شعر مادر + مجموعه زیبای اشعار عاشقانه و احساسی برای مادران عزیز
شعر مادر برای قدردانی از مادران عزیز
شعر مادر در وصف جایگاه با ارزش مادر در قلب فرزند است. شعران زیادی به احترام مادر، شعر سروده اند و ا زحمات مادر تشکر کرده اند. در این قسمت هم گلچین مجموعه اشعار مادر را گردآوری کرده ایم که امیدواریم مورد پسند شما قرار بگیرد.
مادر کانون خانواده است و نقش انکار نشدنی در پرورش جسم و جان فرزند، حمایت عاطفی و جسمانی از آنها دارد.
ترانه میم مثل مادر
کاشکی میشد بهت بگم؛ چقدر صداتو دوست دارم
چقدر مث بچگیهام؛ لالاییهاتو دوست دارمسادگیهاتو دوست دارم، خستگیهاتو دوست دارم
چادر نماز و زیر لب، خدا خداتو دوست دارمکاشکی رو تاقچه دلت آینه و شمعدون میشدم
تو دشت ابری چشات، یه قطره بارون میشدمکاشکی میشد یه دشت گل برات لالایی بخونم
یه آسمون نرگس و یاس تو باغ دستات بشونملالایی لا لا لا لا…بخواب که میخوام تو چشات ستارههامو بشمارم
پیشم بمون که تا ابد دنیا رو با تو دوست دارمدنیا اگه خوب، اگه بد، با تو برام دیدنیه
باغ گلهای اطلسی، با تو برام چیدنیهمادر …
کاشکی میشد بهت بگم؛ چقدر صداتو دوست دارم
لالاییهاتو دوست دارم، بغض صداتو دوست دارممادر…
شعر در وصف مادر
جوانى سر از رأى مادر بتافت
دل دردمندش به آذر بتافتچو بیچاره شد پیشش آورد مهد
که اى سست مهر فراموش عهدنه در مهد نیروى حالت نبود
مگس راندن از خود مجالت نبود؟تو آنى کزان یک مگس رنجهاى
که امروز سالار و سرپنجهاى…چه پوشیده چشمى ببینى که راه
نداند همى وقت رفتن ز چاه
تو گر شکر کردى که با دیدهاى
وگرنه تو هم چشم پوشیدهاى
❆❆❆❆❆❆❆
مادر بهشت من همه ی آغوش گرم تست
گوئي سرم هنوز بـه بالين نرم تست
مادرحيات با تو بهشت اسـت و خرّم اسـت
ور بي تو بود هردو جهانش جهنّم اسـت
ما را عواطف اين همه ی از شير مادر اسـت
اين رقّتي كه دردل وشوري كه درسراست
اغلب كسان كه پرده حــــرمت دريده اند
در كودكي محبّت مــــادر نديده اند
امروز هستيم بـه اميد دعـــــاي تست
فردا كليد باغ بهشتم رضاي تست
❆❆❆❆❆❆❆
زنم از دیده بر دل روی مادر
منم مست کمان ابروی مادر
گل از خجلت نقابی بر رخش زد
چو آمد عطر مشکین بوی مادر
ز رنج بی حد و این خرمن غم
سپیدی خیمه زد بر موی مادر
به پروازم به دشت آرزوها
روم از بیکران ها سوی مادر
بسی آواره گشتم سوی هر کوی
ندیدم خوش تر از این خوی مادر
هزاران روی و لعل لب چه خواهم
چو دارم روی این دل جوی مادر…
رامین امید
❆❆❆❆❆❆❆
مادر اون چشاتو قربون
هر چی عشقه تو چشاتهمهر تو تموم نمیشه
آخه چشمه حیاته!
