بهبود روابط خانوادگی؛ عوامل موثر بر بهبود رابطه افراد خانواده و احترام به همدیگر
بهبود روابط خانوادگی یکی از مهمترین اهداف زندگی بسیاری از افراد است؛ اما چگونه میتوان این هدف را دنبال کرد و چه عواملی در این راستا موثر هستند؟
این مقاله برای هر کسی که میخواهد روابط خانوادگیاش را بهبود بخشد، مفید است. با مطالعه این مقاله، میتوانید با یادگیری مداوم و بهروزرسانی دانش و مهارتهای خود، روابط خانوادگیتان را در سطح بالاتری قرار دهید.
فهرست موضوعات این مطلب

تعریف و اهمیت روابط خانوادگی
روابط خانوادگی به مجموعهای از روابط احساسی، رفتاری و ارتباطی بین اعضای یک خانواده گفته میشود. این روابط میتوانند بین والدین و فرزندان، بین همسران، بین برادران و خواهران، بین عمو، خاله، دایی، عمه و بستگان دیگر باشند. روابط خانوادگی تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند شخصیت، سن، جنسیت، فرهنگ، ارزشها، انتظارات، نیازها، تجارب، تغییرات زندگی و غیره قرار میگیرند.
روابط خانوادگی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند. چرا که خانواده اولین و مهمترین محیط اجتماعی و آموزشی هر فرد است. خانواده میتواند برای هر فرد منبعی از عشق، حمایت، امنیت، اعتماد، همدلی، شادی و رشد باشد. خانواده نقش مهمی در شکلگیری هویت، خودپنداری، اعتماد به نفس، خلاقیت، مسئولیتپذیری، همکاری، ارتباطات، حل مسئله و مهارتهای اجتماعی هر فرد دارد.
روابط خانوادگی همچنین بر سلامت جسمی و روانی هر فرد تأثیرگذار هستند. تحقیقات نشان دادهاند که روابط خانوادگی مثبت میتوانند منجر به کاهش استرس، افسردگی، اضطراب، اعتیاد، خشونت، بیماریهای قلبی، فشار خون، دیابت و غیره شوند. در حالی که روابط خانوادگی منفی میتوانند منجر به افزایش این عوارض و کاهش کیفیت زندگی شوند.
روابط خانوادگی نه تنها برای هر فرد، بلکه برای جامعه و ملت نیز مهم هستند. خانواده پایه و اساس جامعه است و روابط خانوادگی میتوانند بر ساختار، امنیت، توسعه و پیشرفت جامعه تأثیر بگذارند. خانوادههایی که روابط خانوادگی مثبت دارند، میتوانند اعضایی مؤثر، مشارکتکننده، متعهد و مسئولیتپذیر برای جامعه تربیت کنند. در حالی که خانوادههایی که روابط خانوادگی منفی دارند، میتوانند اعضایی بیاعتماد، بیاعتماد، بیاعتماد و بیاعتماد برای جامعه تربیت کنند.

عوامل مؤثر بر کیفیت و بهبود روابط خانوادگی
عوامل مؤثر بر کیفیت روابط خانوادگی بسیار متنوع و گوناگون هستند. این عوامل میتوانند در سطح فردی، خانوادگی، جامعهای و فرهنگی باشند. در این بخش، ما به بررسی برخی از این عوامل خواهیم پرداخت.
– عوامل فردی: این عوامل شامل ویژگیهای شخصیتی، روانی، جسمی و رفتاری هر فرد هستند. برخی از این عوامل میتوانند مثبت و برخی دیگر منفی بر روابط خانوادگی باشند. برای مثال اعتماد به نفس، خلاقیت، مسئولیتپذیری، همکاری، ارتباطات، حل مسئله، مهارتهای اجتماعی، احساس پیوستگی، ابراز علاقه و محبت، توجه و گوش دادن، احترام و انصاف، انعطافپذیری و تطبیق، تعادل بین کار و خانواده، سلامت جسمی و روانی و غیره از عوامل مثبت هستند. در حالی که استرس، افسردگی، اضطراب، اعتیاد، خشونت، بی اعتمادی، بی احترامی، بی انصافی، سخت گیری و بی انعطافی، نادیده گرفتن و بی توجهی، بی علاقگی و بی محبتی، نارضایتی و ناخوشنودی، ناهنجاری های جسمی و روانی و غیره از عوامل منفی هستند.
