جملات کتاب بیشعوری خاویر کرمنت با سخنان سنگین برای افراد بی درک و بیشعور!
در این مطلب منتخب جملات کتاب ییشعوری خاویر کرمنت را گردآوری کرده ایم. این کتاب در مورد رفتارشناسی و با زبانی طنز نوشته شده است و بیماری های مهلک رفتار انسان را بررسی کرده است.
جملات کتاب بیشعوری

سراسر زندگی آدم بیشعور، عشق ورزیدن است،
منتها به خودش
سیاره ی عشق آدمهای بیشعور،
سیارک بسیار کوچکی است که
بر روی آن فقط برای یک نفر جا هست
و کس دیگری را به آنجا راه نیست
خودخواهی هر بی شعوری بسیار زیاد است،
اما خودخواهی بی شعورهای تجاری به اندازه ی یک کشتی اقیانوس پیماست
و برای تامین خواسته هایشان به همان اندازه به خدم و حَشم نیاز دارند.
بیشعورها همیشه در حکم معمایی برای دیگرانند.
کارهایشان همانقدر متناقض و ناساز است که
یک جوجهتیغی بخواهد بادکنک بفروشد.
این مشکل پیش از هر چیز به
خودفریبی و دمدمی مزاجی بیشعورها بازمیگردد.
مطلب مشابه: متن جنبه داشتن آدم ها و جملات درباره بی جنبه بودن و ظرفیت نداشتن
بی شعورها همیشه وجود داشته اند و اکنون بیشتر از همیشه وجود دارند. تمام آنچه درباره تاریخ بی شعوری باید دانست، همین است.
درست است که مردم عادی خوششان نمیآید که بی شعور نامیده شوند،
اما مردم عادی که بی شعور نیستند.
بی شعورها پررو، نفرتانگیز، ترسناک و متکبرند
و باید اسمی رویشان باشد که دستکم کمی به خود بیاوردشان.

اگر بیشعورها عاشق میشوند فقط به یک دلیل است:
میخواهند در هیچچیز کم نیاورند،
از جمله عشق.
بزرگ ترین معضل در کار کردن با بی شعورها این است که محال است پا روی دم آدم نگذارند. وقتی که همکار بی شعورتان بعضی از گزارش های تان را می دزدد یا به رئیس تان می گوید که احتمال دارد معتاد شده باشید، چکار می توانید بکنید؟
هر آدمی، چه پولدار و چه بیپول، چه زن و چه مرد، چه پیر و چه جوان
ممکن است به بیشعوری مبتلا شود.
نه باهوش بودن و نه کودن بودن،
هیچکدام مانع از ابتلا به این عارضه نمیشوند.
به عبارت دیگر، بیشعوری مرضی است که
میتواند هر کسی را در هر زمانی، بدون هیچ هشداری، آلوده کند
مطلب مشابه: جملات زیبا از کتاب های مشهور و مجموعه متن های بی نظیر و با مفهوم
رامترین نوع بیشعورها، بیشعورهای آبزیرکاهند.
البته منظور این نیست که این نوع بیشعورها کمخطرتر از بقیه بیشعورهایند،
بلکه منظور این است که زیاد به چشم نمیآیند.
بیشعورهای آبزیرکاه با مشاهده واکنش جامعه
نسبت به بیشعورهای تمامعیار ترجیح میدهند که
پشت نقابی از مهربانی و خونسردی پنهان شوند،
اما در عین حال همواره میدانند که
چگونه این خنجر غلافشده را بهموقع بیرون بکشند
و بدون اینکه هیچکس تصورش را بکند، کار خودشان را بکنند.
سختترین مرحله در درمان و ترک بیشعوری همان مرحله نخست است
یعنی پذیرفتن بیشعور بودن. هیچکس دوست ندارد قبول کند که بیشعور است
و بنابراین لحظه برداشتن نخستین گام، دردآور است.
لحظهای که رسیدن به آن، شهامت و اراده بالایی نیاز دارد.
اگر با بیشعوری سروکار دارید که نه شعورش بیشتر می شود
و نه اصوال برای شعورداشتن ارزشی قائل است،
بفرستیدش وردست بیشعورترین بیشعوری که میشناسید تا مدتی کارکند.
