشروطه، ایرج میرزا مدتی به عنوان معاون استانداری اصفهان در وزارت کشور مشغول به کار شد. او در این شغل نسبت به دیگر شغلها دوام زیادی داشت و توانست نظر محلس ملی را به سوی خود جلب کند.
خودکشی فرزند ایرج میرزا
در سال 1296 هجری شمسی، پسر ارشد ایرج میرزا که جعفرقلی نام داشت، خودکشی کرد. این رخداد تاثیر ناخوشایندی بر ایرج میرزا گذاشته و به گفته خودش او را نابود کرد.
تا مدتها ایرج میرزا را در غم و اندوه فرزند فرو برد. سه سال بعد از آن واقعه دردناک، سمت معاون پیشکاری امور مالیه خراسان را بهمدت پنج سال به عهده گرفت. دوره حضور ایرج میرزا در خراسان، زمان اوج رونق ادبی ایرج میرزا محسوب میشد؛ اما بعد از آن نیز بهعلت دیرکرد حقوق ماهانه، این شغل را نیز رها کرد و به تهران بازگشت.
شخصیت ایرج میرزا
ایرج میرزا همیشه به شاهزادگان قاجار تعلق داشت و پیش آنها حضور مییافت. البته این شاهزادگان کسانی بودند که در حکمرانی بر کشور سهم مؤثری نداشتند ولی با این وجود، تعلق خاطر خود را به نسب و اشرافیت خود حفظ کرده بودند.
ایرج میرزا نیز درست به مانند پدرش یعنی صدرالشعرا، گاه دچار فقر و تنگدستی میشد و از همین رو همفکری و همدردی با تهیدستان و روح اعتراض به نابرابریهای اجتماعی در وی زنده بود.
او به سبب ولخرجیهایش، سفرهای مداوم و تغییر مکرر شغل، برخلاف میل باطنی خود گاه مجبور به مدیحهسرایی اعیان و اشراف میشد ولی به نحو ملایم اما مؤثر از این کار ابراز دلتنگی و بیزاری میکرد.
کسانی که از نزدیک با ایرج ارتباط داشتهاند و به قول معروف دوستان او بودند، گفتهاند که او در زندگی روزمره مردی متین و موقر بوده و در جمع به لفظ قلم سخن میگفته اما هنگام حضور در محافل خصوصی و در میان دوستان، این حریم به یکباره از میان میرفت و به بذلهگویی و طنز گویی مبدل میشد. یک خاورشناس روسی که در زمان حیات ایرج او را ملاقات کرده درباره او میگوید: مردی بود سیاهسوخته و لاغراندام و متوسطالقامه و در رفتار و گفتار شکیبا و بردبار. اشعار ایرج وقتی خودش آنها را میخواند، جان میگرفت.
ایرج میرزا یک بورژوازی منتقد
ایرج میرزا به همراه محمد تقی بهار از شاعران معروف انقلاب مشروطه بودند و در وصف انقلابیون و توده مردم شعر میسرودند. البته محمد تقی بهار عقاید چپی و جهان میهنی داشت اما ایرج میرزا در شعرایش بارها به وطن پرستی و ناسوسیالیسم اشاره کرده است. بسیاری نیز عنوان کردهاند که دلیل این میهن پرستی به بورژوازی بودن خود ایرج میرزا برمیگردد که از کودکی در ناز و نعمت بزرگ شده بود.
بر فرض مثال او گفته است:
رعایا جملگی بیچارگان اند
که از فقر و فنا آوارگان اند
تمام از جنس گاو و گوسفندند
نه آزادی نه قانون میپسندند
برای همچو ملت همچو مردم
نباید کرد عقل خویش را گم
البته با وجود آن که ایرج میرزا به شاهزادگی خود مباهات میکرد، ولی ابیاتی نیز در نقد و بدگویی درباره محمدعلی شاه و احمد شاه از وی باقیماندهاست.