– عوامل خانوادگی: این عوامل شامل ویژگیهای ساختاری، کارکردی و فرایندی خانواده هستند. برخی از این عوامل میتوانند مثبت و برخی دیگر منفی بر روابط خانوادگی باشند. برای مثال، تعداد، جنسیت، سن و نسبت اعضای خانواده، نوع خانواده (هستهای، گسترده، تک والدین و غیره)، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و مسکن خانواده، نقشها، قواعد، ارزشها، انتظارات، نیازها و خواستههای خانواده، فضای مشترک و فعالیتهای خانوادگی، ارتباطات و گفتگوهای خانوادگی، حل مسئله و مذاکره در مواجهه با اختلافات و منازعات، ارزیابی و بازخورد دادن به روابط خانوادگی از عوامل مثبت هستند.

در حالی که تناقض، ناسازگاری، تعارض، جدایی، طلاق، مرگ، بیماری، فقر، بیکاری، بیسرپرستی، بینظمی، بی قاعدگی، بیارزشی، بی انتظاری، بینیازی و فضای جدا و فعالیتهای تکنفره، ارتباطات و گفتگوهای کم و کاستی، حل مسئله و مذاکره نکردن در مواجهه با اختلافات و منازعات، ارزیابی و بازخورد ندادن به روابط خانوادگی و غیره از عوامل منفی هستند.
– عوامل جامعهای: این عوامل شامل ویژگیهای محیطی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیکی جامعه هستند. برخی از این عوامل میتوانند مثبت و برخی دیگر منفی بر روابط خانوادگی باشند. برای مثال، امنیت، ثبات، توسعه، پیشرفت، رفاه، عدالت، حقوق شهروندی، آزادی، تنوع، همبستگی، همکاری، همدلی، همفکری، هماندیشی و هم احساسی جامعه، منابع و خدمات حمایتی جامعه، فرصتهای آموزشی، شغلی، فرهنگی، ورزشی و تفریحی جامعه، ارتباطات و گفتگوهای جامعهای، ارزشها، نظامها، قوانین و سیاستهای جامعه، تکنولوژیهای جدید و مفید جامعه و غیره از عوامل مثبت هستند.
در حالی که ناامنی، ناپایداری، تحول، تنش، فقر، بی عدالتی، نقض حقوق شهروندی، سرکوب، یکنواختی، تفرقه، رقابت، بی همدل و بی همحس جامعه، کمبود منابع و خدمات حمایتی جامعه، محدودیتهای آموزشی، شغلی، فرهنگی، ورزشی و تفریحی جامعه، ارتباطات و گفتگوهای کم و کاستی جامعهای، ارزشها، نظامها، قوانین و سیاستهای نامناسب جامعه، تکنولوژیهای نوظهور و مضر جامعه و غیره از عوامل منفی هستند.

– عوامل فرهنگی: این عوامل شامل ویژگیهای مربوط به تاریخ، زبان، ادیان، مذاهب، فلسفهها، هنرها، علوم، سنتها، آداب و رسوم، پوششها، غذاها و غیره هستند. برخی از این عوامل میتوانند مثبت و برخی دیگر منفی بر روابط خانوادگی باشند. برای مثال، احترام به تاریخ و فرهنگ خانواده، تسلط به زبان مادری و زبانهای دیگر، ایمان به ارزشهای مذهبی و اخلاقی، توجه به فلسفهها و عقاید خانواده، قدردانی از هنرها و علوم خانواده، حفظ و انتقال سنتها و آداب و رسوم خانواده، انتخاب پوششها و غذاها مناسب با فرهنگ خانواده و غیره از عوامل مثبت هستند.
