طلاق خاکستری یا جدا شدن در سن بالا و پیامدهای ناشی از آن

طلاق می تواند به دلایل مختلفی چون مشکلات مالی، افزایش استرس، عدم شناخت کافی یا تفاوت های فرهنگی و اعتقادی میان همسران، اتفاق افتد. در عین حال ممکن است برخی افراد در سن بالای 55 سالگی و در زمان سالمندی از یکدیگر طلاق گیرند. این افراد قبل از آن نیز تجربه زندگی زناشویی ناکارآمد را داشته اند ولی برای طلاق اقدامی نکرده اند، درست است که یک پایان تلخ از یک تلخی بی پایان مطلوب تر است اما باید بدانید که طلاق، تبعات و پیامد های بسیار زیادی بر اعضای خانواده دارد و اثرات آن ممکن است تا سال ها ادامه داشته باشد.

در حال حاضر آمار طلاق در افراد بالای پنجاه سال دو برابر و در افرادی بالای شست و پنج سال، سه برابر شده است. معمولا بیشتر طلاق ها در پنج سال اول زندگی مشترک، اتفاق می افتند اما طلاق خاکستری در افراد بالای 55 سال بوده و در دهه های اخیر در کشور، شیوع چشمگیری داشته است. برخی افراد گمان می کنند که طلاق بعد از زندگی طولانی مدت، هیچ تاثیری روی فرزندان بزرگسال ندارد زیرا آن ها مستقل شده اند و زندگی مشترک خود را شروع نموده اند؛ در صورتی که چنین نیست.

طلاق در هر سنی می تواند برای فرزندان سخت و دشوار باشد و شرایط روحی و روانی ناخوشایندی را برای آن ها ایجاد کند. طلاق در سن های بالا، پیامد های منفی بسیار زیادی به دنبال دارد. فشار مالی برای زنان، یکی از بزرگ ترین دغدغه های بعد از طلاق برای ایشان است؛ چرا که بسیاری از زنان شاغل نبوده اند و نمی توانند که به سادگی در چنین سن و سالی نیز شغل مناسبی پیدا کنند و از پس مخارج زندگی برآیند، علاوه بر این، پیامد های ناشی از تنهایی نیز روی وضعیت سلامتی آن ها مطرح می باشد. در این مقاله قصد داریم تا به توضیح طلاق خاکستری و پیامد های ناشی از آن بپردازیم. با ما همراه شوید.

دلایل طلاق در سن بالا

طبق تحقیقات انجام گرفته، برخی زوجین، در سنین بالا رابطه سردی با یکدیگر دارند؛ به طوری که تمام خوشی ها، صمیمیت، شیطنت و علاقه بین آن ها از بین رفته است. این زوجین بعد از یک مدت طولانی زندگی مشترک، مانند 20 یا 30 سال، تصمیم می گیرند تا از یکدیگر جدا شوند. طلاق در سن بالا یا همان طلاق خاکستری می تواند به دلایل مختلفی چون عادی شدن طلاق، نبودن سرگرمی، تفاوت دوران جوانی و پیری، تغییر سبک زندگی و… اتفاق افتد که در ادامه بیشتر به آن ها خواهیم پرداخت.

عادی شدن طلاق

در روزگاری نه چندان دور، طلاق و جدایی به هیچ عنوان در میان مردم، مرسوم نبوده است و خانم ها با لباس سفید به خانه بخت می رفتند و با کفن سفید نیز از آنجا خارج می شدند! اما امروزه آمار طلاق به حد چشمگیری افزایش یافته است و قبح طلاق در بسیاری از خانواده ها ریخته است! متاسفانه امروزه تعداد زیادی از دختر ها و پسر های طلاق گرفته، در هر خانواده و فامیلی دیده می شوند؛ این امر به معنای این است که باید از این به بعد هر روز شاهد افزایش طلاق، این رخداد تلخ، در زندگی جوان ها و زوج های دیگر نیز باشیم.

تفاوت دوران جوانی و پیری

افراد بسیاری هستند که در سن جوانی فداکارترین و کوشاترین پدر و مادر برای کودکان خود بوده اند و تمامی مشکلات موجود در زندگی را، به عشق فرزندان خود، تحمل می کردند اما اکنون که فرزندان آن ها بزرگ شده اند و به سراغ زندگی خود رفته اند، دیگر آن پدر و مادر مسن، توانایی انجام فعالیت گذشته های را ندارند. صبح ها که از خواب بیدار می شوند، خاطرات تلخ روز های گذشته و فشار هایی که در آن هنگام تحمل می کردند، برایشان زنده می شود و آن ها را اذیت می کند؛ به همین دلیل زیر این فشار ناخواسته، مدام به همسر خود اعتراض و شکایت می کنند که چرا در آن زمان، او را مورد آماج ظلم و ستم قرار داده است. این امر سبب دعوای بیشتر و مشاجره پایان ناپذیر میان آن ها می شود.

