اشعار غمگین برای جوان ناکام + شعر سوزناک برای دختر و پسر جوان فوت شده

شعر غمگین فوت جوان ناکام

مجموعه اشعار غمگین و سوزناک برای درگذشت و فوت جوان ناکام دختر و پسر و برای تسلیت فوت در این قسمت روزانه گردآوری کرده ایم.

ندانستم چو نیکو قدر ایام جوانی را

دلم خون می‌شود چون بشنوم نام جوانی را

نه تنها از جوانی کام من شیرین نشد هرگز

که کردم تلخ از دیوانگی کام جوانی را

***

افسوس که نامه جوانی طی شد

و آن تازه بهار زندگانی دی شد

آن مرغ طرب که نام او بود شباب

افسوس ندانم که کی آمد کی شد

***

شعر سوزناک برای فوت جوان ناکام

در آسمان عمر جوانی ستاره ای است

یک بار بیشتر نکند در جهان طلوع

چون اصل عمر توست، بدان قدر و قیمتش

اصل ار فنا شود نبری نفع از فروع

***

هلاک جان من آن پیر داند

که روزی از جوانی دور مانده ست

***

خورشید من از اوج جوانی چو برآمد

بس ذره سرگشته که بر باد هوا رفت

***

اشعار غمگین برای جوان ناکام

متن تسلیت فوت جوان از دست رفته

ورق تا نگردانده باد خزانی

غنیمت شمر نوبهار جوانی

***

ای لاله بهار جوانی که شد خزان

از داغ ماتم تو بهار جوانیم

***

افسوس! که ایام جوانی بگذشت

سرمایه عیش جاودانی بگذشت

***

اشعار سوزناک کوتاه برای سنگ قبر جوان ناکام

در عالم جوانی کاری نیامد از من

دستی زدم به پیری در دامن جوانی

***

می کشم گر در جوانی اه افسوس از جگر

نیل چشم زخم برروی جوانی می کشم

***

نشأه می با جوانی آب یک سرچشمه است

از جوانی بگذرد هر کس زصهبا بگذرد

***

به جوانی نتوانی چو رسیدن، باری

جهد کن عهد جوانی جهان را دریاب

***

اشعار غمگین برای جوان ناکام

شعر غمگین برای فوت جوان ناکام دختر

در جوانی توبه دمسرد پیرم کرده بود

همت پیر مغان بخت جوانی شد مرا

***

الفت پیری و نسیان جوانی بین که دیگر

خود نمیدانم که پیری دوست دارم یا جوانی

***

خود جوانی هم به این زودی به ترک کس نگوید

من ز خود آزردم از فرط جوانی ها جوانی

***

بار دیگر گر فرود آرد سری با ما جوانی

داستانها دارم از بیداد پیری با جوانی

***

اشعار غمگین برای فوت جوان پسر ناکام

خجل شدم ز جوانی که زندگانی نیست

به زندگانی من فرصت جوانی نیست

***

جوانی حسرتا با من وداع جاودانی کرد

وداع جاودانی حسرتا با من جوانی کرد

***

خود جوانی هم به این زودی به ترک کس نگوید

من ز خود آزردم از فرط جوانی ها جوانی

***

جوانی خود مرا تنها امید زندگانی بود

دگر من با چه امیدی توانم زندگانی کرد

***

از زندگانیم گله دارد جوانیم

شرمنده جوانی از این زندگانیم

***

منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی

هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم

***

قد کشیدی تا جوانی پابه پایم حیف شد

دست دوران کرد، از دستت جدایم حیف شد

***

با تو من یک جور ِ دیگر مهربانی میکنم

شور در سر دارم و دارم جوانی می کنم

***

دیگر چه فرقی می کند من پیر باشم یا جوان؟!

وقتی تو باشی تا ته دنیا جوانی می کنم

***

آمدی تا دوباره شب بوها

با عبورت ترانه خوان بشوند

تاک های تکیده و مرده

با نگاه شما جوان بشوند

***

شاعران در وصف جوان بس سخن‌ها گفته‌اند

من زبانم ولیکن از توصیف این رنج گران

مهربانی‌های تو آتش به جان ما فکند

وه چه جان‌ سوز است داغ فرزند جوان

***

گفتم که چرا رفتی و تدبیر تو این بود

گفتا چه توان کرد که تقدیر همین بود

گفتم که نه وقت سفرت بود چنین زود

گفتا که نگو مصلحت دوست در این بود

***

بعد پرپر شدنت ای گل زیبا چه کنم

من به داغ تو جوان رفته ز دنیا چه کنم

بهر هر درد دوایی ست به جز داغ جوان

من به دردی که بر او نیست مداوا چه کنم

***

سرگذشت غم هجران تو

با شمع گفتم

آنقدر سوخت

که از گفته پشیمان کرد

***

جوان نازنین در خاک رفتی

از این دنیای غم غمناک رفتی

زدی آتش به جان دوست داران

چو گل پاک آمدی و پاک رفتی

مطالب مشابه را ببینید!

دلنوشته نوجوانی با جملات زیبای حساسی درباره دوران نوجوانی شعر جوانی غمگین + اشعار غمگین و آموزنده برای گذر جوانی عمر اشعار جوانی + مجموعه شعر کوتاه و بلند بسیار زیبا در مورد جوانی و نوجوانی شعر در مورد جوانی + مجموعه اشعار بلند، کوتاه، تک بیتی و دو بیتی درباره جوانی متن روز بخیر + جملات پر انرژی برای روز بخیر گفتن رسمی و صمیمانه به دوست و همسر اشعار عاشقانه سعدی؛ مجموعه گلچین زیباترین اشعار و غزلیات عاشقانه سعدی متن تبریک تولد مادربزرگ + جملات زیبای تبریک روز تولد مامان بزرگ عزیزم متن در مورد شکیبایی + جملات زیبا و سخن بزرگان در مورد صبر و شکیبایی سخن بزرگان درباره بهار؛ جملات احساسی بزرگان درباره زیبایی بهار متن درباره بهار برای استوری؛ جملات کوتاه و دلنشین در وصف بهار