خلاصه جملات کتاب چگونه با هر کسی صحبت کنیم لیل لوندز
به دلایلی که به نظر فروید ریشه آن به کودکی بر میگردد، بسیاری نمیتوانند به راحتی با هر کسی صحبت کنند. این مسئله نیز باعث میشود تا این افراد بسیار عقب بمانند و فرصتهای زیادی را از دست بدهند. این ضربه وقتی بیشتر میشود که بحث کسب و کار در میان باشد. از همین رو بسیاری از صاحب نظران کتابهایی در این باره نوشتهاند تا ما بتوانیم با بقیه راحت صحبت کنیم. یکی از این کتابها ” چگونه با هر کسی صحبت کنیم” نام دارد که لیل لوندز آن را به قلم تحریر درآورده است. در ادامه متن همراه ما باشید تا بخشهای اصلی و مهم این کتاب را بخوانید.
فهرست موضوعات این مطلب
این کتاب درباره چیست؟
لیل لوندز در کتاب چگونه با هر کسی صحبت کنیم با زبانی شیوا میآموزد که چطور برای کسب موفقیت میبایست با مردم ارتباط گرفت؟ باید توجه داشت که نویسنده این کتاب، نویسنده ده کتاب از پرفروشترینهای خودیاری در دسته ارتباطات است.
اگر یک مدار تمامی پالسها و علائم بین دو انسان در یک فضا را ثبت کند، هر ثانیه نزدیک به ده هزار علامت مخابره میشود. بنابراین ما میتوانیم به تکنیکهایی دست یابیم که تبادل اطلاعاتمان شفافتر شود و بتوانیم نظر دیگران را به خود جلب کنیم. وقتی میگوییم من درونگرا هستم، مردم فکر میکنند که دوستهای زیادی نداریم و هیچوقت از خانه بیرون نمیآییم. در صورتی که اشتباه است و گستره خلقیات آدمی یک طیف است؛ یعنی قابل تغییر، آموزش و ارتقاست.
تا به حال متوجه شدهاید برخی افراد در جمع به سرعت محبوب همه شده و افراد میخواهند که دوستشان باشند و در کار نیز به سرعت پیشرفت میکنند؟ کتاب چگونه با هر کسی صحبت کنیم درباره همان ویژگی سحرآمیز نوشته شده است! یکجورهایی میتوان گفت هنر بًر خوردن و گرم گرفتن با مردم. انسانها موجوداتی اجتماعی هستند و قرار نیست ما همهی کارها را به تنهایی انجام دهیم. وقتی یک فرد موفق میبینیم، خیلیها فکر میکنند که اقبالشان بلند است. اما حقیقت این است که جز تلاش و پشتکار، او شبکه بزرگی از دیگر انسانها برای خود ساخته است و اوج گرفتن در تنهایی ممکن نیست. افراد موفقی که به جایی رسیدهاند، در طول مسیر خود قطعا دل صدها نفر را به دست آوردهاند.
بریدههایی از کتاب چگونه با هر کسی صحبت کنیم
در ادامه متن؛ جملات و بریدههایی از این کتاب را برای شما عزیزان آماده کردهایم که امیدواریم مورد پسند شما واقع شود.
اولین نگاه و حالت و منظر شما روی شخصی که با او ملاقات میکنید تأثیری بر جای میگذارد که میتواند خاطرهاش برای همیشه در ذهن او باقی بماند.
آنها به ما میگویند که چه کنیم اما یادمان نمیدهند که چگونه این کار را انجام بدهیم
تکنیک شماره ۳۷ به واژه متشکرم تنها اکتفا نکنید هرگز «متشکرم» تک و تنها نگویید. آن را با مفهوم دیگری ترکیب کنید: از سؤالی که کردید متشکرم و غیره.
روی صفحه تلویزیون به تبسمها دقیق میشدم. به تبسمهای سیاستمداران، روحانیون، مدیران شرکتهای غولپیکر و رهبران جهانی نگاه میکردم. به این نتیجه رسیدم که تبسم زمانی کارسازتر میشود که آهستهتر شکل بگیرد. من اسم این را «تبسم غرقهساز» نام دادهام.
تنها ده ثانیه فرصت دارید که نشان بدهید برای خود کسی هستید
مطلب مشابه: خلاصه کتاب گاهی که از نه شنیدن می ترسیم آلن دو باتن با گزیده جملات خودشناسی
تکنیک شماره ۳۶ آدمهای مشهور آب دهانشان راه نمیافتد وقتی با آدمهای مشهور و سرشناس حرف میزنید، از آثارشان تعریف نکنید. صرفآ به این اشاره کنید که از کارشان چقدر لذت بردهاید. اگر به یکی از دستاوردهای بزرگ آنها اشاره میکنید، دقت کنید که این دستاورد مربوط به زمانهای اخیر باشد. به خاطرهای مربوط به گذشتهها کاری نداشته باشید. اگر شخص مورد نظر در کنار کسی حضور دارد، سعی کنید پای او را هم به صحبت باز کنید.
اجازه ندهید دوستان، بستگان یا همسرتان روزی در سکوت به شما بگویند: «آیا امروز آدم خوبی نبودم؟» بگذارید بدانند که شما از رفتارهای خوب آنها قدردانی میکنید. آنها را با عبارات کوتاه خود نوازش کنید.