نبودن سرگرمی

یکی دیگر از دلایل طلاق در سن بالا، عدم وجود سرگرمی است. هر پدر و مادری در جوانی باید تمام تلاش خود را انجام دهد تا بتواند زندگی مشترک را پیش ببرد اما در هنگام پیری، دیگر آن پدر و مادر، مسئولیت های زمان گذشته را ندارند؛ به همین دلیل بی حوصله می شوند. رفتن به پارک و گذراندن وقت با همسن و سالانشان یا ایستادن در صف روغن و شیر، سرگرمی مناسبی برای آن ها نیست.

افراد مسن به سرگرمی های خاص خود نیاز دارند، شاید هنوز هنر هایی وجود داشته باشند که این افراد، نسبت به آن ها علاقه مند باشند و توانایی یادگیری آن ها را داشته باشند. شنیدن آهنگ هایی که در زمان جوانی به آن ها گوش می دادند یا تماشای فیلم هایی که در دوران جوانی آن ها را در سینما می دیدند، برایشان خالی از لطف نیست. همچنین سفر می تواند برای آن ها لذت بخش باشد و وقت گذراندن با همسفر هایی که می توانند این لذت را دو چندان کنند. گاهی این وظیفه جوان تر ها می باشد که هوای افراد پیرتر را داشته باشند و زندگی آنان را به سمتی بهتر، سوق دهند.

مطلب مشابه: ازدواج مجدد با همسر سابق؛ از حل مشکلات قبلی تا بخشیدن و برگشت دوباره

تغییر سبک زندگی

یکی دیگر از دلایل اصلی افزایش آمار طلاق در میان مردان و زنان، مربوط به افزایش جمعیت افراد مسن در جامعه می باشد و دلیل آن به موضوعات مختلفی برمی گردد. یکی از این موضوعات، این است که زن و شوهری که در زمان جوانی به خاطر فرزندان یکدیگر را تحمل می کرده اند، بعد از بزرگ شدن و سر و سامان گرفتن آن ها، دیگر دلیلی برای تحمل و حفظ ثبات زندگی مشترک خود ندارند که این موضوع سبب می شود که به طلاق روی آورند، مخصوصا اگر در طول زندگی چندین ساله خود مدام درگیر اختلاف، دعوا و سوء ظن باشند.

تا زمانی که زوجین کار می کنند، سبک زندگی متفاوتی دارند. این سبک زندگی زمانی که آن ها بازنشسته می شوند، تغییر پیدا می کند که منجر به تغییراتی در رفتار آن ها خواهد شد؛ به طوری که دیگر نمی توانند رفتار و زندگی خود را مدیریت کنند که این امر می تواند دلیلی برای طلاق در زمان سالمندی باشد.

خالی بودن رابطه

بسیاری از زوج ها وجود دارند که به دلایل نادرست با یکدیگر ازدواج می کنند. این زوج ها دیری نمی پاید که احساس می کنند در زندگی زناشویی، هیچ زمینه مشترکی با یکدیگر ندارند و فکر می کنند که میان آن ها فرسنگ ها فاصله وجود دارد که نمی توان این فاصله را به راحتی پر کرد؛ این در حالی است که آن ها صاحب فرزند یا فرزندانی نیز می باشند. چنین زوج هایی دوست دارند که هر چه سریع تر از یکدیگر جدا شوند اما چون هر دوی آن ها به فراهم کردن محیط خانوادگی امن برای فرزندان خود تاکید دارن، ترجیح می دهند که با یکدیگر بچه ها را بزرگ کرده و جدایی را به تاخیر اندازند. از آن جایی که این زوج ها هیچ گونه رابطه مستقلی جدا از فرزندان با یکدیگر ندارند، به محض رفتن بچه ها، دیگر هیچ دلیلی برای با هم بودن و ادامه زندگی مشترک ندارند.

