جملات درباره پوچی دنیا؛ شعر و متن سنگین بی اهمیتی روزگار و دنیا

ز کجا آمده‌ام؛ آمدنم بهر چه بود؟ شاید این شعر از خیام بزرگ؛ یکی از نهیلیسمی‌ترین اشعار جهان باشد که خیلی خوب دنیا و اهیمت آن را به تصویر می‌کشد: آمدنم بهر چه بود؟. اگر شما نیز به چنین جملات و شعرهایی درباره پوچی دنیا علاقه دارید؛ در ادامه متن همراه سایت بزرگ روزانه باشید.

جملات درباره پوچی دنیا؛ شعر و متن سنگین بی اهمیتی روزگار و دنیا

جملات سنگین درباره پوچ بودن دنیا

و در این وادی پر پیچ،

به خود نمی پیچم……

کوله باریست پر از هیچ

که بر شانه ماست

گله از دست کسی نیست

مقصر دل دیوانه ماست..!…

و سهم ما از تمام دنیا

انتظار بود و سهم ما

از تمام انتظارها هیچ…

مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

دریاب که نقشی ماند از طرح وجود من

چون یاد تو می‌آرم خود هیچ نمی‌مانم.

دنیا دیدی و هرچه دیدی هیچ است،

و آن نیز که گفتی و شنیدی هیچ است،

سرتاسرِ آفاق دویدی هیچ است،

و آن نیز که در خانه خزیدی هیچ است.

مطلب مشابه: متن در مورد دنیا + جملات و سخنان فلسفی بزرگان در مورد جهان

جملات سنگین درباره پوچ بودن دنیا

سرشار از هیچ شده ام

بی تو!

پای ماندنم دیگر

سخت می لرزد……

آن عشق که در پرده بماند

به چه ارزد؟ عشق است

و همین لذت اظهار و دگر هیچ…

من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت

از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت

جامی و بتی و بربطی بر لب کشت

این هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت

دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ

ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ

دانی که پس از مرگ چه ماند باقی

عشق است و محبت است و باقی همه هیچ

سقوط همیشه از اتکا مشتق میشود

تا وقتی به جایی تکیه نکرده ای سقوط بی معنی خواهد بود

به محض این که به چیزی یا کسی تکیه کردی هر آن بیم سقوط خواهد بود

پس سعی کن اگر خواستی به کسی تکیه کنی، آنکس قابل اعتمادترین فرد زندگیت باشه

حتی قابل اعتمادتر از خودت به خودت

مطلب مشابه: جملات در مورد دنیا + سخنان زیبای بزرگان در مورد دنیا و زندگی در آن

جملات سنگین درباره پوچ بودن دنیا

هیچ وقت از مرگ نترسیده ام، چون نتیجه اش مشخصه

اتفاق های قابل پیش بینی ترسناک نیستند

آن چیزی که ترس واقعی را برمی انگیزد ابهام است

چیزی شبیه “آینده مبهم”

آیندهء مبهم ترسناک تر از مرگ خواهد بود

هیچ مردی به اختیار خودش تنهایی رو انتخاب نمیکنه…

پشت هر مرد تنهایی کوهی از عشق، از غم، از خواستنها و نرسیدن تلنبار شده…

هیچ مردی تنهایی را به اختیار خودش انتخاب نمیکنه…

زندگی و حیات هر مردی در گروِ دل اوست، با دلش زنده است…

هر وقت دیدی مردی تنهاست، یعنی دیگر زنده نیست…

یعنی سالهاست که مرده است…

سالهاست که دفن شده است…

یعنی…

یعنی…

مرگ تدریجی یک رویا !!

شازده کوچولو گفت:

بعضی کارا

بعضی حرفا

بدجور دل آدمو آشوب میکنه،

گل گفت مثل چی؟

شازده کوچولو گفت:

مث وقتی که می دونی

دلم برات بیقراره

ولی کاری نمی کنی

باتولد رنج ما آغاز شد

رنج افتادن به دام زندگی…

امشب، سالگرد افتادن من در رنجه

در رنج زندگی…

رنجی که تاوان عشقبازی دیگران است،

شبی  که بخاطر لذت دو نفر،

دفتر مشقت و سختی من باز شد…!!