هرگاه گفتوگوی مهمی دارید، بگذارید بینیتان به خارش بیفتد، گوشتان گزگز کند، و پایتان سوزن سوزن شود. از خاراندن، آرام کردن و دست کشیدن به سر و صورت خود خودداری ورزید. تکان دادن دست نزدیک صورت و همه رفتارهایی که خبر از بیقراری میدهند، میتوانند به مستمع شما القاء کنند که شما دروغگو هستید.
به گافهای دیگران توجه نکنید ارتباط برقرارکنندگان خوب متوجه گافهای دوستان، همکاران و کسانی که در ارتباط با آنها هستند نمیشوند.
خجالتیها اغلب میگویند از ما فاصله بگیرید.
به جای اینکه از کسی بپرسید «شما چهکاره هستید؟» بپرسید: «بخش اعظم ساعات روزتان را چگونه میگذرانید؟» با طرح چنین سؤالی اشخاص را در موقعیت راحتی قرار میدهید تا بگویند که چهکار میکنند. اینگونه یک مادر خانهدار راحتتر جوابتان را میدهد.
وقتی از روی عمد و قصد به کسی نگاه میکنید، ضربان قلب طرف مقابل را افزایش میدهید و موجب ترشح مادهای شبیه آدرنالین در خون او میشوید. این همان واکنش فیزیکی است که وقتی اشخاص عاشق میشوند بروز میدهند. وقتی شما آگاهانه تماس چشمی خود را افزایش میدهید، اشخاص در موقعیتهای مختلف تصور میکنند نظر موافق شما را جلب کردهاند.
از گفتن «من هم همینطور» خودداری ورزید هرگاه با کسی وجه مشترکی دارید، هر چه دیرتر به آن اشاره کنید، بیشتر او را تحت تأثیر قرار میدهید. اما بیش از اندازه هم در گفتن این ویژگی مشترک تأخیر نکنید مبادا آن را به حساب فریبکاری شما بگذارند.
مطلب مشابه: خلاصه کتاب هنر عشق ورزیدن اریش فروم؛ با جملات روانشناسی سنگین
حتی قبل از اینکه لبهایتان را از هم باز کنید و اولین کلمه را برزبان آورید، جوهر شما به مغز طرف مقابل نفوذ کرده است. طرز نگاه شما و طرز حرکتتان بیش از ۸۰ درصد برداشت دیگران از شما را رقم میزند. حتی به یک کلمه هم نیازی نیست.
چه تفاوتی میان آدمهای بزرگ و آدمهای کوچک وجود دارد؟ آدمگندهها از کلمات واقعی نمیترسند. کلماتی مانند کاغذ توالت آنها را نمیترساند. اما آدمهای کوچک در این زمینهها خودشان را پنهان میکنند. آدمگندهها به راحتی شوخی میکنند. اما آدم کوچکها سعی میکنند از دایره ادب خارج نشوند. آدم گندهها حرفشان را میزنند.
امنیت میز ناهار برندگان سر میز شام و ناهار با هم بحث نمیکنند. میز غذا مکان مناسبی برای بحث و جدل نیست. به هنگام صرف شام و ناهار میتوان سیالسازی ذهنی کرد. میتوان درباره آرزوها و خواستهها صحبت کرد. میتوان ایدههای جدید را مطرح ساخت، اما بحث درباره مسایل جدی هرگز.
هرچه از ضمیر من کمتر استفاده کنید، بیشتر نشان میدهید که از عقل سلیم برخوردارید. برندگان بیشتر از لفظ شما استفاده میکنند.
«بسیار ساده است. به آنها حالت بهتری میدهم، سری که بالاست، تبسمی از روی اعتماد و اطمینان و نگاهی مستقیم و خیره.» این تصویری مطلوب از کسی است که برای خودش کسی است.
وقتی با کسی حرف میزنید، گوشهایتان را باز نگه دارید. دنبال سرنخها بگردید. به ارجاعهای غیرعادی توجه کنید.
تکنیک شماره ۳۳ سر به سر نگذارید آدمهای کوچک ممکن است حرفی را به تمسخر بزنند و خنده خفیفی را سبب شوند. اما سرشناسها و آدمگندهها این کار را نمیکنند. هرگز و هرگز به هزینه کسی لطیفهپراکنی نکنید. مجبور میشوید بهای سنگینی برای آن بپردازید.
مطلب مشابه: خلاصه کتاب ۴۸ قانون قدرت رابرت گرین ؛ کتابی برای کار آفرینان
اشتباه من، سود شما هرگاه خطایی از شما سرمیزند، کاری کنید که شخص آسیبدیده سودی بکند. اصلاح کردن اشتباه خود کافی نیست. از خود بپرسید: «برای این کسی که از ناحیه من آسیب دیده چه میتوانم بکنم تا او از اتفاقی که افتاده خوشحال باشد.» بعد این کار را به سرعت انجام بدهید. اینگونه از اشتباهی که کردهاید سود میبرید.
در این زندگی به دو دسته از اشخاص برمیخوریم: آنهایی که وارد اتاق میشوند و میگویند، «خوب، من اینجا هستم!» و آنهایی که وارد اتاق میشوند و میگویند، «اَه، شما اینجا هستید.»