شعر زیبا برای مادر
وای بر من، ای خدا
آن دلربا آن مهربان دستان
آن دم گرم و دل بی خار و بی پایان
وز برایم، وای سرد است، وای سرد است
مادر ای مادر، باز مادر باز آن عشق الهی باز آن آغوش گرم جاودانی
چه میبینم خدایا باورم نیست هنوز
گرمی آغوش مادر دستهای پر چروک و گرم مادر
بوسههای آتشینش حرفهای دلنشینش
نیست دیگر از برایم
هزاران وای بر من
پیکرش سرد است نازنین مادر هم سرد استعلی اکبر ثابتیان
❆❆❆❆❆❆❆
مادر اي معنی ایثار
تو گل باغ خداییتوی روزگار غربت
با غم دل آشنایی
❆❆❆❆❆❆❆
مادر ای جان و روانم
ای که سرشارترین مهر خدایی
مهر سرشارِ تو رابا چه همانند کنم من که ندانم…
آن که بیش از همه ی دریافت تو خوبی
خدا بود
چون به تو داد بسی ویژگی ویژه خودرا
چون خدا مهر فراوان به تو داده
مهر در یک دلِ چون چشمه جوشان به تو داده
هیچ چیزی به جهان نیست چو تو مادر خوبم
چون خدا زایش فرزند تو را داد
آفریداری و پروردن و شیدایی بی چند تو را داد
بهترین غنچه لبخند تو را داد
چون خدا ویژگی ویژه خود رابه تو داده ست
کجا این من کم مایه توانم سخنی از تو بگویم؟
مهدی سلحشوری
ز گیتی همی پند مادر نیوش
به بد تیز مشتاب و چندین مکوش
ستمگر چرا گشتی ای ماهروی
همه رازها پیش مادر بگوی
گر از تور دارد ز مادر نژاد
هم از تخم شاهی نپیچد ز دادفردوسی
❆❆❆❆❆❆❆
نگر به موسی عمران که از بر مادر
به مدین آمد و زان راه گشت او مولامولوی❆❆❆❆❆❆❆
اگر خورشید خواهی سایه بگذار
چو مادر هست شیر دایه بگذارعطار
خبر تازهای نیست
مادرم شاعر غمگینی بود
مرا که از شیر گرفت
به شعر سپردحسن اسماعیل زاده
❆❆❆❆❆❆❆
دستت را هیزم و طناب بریده و زخمی کرده است
قدت را نشاء و خرمن کوبی خم نموده است
حتی یک لحظه در دنیا نیاسودی
عمرت در گشتن و دویدن در جنگل و صحرا تمام شده است
لالالالا، به قربان تن خسته ات
فدای بوی پیراهن مادرم بشوم
به فدایت که مرا در گهواره تاب می دادی
به فدایت که شب ها برایم نمی خوابیدی
برایم تا صبح لالایی می خواندی
به فدایت که برایم آرزوها داشتی
لالا، به فدایت که دلم پر از حسرت و آرزوست
بدون تو دنیا برایم زندان است
به فدایت که کوله باری از هیزم بر پشتت نهادی
به فدایت که دستانت پینه بسته است
یا مشغول نشاء و یا به دنبال دام ها روانه بودی
لالا، چشمم پر از اشک است، به فدایت
تو خوشی دنیای من بودی
خورشید، حتی گوشه دل تو نمی شود
بهار، نیز بنفشه دستانت نخواهد شد
اگر تمام خوشی های دنیا برای من باشد
هرگز ارزش خوابیدن در آغوش گرم مادر را نخواهد داشت
لالا، به فدای غمخوار خودم
به فدایش که اکنون تنش بیمار و رنجور است.
ای سنایی وارهان خود را که نازیبا بود
دایه را بر شیرخواره مهر مادر داشتنسنایی
هر بار گریه میکنم
و انگار
جملهای را گم کردهام
دلتنگیها هیچ وقت راه دوری نمیروند
مثل شانههای مادر
که هر بار گریه کردم
لرزید…
هر بار گریه کردم
که قرار بود
چیزی نگویمامیرمحمد مصطفی زاده
از درختی که مام بالا رفت
دخت بر شاخ نیز غیژد تفتگفت و خوش گفت پیر برزیگر
این چنین دختر آنچنان مادرسری آنسان سزای این پنجه