بحران های میانسالی

یکی دیگر از دلایل طلاق خاکستری و جدایی در سنین بالای 50 سال، پدیده ای به نام بحران میانسالی است. این پدیده در برخی از افراد بسیار جدی است و معمولا به دلیل واکنش دفاعی به منظور مقابله با اثرات پیر شدن رخ می دهد. در واقع برخی افراد، در چنین مرحله ای از زندگی، احساس می کنند که کار های انجام نشده زیادی دارند و فرصت کافی برای رسیدگی به آن ها را نیز ندارند که این کار ها ممکن است از نظر همسرشان، قابل قبول نباشد.

این افراد دوست دارند که مکان ها، رابطه ها، اشیاء، افراد یا حتی شغل های جدید را تجربه نمایند. به عنوان مثال برخی ممکن است که از رابطه خود راضی نباشند و این زمان را آخرین فرصت ممکن برای پیدا کردن عشق واقعی در زندگی بدانند.

امید به زندگی طولانی تر

با طولانی تر شدن عمر و بالا رفتن امید به زندگی، احتمال بروز بحران های میانسالی نیز افزایش می یابد. برخی افراد وقتی به سن 50 سالگی می رسند، مدام به این موضوع فکر می کنند که برای بهره بردن از موهبات زندگی، زمان بیشتری دارند. بعضی از افراد در چنین شرایطی به فکر یک رابطه پایدار به غیر از رابطه قبلی خود هستند که با تمایلات و نیازهای آن ها تناسب بیشتری داشته باشد. معمولا این دسته از افراد کسانی هستند که از ازدواج خود ناراضی بوده و به دنبال یک فرصت مناسب برای خروج از رابطه خود هستند.

رابطه های خارج از ازدواج

برخی از طلاق های خاکستری به دلیل خیانت یک طرف یا دو طرف رابطه ایجاد می شوند. در چنین شرایطی یک یا دو طرفه رابطه، ممکن است که بعد از یک ازدواج طولانی مدت، افراد دیگر را جذاب تر و بهتر ببینند. طبق گزارش انجمن روانشناسی آمریکا، خیانت، عامل اصلی بیست تا چهل درصد طلاق های سن بالا محسوب می شود. متاسفانه در عصر جدید، رواج فناوری، خیانت را آسان تر کرده است. همسران با افزایش سن ممکن است خواسته ها و نیاز های جنسی خود را در مکان های مختلف یا با افراد متفاوت ببینند.

مسائل مالی

برخی از زوجین نیز ممکن است که در طول زندگی مشترک خود، سال ها سر مسائل مالی با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند. این مسائل با نزدیک شدن به دوران بازنشستگی، به یک موضوع اساسی تبدیل می گردند. زوجین ممکن است در زمانی که بیش از حد به اندوخته مالی نیاز دارند، بدهکار شوند و در مورد نحوه رسیدگی به مسائل مالی، با یکدیگر اختلاف نظر های شدید پیدا کنند.

یکی از اصلی ترین دلایل طلاق در آمریکای شمالی، مسائل مالی می باشد که با افزایش سن، این مسائل شدت پیدا می کنند و چه بسا انعطاف پذیری آن کمتر شده و منجر به جدایی زوجین در سنین بالا می گردد. همچنین نابرابری های مالی که میان زوجین، در طول زندگی مشترک ایجاد می شوند، می توانند رنج طولانی به دنبال داشته باشند. این مسائل در سنین پیری به اوج خود می رسند و سبب جدایی طرفین می گردند.

سندروم آشیانه خالی

یکی دیگر از دلایل طلاق خاکستری، سندروم آشیانه خالی است که روی نگرش زوجین بر زندگی زناشویی تاثیر زیادی دارد. تربیت فرزندان در زندگی، چالشی فراگیر است که برای آن، زوجین باید سال ها تلاش کامل خود را انجام دهند. وقتی که فرزندان بزرگ و مستقل می شوند، ممکن است که هر کدام از همسران، به دنبال شروع کار جدیدی در زندگی خود باشند که نخواهند شریک زندگی خود را در آن دخیل سازند.

در برخی از خانواده ها، رفتن فرزندان، مانند از دست دادن آن ها تلقی می شود و سوگواری و غصه بعد از آن می تواند رابطه زوجین را تحت تاثیر قرار دهد؛ مخصوصا اگر پایه های رابطه از قبل نیز سست و لرزان بوده باشند. در چنین شرایطی دور شدن فرزندان و افسردگی بعد از آن، سبب می شوند تا افراد از رابطه خود فاصله گیرند.