واقعیت این است که عشق تولید عشق میکند، دوست داشتن تولید دوست داشتن میکند. احترام تولید احترام میکند.
وقتی کسی را میبینید بلافاصله به او تبسم نکنید. به جای آن لحظهای به چهرهاش نگاه کنید. کمی مکث کنید. در حالت چهرهاش دقیق شوید و بعد بگذارید تبسمی بزرگ و گرم بر چهرهتان بنشیند تا چشمانتان را در خود غرق کند. این تبسم روی شخص مخاطب شما تأثیر فراوان بر جای میگذارد. اینگونه آنها تصور میکنند که تبسم شما تنها آنها را لحاظ کرده است.
تکنیک شماره ۱۹ نورافکن دوار وقتی با کسی صحبت میکنید، فرض را بر این بگذارید که نورافکنی میان شما حایل است. وقتی شما صحبت میکنید نورافکن روی شماست. وقتی طرف مقابل حرف میزند، نورافکن روی او میافتد. هرچه نورافکن را بیشتر روی طرف مقابل بیندازید، او شما را جالبتر مییابد.
برداشت دنیا از کسانی که از کلمات بزرگ و پرطمطراق استفاده میکنند این است که آنها خلاقتر و هوشمندتر هستند. کسانی که لغات بیشتری میدانند سریعتر استخدام میشوند، سریعتر ارتقاء درجه پیدا میکنند و جمع بیشتری به حرفهایشان گوش میدهند. برندگان بزرگ از کلمات بزرگ و سرشار استفاده مینمایند. اما هرگز بیتناسب حرف نمیزنند. عبارات به لحنی دلنشین از دهانشان بیرون میآید تا گفتوگویشان را سرشار و غنی کند.
حیوانات هراسیده جنگل پشت صخرهها پنهان میشوند تا حیوانات دیگر به آنها دسترسی نداشته باشند. در زندگی انسانها هم همین اتفاق میافتد. خجالتیها هم همین کار را میکنند. آنها سعی میکنند در یک گوشه بنشینند و یا صندلیشان در جایی باشد که کسی آنها را نبیند و با آنها حرف نزند.
مراقب باشید حرفی نزنید که به کسی بربخورد.
«در مقاله نوشته بود یک لبخند گشاده و گرم در حکم یک دارایی است اما به شرط آنکه کمی به تأنی و آرامتر صورت واقع به خود بگیرد زیرا در این زمان تولید اعتبار میکند.»
چشمان اِپوکسی این روش از تأثیر قدرتمندی برخوردار است. حتی وقتی شخص دیگری صحبت میکند به هدف خود نگاه کنید. بدون توجه به اینکه چه کسی حرف میزند، به کسی نگاه کنید که میخواهید بر او تأثیر بگذارید.
مطلب مشابه: بریده هایی از کتاب عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست؛ جملات خلاصه کتاب
همهچیز را با اسم حقیقیاش بگویید در پس کلمات زیبا پنهان نشوید. رک و راست حرف بزنید. آدم گندهها از کلمات واقعی استفاده میکنند. آنها زبان را یاد گرفتهاند که با آن تکلم کنند. با چند دقیقه گوش دادن به صحبتها، بازیگران بزرگ را از بازیگران کوچک تمیز میدهید.
وقتی از کسی تقاضای لطفی دارید، به او بگویید که موضوع برای شما تا چه اندازه مهم است. بگذارید آنها از کاری که برایتان میکنند لذت ببرند.
تکنیک شماره ۳۸ تحولی در زندگی خود ایجاد کنید ماهی یکبار زندگی خود را متحول کنید. به یک ورزش جدید روی بیاورید، به یک نمایشگاه بروید. به سخنرانی بروید تا درباره مطلبی که از آن هیچ اطلاعی ندارید، کسب اطلاع کنید. با یک جلسه شرکت در تجربهاندوزیهای جدید، به ۸۰ درصد سؤالات مربوط به آن اشراف پیدا میکنید.
تکنیک شماره ۱۰ با روحیه آنها همخوان شوید قبل از اینکه حرفی بزنید، با شنیدن یکی دو کلمه از طرف مقابل حالت ذهنی او را تشخیص بدهید. ببینید مستمع شما در چه شرایط روحی قرار دارد. اگر میخواهید اشخاص را به دور خود جمع کنید، با روحیه و لحن صدای آنها همخوانی پیدا کنید.
برندگان بزرگ خطاهای جزئی دوستانی را که میخواهند با آنها حفظ رابطه کنند به پای خود مینویسند. مثلا اگر دوستی را که به خانه دعوت کردهاند کمی دیر برسد، به او میگویند: «تقصیر تو نبود. تقصیر من بود که راه بد و پیچیدهای را به تو نشان دادم.»
حتمآ شما هم شنیدهاید که بعضیها میگویند: «نمیتوانم به مهمانی بروم، لباس ندارم که بپوشم.» اما آخرینباری که شنیدید کسی گفت: «نمیتوانم به مهمانی بروم برای اینکه حرفی برای گفتن ندارم»
۸۵ درصد موفقیت یک شخص در زندگی رابطه مستقیم با مهارتهای ارتباطی او دارد.