به چنان دیگ، لایق این کمچهعلی اکبر دهخدا
هرگز شیشه عطر از دستتان افتاده که بشکند؟
شیشه عطرم شکسته بود
حیاط پر از بوی خدا شده بود
ستارهام – درشت و درخشان-
روبه رویم پشت به دیوار،
سر بر گریبان برده بود
و من در آغوش ماه
برای همیشه به خواب رفته بودم
با گونه خیس و کبود سیزده سالگیام
که جای آخرین بوسه مادرم بودحسین پناهی
شعر در وصف مادران عزیز
فرزند، ز مادر است خرسند
بیگانه کجا و مهر مادرپروین اعتصامی
گاهی دلم هیچ چیز نمیخواهد
جز گپ ریز ریز با مادرم
هی من حرف بزنم
هی او چای تازه دم بریزد
هی چایام سرد بشود
هی دلم گرم
آنجا که چایات سرد میشود
و دلت گرم
خانه مادر استنسرین بهجتی
آسودگی از محن ندارد مادر
آسایش جان و تن ندارد مادردارد غم و اندوه جگر گوشه خویش
ورنه غم خویشتن ندارد مادررهی معیری
شعر نو درباره مادر
آهسته باز از بغل پلّهها گذشت
در فکر آش و سبزی بیمار خویش بود
امّا گرفته دور و برشهاله ای سیاه
او مرده است و باز پرستار حال ماست
در زندگی ما همه جا وول میخورد
هر کنج خانه صحنهای از داستان اوست
در ختم خویش هم به سر کار خویش بود
بیچاره مادرمهر روز میگذشت از این زیر پلّهها
آهسته تا به هم نزند خواب ناز من
امروز هم گذشت
در باز و بسته شد
با پشت خم از این بغل کوچه میرود
چادر نماز فلفلی انداخته به سر
کفش چروک خورده و جوراب وصلهدار
او فکر بچّههاست
هرجا شده هویج هم امروز میخرد
بیچاره پیرزن، همه برف است کوچههااو از میان کلفت و نوکر ز شهر خویش
آمد به جستجوی من و سرنوشت من
آمد چهار طفل دگر هم بزرگ کرد
آمد که پیت نفت گرفته به زیر بال
هر شب در آید از در یک خانه فقیر
روشن کند چراغ یکی عشق نیمه جان
او را گذشتهایست، سزاوار احترام:تبریز ما! به دور نمای قدیم شهر
در «باغ بیشه» خانه مردی است باخدا
هر صحن و هر سراچه یکی دادگستری است
اینجا به داد ناله مظلوم میرسند
اینجا کفیل خرج موکّل بود وکیل
مزد و درآمدش همه صرف رفاه خلق
در، باز و سفره، پهن
بر سفره اش چه گرسنهها سیر میشوند
یک زن مدیر گردش این چرخ و دستگاه
او مادر من استانصاف میدهم که پدر رادمرد بود
با آن همه درآمد سرشارش از حلال
روزی که مرد، روزی یکسال خود نداشت
اما قطارهای پُر از زاد آخرت
وز پی هنوز قافلههای دعای خیر
این مادر از چنان پدری یادگار بود
تنها نه مادر من و درماندگان خیل
او یک چراغ روشن ایل و قبیله بود
خاموش شد دریغنه، او نمرده، میشنوم من صدای او
با بچهها هنوز سر و کلّه میزند
ناهید، لال شو
بیژن، برو کنار
کفگیر بیصدا
دارد برای ناخوش خود آش میپزد
او مرد و در کنار پدر زیر خاک رفت
اقوامش آمدند پی سر سلامتی
یک ختم هم گرفته شد و پُر بدک نبود
بسیار تسلیت که به ما عرضه داشتند
لطف شما زیاد
امّا ندای قلب به گوشم همیشه گفت:
این حرفها برای تو مادر نمیشود.پس این که بود؟
دیشب لحاف رد شده بر روی من کشید
لیوان آب از بغل من کنار زد،
در نصفههای شب.
یک خواب سهمناک و پریدم به حال تب
نزدیکهای صبح
او زیر پای من اینجا نشسته بود
آهسته با خدا،
راز و نیاز داشت
نه، او نمرده است.