شوک ناشی از چنین مواجه های درسهای خوبی درباره ی
فروتنی، بردباری، خویشتنداری و مسئولیت پذیری به او می دهد.
مطلب مشابه: جملات و نقل قول های زیبا در مورد کتاب خوانی + سخنان زیبا در مورد مطالعه کتاب

زندگی یک بی شعور تحت درمان، نبردی دائمی با خطر بازگشت بی شعوری است.
طی کردن راهی که منجر به درمان من شد برای هیچ بی شعوری غیرممکن نیست
و این همان راهی است که من تاکنون هزاران بیشعور را به آن راهنمایی کرده ام
و به این ترتیب به آنها کمک کرده ام با موفقیت درمان شوند.
فقط به یک چیز نیاز است
و آن هم شهامت توقف بیشعور بودن است؛
که خوب البته مشکل ترین بخش ماجرا هم معمولا همین است!
برای این منظور باید راهنما یا درمانگر خوبی داشته باشید.
مهمترین و مفیدترین چیز برای بی شعورها آن است که
بتوانند خودشان را آنگونه که هستند، یعنی بیشعور، بشناسند.
به عنوان مقدمهی درمان، بیشعور باید بفهمد که مشکلاتش
ناشی از مردم و حاصل شرایطی خارج از ارادهی او نیست،
بلکه ناشی از بیماری و نگاه بیمارگونه ی خودش به زندگی است
مطلب مشابه: سخنان اندیشمندان در مورد کتاب و مطالعه + جملات بزرگان در مورد اهمیت کتاب خواندن
به صفاتی که از والدین تان گرفته اید خوب و دقیق فکر کنید. همه آن هایی را که مشکوک به بی شعوری است را دور بیندازید و جای شان را با صفات آدمی زادگان عوض کنید.
بی شعورها انکار را نوعی هنر می دانند
و حتی بعضی وقتها به انکار به مثابهی دین و آیین می نگرند.
آنها هر چیزی را تکذیب می کنند و همین یکی از راههای به دام انداختنشان است.
هرچیزی را که می خواهید تایید کنند برعکسش را به آنها بگویید،
درنتیجه با انکار آن، خواسته و نظر شما را تامین می کنند

یکی از چیزهایی که بیشعورهای عرفانباز در آن استادند،
هنر سرقت تالیفات و اختراعات دیگران است.
احتمالا به عقیده آنها که معتقدند همهچیز از آنِ خداوند است،
تنها چیزی که در سرقت ایدهها و حتی ابداعات دیگران و ادعای تملکشان جایز نیست،
درنگ است
یکی از آسانترین راههای شناسایی بیشعورها،
تحقیق بر روی خصوصیات جاه طلبانه ی آنهاست.
بیشتر بیشعورها را میتوان از روی رفتار تهاجمی و اخالق قلدرمآبانهشان شناخت.
مطلب مشابه: جملات ماندگار از کتاب و نویسندگان معروف + زیباترین جملات کوتاهی که تا به حال خوانده اید
یکی از خصلت های این بی شعور ها این است که خود را چنان برگزیده خداوند می دانند که حتی هاله نورانی دور سرشان را هم می بینند.
بیشعورها اعتقاد دارند که :
تمام آدمهای روی کره زمین وظیفه دارند که خواستههای آنان را برآورده کنند.
در کارهای دیگران دخالت میکنند.
از اینکه دیگران به فکر خودشان باشند ناراحت میشوند.
از مشکلات دیگران خوشحال میشوند؛
چرا که در این مواقع توجیهی برای اشتباهات خود مییابند.
تقریبا همه در این امر اتفاق نظر دارند که
بیشعور کسی است که رفتار وقیح و نفرتانگیزی را
به صورت کاملا ارادی و عمدی از خود بروز میدهد
و از ایجاد اختلالی که در کارها به وجود آورده
و آزاری که به دیگران رسانده قلبا خوشحال است.