«تقریبآ تمامی حالات شخصیتی اشخاص از وضع ظاهرشان، حالت بدنشان و طرز حرکت کردن و راه رفتنشان مشخص میشود.»
درست در لحظهای که ما انسانها نگاهمان به یکدیگر میافتد میتوانیم تأثیر فراوانی بر یکدیگر بگذاریم. اولین نگاه و حالت و منظر شما روی شخصی که با او ملاقات میکنید تأثیری بر جای میگذارد که میتواند خاطرهاش برای همیشه در ذهن او باقی بماند.
کارآگاه کلمه باشید به تکتک کلماتی که طرف مقابل صحبت شما به آن اشاره میکند توجه کنید. اینگونه مانند شرلوک هلمز به موضوعی برمیخورید که برای طرف مقابل بسیار جالب توجه است.
مطلب مشابه: بریدههایی از کتاب خرده عادت ها از جیمز کلیر؛ خلاصه جملات درباره عادات زندگی
جملاتی از کتاب چگونه با هر کسی صحبت کنیم
استفاده از لفظ شما نشانه عقل است رواندرمانگرها به این نتیجه رسیدهاند که بیماران ساکن آسایشگاههای روانی در مقایسه با اشخاص معمولی که در جهان زندگی میکنند لفظ من را ۱۲ بار بیشتر تکرار میکنند. هرچه شرایط این بیماران بهتر میشود، کمتر از لفظ من و بیشتر از لفظ شما استفاده مینمایند. هرچه از ضمیر من کمتر استفاده کنید، بیشتر نشان میدهید که از عقل سلیم برخوردارید. برندگان بیشتر از لفظ شما استفاده میکنند.
اما چه نتیجهای به دست آمد؟ وقتی زنان حکایتهای شخصی خود را برای زنان دیگر باز میگفتند، پژوهشگران به نتیجهای رسیدند که پیشبینی کرده بودند. افزایش تماس چشمی احساس صمیمیت را در آنها بالا برد اما در مورد مردان اینطور نبود. بعضی از مردان از اینکه مرد دیگری به مدت طولانی در چشمانشان نگاه کند، رفتاری خصمانه بروز دادند. بعضی نیز احساس کردند که تهدید میشوند.
مهارتهای ارتباطی اشخاص را به رأس هرم میبرد.
هرگاه گفتوگوی مهمی دارید، بگذارید بینیتان به خارش بیفتد، گوشتان گزگز کند، و پایتان سوزن سوزن شود. از خاراندن، آرام کردن و دست کشیدن به سر و صورت خود خودداری ورزید. تکان دادن دست نزدیک صورت و همه رفتارهایی که خبر از بیقراری میدهند، میتوانند به مستمع شما القاء کنند که شما دروغگو هستید.
تأیید همدلانه به جای استفاده از الفاظی مانند «آها»، «که اینطور» و غیره، برای اینکه نشان بدهید به صحبتهای طرف مقابل گوش دادهاید از جملات کامل استفاده کنید: «بله، متوجه منظورتان هستم.» زدن حرفهای همدلانه و تأییدکننده طرف مقابل شما را به صحبت کردن تشویق میکند.
حتمآ شما هم شنیدهاید که بعضیها میگویند: «نمیتوانم به مهمانی بروم، لباس ندارم که بپوشم.» اما آخرینباری که شنیدید کسی گفت: «نمیتوانم به مهمانی بروم برای اینکه حرفی برای گفتن ندارم» کی بود؟
فرض کنید به یک مهمانی رفتهاید و حالا هنگام ترک مهمانی است. به صاحبخانه نگویید: «عالی بود.» این را همه میگویند. مثلا بگویید: «باشکوه بود، بینظیر بود، فوقالعاده بود.» بعد به صاحبخانه بگویید که خاطره بسیار خوشی از این مهمانی برایتان باقی مانده است، بگویید: «زمان کمنظیری را سپری کردید، بسیار باشکوه بود.»
مرد خردمندی که نام مضحک زیگ را دارد زمانی به من گفت: «برای مردم مهم نیست که شما چقدر میدانید. برایشان مهم این است که چقدر به آنها توجه دارید.
۹ قبلا صحنه را تماشا کنید آن شخصیتی را که میخواهید در صحنه به نمایش بگذارید از قبل تمرین کنید. خود را ببینید که با اطمینان راه میروید، با اطمینان حرف میزنید، چشمان نافذ دارید. خود را بشنوید که با همه صحبت میکنید. خودتان را یک «ابرشخص» در نظر بگیرید. بعد از آن همهچیز به خیر و خوشی برگزار میشود.
مطلب مشابه: کتاب های حال خوب کن؛ لیست 13 کتاب شیرین و جذاب که حال شما را خوب می کنند
پرسیدم: «اگر بخواهی کسی را به خوبی ترسیم کنی باید از هوش، کاریسما، توجه و علاقه او اطلاع داشته باشی.» باب سخنم را قطع کرد: «بسیار ساده است. به آنها حالت بهتری میدهم، سری که بالاست، تبسمی از روی اعتماد و اطمینان و نگاهی مستقیم و خیره.» این تصویری مطلوب از کسی است که برای خودش کسی است.