نه او نمرده است که من زندهام هنوز
او زنده است در غم و شعر و خیال من
میراث شاعرانه من هرچه هست از اوست
کانون مهر و ماه مگر میشود خموش
آن شیرزن بمیرد؟ او شهریار زاد
«هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق»او با ترانههای محلّی که میسرود
با قصههای دلکش و زیبا که یاد داشت
از عهد گاهواره که بندش کشید و بست
اعصاب من بساز و نَوا کوک کرده بود
او شعر و نغمه در دل و جانم به خنده کاشت
وانگه به اشکهای خود آن کشته آب داد
لرزید و برق زد به من آن اهتزاز روح
وز اهتزاز روح گرفتم هوای ناز
تا ساختم برای خود از عشق عالمیاو پنج سال کرد پرستاری مریض
در اشک و خون نشست و پسر را نجات داد
امّا پسر چه کرد برای تو؟ هیچ، هیچ
تنها مریضخانه، به امید دیگران
یکروز هم خبر: که بیا او تمام کرد.در راه قم به هرچه گذشتم عبوس بود
پیچید کوه و فحش به من داد و دور شد
صحرا همه خطوط کج و کوله و سیاه
طومار سرنوشت و خبرهای سهمگین
دریاچه هم به حال من از دور میگریست
تنها طواف دور ضریح و یکی نماز
یک اشک هم به سوره یاسین چکید
مادر به خاک رفت.آن شب پدر به خواب من آمد، صداش کرد
او هم جواب داد
یک دود هم گرفت به دور چراغ ماه
معلوم شد که مادره از دست رفتنی است
اما پدر به غرفه باغی نشسته بود
شاید که جان او به جهان بلند برد
آنجا که زندگی، ستم و درد و رنج نیست
این هم پسر، که بدرقهاش میکند به گور
یک قطره اشک، مُزد همه زجرهای او
اما خلاص میشود از سرنوشت من
مادر بخواب، خوش
منزل مبارکت.آینده بود و قصه بیمادری من
ناگاه ضجهای که به هم زد سکوت مرگ
من میدویدم از وسط قبرها برون
او بود و سر به ناله برآورده از مغاک
خود را به ضعف از پی من باز میکشید
دیوانه و رمیده، دویدم به ایستگاه
خود را به هم فشرده خزیدم میان جمع
ترسان ز پشت شیشه در آخرین نگاه
باز آن سفیدپوش و همان کوشش و تلاش
چشمان نیمه باز:
از من جدا مشومیآمدیم و کله من گیج و مَنگ بود
انگار جیوه در دل من آب میکنند
پیچیده صحنههای زمین و زمان به هم
خاموش و خوفناک همه میگریختند
میگشت آسمان که بکوبد به مغز من
دنیا به پیش چشم گنهکار من سیاه
وز هر شکاف و رخنه ماشین غریو باد
یک ناله ضعیف هم از پی دوان دوان
میآمد و به مغز من آهسته میخلید:
تنها شدی پسر.باز آمدم به خانه چه حالی! نگفتنی
دیدم نشسته مثل همیشه کنار حوض
پیراهن پلید مرا باز شسته بود
انگار خنده کرد ولی دلشکسته بود:
بردی مرا به خاک سپردی و آمدی؟
تنها نمیگذارمت ای بینوا پسر
میخواستم به خنده درآیم ز اشتباه
امّا خیال بود
ای وای مادرممحمدحسین شهریار
شد صفحه روزگار تیره
تا دفتر من گشود مادراز هستی من، نشانه اي نیست
خود بودن من چه بود، مادرناموخت مرا زمانه درسی
رندانه ام آزمود، مادرمن در یتیم و گردش چرخ
از دست توام ربود مادردر دامن روزگارم افکند
از دامن خود چه زود مادرحالیست مرا کـه گفتی نیست
گریم همه ی رود رود مادرهرروز سپهر سفله داغی
بر داغ دلم فزود مادراز اختر من شدست گویی
دریای فلک کبود مادراین ابر منم کز آتش دل
بر چرخ شدم چو دود، مادربا من همه ی بخت در ستیزاست
من خاستم، او غنود، مادرابریشم بخت من تهی گشت
یک باره ز تار و پود، مادراین کودک درد آشنا را
ایکاش نزاده بود، مادرشعریست کـه در غم تو، فرزند
با خون جگر سرود مادر
❆❆❆❆❆❆❆
دستت را هيزم و طناب بريده و زخمي کرده اسـت
قدت را نشاء و خرمن کوبي خم نموده اسـت
حتي يک لحظه در دنيا نياسودي
عمرت در گشتن و دويدن در جنگل و صحرا تمام شده اسـت
لالالالا، بـه قربان تن خسته ات
فداي بوي پيراهن مادرم بشوم
بـه فدايت کـه مرا در گهواره تاب مي دادي
بـه فدايت کـه شبها برايم نمي خوابيدي
برايم تا صبح لالايي مي خواندي
بـه فدايت کـه برايم آرزوها داشتي
لالا، بـه فدايت کـه دلم پر از حسرت و آرزوست
بدون تو دنيا برايم زندان اسـت
بـه فدايت کـه کوله باري از هيزم بر پشتت نهادي
بـه فدايت کـه دستانت پينه بسته اسـت
يا مشغول نشاء و يا بـه دنبال دام ها روانه بودي
لالا، چشمم پر از اشک اسـت، بـه فدايت
تو خوشي دنياي من بودي
خورشيد، حتي گوشه دل تو نمي شود
بهار، نيز بنفشه دستانت نخواهد شد
اگر تمام خوشي های دنيا برای من باشد
هرگز ارزش خوابيدن در آغوش گرم مادر را نخواهد داشت
لالا، بـه فداي غمخوار خودم
بـه فدايش کـه اکنون تنش بيمار و رنجور اسـت.