مشکل درمان بی شعوری آن است که آدم بی شعور معمولا قبول نمی کند بی شعور است. اگر هم عاقبت قبول کند باز هم تمایل دارد تقصیر آن را به گردن دیگران بیندازد.
مطلب مشابه: جملات ماندگار کتاب ها + زیباترین متن و جملات ناب برگزیده از کتاب های مشهور و رمان
از بسیاری جهات، بیشعوری مثل باد میماند.
ممکن است باد، آرام و یا شدید باشد،
همچنین متناوب و یا غیریکنواخت باشد.
شاید آنقدر مالیم باشد که فقط اندکی موهایمان را آشفته کند
و یا آنقدر شدید که چادر مسافرتی مان را از جا بکند.
بعضی وقتها هم به شکل گردبادها و توفانهای مهیب ظاهر می شود
و ویرانیهای گسترده به بار می آورد
نخستین قاعده ی کار با بیشعورها
به یاد داشتن این نکته است که
ظواهر برای آنها درحکم همه چیز است.
تظاهر به علاقه، همکاری، مهربانی، احترام
و حتی ترس از آنها، معموال برای راضی نگهداشتن شان
و اینکه فکر کنند فوق العاده اند کافی است
کار با همکاران بی شعور. این قسمت از همه سخت تر است.
با آنها نه میشود مثل رئیس بیشعور رفتار کرد و نه مثل مرئوس بیشعور
اگر خیلی محترمانه با آنها رفتار شود پرروتر می شوند
و اگر با تحکم با آنها رفتار شود بهشان برمی خورد
بی شعوری ربطی به سواد ندارد، به رفتار آدم ربط دارد. حتی بعضی از بی شعور ترین افراد کسانی اند که متخصص محسوب می شوند و دیگران را راهنمایی می کنند. خود من شاهد این ادعا هستم.
تنها راه بهبود کیفیت آموزشی، بیرون کردن بیشعورها
از نظام آموزشی و بازگرداندن اهداف اصلی آموزش و پرورش،
یعنی آموختن فکر کردن، خواندن و نوشتن به بچههاست.
تا زمانی که معلم کودکستان، من را برای اولین بار در عمرم به اسم «کوین» صدا نزده بود، نمیدانستم که اسمم “اوهوی گوساله” نیست.
به عقیده من، هیچگاه برای تشخیص نشانههای بی شعوری
خیلی زود یا خیلی دیر نیست.
بر همین منوال هیچ گاه نیز برای اصلاح عادات بدی که دوستان را میرنجاند،
به روابط کاری و تجاری آسیب میرساند
و باعث جر و بحث و دعوا و مرافه با بسیاری از مردم میشود،
خیلی زود یا خیلی دیر نیست
بیشعورهای شاکی هرگز راضی نمیشوند.
به نظر بیشعور شاکی هرگز نه آسمان به اندازه ی کافی آبی است و نه آب مرطوب.
و همیشه برای چیزهایی که به نظر او مشکلدارند یکی مسئول و مقصر هست؛
حتی شما دوست عزیز!
آدم بی شعور اعتقاد دارد عصبانیت بهترین وسیله برای رویارویی با جهان درنده ای است که در آن زندگی می کنیم. شعار او این است: “هرگز با یک آدم عصبانی مثل خودش رفتار نکن بلکه ده برابر عصبانی تر رفتار کن!”.
آدم بی شعور سعی می کند که با تسلط بر دیگران، بر زندگی خودش مسلط باشد.
او هرگز مشکلی را خودش حل نمی کند، بلکه تنها کاری که می کند
این است که تقصیر آن را به گردن کس دیگری بیندازد.
اما سرانجام تمام این تلاش ها برای پنهان کردن اشکالات و تقصیرها شکست می خورد
و مشکلاتی که دو یا سه دهه روی هم انباشته وپنهان شده است، بیرون میزند
بزرگترین معضل در کار کردن با بیشعورها،
این است که محال است پا روی دم آدم نگذارند.
وقتی که همکار بیشعورتان بعضی از گزارشهایتان را میدزدد
یا به رئیستان میگوید که احتمال دارد معتاد شده باشید، چکار میتوانید بکنید؟