مطلب مشابه: نکات مهم برای ازدواج با زن و مرد مطلقه که باید بدانید

بازسازی زندگی بعد از طلاق خاکستری

 طلاق خاکستری، معمولا با عوارض مالی، عاطفی و سبک زندگی منحصر به فرد، همراه است که می تواند بر زندگی فرد تاثیرگذار باشد. بهبودی بعد از طلاق، مخصوصا طلاقی که بعد از یک ازدواج طولانی مدت رخ می دهد، به دلیل تغییرات زیادی که به دنبال دارد، می تواند چالش برانگیز باشد. با این وجود می توان در این مرحله جدید از زندگی نیز به بهبودی و خوشبختی رسید. در ادامه به بررسی برخی از ملاحظات و مراحل مهم برای بهبودی بعد از طلاق در سنین بالای 50 سال می پردازیم.

پذیرفتن احساسات قوی خود

گاهی فرد، بعد از طلاق خاکستری ممکن است که تحت تاثیر احساسات خود قرار گیرد. در چنین مواقعی بهتر است که احساسات خود را بپذیرید؛ بپذیرید که تجربه خشم، غم اندوه یا حتی تسکین، بعد از طلاق امری کاملا طبیعی است. به خودتان اجازه دهید که این احساسات را احساس و ابراز کنید و در صورت لزوم، از دوستان، خانواده یا یک مشاور کمک بگیرید.

تمرین شفقت

برخی افراد ممکن است بعد از طلاق، به دلیل کاری که انجام داده اند و از همسرشان جدا شده اند، مدام خودشان را سرزنش نمایند یا اینکه به خاطر شکست در ازدواج، احساس گناه یا شرم کنند و از طرف اطرافیان جملاتی از این قبیل که تو همسر خوبی نبوده ای وگرنه طلاق نمی گرفتی! مواجه گردند. بعد از طلاق خاکستری، خودبخشی و شفقت را تمرین کنید و بدانید که در هر سنی ممکن است طلاق اتفاق افتد و این امر به هیچ عنوان ارزش شما را تعیین نمی نماید.

مراقبت از خود

بعد از طلاق بهتر است مراقبت از خود را جز اولویت های مهم زندگی تان قرار دهید. خود مراقبتی روشی ایمن برای تقویت فرد در مقابل استرس و اضطراب و بهبود سلامت جسمانی و عاطفی است. خود مراقبتی می تواند شامل مدیتیشن، تغذیه مناسب، ورزش و خواب کافی باشد. علاوه بر این، نور خورشید می تواند به بهبود خلق و خوی فرد، بعد از طلاق، کمک قابل توجهی کند و فعالیت ورزشی منظم نیز تاثیر مثبتی بر سلامت روانی و جسمی دارد.

ایجاد روال جدید

ایجاد یک روال جدید و روزانه نیز می تواند ساختار و ثبات لازم را در این دوره جدید، فراهم کند. در واقع یک روال جدید به فرد کمک می کند تا بتواند حس کنترل دوباره احساس خود را به دست گیرد. به عنوان مثال فرد می تواند بعد از مدیتیشن صبحگاهی، برای پنج دقیقه حرکات کششی انجام دهد و بعد از آن، برای پیاده روی از خانه بیرون رود.

تمرکز بر سلامت خود

در دوران بعد از طلاق، معاینات منظم برای حفظ سلامت، ضروری است. در واقع با افزایش سن، اولویت دادن به سلامت روانی و جسمی، اهمیت بسیار زیادی دارد. معاینات منظم می توانند به فرد برای ایجاد یک زندگی سالم و قدرت تاب آوری کمک قابل توجهی کنند. به عنوان مثال یک فرد ممکن است که بعد از طلاق، تلاش خود را برای غذا خوردن انجام دهد اما با مراجعه به پزشک یا یک متخصص تغذیه، می تواند عادات غذایی سالم را در خود پرورش دهد.

ایجاد شبکه پشتیبانی

بعد از طلاق خاکستری، برای حمایت عاطفی می توانید به خانواده و دوستان خود تکیه کنید یا اینکه از افرادی که تجربیات مشابهی با شما دارند، کمک بگیرید. در این مواقع، صبحت با افرادی که می توانند شما را درک کنند، بسیار مفید و سودمند است. به عنوان مثال می توانید برای خود یک گروه طلاق پیدا کنید. در آن جا متوجه خواهید شد که در سفر به سوی زندگی جدید خود، تنها نیستید. در این گروه می توانید احساسات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید و در پایان جلسه، احساس بهتری داشته باشید.