در حالی که بیاحترامی به تاریخ و فرهنگ خانواده، ناتوانی در زبان مادری و زبانهای دیگر، شک و تردید به ارزشهای مذهبی و اخلاقی، بیتوجهی به فلسفهها و عقاید خانواده، بیقدردانی از هنرها و علوم خانواده، فراموشی و از دست دادن سنتها و آداب و رسوم خانواده، انتخاب پوششها و غذاها نامناسب با فرهنگ خانواده و غیره از عوامل منفی هستند.
این عوامل فقط برخی از عوامل مؤثر بر کیفیت روابط خانوادگی هستند و ممکن است عوامل دیگری نیز وجود داشته باشند. هر خانواده باید بر اساس شرایط خود، عوامل مثبت و منفی خود را شناسایی و ارزیابی کند و سعی کند تا عوامل مثبت را تقویت و عوامل منفی را کاهش دهد. این کار میتواند با استفاده از استراتژیهای جذاب برای بهبود روابط خانوادگی صورت گیرد.

ارتباط مؤثر و گفتگوی دوسویه در روابط خانوادگی
ارتباط موثر و گفتگوی دوسویه یکی از مهمترین استراتژیهای جذاب برای بهبود روابط خانوادگی است. ارتباط موثر به معنای انتقال و دریافت پیامهای صادقانه، واضح، متقابل و مناسب است. گفتگوی دوسویه به معنای توجه و گوش دادن به نظرات، احساسات، نیازها و خواستههای هر طرف است.
ارتباط موثر و گفتگوی دوسویه میتوانند منجر به افزایش اعتماد، احترام، همدلی، همفکری، هماندیشی و هم احساسی بین اعضای خانواده شوند. این عوامل میتوانند به کاهش تنش، تعارض، بیاعتمادی، بیاحترامی، بیانصافی، بیتوجهی و بیعلاقگی بین اعضای خانواده منجر شوند. همچنین به ایجاد فضای مشترک و فعالیتهای خانوادگی کمک کنند. به حل مسئله و مذاکره در مواجهه با اختلافات و منازعات و به ارزیابی و بازخورد دادن به روابط خانوادگی کمک کنند.
برای ارتباط موثر و گفتگوی دوسویه، لازم است که برخی از مهارتها و روشها را یاد بگیریم و اجرا کنیم. برخی از این مهارتها و روشها عبارتند از:
– انتخاب زمان و مکان مناسب برای ارتباط و گفتگو. باید از زمانها و مکانهایی که میتوانند منجر به پریشانی، حواسپرتی، اختلال، انحراف و انفعال شوند، خودداری کنیم. برای مثال، زمانهایی که هر طرف درگیر کار، مطالعه، تلویزیون، بازی، خواب و غیره است، یا مکانهایی که پر از سر و صدا، حرکت، نور و غیره هستند، مناسب نیستند.
– برقراری تماس چشمی و بدنی با طرف مقابل. این کار نشانهای از توجه، احترام، اعتماد و ابراز علاقه است. باید از نگاه کردن به سمت دیگر، چرخاندن سر، پیچاندن بدن، پوشیدن لباسهای گرم و غیره خودداری کنیم. برای مثال، میتوانیم به چشمهای طرف مقابل نگاه کنیم، سر و بدن خود را به سمت او بچرخانیم، دستهای خود را باز کنیم، لبخند بزنیم، گاهی اوقات دست طرف مقابل را بگیریم.