❆❆❆❆❆❆❆
مادر! گناه زندگیم را به من ببخش
زیرا اگر گناه من این بود، از تو بودهرگز نخواستم که ترا سرزنش کنم
اما ترا به راستی از زادن چه سود؟در دل مگو که از تو و رنج تو آگهم
هرگز مرا چنانکه خودستی گمان مدار…دردم یکی نبود که زودش دوا کنی
آن به که دل نبندی ازین پس به کار منمادر! من آن امید ز کف رفته توام
کز هر چه بگذری، نتوانی بدو رسید…مادر! من آن امید ز کف رفته توام
درد مرا مپرس و گناه مرا ببخش…مادر! تو بی گناهی و من نیز بی گناه
اما سزای هستی ما، در کنار ماستاز یکدگر رمیده و بیگانه مانده ایم
وین درد، درد زندگی و روزگار ماستنادر نادرپور
از تو می پرسم، ای اهورا
چیست سرمایه رستگاری؟
میرسد پاسخ از آسمان ها
… دین خود رابه مادر ادا کن!
… ای گرانمایه مادر
جان فدای صفای شما باد
با شما از سَر و زَر چه گویم
هستی من فدای شما باد!
با شما، صحبت از «من» خطا رفت
من که باشم؟ بقای شما باد!
فریدون مشیری
❆❆❆❆❆❆❆
بوی ترانهای گمشده میدهد
بوی لالایی که روی چهره مادرم نوسان میکند
از پنجره
غروب را به دیوار کودکیام تماشا میکنمسهراب سپهری
❆❆❆❆❆❆❆
اشعار زیبای مادر
مادر منشین چشم به ره برگذر امشب
بر خانه پر مهر تو زین بعد نیایمآسوده بیارام و مکن فکر پسر را
بر حلقه این خانه دگر پنجه نسایمنصرت رحمانی
اینجا مادران از کویر میآیند
اما دریا میزایندسلمان هراتی
❆❆❆❆❆❆❆
شعر احساسی و زیبا در مورد مادر
بعد از خدا ، خدای دل و جان من توئی
من،بنده ای که بار گنه می کشم به دوش
تو، آن فرشته ای که ز مهرت سرشته اند
چشم از گناهکاری فرزند خود بپوش.
❆❆❆❆❆❆❆
شعر پر محتوا درباره مادر
قسم بر اولین واژه ی هستی
که عشق و دین و مظهرم تو هستی
قسم بر دیدگانت شمع روشن
که هستی- گلی سرور به گلشن
❆❆❆❆❆❆❆
شعر با متن عاطفی
دلم برای تو تنگ می شود مادر
برای وصف قافیه لنگ می شود مادر
بریدم از عالم و آدم , از این بختم
انگار قلب ثانیه سنگ می شود مادر
❆❆❆❆❆❆❆
اشعار زیبا برای مادر عزیز
مادر نمــای قــدرت دنیـــای خلقـــت است
مادر به مـا ز ایــزد یکتــا فضیـــلت است
فـردوس را بــــه زیر قدمهـــاش مانده رب
کـو را مقــام، بعــد خـــدا در عبـادت است
آغــوش گــــرم او جنــــت هفـت آسمــــان
دنیای عشق و لطف و صفـا و محبت است
گلهــــای هستـی مِشگفــــد از یک تبسـمـش
یک قطره اشک وی شبۀ از قیــامت اســت
آوایــش از تـــرانـــــۀ نغــــــز للــــو للـــــو
در گوش جـان نغمــــۀ راز سعــادت اســت
مــادر ز بحـــر هستی ای دنیـــای کائنــات
یک گوهـری به دامن اصل و اصالت است
مادر عــروج عـاطفــه و نیک نفس و پـاک
از بــــدو هســت آدم و هــوا اذاعــت اسـت
«واهب» شنو تو امری خدای که گفته است
مادر مُحِقِ حــرمت و عشق و محبت است
صالحه واهب واصل
هالند
❆❆❆❆❆❆❆
مادر از ایرج میرزا :
پسر رو قدر مادر دان کـه دایم
کشد رنج پسر بیچاره مادربرو بیش از پدر خواهش کـه خواهد
تو را بیش از پدر بیچاره مادرزجان محبوب تر دارش کـه دارد
زجان محبوب تر بیچاره مادراز این پهلو بـه ان پهلو نغلتد
شب از بیم خطر بیچاره مادرنگه داری کند نه ماه و نه روز
تو را چون جان بـه بر بیچاره مادربـه وقت زادن تو مرگ خودرا
بگیرد درنظر بیچاره مادربشوید کهنه و آراید وی را
چو کمتر کارگر بیچاره مادرتموز و دی تو را ساعت بـه ساعت