فعال بودن از نظر اجتماعی

بعد از طلاق خاکستری بهتر است از نظر اجتماعی، فعال باشید. انزوا و گوشه نشینی می تواند افسردگی و تنهایی شما را تشدید کند؛ مخصوصا برای افراد مسن تر. با شرکت در باشگاه ها و داوطلب شدن در رویداد های اجتماعی، سعی کنید تا از نظر اجتماعی فعال بمانید. به عنوان مثال می توانید به کلاس بافندگی یا هر کلاس دیگری که به آن علاقه دارید، بروید یا اینکه به یک گروه کتاب خوانی بپیوندید.

بازیابی کردن علایق و سرگرمی های خود

بعد از طلاق، علایق و سرگرمی های خود را بازیابی کنید تا بتوانید موارد جدید را کشف و بررسی نمایید. انجام کار هایی که از آن ها لذت می برید، احساس رضایت و رسیدن به هدف ایجاد می کنند و به شما کمک می کنند تا بتوانید روی جنبه های مثبت زندگی خود، تمرکز بیشتری داشته باشید و از انجام کار هایی که به آن ها علاقه دارید، لذت ببرید.

مشورت با یک وکیل با تجربه

با یک وکیل طلاق با تجربه مخصوصا وکیلی که در زمینه طلاق خاکستری، تخصص دارد، مشورت کنید. وکیل طلاق می تواند به شما در زمینه جنبه های مالی مانند نفقه، تقسیم اموال و دارایی ها کمک کند و در حل مسائل پیچیده تر مانند مزایای تامین اجتماعی، حقوق بازنشستگی و همچنین برنامه ریزی برای مسکن، شما را راهنمایی کند.

ارزیابی وضعیت مالی خود

باید به این نکته توجه داشته باشید که ممکن است طلاق خاکستری، پیامد های مالی قابل توجهی برای شما به دنبال داشته باشد؛ به همین دلیل بهتر است از بدهی ها، دارایی ها و دیگر هزینه های خود، به صورت کامل، آگاهی داشته باشید. سپس در طول مذاکرات طلاق، می توانید تصمیمات آگاهانه تر بگیرید. با مشاوره مالی خود در این مورد مشورت نمایید تا از برنامه های بازنشستگی، نیاز های مالی و بودجه زندگی جدید خود، کاملا آگاه شوید.

ارزیابی نیازهای مسکن

بعد از طلاق ممکن است که نیاز باشد تا خانه فعلی خود را کوچک تر نمایید یا اینکه تغییراتی در آن ایجاد کنید. شما باید تصمیم بگیرید که آیا ماندن و اقامت در مکان فعلی، بهترین گزینه ممکن برای شما است یا نقل مکان به محیطی دیگر می تواند برای شما مناسب تر باشد؟ کیفیت زندگی زنان بعد از طلاق، اغلب کاهش پیدا می کند. به عنوان مثال فردی تصمیم می گیرد که در خانه خودش بماند اما هنگامی که شرایط مالی را بررسی می کند، متوجه می شود که فروش خانه فعلی منطقی تر است و تصمیم می گیرد که خانه ای کوچک تر و بدون پله نزدیک به خانه دخترش تهیه نماید.

بازیابی دوباره اهداف خود

اهداف خود را دوباره بازبینی نمایید و انتظارات واقع بینانه ای از آن ها، تعیین نمایید. از این فرصت می توانید برای تجسم اهداف و همچنین اولویت های زندگی خود استفاده کنید. در نظر بگیرید که در زندگی بعد از طلاق، می خواهید به چه چیز هایی برسید و برای رسیدن به آن ها، برنامه ریزی کنید؟ بهتر است روی اهداف قابل دستیابی و کوچک تمرکز کنید و پذیرای فرصت ها و تجربیات جدید باشید. در کلاس های آموزشی شرکت کنید، سفر کنید و فعالیت های جدید را امتحان نمایید تا بتوانید افق های خود را گسترش داده و با افراد جدید ملاقات کنید.

بازسازی هویت خود

طلاق می تواند سبب تغییر هویت شما شود. می توانید از این فرصت استفاده کرده و دوباره خود را کشف کنید که شما چه کسی هستید و چه چیز هایی می توانند شما را خوشحال کنند؟ می توانید با پیوستن به یک گروه دورهمی و پیاده روی، شروع به لذت بردن از استقلال خود نمایید. حفظ نگرش مثبت به زندگی ممکن است برای شما دشوار باشد. مطمئنا طلاق، چالش برانگیز است اما می تواند فرصت بی نظیری را برای رشد فردی و ایجاد فصلی غنی و جدید در زندگی شما، فراهم سازد.