یادمان باشد زاییدن خودخواهیست…

صبح شد…

 من هنوز در شب مانده ام …

مطلب مشابه: دکلمه بی وفایی دنیا با جملات سنگین و غمگین از روزگار تلخ

بدجوری دلم گرفته،

کلا شب ها یه آدم دیگه ام…

کلافه ام…

انگار شب که میشه وسعت تنهایی ها زیاد تر میشه…

شایدم سلول انفرادیمون تنگ تر میشه…

پارادوکس “شب” را نمیتوان با هیچ جمله ای توصیف کرد

جملات سنگین درباره پوچ بودن دنیا

هر صبح به خیال اینکه شب خواهد رسید و خواب خستگی های یک روزِ پر مشغله را رفع خواهد کرد از جا برمیخیزم، دریغ از اینکه امشب نیز بمانند شبهای دیگر دردِ نبودنت خواب از چشمانم می رباید.

حالم شبیه معتادیه که بستنش به تخت تا ترک کنه…

ترک جان…

ترک تن…

ترک زندگی…

ترک سالها اعتیاد به دلبستگی!!

طرز ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﺩﺭ ﻫﺮ ﮐﺲ، ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﻪ…!

ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺷﯿﮏ، ﻧﻤﯽ ﭘﻮﺷﻪ…

ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺁﺭﺯﻭﯾﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ…

ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻧﻤﯿﺪﻩ…

یکی دیگه، به خودش نمیرسه…

ﯾﮑﯽ مدام ﺗﺮﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺪﻩ…

ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ عکس ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﯼ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﻩ…!

یکی محبت نمی کنه…!

یکی دیگه، محبت نمیپذیره…!

و…..

اینگونه است که ﺍﮐﺜﺮ ﺁﺩﻣﻬﺎ در ٣٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﻧﺪ و ﺩﺭ ٨٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺩﻓﻦ میشوند…!

#پائولو کوئیلو

تمامی عاشقان که به هم نرسیدن…

تمامی مغازه داران و کاسبانی که ورشکست شدند…

تمامی تلاشهایی که به ثمر ننشست

همه و همه از فقدان امید بوده است!!

امید محرک و انگیزه زندگیست…

هروقت خواستید یکی را دچار مرگ تدریجی کنید، امیدش را ازش بگیرید،

 بدون امید شاید زنده بماند ولی زندگی نخواهد کرد…

هیچ مرزی بین توهم، آرزو و خیال نیست…

گاهی آرزوهامون لباس توهم و خیال میپوشند، فکر میکنیم به آنچه میخواستیم رسیده ایم و حس لذت بهمون دست میده ولی دریغ از تمییز آنچه رخ داده لذت است یا توهم لذت؟!

 توی دنیا هیچ لذت واقعی وجود نداره، آنچه هست فریب مغز است و توهمی بیش نیست!!

مطلب مشابه: شعر در مورد دنیای فانی؛ اشعار با معنی درباره مرگ و زندگی

شعرهایی درباره پوچی دنیا

شعرهایی درباره پوچی دنیا

ما نقش دلپذیر ورق‌های ساده‌ایم

چون داغ لاله از جگر درد زاده‌ایم

با سینه گشاده در آماجگاه خاک

بی‌اضطراب همچو هدف ایستاده‌ایم

بر دوستان رفته چه افسوس می‌خوریم؟

با خود اگر قرار اقامت نداده‌ایم

پوشیده نیست خرده راز فلک ز ما

چون صبح ما دوبار درین نشاه زاده‌ایم

چون غنچه در ریاض جهان، برگ عیش ما

اوراق هستی است که بر باد داده‌ایم

ای زلف یار، این‌همه گردنکشی چرا؟

آخر تو هم فتاده و ما هم فتاده‌ایم

صائب زبان شکوه نداریم همچو خار

چون غنچه دست بر دل پر خون نهاده‌ایم

بر سر آب است بنیاد جهان زندگی

تا بشویی دست زود از خاکدان زندگی

تا نفس را راست می سازی درین بستانسرا

می رود بر باد اوراق خزان زندگی

فکر زاد راه بر خاطر گرانی می کند

می رود از بس به سرعت کاروان زندگی

نقش بندد تا به دامان قیامت بر زمین

هر که از دوش افکند بار گران زندگی

صائب تبریزی

هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد

هم رونق زمان شما نیز بگذرد

وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب

بر دولت آشیان شما نیز بگذرد

باد خزان نکبت ایام ناگهان

بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد

آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام

بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد

آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست

گرد سم خران شما نیز بگذرد

بادی که در زمانه بسی شمع‌ها بکشت

هم بر چراغدان شما نیز بگذرد

زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت

ناچار کاروان شما نیز بگذرد

بیش از دو روز بود از آن دگر کسان

بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد

در باغ دولت دگران بود مدتی

این گل ز گلستان شما نیز بگذرد

آبیست ایستاده درین خانه مال و جاه

این آب ناروان شما نیز بگذرد

سیف فرغانی

عزیزان موسم جوش بهاره

چمن پر سبزه، صحرا لاله زاره

دمی فرصت غنیمت دان درین فصل

که دنیای دنی بی اعتباره

به قبرستان گذر کردم صباحی

شنیدم ناله و افغان و آهی

شنیدم کله ای با خاک می گفت

که این دنیا نمی ارزد به کاهی

مطلب مشابه: متن مال دنیا و جملات سنگین درباره مال اندوزی (سخنان درباره کسب پول)