نماید خشک و تر بیچاره مادراگر یک عطسه آید از دماغت
پرد هوشش زسر بیچاره مادراگر یک سرفه بی جا نمایی
خورد خون جگر بیچاره مادربرای اینکه شب آسان بخوابی
نخوابد تا سحر بیچاره مادردو سال از گریه روز و شب تو
نداند خواب و خور بیچاره مادرچو دندان آوری رنجور گردی
کشد رنج دگر بیچاره مادرسپس چون پا گرفتی ؛ تا نیافتی
خورد غم بیشتر بیچاره مادرتو تا یک مختصر جانی بگیری
کند جان مختصر بیچاره مادربـه مکتب چون روی تا باز گردی
بود چشمش بـه در بیچاره مادروگر یک ربع ساعت دیر آیی
شود از خود بـه در بیچاره مادرنبیند هیچ کس زحمت بـه دنیا
ز مادر بیشتر بیچاره مادرتمام حا صلش از زحمت این اسـت
کـه دارد یک پسر بیچاره مادر
❆❆❆❆❆❆❆
ای دل نگران که چشمهایت بر در
شرمنده که امروز به یادت کمترجز رنج چه بود سهمت از این همه عشق
مظلومترین عاشق دنیا! مادر!میلاد عرفان پور
❆❆❆❆❆❆❆
شعر مادر با شعر دو بیتی زیبا
مادر ای معنی ایثار تو گل باغ خدایی
توی روزگار غربت با غم دل آشناییمینویسم از سر خط ای معنی بودن
منیویسم تا همیشه توی لایق ستودن
❆❆❆❆❆❆❆
شعر با متن تبریک روز مادر
مادرم ای بهتر از فصل بهار
مادرم روشن تر از هر چشمه سار
مادرم روزت مبارک ناز من
مادرم تنها تویی آواز من . . .
شعر زیبا برای مادر
مادر فرشتهایست که من فکر میکنم
بر روی خاک معجزه آسا نشسته استمادر پرندهایست که با بالهای خیس
بر شاخه شکسته رویا نشسته استعبدالجبار کاکایی
❆❆❆❆❆❆❆
شعر ناب و دلنشین با موضوع مادر
دنیا به کام تلخ من امشب عسل شده است
شیرین شده است و ماحصلش این غزل شده است
تاثیر مهر مادریت بوده بر زبان
این واژه ها اگر به تغزل بدل شده است
روز مادر مبارک
❆❆❆❆❆❆❆
به ابیاتم نمیگنجید، وصف تو فقط گفتم
فدای یک نخ چادر نمازت حضرت مادررضوان باقری
❆❆❆❆❆❆❆
ای آن که تویی صبور خانه ، مادر
ای شمع تویی فروغ خانه ، مادر
ای عطر تو عطر هر بهار است ، مادر
وای (وی) مهر تو در حد کمال است ، مادر
ای نام تو ملک ،چه بی ریایی ، مادر
هم شاه غم و ملک وفایی ، مادر
ای آن که بهشت بود تو را ، ای مادر
کآن وعده ی اوست ، خدا ، تورا ای مادر
ای افضل و ای سرور و ای شاه کلیدم ، مادر
زآن لحظه ی کودکی تویی امیدم ، مادر
ای خواب تو بی خواب شده ، هر شب و روز
زآن لحظه خدا تو را صدا زد ، مادر
این نام تو ، نام توست زآن روز نخست
زآن دم همه مبهوت ثنایت ، مادر
مادر ای یکدانه وتنهاترین غم خوارمن
از من عاشق تربه من دیوانه و بیمارمن
وصف تو نتوان به صدها دفترودیوان نوشت
ای که وصفت روز و شبهاتا ابددرکارمن
پروراندی جان من بارنجهای بی شمار
کی شود قربانیت این جان بی مقدارمن
خرج کردی عمر خود را تا بروید جان من
من به لطفت زنده ام ای ابرباران دارمن
شرح لطفت درازل افسانه ای ننوشته بود
جان به قربان تو ای زیباترین پندارمن
قصهٌ ننوشتۀ مهرو وفاراخوانده ای
ای که مهرت تاابددرسینهٌ تبدارمن
درد هایم دردتو رنجم همه درجان تو
ای به دردم مرحم و ای مخزن اسرارمن
هستیم هست ازتو و نامم زتو نامی گرفت
سبز می باشم ز توای سبزی افکارمن
سالهای عمرت افزون ازهزاران سال باد
سالهای عمرمن قربانیت ای یارمن
❆❆❆❆❆❆❆
شعر مفهومی زیبا در مورد مادر
مادر! حضور نام تو در شعر های من
لطف خداست شامل حال غزل شده است
غیر از تو جای هیچ کسی نیست در دلم
این مسأله میان من و عشق حل شده است . . .