دوستیابی و در نظر گرفتن روابط

اگر تمایل به ایجاد روابط تازه دارید، قرار ملاقات های جدید می توانند بخشی از آینده شما را شکل دهند. بهتر است وقت بگذارید و از نظر احساسی مطمئن باشید که برای تغییر، آماده هستید. به عنوان مثال، ممکن است مدتی طول بکشد تا یک فرد، بعد از طلاق بتواند به یک رابطه جدید فکر کند و بعد از چند قرار ملاقات، متوجه شود که برای شروع یک رابطه جدید، آمادگی لازم را ندارد یا اینکه ممکن است بعد از مدتی، از تنهایی خود خسته شود و به فکر شروع یک رابطه جدید باشد.

مدیریت احساسات

برای مدیریت احساسات خود بهتر است از یک مشاور، کمک حرفه ای بگیرید. اگر برایتان مشکل است که با عواقب احساسی بعد از طلاق کنار بیایید، می توانید از یک مشاور یا درمانگر متخصص در زمینه طلاق و مسائل مربوط به آن، کمک حرفه ای بگیرید. مشاوره با یک متخصص حرفه ای، مخصوصا برای سالمندانی که با طلاق روبرو هستند، می تواند بسیار مفید است و به آن ها کمک کند تا به راحتی با تغییرات کنار آیند، احساسات خود را پردازش نمایند و استراتژی های مفیدی را برای حرکت رو به جلو، ایجاد نمایید.

با خود مهربان باشید

رسیدن به بهبودی و آرامش، مانند سفری است که باید در آن به تنهایی قدم برداشت. معمولا اکثر افراد پس از طلاق، بعد از گذشت یک الی دو سال، بهبودی پیدا می کنند. با برداشتن قدم های مختلفی برای مراقبت از خود از نظر مالی، عاطفی و جسمی و… می توانید انعطاف پذیری و نقاط قوت خود را زودتر کشف کنید. شما می توانید با مهربان بودن با خودتان، زندگی تان را دوباره از نو بسازید و در دهه 50 یا حتی بعد از آن، رضایت و خوشبختی را در زندگی پیدا کنید.

سخن پایانی

پروسه طلاق بسیار پیچیده می باشد و طرفین باید به شرایط زندگی، مسائل مالی و فرزندان خود فکر کنند. همان طور که گفتیم، طلاق خاکستری معمولا در سنین بالا و بعد از 50 سالگی رخ می دهد. اخیرا محققان تاثیر طلاق خاکستری را روی 9 هزار نفر با تمرکز بر میزان صمیمیت عاطفی، تعداد تماس با والدین و همچنین حمایت و تاثیر این طلاق بر زندگی آن ها، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند.

محققان دریافتند که تاثیرات طلاق خاکستری با توجه به جنسیت والدین و فرزند، به شکل قایل توجهی متفاوت است. در واقع، طبق این مطالعه، طلاق خاکستری سبب کاهش تماس میان فرزندان و پدرانشان می شود. از طرفی دیگر، صمیمیت عاطفی و فراوانی تماس با مادران، افزایش می یابد. محققین همچنین دریافتند که عواقب طلاق، معمولا در روابط پدر و دختر ها بارزتر است و در مقایسه با روابط پسران و پدران، از نظر نزدیک عاطفی و تعداد تماس ها، کاهش بیشتری داشته است.

در واقع، اغلب بعد از طلاق خاکستری، روابط مادران و دختران تقویت می شود. پدر ها معمولا بعد از طلاق، در مقایسه با مادران، متحمل فشار بیشتری در روابط با فرزندان خود می شوند؛ چرا که مادران روابط بهتر و نزدیک تری با فرزندان خود دارند. در نهایت باید بگوییم که طلاق خاکستری، یک شبه اتفاق نمی افتد؛ بلکه ناشی از انباشته شدن رنج های طولانی مدتی است که در مدت زمان طولانی به وجود آمده اند.

زخم ها و دلخوری هایی که هرگز در طول زندگی مشترک، به درستی به آن ها توجه و رسیدگی نشده است؛ این زخم ها، به مرور زمان جمع می شوند و سبب خراب شدن رابطه و زندگی مشترک خواهند شد. اگر قبل از تلنبار شدن این مشکلات و رسیدن به مرحله جدایی، از یک متخصص حرفه ای کمک گرفته شود، می توان آمار این گونه طلاق ها را به شدت کاهش داد.