– گوش دادن فعال و تأییدی. باید از قطع کردن حرف طرف مقابل، تغییر دادن موضوع، انتقاد کردن، دفاع کردن، حکم دادن، توصیه دادن و غیره خودداری کنیم. برای مثال، میتوانیم به حرفهای طرف مقابل با دقت گوش دهیم، با سر تکان دادن، آه کشیدن، تعجب کردن، تاسف خوردن و غیره نشان دهیم که متوجه او هستیم، با کلماتی مانند «آره»، «بله»، «متوجه شدم»، «درسته»، «من هم همینطور» و غیره تأیید کنیم که به او گوش میدهیم، با سوالهایی مانند «چطور؟»، «چرا؟»، «بعدش چی شد؟»، «احساس چی کردی؟» و غیره از او بخواهیم که بیشتر توضیح دهد، با خلاصه کردن و بازگو کردن حرفهای او نشان دهیم که به او گوش دادهایم.
– انتقال پیامهای صادقانه، واضح، متقابل و مناسب. باید از دروغ گفتن، گنگ گفتن، یکطرفه گفتن، نامناسب گفتن و غیره خودداری کنیم. برای مثال، میتوانیم به طرف مقابل بگوییم که چه میخواهیم، چه احساس میکنیم، چه نیاز داریم، چه خواستههایی داریم، چه نظراتی داریم، چه تجاربی داشتهایم و غیره. میتوانیم از کلمات و جملاتی مانند «من میخواهم»، «من احساس میکنم»، «من نیاز دارم»، «من خواستههایی دارم»، «من نظراتی دارم»، «من تجاربی داشتهام» و غیره استفاده کنیم.
میتوانیم به طرف مقابل بگوییم که چه انتظاراتی از او داریم، چه ارزشهایی برای ما مهم هستند، چه قواعدی را رعایت میکنیم، چه حقوق و تکالیفی برای ما وجود دارد و غیره. میتوانیم از کلمات و جملاتی مانند «من انتظار دارم»، «من ارزش قائل هستم»، «من قانون این را میگوید»، «من حق دارم»، «من وظیفه دارم» و غیره استفاده کنیم. میتوانیم به طرف مقابل بگوییم که چه تشکر، تعریف، تشویق، تقدیر، تحسین، تعظیم و غیره از او داریم. میتوانیم از کلمات و جملاتی مانند «من از تو ممنونم»، «من از تو تعریف میکنم»، «من از تو تشویق میکنم»، «من از تو تقدیر میکنم»، «من از تو تحسین میکنم»، «من از تو تعظیم میکنم» و غیره استفاده کنیم.

احترام به حریم شخصی و مرزهای هر فرد
احترام به حریم شخصی و مرزهای هر فرد یکی دیگر از استراتژیهای جذاب برای بهبود روابط خانوادگی است. حریم شخصی به معنای فضایی است که هر فرد برای خود میخواهد و نمیپسندد که دیگران بدون اجازه وارد آن شوند. مرزها به معنای قواعدی هستند که هر فرد برای خود تعیین میکند و نمیپسندد که دیگران آنها را نقض کنند. احترام به حریم شخصی و مرزهای هر فرد به معنای این است که ما بدانیم که چه چیزهایی برای هر عضو خانواده مهم و مقدس هستند و از تجاوز به آنها خودداری کنیم.
احترام به حریم شخصی و مرزهای هر فرد میتواند منجر به افزایش اعتماد، احترام، امنیت، آرامش و خودباوری بین اعضای خانواده شود. این عوامل میتوانند به کاهش تنش، تعارض، بیاعتمادی، بیاحترامی، بیانصافی، بیتوجهی و بیعلاقگی بین اعضای خانواده منجر شوند. همچنین میتواند به ایجاد فضای مشترک و فعالیتهای خانوادگی و به حل مسئله و مذاکره در مواجهه با اختلافات و منازعات کمک کند.