❆❆❆❆❆❆❆
مثل مادر، عاشق از روز ازل حسرتکِش است
هرکسی او را به زخمی تازه مهمان میکندمژگان عباسلو
❆❆❆❆❆❆❆
شعر تکی بیتی درباره عشق مادر
من زاده شدم به عشق مادر / پرورده شدم به عشق مادر
در دامن او شدم چنین نور / پیوسته شدم به عشق مادر . . .
❆❆❆❆❆❆❆
شیرین نشد چو زحمت مادر، وظیفهای
فرخندهتر ندیدم ازین، هیچ دفتریپروین اعتصامی
❆❆❆❆❆❆❆
اس ام اس تبریک روز مادر با شعر ناب و دلنشین
ننگـــــرم در تـــو، در آن دل بنگــرم / تحفـــه او را آر، ای جــــان بــــردرم
با تـــو او چــون است ؟ هستم من چنان / زیـــر پـــــای مــــادران باشــد جنــــان
روز مادر مبارک
❆❆❆❆❆❆❆
شعر کوتاه با مفاهیم خاص برای مادر
میشــــه اسـم پاکتو
رو دل خـــــدا نوشت
میشه با تو پر کشید
تــــوی راه سرنوشت
میشـــه با عطـر تنت
تا خــــود خـدا رسید
میشــه چشــم نازتو
رو تن گلهــــا کـشید
❆❆❆❆❆❆❆
شعر با متن عاشقانه برای ارسال به مادر
مادرم جـــــونم فـدات
برم قــــربــون چشات
تو اگــــــــه نگام کنی
جون میدم واس نگات
❆❆❆❆❆❆❆
شعر در مورد مقام مادر با مفاهیم ناب و بی نظیر
مادر نمــای قــدرت دنیـــای خلقـــت است
مادر به مـا ز ایــزد یکتــا فضیـــلت است
فـردوس را بــــه زیر قدمهـــاش مانده رب
کـو را مقــام، بعــد خـــدا در عبـادت است
❆❆❆❆❆❆❆
شعر مادر با اشعار احساسی
مادر آن مرکز پرگار عشق
مادر آن کاروان سالار عشقآن یکی شمع شبستان حرم
حافظ جمعیت خیرالاممتا نشیند آتش پیکار و کین
پشت پا زد بر سر تاج و نگینوان دگر مولای ابرار جهان
قوت بازوی احرار جهاندر نوای زندگی سوز از حسین
اهل حق حریت آموز از حسینسیرت فرزند ها از امهات
جوهر صدق و صفا از امهاتمزرع تسلیم را حاصل بتول
مادران را اسوهٔ کامل بتول
❆❆❆❆❆❆❆
شعر مادر و محبت های وی
مادر ای یکدانه و تنهاترین غمخوار من
از من عاشق تر به من دیوانه و بیمار منوصف تو نتوان به صدها دفتر و دیوان نوشت
ای که وصفت روز و شبها تا ابد در کار منپروراندی جان من با رنجهای بی شمار
کی شود قربانی ات این جان بی مقدار منخرج کردی عمر خود را تا بروید جان من
من به لطفت زنده ام ای ابر باران دار منشرح لطفت در ازل افسانه ای ننوشته بود
جان به قربان تو ای زیباترین پندار منقصه ننوشته مهر و وفا را خوانده ای
ای که مهرت تا ابد در سینه تب دار مندرد هایم درد تو رنجم همه در جان تو
ای به دردم مرهم و ای مخزن اسرار منهستی ام هست از تو و نامم ز تو نامی گرفت
سبز می باشم ز تو ای سبزی افکار منسالهای عمرت افزون از هزاران سال باد
سالهای عمر من قربانی ات ای یار من
❆❆❆❆❆❆❆
شعر نو برای ابراز محبت به مادر
تا دیده ام به روی جهان باز شد، ز شوق
لبخند مهربان تو جا در تنم دمید