هرگاه صحبت کسی که ماجرایی را تعریف میکند پاره میشود، ابتدا به کاری که پیشامد کرده برسید و بعد وقتی گروه دوباره جمع شد، خطاب به قصهگو بگویید: «بسیار خوب، برگردیم بر سر اصل ماجرا.» یا بهتر از آن بگویید: «خوب، برگردیم به قصه خودمان. خوب، بعد از… چه اتفاقی افتاد.»
تعریف در پشتسر تعریف در غیاب از تعریف در حضور و روبهرو بسیار اساسیتر است. بهترین روش برای حسنجویی نه تلفن است و نه تلگراف. بلکه در حضور یک دوست است. پشتسر اشخاص، در حضور دوستانشان از آنها حسنجویی کنید تا نتیجه کارتان بهتر شود.
تکنیک شماره ۳۱ از بذله استفاده کنید خواه در مقابل جمعیت کثیری ایستاده باشید یا پشت منقل برای افراد خانواده کباب درست میکنید، میتوانید مخاطبان خود را با رعایت مهارتهای خاصی سرگرم کنید. مطالب سخنوران را بخوانید، حرفهای سنجیده بزنید. در مواقع خاص از بذله استفاده کنید. سعی کنید حرفهایتان با نمک باشد، اما از همه اینها مهمتر سعی کنید که نکتهدان باشید.
تکنیک شماره ۲۰ روش طوطی هرگز بدون مطلب باقی نمانید. مانند یک طوطی، دوسه کلمه آخر حرف طرف مقابل را تکرار کنید. بعد از آن به تنها چیزی که احتیاج دارید گوش دادن است.
مهمانی برای خوش گذراندن است در جنگل انسانی مکانهایی وجود دارد که حتی تیزچنگالترین پلنگان به آن حمله نمیکنند. اولین اینها مهمانیهاست. مهمانی برای خوش بودن است نه برای رویارویی و مواجهه. بازیگران بزرگ حتی وقتی کنار میز شام نزدیک بزرگترین دشمنان خود میایستند، با آنها وارد بگومگو نمیشوند. این کار را به وقت دیگری موکول میکنند.
حسنجویی در صحبتهای خود با اشخاص حرفهایی را بگنجانید که توجه مثبت آنها را جلب کند. مراقب باشید به اشخاص حرفی نزنید که اسباب دلخوری آنها را فراهم سازید.
با این حساب از کجا میفهمید که کسی برای امرار معاش چه میکند؟ به جای اینکه از کسی بپرسید «شما چهکاره هستید؟» بپرسید: «بخش اعظم ساعات روزتان را چگونه میگذرانید؟» با طرح چنین سؤالی اشخاص را در موقعیت راحتی قرار میدهید تا بگویند که چهکار میکنند. اینگونه یک مادر خانهدار راحتتر جوابتان را میدهد.
مطلب مشابه: بریدههایی از کتاب کیمیاگر پائولو کوئیلو؛ خلاصه متن از جملات زیبای این کتاب
دوستم الکساندر همیشه یک تسبیح یونانی به دست میگیرد. میداند هرکس او را ببیند از او میپرسد: «این چیه؟» اینگونه او میتواند با شمار زیادی از مردم رابطه برقرار کند.
به خاطر داشته باشید که درون هر کسی کودک بزرگی زندگی میکند که به شدت خواهان شناسایی است. میخواهد بگوید که او موجودی خاص و متفاوت از دیگران است.
واکنش احساسی طرف مقابل شما به خیره شدن شما در چشمانش یک مبنای بیولوژیایی دارد. وقتی از روی عمد و قصد به کسی نگاه میکنید، ضربان قلب طرف مقابل را افزایش میدهید و موجب ترشح مادهای شبیه آدرنالین در خون او میشوید. این همان واکنش فیزیکی است که وقتی اشخاص عاشق میشوند بروز میدهند. وقتی شما آگاهانه تماس چشمی خود را افزایش میدهید، اشخاص در موقعیتهای مختلف تصور میکنند نظر موافق شما را جلب کردهاند.
تبسم غرقهساز وقتی کسی را میبینید بلافاصله به او تبسم نکنید. به جای آن لحظهای به چهرهاش نگاه کنید. کمی مکث کنید. در حالت چهرهاش دقیق شوید و بعد بگذارید تبسمی بزرگ و گرم بر چهرهتان بنشیند تا چشمانتان را در خود غرق کند. این تبسم روی شخص مخاطب شما تأثیر فراوان بر جای میگذارد. اینگونه آنها تصور میکنند که تبسم شما تنها آنها را لحاظ کرده است.
ارتباط درست جمله مناسب خود را با کلمه شما یا تو شروع کنید. اینگونه بلافاصله توجه طرف مقابل را به خود جلب میکنید. طوری حرف بزنید که روی غرور آنها تأثیر مثبت بگذارید. اینگونه بهتر به نتیجه میرسید. استفاده از لفظ شما نشانه عقل است
فایده دیگر سؤال نکردن «چه میکنید و چهکاره هستید» این است که اشخاص با گارد بسته با هم حرف نمیزنند. آنها به این نتیجه میرسند که شما آنها را به خاطر کسی که هستند و نه شغلی که دارند برای مصاحبت انتخاب کردهاید.