برای احترام به حریم شخصی و مرزهای هر فرد، لازم است که برخی از مهارتها و روشها را یاد بگیریم و اجرا کنیم. برخی از این مهارتها و روشها عبارتند از:
– شناخت حریم شخصی و مرزهای خود و دیگران. باید بدانیم که چه چیزهایی برای ما و برای هر عضو خانواده مهم و مقدس هستند و چه چیزهایی برای ما و برای هر عضو خانواده نامناسب و ناخوشایند هستند. برای مثال، میتوانیم بدانیم که چه فضایی برای خود میخواهیم و چه فضایی برای دیگران میخواهند، چه زمانی برای خود میخواهیم و چه زمانی برای دیگران میخواهند، چه اطلاعاتی برای خود میخواهیم و چه اطلاعاتی برای دیگران میخواهند، چه تماسهایی برای خود میخواهیم و چه تماسهایی برای دیگران میخواهند و غیره.

– ابراز حریم شخصی و مرزهای خود به دیگران. باید به دیگران بگوییم که چه چیزهایی برای ما مهم و مقدس هستند و چه چیزهایی برای ما نامناسب و ناخوشایند هستند. باید از کلمات و جملاتی مانند «من میخواهم»، «من نمیخواهم»، «من نیاز دارم»، «من نیاز ندارم»، «من قبول دارم»، «من قبول ندارم»، «من موافقم»، «من مخالفم»، «من حق دارم»، «من وظیفه دارم» و غیره استفاده کنیم. باید به دیگران بگوییم که چه انتظاراتی از آنها داریم و چه قواعدی را رعایت میکنیم. باید از کلمات و جملاتی مانند «من انتظار دارم»، «من ارزش قائل هستم»، «من قانون این را میگوید»، «من حق دارم»، «من وظیفه دارم» و غیره استفاده کنیم.
– احترام به حریم شخصی و مرزهای دیگران. باید از تجاوز به چیزهایی که برای دیگران مهم و مقدس هستند و از انجام چیزهایی که برای دیگران نامناسب و ناخوشایند هستند خودداری کنیم. باید از کلمات و جملاتی مانند «من احترام میگذارم»، «من متوجه هستم»، «من معذرت میخواهم»، «من اجازه میخواهم»، «من از تو ممنونم» و غیره استفاده کنیم. باید به دیگران بگوییم که چه انتظاراتی از ما دارند و چه قواعدی را رعایت میکنند. باید از کلمات و جملاتی مانند «من انتظار دارم»، «من ارزش قائل هستم»، «من قانون این را میگوید»، «من حق دارم»، «من وظیفه دارم» و غیره استفاده کنیم.

ابراز علاقه و محبت به زبانهای مختلف در روابط خانوادگی
ابراز علاقه و محبت به زبانهای مختلف یکی دیگر از استراتژیهای جذاب برای بهبود روابط خانوادگی است. ابراز علاقه و محبت به معنای نشان دادن احساسات مثبت و گرم به دیگران است. زبانهای مختلف به معنای روشهای مختلف ابراز علاقه و محبت هستند. برخی از این زبانها عبارتند از:
– زبان کلمات: این زبان به معنای ابراز علاقه و محبت با استفاده از کلمات، جملات، نامهها، پیامها، شعرها، ترانهها و غیره است. برای مثال، میتوانیم به اعضای خانواده بگوییم که چقدر دوستشان داریم، چقدر به آنها افتخار میکنیم، چقدر از آنها قدردانی میکنیم، چقدر از آنها تعریف میکنیم، چقدر از آنها تشویق میکنیم، چقدر از آنها تقدیر میکنیم، چقدر از آنها تحسین میکنیم، چقدر از آنها تعظیم میکنیم و غیره. میتوانیم به اعضای خانواده نامهها، پیامها، شعرها، ترانهها و غیره بنویسیم و بفرستیم یا بخوانیم و بگوییم.
– زبان عمل: این زبان به معنای ابراز علاقه و محبت با استفاده از عملها، کارها، خدمات، هدایا، کمکها و غیره است. برای مثال، میتوانیم به اعضای خانواده کارهایی را انجام دهیم که برای آنها مهم و مفید هستند، میتوانیم به آنها خدماتی را ارائه کنیم که برای آنها لازم و ضروری هستند، میتوانیم به آنها هدایا، کمکها، پول، مواد غذایی، لباس، کتاب، گل و غیره بدهیم یا بگیریم.