فریاد حاجتم چو برون آمد از گلو
دست نوازش تو به فریاد من رسید
❆❆❆❆❆❆❆
سروده زیبا در مورد مادر
مادر ای معنی ایثار تو گل باغ خدایی
توی روزگار غربت با غم دل آشنایی
مینویسم از سر خط ای معنی بودن
منیویسم تا همیشه توی لایق ستودن
شعر کوتاه و فوق العاده زیبا در رابطه با مادر
خدا از خاک عشق تو رو سرشته
فـرســتـاده از آســمـون فـرشته
تـا در آغــوش امـن خـود بـگـیـرم
کـه ایـن یـک ذره جا مثـل بهشته
❆❆❆❆❆❆❆
اشعار عاشقانه مولانا در مورد مهربانی و محبت مادر
دست هر نا اهل بیمارت کند
سوی مادر آ که تیمارت کند
مولانا
❆❆❆❆❆❆❆
شعر درباره مقام مادر از سروده های شمس تبریزی
صد بار اگر دایه به طفل تو دهد شیر
غافل مشو ای دوست که مادر شدنی نیست
شمس تبریزی
❆❆❆❆❆❆❆
شعر کوتاه عاشقانه در وصف مادر
مادر آن مرکز پرگار عشق
مادر آن کاروان سالار عشق
اقبال لاهوری
❆❆❆❆❆❆❆
اشعار دلنشین در رابطه با زحمات مادر
شیرین نشد چو زحمت مادر، وظیفهای
فرخندهتر ندیدم ازین، هیچ دفتری
پروین اعتصامی
❆❆❆❆❆❆❆
شعر عاشقانه ناب با موضوع مادر
مثل مادر، عاشق از روز ازل حسرتکِش است
هرکسی او را به زخمی تازه مهمان میکند
مژگان عباسلو
❆❆❆❆❆❆❆
یک بیت شعر در وصف مادر با مفاهیم خاص
به ابیاتم نمیگنجید، وصف تو فقط گفتم
فدای یک نخ چادر نمازت حضرت مادر
رضوان باقری
❆❆❆❆❆❆❆
متن زیبا در مورد مادر در قالب دو بیت شعر
مادر فرشتهایست که من فکر میکنم
بر روی خاک معجزه آسا نشسته استمادر پرندهایست که با بالهای خیس
بر شاخه شکسته رویا نشسته است
عبدالجبار کاکایی
❆❆❆❆❆❆❆
شعر نو و کوتاه برای مادر
ای دل نگران که چشمهایت بر در شرمنده که امروز به یادت کمتر
جز رنج چه بود سهمت از این همه عشق
مظلومترین عاشق دنیا! مادر!
میلاد عرفان پور
❆❆❆❆❆❆❆
شعر در مورد مهر مادر
مادر منشین چشم به ره برگذر امشب
بر خانه پر مهر تو زین بعد نیایم
آسوده بیارام و مکن فکر پسر را
بر حلقه این خانه دگر پنجه نسایم
نصرت رحمانی
❆❆❆❆❆❆❆
صد بار اگر دایه به طفل تو دهد شیر
غافل مشو ای دوست كه مادر شدنی نیستشمس تبریزی
شعر زیبا برای مادرم
مادرم ای بهتر از فصل بهار
مادرم روشن تر از هر چشمه سار
مادرم ای عطر ناب زندگی
مادرم ای شعله ی بخشندگی
مادرم ای حوری هفت آسمان
مادرم ای نام خوب و جاودان
مادرم ای حس خوب عاشقی
مادرم خوشتر ز عطر رازقی
مادرم ای مایه آرامشم
مادرم ای واژه آسایشم
مادرم ای جاودان در قلب من
مادرم ای صاحب این جسم و تن
مادرم می خواهمت تا فصل دور
مادرم پاینده باشی پر غرور
مادرم روزت مبارک ناز من
امیدواریم شعر مادر مورد پسند شما قرار گرفته باشد . اشعار با موضوع مادر را می توانید در مناسبت های مختلف برای مادر عزیز بفرستید.