این خبر نیست که کسی را عصبانی میکند، بلکه نگرش غیرهمدلانه است که اسباب ناراحتی میشود. همه ما مجبوریم گهگاه خبرهای بد بدهیم اما برندهها با نگرش درستی این کار را میکنند
معمولا وقتی با دو یا چند نفر صحبت میکنید، به کسی که حرف میزند خیره میشوید. اما روش چشمان اِپوکسی توصیه میکند به کسی که شنونده است دقیق شوید. در واقع به هدفتان نگاه میکنید و نه به کسی که حرف میزند.
موضوع همیشه این نیست که چه میگویید، مهمتر از آن این است که چگونه میگویید.
چشمان اِپوکسی این روش از تأثیر قدرتمندی برخوردار است. حتی وقتی شخص دیگری صحبت میکند به هدف خود نگاه کنید. بدون توجه به اینکه چه کسی حرف میزند، به کسی نگاه کنید که میخواهید بر او تأثیر بگذارید.
مطلب مشابه: بریده هایی از کتاب مامان و معنی زندگی اروین یالوم؛ خلاصه کتاب و جملات زیبای آن
بخش های مهم کتاب چگونه با هر کسی صحبت کنیم
تکنیک شماره ۱۴ به گوش ایستادن وقتی «این چیه» و «او کیه» مصداق خود را از دست میدهند، مشکلی پیش نمیآید. کافیست خود را به نزدیکی گروهی برسانید که میخواهید با آنها آشنا شوید و منتظر باقی بمانید. بعد ناگهان به میان صحبت آنها بروید. «میبخشید، بیآنکه بخواهم شنیدم که …» اینگونه میتوانید با آنها باب صحبت را باز کنید.
تکنیک شماره ۸ حس اسب هانس عادت کنید که وقتی حرف میزنید دو کار انجام دهید. در حالی که حرف میزنید به واکنشهای مستمع خود دقیق شوید و بعد از آن حرکات خود را برنامهریزی کنید. اگر اسب از عهده این کار برمیآید، شمای انسان هم میتوانید این کار را بکنید. اینگونه اشخاص در تعریف و تمجید از شما حرف خواهند زد و به هوش شما آفرین خواهند گفت.
وقتی پزشک با آن چکش پلاستیکی ضربهای به زانوی شما میزند، زانویتان بلافاصله واکنش نشان میدهد. دیگران هم وقتی عمل و رفتار جالبی بروز میدهند، بلافاصله باید از آنها حسنجویی کنید.
آدمهای کوچک ممکن است حرفی را به تمسخر بزنند و خنده خفیفی را سبب شوند. اما سرشناسها و آدمگندهها این کار را نمیکنند.
دان گفت: «وقتی برای اولینبار کسی را ملاقات میکنم، دلم میخواهد درباره او و زندگیش کسب اطلاعات کنم.» آدمهای مطمئن و با اعتماد به نفس اینگونه برخورد میکنند.
حسنجویی و تعریف کردن بخش همیشگی از برنامه طلب کردن چیزی به منظور دستیابی به آن است. وقتی دیل کارنگی کتاب با حسنجویی شروع کنید را به رشته تحریر درآورد، پانزده میلیون خواننده آن را با دل و جان به خاطر سپردند. امروزه هم اغلب ما بر این باوریم که حسنجویی راه رسیدن به خواستههای ماست.
تکنیک شماره ۲۳ بدون داشتن آخرین خبرها از خانه بیرون نروید آخرین کاری که بعد از پوشیدن لباس و قبل از ترک خانه باید بکنید این است که رادیو را روشن کنید و به خبرهای آن گوش بدهید. یا روزنامه صبح را ورق بزنید و از خبرهایش آگاه شوید. هر اتفاقی که امروز افتاده جالب است. وقتی از اخبار مطلع باشید، مجبور نیستید از اشخاص درباره خبرهای روز سؤال کنید.
تکنیک شماره ۱۱ با اشتیاق حرف بزنید آیا نگران اولین کلمات خود هستید؟ ترسی به دل راه ندهید زیرا ۸۰ درصد برداشت مستمعین شما کاری به کلمات شما ندارد. تقریبآ در شروع هر حرفی که بزنید اشکال ندارد. کافیست که با عشق و علاقه و مشتاقانه صحبت کنید. «همهچیز به استثنای کالباس جگر»
تکنیک شماره ۹ قبلا صحنه را تماشا کنید آن شخصیتی را که میخواهید در صحنه به نمایش بگذارید از قبل تمرین کنید. خود را ببینید که با اطمینان راه میروید، با اطمینان حرف میزنید، چشمان نافذ دارید. خود را بشنوید که با همه صحبت میکنید. خودتان را یک «ابرشخص» در نظر بگیرید. بعد از آن همهچیز به خیر و خوشی برگزار میشود.
مطلب مشابه: بریدههایی از کتاب فقر احمق میکند؛ خلاصه ای از این کتاب با جملات درباره فقر
شما میتوانید هر حرفی را بزنید به شرط آنکه شکایتآمیز نباشد، بیادبانه و ناخوشایند هم نباشد. اگر اولین کلماتی که به کار میبرید شکایتآمیز باشد، مردم شما را شاکی ارزیابی میکنند. زیرا این شکایت تا آن لحظه ۱۰۰ درصد حرف شما را تشکیل داده است. ممکن است برعکس خیلی هم شاد و بانشاط باشید، اما آنها این را از کجا بدانند؟ به همین ترتیب سعی کنید حرفهای اولتان بیادبانه نباشد.