– زبان تماس: این زبان به معنای ابراز علاقه و محبت با استفاده از تماسهای بدنی، چشمی، صوتی و غیره است. برای مثال، میتوانیم به اعضای خانواده بغل کنیم، ببوسیم، دست بگیریم، سر بکشیم، شانه بزنیم، پا بزنیم، ماساژ بدهیم و غیره. میتوانیم به چشمهای آنها نگاه کنیم، لبخند بزنیم، چشمک بزنیم، چشمانمان را ببندیم و غیره. میتوانیم با آنها صحبت کنیم، بخندیم، بگریم، بخوانیم، بنوازیم، بشنویم.
– زبان زمان: این زبان به معنای ابراز علاقه و محبت با استفاده از زمان، توجه، گوش دادن، حضور، همراهی و غیره است. برای مثال، میتوانیم به اعضای خانواده زمان بدهیم، با آنها باشیم، با آنها برخورد کنیم، با آنها صحبت کنیم، به آنها گوش دهیم، به آنها توجه کنیم، با آنها همراه شویم، با آنها فعالیت کنیم.
– زبان فضا: این زبان به معنای ابراز علاقه و محبت با استفاده از فضا، مکان، محیط، آرایش، تزئین و غیره است. برای مثال، میتوانیم به اعضای خانواده فضایی را بدهیم، با آنها مکانی را به اشتراک بگذاریم، محیطی را برای آنها آماده کنیم، آرایشی را برای آنها انجام دهیم، تزئینی را برای آنها بکار ببریم.

تشویق و تقویت نقاط قوت و تواناییهای هر فرد
تشویق و تقویت به معنای ابراز ارزش، افتخار، قدردانی، تعریف، تقدیر، تحسین، تعظیم و غیره به نقاط قوت و تواناییهای هر فرد است. نقاط قوت و تواناییها به معنای ویژگیها، مهارتها، استعدادها، علایق، اهداف، دستاوردها و غیره هستند.
این راهکار میتواند منجر به افزایش خودباوری، خود محترمی، خودآگاهی، خودکارآمدی، خودرشدی و خودتحققی بین اعضای خانواده شود. این عوامل میتوانند به کاهش استرس، افسردگی، اضطراب، اعتیاد، خشونت، بیاعتمادی، بیاحترامی، بیانصافی، بیتوجهی و بیعلاقگی بین اعضای خانواده منجر شوند. تشویق و تقویت نقاط قوت و تواناییهای هر فرد میتواند به ایجاد فضای مشترک و فعالیتهای خانوادگی کمک کند. این روش میتواند به حل مسئله و مذاکره در مواجهه با اختلافات و منازعات و میتواند به ارزیابی و بازخورد دادن به روابط خانوادگی کمک کند.
برای تشویق و تقویت نقاط قوت و تواناییهای هر فرد، لازم است که برخی از مهارتها و روشها را یاد بگیریم و اجرا کنیم. برخی از این مهارتها و روشها عبارتند از:
– شناخت نقاط قوت و تواناییهای خود و دیگران. باید بدانیم که چه ویژگیها، مهارتها، استعدادها، علایق، اهداف، دستاوردها و غیره برای ما و برای هر عضو خانواده موجود و ممکن هستند. برای مثال، میتوانیم بدانیم که چه چیزهایی را دوست داریم، چه چیزهایی را بلد هستیم، چه چیزهایی را میتوانیم، چه چیزهایی را میخواهیم، چه چیزهایی را انجام دادهایم و غیره.