از همین رو ایرج فارغ از تعصب بیجا، منش روشنفکری و آزاداندیشی را پیشه خود ساخته بود. تا جایی که در قیام کلنل محمدتقیخان پسیان، از مشاورین او بهشمار میرفت. او محافظهکارانه، دخالت در سیاست را تا جایی تجویز میکرد که به منافع شخصی لطمه نخورد؛ ولی در عین حال عقاید وطن پرستانهای نیز از خود بروز میداد.
ایرج منتقد اوضاع جامعه سنتی زمان خویش بود. او به راحتی با زبان مطایبه و طنز، از برخی از رسوم ایرانیان (مانند بلند شدن جلوی پای اشخاص هنگام ورود به مجلس) انتقاد میکرد.
نام این رسم را چو نادانان ادب بنهادهاند
بیشتر از صاحبان سیم و زر رم میکنند
گر وزیری از درآید رم مفصل میشود
دیگر آنجا اهل مجلس معتبر رم میکنند
شاعری برای کودکان
ایرج همراه با سید اشرف الدین حسینی (معروف به گیلانی)، مدیر روزنامه نسیم شمال، و مخبرالسلطنه هدایت از اولین شاعرانی است که شعرهایی را بهطور خاص برای کودکان سرودهاند. شعرهایی چون شوق درس خواندن، مهر مادر، کلاغ و روباه، خرس و صیادان، دو نفر دزد خری دزدیدند، نصیحت به فرزند، ما که اطفال این دبستانیم از نمونههای اینگونه اشعار هستند که مضمون دلنشینی و جذابی را با زبان بسیار ساده و روانی مطرح میکنند.
برخی از این اشعار ترجمه منظوم ایرج میرزا از قصههای ژان دو لا فونتن هستند که مستقیماً از زبان فرانسه توسط او به فارسی برگردانده شدهاست.
از این شعر میتوان نمونههای زیر را ذکر کرد.
عید نوروز و اول سالست
روز عیش و نشاط اطفالست
همه آن روز رخت نو پوشند
چای و شربت به خوشدلی نوشند
پسر خوب روز عید اندر
روز اول به خدمت مادر
دست برگردنش کند چون طوق
سرو دستش ببوسد از سر شوق
گوید این عید تو مبارک باد
صد چنین سال نو ببینی شاد
بعد آید به دست بوس پدر
بوسه بخشد پدر به روی پسر
پسر بد چو روز عید شود
از همه چیز نا امید شود
نه پدر دوست داردش نه عمو
نه کسی عیدی آورد بر او
عیدی آن روز حق آن پسرست
که نجیب و شریف و با هنرست
شعر مادر
ایرج میرزا شاعر بزرگی است که چندین و چند شعر مهم و معروف را سروده است. یکی از شعرهای او که بسیار مورد توجه است، شعر مادر نام دارد.
ایرج میرزا با دقت بسیار خاصی در این شعر نوشته:
گویند مرا چو زاد مادر،
پستان به دهن گرفتن آموخت
شبها بر گاهواره من
بیدار نشست و خفتن آموخت
دستم بگرفت و پا به پا برد
تا شیوه راه رفتن آموخت
یک حرف و دو حرف برزبانم
الفاظ نهاد و گفتن آموخت
لبخند نهاد بر لب من
بر غنچه گل شکفتن آموخت
پس هستی من ز هستی اوست
تا هستم و هست دارمش دوست
آثار معروف ایرج میرزا
ایرج میرزا زحمات بسیاری زیادی را برای ادبیات ایران کشیده و کتابهای بسیار مهمی را نیز تنظیم کرده است. در ادامه نگاهی بر این کتابهای مهم خواهیم داشت.
عارفنامه معروفترین کتاب ایرج میرزا و از مشهورترین منظومههای ادبیات فارسی است. شعری در قالب مثنوی در 515 بیت که در اصل در هجو عارف قزوینی سروده شده ولی شاعر در ضمن آن به بیان مسائل سیاسی و اجتماعی با نگاه انتقادی نیز میپردازد.
انتقاد از سیاستمداران و فضای سیاسی کشور از مضامین دیگر این شعر است که با بیانی طنزآمیز و هزلی مطرح شدهاند.