مرد: (با تبسم) «لباس جالبی پوشیدهای.» زن: (چهره درهم میکشد) «این لباس قدیمی را میگویی؟» مرد: (به فکر فرو میرود) «فکر میکنم از حرف من خوشش نیامد. حتمآ فکر میکند که من سلیقه بدی در مورد لباس دارم. بهتر است دیگر حرفی نزنم.» سه هفته بعد… زن: «دیگر از من تعریف نکرد.» مرد: «چرا ناراحت است؟»
اینبار هرگاه به کشور جدیدی پا میگذارید، درباره آداب و رسوم آن کشور مطالعه کنید.
همیشه «تشکر کردن» را با دلیلی همراه کنید. از اینکه آمدید متشکرم. از اینکه تا این حد فهیم هستید متشکرم. از اینکه منتظر ماندید متشکرم. از اینکه مشتری تا این حد خوبی هستید متشکرم. از اینکه اینقدر محبت دارید متشکرم. اغلب اوقات وقتی از هواپیما پیاده میشویم، خلبان و سرمهماندار نزدیک در خروج ایستادهاند. از آنها به خاطر کارشان تشکر کنید. «متشکرم که ما را به سلامت به اینجا آوردید.» این روش تأثیر شگرفی دارد، بهطوری که اغلب جواب میدهند: «آه، خواهش میکنیم. خوشحالیم که ما را برای مسافرتتان انتخاب کردید.»
چشمان چسبنده تصور کنید که چشمان شما با چسب به کسی که با او صحبت میکنید، چسبیده است. حتی وقتی او صحبتش را تمام کرد، تماس چشمی خود را با او قطع نکنید. وقتی باید چشم از او برگیرید، این کار را به آرامی انجام بدهید.
آه چه جالب، شما هستید؟ با نگرش «من همیشه خوشحال هستم» به تلفنها جواب بدهید. گرم و حرفهای برخورد کنید. بعد وقتی دانستید با چه کسی حرف میزنید، بگذارید خوشحالی همه چهره شما را بپوشاند. بگذارید احساس نشاط در کلامتان ظاهر شود.
آیا مشتری شما باغی دارد؟ با او درباره «کاشت بذر برای رسیدن به موفقیت» حرف بزنید. آیا رئیس شما قایقی دارد؟ با او درباره شناور شدن در جریان آب حرف بزنید. آیا او یک خلبان است؟ صحبت از برخاستن و به پرواز درآمدن بکنید. آیا او تنیسبازی میکند؟ درباره فرود آوردن ضربه درست حرف بزنید.
مطلب مشابه: بریدههایی از کتاب کار عمیق کال نیوپورت؛ جملات خلاصه این کتاب پیشرفت شخصی و مالی
اگر در جمعی حضور دارید که اشخاص جملگی به زبانی صحبت میکنند که شما آن را درک نمیکنید، تصور کنید که آنها دوستان قدیمی شما هستند. همهچیز عالیست با این تفاوت که آنها فراموش کردهاند به زبانی که شما با آن آشنا هستید حرف بزنند.
تکنیک شماره ۲ چشمان چسبنده تصور کنید که چشمان شما با چسب به کسی که با او صحبت میکنید، چسبیده است. حتی وقتی او صحبتش را تمام کرد، تماس چشمی خود را با او قطع نکنید. وقتی باید چشم از او برگیرید، این کار را به آرامی انجام بدهید.
تکنیک شماره ۳ چشمان اِپوکسی این روش از تأثیر قدرتمندی برخوردار است. حتی وقتی شخص دیگری صحبت میکند به هدف خود نگاه کنید. بدون توجه به اینکه چه کسی حرف میزند، به کسی نگاه کنید که میخواهید بر او تأثیر بگذارید.
تکنیک شماره ۴ آویزان شدن به کمک دندانها تصور کنید در سیرکی هستید و حلقهای آهنی آویزان است. این حلقه را با دندانهای خود گاز بگیرید و از آن آویزان شوید. وقتی اینگونه آویزان میشوید، هر یک از عضلات شما حالت کشیده و بیکم و کاستی به خود میگیرد.
تکنیک شماره ۵ رفتار بالغانه با هر کسی که آشنا میشوید با او رفتار بالغانه داشته باشید. به محض اینکه به هم معرفی میشوید، به شخص تازه آشنایتان پاداشی بدهید. به او تبسم کنید. با تمام وجود متوجه او شوید، وقتی با تمام وجود با کسی صحبت میکنید، در واقع به او میگویید: «به نظر من تو یک موجود به شدت خاص و متفاوت از دیگران هستی.»
تکنیک شماره ۶ سلام دوست قدیمی وقتی با کسی ملاقات میکنید، تصور کنید که او یکی از دوستان قدیمی شماست. چه بد که دست روزگار میان شما فاصله انداخت. اما حالا در این جلسه یا در این مهمانی بدون اینکه از قبل خبر داشته باشید، با او ملاقات میکنید. این تجربه شادیآفرین سبب میشود که ذهن نیمههشیار شما روی جسمتان تأثیر بگذارد. از ابروهایتان گرفته تا نوک پنجههایتان تحت تأثیر قرار میگیرد و روی طرف مقابل اثر میگذارید.