– ابراز نقاط قوت و تواناییهای خود به دیگران. باید به دیگران بگوییم که چه ویژگیها، مهارتها، استعدادها، علایق، اهداف، دستاوردها و غیره برای ما موجود و ممکن هستند. باید از کلمات و جملاتی مانند «من میخواهم»، «من میتوانم»، «من انجام دادم»، «من دوست دارم»، «من بلدم»، «من علاقه دارم» و غیره استفاده کنیم. باید به دیگران نشان دهیم که چه ویژگیها، مهارتها، استعدادها، علایق، اهداف، دستاوردها و غیره برای ما موجود و ممکن هستند. برای مثال، میتوانیم به دیگران نمونهها، شواهد، مدارک، تصاویر، ویدئوها، صداها و غیره از نقاط قوت و تواناییهای خود بدهیم یا نشان دهیم.

– ابراز تشویق و تقویت به نقاط قوت و تواناییهای دیگران. باید به دیگران بگوییم و نشان دهیم که چقدر از نقاط قوت و تواناییهای آنها ارزش، افتخار، قدردانی، تعریف، تقدیر، تحسین، تعظیم و غیره داریم. باید از کلمات و جملاتی مانند «من از تو ممنونم»، «من از تو تعریف میکنم»، «من از تو تشویق میکنم»، «من از تو تقدیر میکنم»، «من از تو تحسین میکنم»، «من از تو تعظیم میکنم» و غیره استفاده کنیم. باید به دیگران هدایا، کمکها، پول، مواد غذایی، لباس، کتاب، گل و غیره بدهیم یا بگیریم. باید به دیگران بغل کنیم، ببوسیم، دست بگیریم، سر بکشیم، شانه بزنیم، پا بزنیم، ماساژ بدهیم.
سخن آخر
حل مسئله و مذاکره در مواجهه با اختلافات و منازعات در روابط خانوادگی یکی از راههای موثر و مفید برای بهبود و تقویت روابط خانوادگی است. این فرایند میتواند به افزایش اعتماد، احترام، همدلی، همفکری، هماندیشی و هم احساسی بین اعضای خانواده کمک کند و به کاهش تنش، تعارض، بیاعتمادی، بیاحترامی، بیانصافی، بیتوجهی و بیعلاقگی بین آنها منجر شود. همچنین میتواند به ایجاد فضای مشترک و فعالیتهای خانوادگی کمک کند و به ارزیابی و بازخورد دادن به روابط خانوادگی کمک کند.
برای انجام این فرایند، لازم است که برخی از مهارتها و روشها را یاد بگیریم و اجرا کنیم. این مهارتها و روشها شامل تعریف مسئله و اهداف، جمعآوری اطلاعات و دادهها، تولید راهحلهای ممکن و ارزیابی آنها، انتخاب راهحل بهترین و اجرای آن، پیگیری و ارزیابی نتایج و اصلاح راهحلها است. این مهارتها و روشها را میتوان با استفاده از منابع و خدمات حمایتی مانند کتابها، مقالات، وبسایتها، برنامهها، پادکستها، ویدئوها، کارگاهها، مشاورهها و غیره یاد گرفت و تقویت کرد.
این فرایند را میتوان برای حل هر نوع مسئله یا مشکلی که در روابط خانوادگی پیش میآید به کار برد. برای مثال، میتوان از این فرایند برای حل مسائل مربوط به مالی، تحصیلی، سلامتی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، روانی و غیره استفاده کرد. مهم این است که ما با رویکردی مثبت، همکارانه، باز، صادق، منصفانه و مسئولانه به این فرایند بپردازیم و از تعصب، تندخویی، بستهبندی، دروغ، تقلب و سهلانگاری خودداری کنیم.
حل مسئله و مذاکره یکی از راههایی است که میتواند به ما کمک کند تا با اعضای خانواده خود رابطهای سالم، محکم، متعادل و ماندگار داشته باشیم. این رابطه میتواند به ما احساس خوشبختی، آرامش، امنیت، رشد و تحقق بخشد؛ بنابراین، ارزش این است که ما این فرایند را یاد بگیریم و به کار بگیریم و از آن به عنوان یک ابزار قدرتمند برای بهبود روابط خانوادگی استفاده کنیم.
مطلب مشابه: جملات انگیزشی تاثیر گذار خانواده و متن های زیبا درباره خانواده