شعرهایی درباره پوچی دنیا

جهان خوان و خلایق میهمان بی

گل امروز و فردا خزان بی

سیه چالی که نامش را نهند گور

بمو واجن که اینت خانمان بی

اگر شاهین به چرخ هشتمینه

کند فریاد ، مرگ اندر کمینه

اگر صد سال در دنیا بمانی

در آخر منزلت زیر زمینه

باباطاهر

بگذار هر چه داری و بگذر که هیچ نیست

این پنج روز عمر که مرگ از قفای اوست

ای که بر پشت زمینی همه وقت آن تو نیست

دیگران در شکم مادر و پشت پدرند

گوسفندی برد این گرگ معود هر روز

گوسفندان دگر خیره درو می نگرند

سعدی

این جهان خود، حبس جان های شماست

هین روید آن سو که صحرای شماست

این جهان، محدود و آن خود، بی حد است

نقش و صورت، پیش آن معنی، سد است.

این جهان دام است و دانه اش آرزو

در گریز از دام ها، روی آر، زو

مولانا

گر بدین صورت، که هستی، صرف خواهد شد جوانی

راستی بر باد خواهی داد نقد زندگانی

راه دشوارست و منزل دور و دزدان در کمین‌گه

گوش کن: تا درنبازی مایه بازارگانی

کرده‌ای با خود حساب آنکه: چون مالم فزون شد

در مراد دل بمانم شاد و آخر هم نمانی

این رباطی در ره سیلست و ما در وی مسافر

برگذار سیل‌ها منزل مساز، ای کاروانی

هرکه در دنیا به رنج آمد، ز بهر راحت تن

زندگانی می‌دهد بر باد بهر زندگانی

جاودان کس را نشان باقی نخواهد ماند هرگز

جهد آن کن تا: مگر نامت بماند جاودانی

ای مسافر، چون به ملک و منزل خود بازگردی

گفته‌های اوحدی می‌بر ز بهر ارمغانی

اوحدی مراغه‌ای

مطلب مشابه: زیباترین متن های دنیا از افراد معروف (دلنوشته، متن، دیالوگ و سخنان)

چه خوش باغیست باغ زندگانی

گر ایمن بودی از باد خزانی

چه خرم کاخ شد کاخ زمانه

گرش بودی اساس جاودانه

از آن سرد آمد این کاخ دلاویز

که چون جا گرم کردی گویدت خیز

چو هست این دیر خاکی سست بنیاد

به باده‌اش داد باید زود بر باد

ز فردا و ز دی کس را نشان نیست

که رفت آن از میان وین در میان نیست

یک امروز است ما را نقد ایام

بر او هم اعتمادی نیست تا شام

بیا تا یک دهن پرخنده داریم

به می جان و جهان را زنده داریم

به ترک خواب می‌باید شبی گفت

که زیر خاک می‌باید بسی خفت

نظامی

شعرهایی درباره پوچی دنیا

دنگ…، دنگ…

ساعت گیج زمان در شب عمر

می‌زند پی در پی زنگ

زهر این فکر که این دم گذر است

می‌شود نقش به دیوار رگ هستی من

لحظه‌ام پر شده از لذت

یا به زنگار غمی آلوده‌است

لیک چون باید این دم گذرد،

پس اگر می‌گریم

گریه‌ام بی ثمر است

و اگر می‌خندم

خنده‌ام بیهوده‌است

دنگ… دنگ…

لحظه‌ها می‌گذرد

آنچه بگذشت، نمی‌آید باز

قصه‌ای هست که هرگز دیگر

نتواند شد آغاز

مثل این است که یک پرسش بی پاسخ

بر لب سرد زمان ماسیده‌است

تند برمی‌خیزم

تا به دیوار همین لحظه که در آن همه چیز

رنگ لذت دارد، آویزم

آنچه می‌ماند از این جهد به جای:

خنده لحظه پنهان شده از چشمانم

و آنچه بر پیکر او می‌ماند:

نقش انگشتانم

دنگ…

فرصتی از کف رفت

قصه‌ای گشت تمام

لحظه باید پی لحظه گذرد

تا که جان گیرد در فکر دوام،

این دوامی که درون رگ من ریخته زهر،

وا رهاینده از اندیشه من رشته حال

وز رهی دور و دراز

داده پیوندم با فکر زوال

پرده‌ای می‌گذرد

پرده‌ای می‌آید:

می‌رود نقش پی نقش دگر

رنگ می‌لغزد بر رنگ

ساعت گیج زمان در شب عمر

می‌زند پی در پی زنگ:

دنگ… دنگ… دنگ…

سهراب سپهری

تو نه در دیروزی، و نه در فردایی

ظرف امروز، پر از بودن توست

شاید این خنده که امروز، دریغش کردی

آخرین فرصت همراهی با، امید است

زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک

به جا می‌ماند

«شعر زندگی منسوب به سهراب»

باشد، که زندگی

زندگی‌ست

امروز در دست من و

دوش در دست تو و

فردا… مالِ دیگری‌ست،

تنها به یاد آر که رویاها نمی‌میرند

سیدعلی صالحی

وقتی که زندگی من

چیزی نبود

هیچ چیز به جز تیک تاک ساعت دیواری

دریافتم

باید باید باید

دیوانه وار دوست بدارم

فروغ فرخزاد

مطلب مشابه: متن در مورد روزگار نامرد + جملات سنگین در مورد بدی انسان های روزگار و زندگی تلخ

شعرهایی درباره پوچی دنیا

بیا هم را دوست داشته باشیم

هنوز خیابان‌های زیادی هست

که باید باهم قدم بزنیم و

شعرهای زیادی مانده که نخوانده‌ایم

بیا هم را دوست داشته باشیم

شب‌های بعد از هم طولانی ست

و غمگین

و روزهایِ بی هم کشدار و کُشنده

بیا هم را دوست داشته باشیم

بوسه‌ها را

آغوش‌ها و عاشقانه‌ها را

بیا حرام نکنیم

هدر ندهیم…

باور کن

زندگی کوتاه‌تر از این حرف‌هاست

که هم را دوست نداشته باشیم

که شب‌ها را بی هم صبح کنیم و

روزها را بی هم شب…

بیا هم را تا دیر نشده دوست بداریم

فاطمه صابری نیا

زندگی کوتاه است

نه غمش می‌ارزد

و نه شادی ماندن دارد

بهترین راه برایت این است

که بخندی و بخندی و بخندی

به غمش

به کمش

به زیادی غمش

من تو را خواهم برد

به سر رود خروشان حیات

آب این رود به سرچشمه نمی‌گردد باز

بهتر آنست که غفلت نکنیم از آغاز

رود خروشان

حمید مصدق

کار رود رفتن است

کار باد، آمدن

کار عشق، بردن است

کار دل، باختن

کار مرگ هر چه هست

کار ماست

عاشقانه زیستن

مژگان عباسلو

شعرهایی درباره پوچی دنیا

از گردش فلک، شب کوتاه زندگی

زان سان بسر رسید که خوابی ندید کس

صائب تبریزی

بهاری بود و ما را هم شبابی و شکر خوابی

چه غفلت داشتیم ای گل شبیخون جوانی را

شهریار

قصه تلخی‌اش دراز مکن

زندگی، روزگار کوتاهی است

پروین اعتصامی

مسافران جهان را چو نیست روی مقام

دو روز منزل و آرامگه چه خوب و چه زشت

انوری

گنج یابی و در او عمر نیابی تو به گنج

خویش دریاب که این گنج ز تو بر گذرست

مطالب مشابه را ببینید!

سخنان آموزنده از 15 کار آفرین برتر دنیا + جملات انگیزشی مالی و سرمایه گذاری متن تبریک به دنیا آمدن نوزاد + عکس نوشته قدم نو رسیده مبارک متن در مورد دنیا + جملات و سخنان فلسفی بزرگان در مورد جهان متن تبریک قدم نو رسیده نوزاد دختر + جملات صمیمانه و زیبا برای به دنیا آمدن فرزند دختر متن ناراحتی از دنیا؛ جملات سنگین خستگی از رفتار دیگران و روزگار سخنان بسیار زیبا و جملات آموزنده از رابرت دنیرو؛ اسطوره دنیای بازیگری جملات درباره ریاضی؛ سخنان زیبا از دانشمندان و ریاضی دانان معروف دنیا جملات بزرگان درباره موسیقی؛ سخنان زیبا درباره دنیای موسیقی شعر در مورد دنیای فانی؛ اشعار با معنی درباره مرگ و زندگی جملات طلایی دنیای مد؛ سخنان طراحان و افراد خوش استایل در مورد مد