غزل شماره ۵۰ از غزلیات شهریار؛ شب است و چشم من و شمع اشکبارانند …
غزل شماره ۵۰ از غزلیات شهریار را در روزانه بخوانید. غزلیات شهریار تنها به عشق نمیپردازد بلکه مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را نیز در بر میگیرد. شعر “علی ای همای رحمت” از معروفترین غزلهای اوست که نشاندهنده عمق احساسات مذهبی و عرفانی اوست.

غزل شماره ۵۰
شب است و چشم من و شمع اشکبارانند
مگر به ماتم پروانه سوگوارانند
چه میکند بدو چشم شب فراق تو ماه
که این ستارهشماران ستارهبارانند
مرا ز سبز خط و چشم مستش آید یاد
در این بهار که بر سبزه میگسارانند
به رنگ لعل تو ای گل پیالههای شراب
چو لاله بر لب نوشین جویبارانند
به غیر من که بهارم به باغ عارض تست
جهانیان همه سرگرم نوبهارانند
بیا که لالهرخان لالهها به دامنها
چو گل شکفته به دامان کوهسارانند
نوای مرغ حزینی چو من چه خواهد بود
که بلبلان تو در هر چمن هزارانند
پیاده را چه به چوگان عشق و گوی مراد
که مات عرصه حسن تو شهسوارانند
تو چون نسیم گذرکن به عاشقان و ببین
که همچو برگ خزانت چه جان نثارانند
به کشت سوختگان آبی ای سحاب کرم
که تشنگان همه در انتظار بارانند
مرا به وعده دوزخ مساز از او نومید
که کافران به نعیمش امیدوارانند
جمال رحمت او جلوه میدهم به گناه
که جلوهگاه جلالش گناهکارانند
تو بندگی بگزین شهریار بر در دوست
که بندگان در دوست شهریارانند
مطلب مشابه: غزل شماره ۴۹ از غزلیات شهریار؛ ماندم به چمن شب شد و مهتاب برآمد …
مطلب مشابه: غزل شماره ۴۸ از غزلیات شهریار؛ خوابم آشفت و سر خفته به دامان آمد …
تفسیر این شعر

این شعر از شاعر بزرگ ایرانی، شهریار، است و به زیبایی احساسات عاشقانه و دلتنگی را بیان میکند. بیایید این شعر را به زبان سادهتر توضیح دهیم:
1. بیت اول: شاعر در شب نشسته و چشمش پر از اشک است. او به یاد پروانهای است که به خاطر عشقش سوگوار است.
2. بیت دوم: شاعر از جداییاش با معشوقش (ماه) صحبت میکند و میگوید که ستارهها در این شب غمگین هستند.
3. بیت سوم: او به یاد چشمان زیبای معشوقش میافتد و از بهار و سبز بودن طبیعت صحبت میکند.
4. بیت چهارم: شاعر به رنگ لعل و زیبایی گلها اشاره میکند و میگوید که مانند لالهها در جویبارها، زیبایی معشوقش در دل او جاری است.
5. بیت پنجم: او میگوید که فقط او در بهار به یاد معشوقش است، در حالی که دیگران مشغول لذت بردن از بهار هستند.
6. بیت ششم: شاعر دعوت میکند که بیایند و ببینند که چگونه لالهها در دامان کوهها شکفتهاند.
7. بیت هفتم: او از صدای غمگین پرندهای صحبت میکند که در میان بلبلان عاشق، احساس تنهایی میکند.
8. بیت هشتم: شاعر میگوید که در عشق، او مانند یک پیاده است و نمیتواند در میدان عشق (چوگان) بازی کند، چون دیگران قهرمانان این میدان هستند.
9. بیت نهم: او از معشوقش میخواهد که به عاشقان نگاهی بیندازد و ببیند که چقدر برای عشق او جان خود را فدای او میکنند.
10. بیت دهم: شاعر از باران و آبی که بر زمین سوخته بریزد صحبت میکند و میگوید که همه در انتظار باران هستند.
11. بیت یازدهم: او از ناامیدی خود نسبت به وعده عذاب صحبت میکند و میگوید که کافران به نعمتهای خدا امیدوارند.
12. بیت دوازدهم: شاعر در نهایت میگوید که جمال رحمت خداوند حتی بر گناهکاران نیز جلوه دارد.
13. بیت آخر: او توصیه میکند که بندگی خدا را انتخاب کنند، زیرا بندگان واقعی در نزد خداوند مانند شهریاران هستند.
در کل، این شعر احساسات عمیق عاشقانه، دلتنگی، زیبایی طبیعت و امید را با زبانی زیبا و شاعرانه بیان میکند.
مطلب مشابه: غزل شماره ۴۷ از غزلیات شهریار؛ صبا به شوق در ایوان شهریار آمد …
مطلب مشابه: غزل شماره ۴۶ از غزلیات شهریار؛ بی تو ای دل نکند لاله به بار آمده باشد …