عارفنامه به رغم محبوبیت و شهرت فراوان خود مورد انتقادات و مخالفتهای فراوان نیز قرار گرفته و شاعران معاصر ایرج نیز چندین منظومه مفصل در انتقاد از آن سرودند و ایرج میرزا نیز چندین شعر در پاسخ به ایشان سرودهاست. انگیزه برخی مخالفتها دفاع از عارف قزوینی و برخی دیگر دفاع عبارات بیادبانه در این شعر بوده است.
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی عارف قزوینی شاعر نامی ایران؛ از تولد تا انزوا و مرگ
مثنوی زهره و منوچهر
زهره و منوچهر مثنوی عاشقانهای از ایرج میرزا است که برگرفته از اسطوره «ونوس و آدونیس» از اساطیر یونانی است.
در طول تاریخ شاعران و نویسندگان بزرگی آثار مهمی را در مورد این عشق نافرجام و تلخ خلق کردهاند از جمله منظومه ونوس و آدونیس اثر ویلیام شکسپیر که شعر ایرج میرزا نیز برداشت آزادی از شکسپیر است.
هرچند ایرج تغییرات زیادی در داستان داده و با ذکر مسائل فرهنگی ایران آن را بومیکردهاست. برای مثال آدونیس شکارچی به یک نظامی جوان ایرانی تبدیل شده و زهره نیز وقتی از جامه افلاکی درآمده و جامه خاکیان را بر تن میکند به رسم زنان ایران مقنعه بر سر دارد و وقتی از شاهکارهای خود سخن میگوید از خلق هنرمندانی چون کمالالملک و پروردن قمرالملوک و دادن قلم در کف دشتی و ساز به دست درویش خان سخن میگوید.
ادای احترام دیگر شاعران به ایرج میرزا
برخی از دوستان و شاعران همدوره با ایرج میرزا مانند محمدحسین شهریار و وحید دستگردی، در سوگ او اشعاری سرودهاند.
همچنین قمرالملوک وزیری در رثای ایرج میرزا ترانه «امان از این دل» را در دستگاه سهگاه خواندهاست. به گفته مرتضی نیداوود، ایرج میرزا چندی در جوانی واله قمر بود. بولواری در شهر مشهد به نام ایرج میرزا نامگذاری شده بود که در سال 1388 به دلیل آنچه «ادبیات مستهجن» ایرج خوانده شد، به جلال آل احمد تغییر نام یافت.
همچنین محمد تقی بهار، دوست دیرینه ایرج درباره وی سروده است:
ایرجا رفتی و اشعار تو ماند
کوچ کردی تو و آثار تو ماند
بعد عمری دل یاران بردن
دل ما سوختی از این مردن
قلم شاعری از کار افتاد
ادبیات ز مقدار افتاد
بی تو رندی و نظربازی مُرد
راستی سعدی شیرازی مُرد
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی استاد شهریار؛ از ماجرای عاشق شدن و تلخ ترین خاطره شاعر تا مرگ وی
مرگ و آرامگاه
ایرج میرزا در سال 1304 شمسی و در پی یک سکته قلبی در منزلی در تهران درگذشت. او را در آرامستان ظهیرالدوله واقع در شمال تهران به خاک سپردند. روی سنگ قبر ایرج میرزا نوشته شده است:
اینکه خفته است در این خاک منم
ایرجم ایرج شیرینسخنم
مدفن عشق جهان است اینجا
یک جهان عشق نهان است اینجا
هر که را روی خوش و خوی نکوست
مرده و زنده من عاشق اوست
کلام آخر
کاش میشد بیشتر درباره ایرج میرزا می نوشت… او نابغه ادبیات است که ایران و ایرانی باید به وجود او افتخار کند. ما نیز امیدواریم که در سهم خود توانسته باشیم شما را با این اسطوره بیشتر آشنا کنیم. در پایان امیدواریم از خواندن این مقاله نهایت لذت را برده باشید.