تکنیک شماره ۱۲ همیشه یک «این چیه؟» با خود به همراه داشته باشید هرگاه به مهمانی میروید یا در اجتماعی شرکت میکنید، یک «این چیه؟» با خود داشته باشید. اینگونه همه ممکن است بخواهند با شما حرف بزنند.
تکنیک شماره ۱۵ حرفی درباره شهرتان بزنید هرگاه از شما میپرسند «اهل کجا هستید؟» کافی نیست که صرفآ به شهر محل زندگیتان اشاره کنید. چه بهتر که اطلاعاتی درباره واقعیتهای مربوط به شهرتان داشته باشید و پس از آنکه گفتید اهل کدام شهر هستید، یکی دو جملهای درباره شهرتان حرف بزنید. اینگونه رفتار یک متخصص ارتباطات را به نمایش میگذارید.
تکنیک شماره ۲۶ گنجینه واژه شخصی شما به چند کلمه که معمولا در طی روز از آنها استفاده میکنید توجه نمایید. بعد چند کلمه جدید را به کار ببرید و ببینید که چه احساسی به شما دست میدهد. اگر این واژهها را دوست دارید، مرتب از آنها استفاده کنید. توجه داشته باشید که حتی ۵۰ کلمه میتواند تفاوت قابل ملاحظهای ایجاد کند. در دو ماه آینده هر روز از یک کلمه استفاده کنید و تأثیر آن را ببینید.
تکنیک شماره ۲۲ به جنبههای مثبت توجه داشته باشید وقتی برای اولینبار با کسی ملاقات میکنید، محتاطتر عمل کنید. بعد وقتی روابط شما با این دوست جدید مستحکمتر شد، میتوانید با او درباره مسایل دیگر حرف بزنید. اما در حال حاضر به جنبههای مثبت بچسبید و جنبههای منفی را رها سازید.
تکنیک شماره ۲۱ تکرار! جالبترین صدایی که یک سخنگو یا مجری میتواند بشنود این است: «دوباره! دوباره!» جالبترین حرفی که یک نفر که او را به دیگران معرفی میکنید میتواند بشنود این است: «موضوع… را برایشان تعریف کن.» هرگاه با جمعی در یک جلسه یا در یک مهمانی هستید و شخص مهمی در جمع شماست، از او بخواهید حکایت جالبی را که از زبان او شنیدهاید برای دیگران تعریف کند.
تکنیک شماره ۱۶ تنها به گفتن شغلتان اکتفا نکنید وقتی از شما میپرسند «چهکارهاید؟» ممکن است به ذهنتان برسد که «من یک اقتصاددان، یک معلم یا یک مهندس هستم.» در اینجا بهتر است اطلاعات بیشتری درباره کارتان بدهید تا امکان گفتوگو فراهم آید. درباره کاری که میکنید اطلاعات بیشتری ارائه بدهید. در غیر اینصورت کسی که از شما سؤال کرده ممکن است به این صرافت بیفتد که به جای صحبت با شما به سراغ خوراکیها برود. خاطرات دردناک از خلاصهگویی در زمینه شغلی که دارید
یکی از اساتید دانشگاه پنسیلوانیا میگوید: «برای اطلاع از تبادلهای دو نفر در مدت یکساعت، نیمی از جمعیت بالغ آمریکا باید تمام مدت عمر خود تلاش کنند تا آنها را ردیابی نمایند.»
تکنیک شماره ۴۱ مجلات تجاری را بخوانید آیا مشتری بزرگ شما یک گلفباز، یک دونده، یک شناگر یا یک اسکیباز است؟ آیا با حسابداران سر و کله میزنید؟ آیا با اساتید ذِن طرف هستید؟ تعداد کثیری نشریه تخصصی در این زمینهها وجود دارد. آنها را بخوانید و از آنها به سود خود استفاده کنید.
مطلب مشابه: بریدههایی از کتاب نیمه تاریک وجود دبی فورد در باب روانشناسی و خودشناسی
تکنیک شماره ۴۰ با مباحث مهم آشنا شوید قبل از اینکه کورکورانه وارد مجلسی شوید، پرس و جو کنید و ببینید مسایل مهم مربوط به جمعیت حاضر در آنجا کدام است. هر صنعتی مشکلات خاص خود را دارد که اگر با آنها آشنا شوید، به راحتی میتوانید با آن گروه یا صنف حرف بزنید و خودمانی آنها شوید.
تکنیک شماره ۳۹ از زبان کاری آنها آگاه شوید برندگان بزرگ میتوانند درباره کار دیگران حرف بزنند و با آنها به زبان آنها صحبت کنند. چرا به این زبان صحبت کنید؟ برای اینکه شما خودمانی آنها میشوید.
تکنیک شماره ۳۵ صفحه خط افتاده هرگاه کسی به اصرار از شما سؤالی میکند که مایل نیستید به آن جواب بدهید، جواب اولتان را تکرار کنید. جواب قبلی را با لحن یکسان تکرار کنید. وقتی آنها جوابهای تکراری شما را بشنوند، به احتمال زیاد سکوت میکنند.