بریده‌هایی از کتاب قوانین طبیعت انسان اثر رابرت گرین (برای مدیریت زندگی)

کتاب قوانین طبیعت انسان بی‌شک یکی از مهمترین و بهترین کتاب‌ها در حوزه مدیریت زندگی است که به نظر بنده هیچ کتابی به اندازه آن مفید و کامل مقصود خود را شرح نداده است. ما امروز در مجله اینترنتی روزانه بریده‌هایی از کتاب قوانین طبیعت انسان را گردآوری کرده‌ایم که امیدواریم از خواندن آن‌ها نهایت لذت را برده و همچنین نکات مهم را یاد بگیرید.

بریده‌هایی از کتاب قوانین طبیعت انسان اثر رابرت گرین (برای مدیریت زندگی)

این کتاب درباره چیست؟

کتاب قوانین طبیعت انسان نوشته‌ی رابرت گرین درباره‌ی هیجانات و رفتارهای انسانی است و از ویژگی‌های انسانی که در درونمان به شدت داریم و باید از آن پرهیز کنیم صحبت می‌کند و همچنین افرادی که بودنشان در زندگی ما خطرآفرین است را به ما یادآوری می‌کند. انتشارات نسل نواندیش کتاب قوانین طبیعت انسانی را با ترجمه‌ی فاطمه باغستانی در اختیار خوانندگان قرار داده است.

فهرست این کتاب

  • فصل اول: بر خود هیجانی چیره شوید
  • قانون خردگریزی
  • درون آتن
  • کلیدهای طبیعت انسان
  • گام اول: تشخیص تعصب‌ها
  • گام دوم: آگاهی از عوامل هیجان‌برانگیز
  • گام سوم: راهبردهایی برای بیرون کشیدن خود منطقی
  • فصل دوم: خودستایی را به همدلی تبدیل کنید
  • قانون خودشیفتگی
  • طیف خودشیفتگی
  • چهار نمونه از تیپ‌های خودشیفته
  • فصل سوم: در پس نقاب مردم را ببینید

جملات و بریده‌هایی از کتاب قوانین طبیعت انسان

مراقب افرادی باشید که به‌سرعت دیگران را جذب می‌کنند و بسیار خوب و صمیمی به نظر می‌رسند. چنین خوب بودن افراطی‌ای هرگز طبیعی نیست. فاصله‌تان را حفظ کنید و در پی نشانه‌های اولیه مانند اظهارنظرهای انفعالی- تهاجمی باشید. اگر به نشانه‌هایی پی بردید که با شخصیت آن‌ها ارتباطی نداشت، برای مثال شروع به غیبت دربارهٔ دیگران کردند، مطمئن باشید که سایهٔ آن‌ها در حال صحبت است و شما نیز خودتان یک روز هدف این غیبت‌ها خواهید شد.

سعی کنید در تمایل به صحبت کردن و اظهار عقیده کردن تجدیدنظر کنید و بیشتر به شنیدن دیدگاه‌های دیگران توجه کنید.

جملات و بریده‌هایی از کتاب قوانین طبیعت انسان

آنچه مرا می‌ترساند، استراتژی دشمن نیست، بلکه اشتباهات خود ماست.

احساس برتری داشتن خود بهترین نشانه برای وجود دائمی عدم عقلانیت است.

لینکلن می‌گوید: «اگر می‌خواهید شخصیت یک نفر را بررسی کنید، به او قدرت بدهید.»

ما برنامه‌ریزی شده‌ایم تا تجربه‌های کودکی را در زمان حال تکرار کنیم.

کسی که اصالت حقیقی داشته و متفاوت باشد، نیازی به نمایش ندارد. به‌واقع این افراد حقیقی از اینکه متفاوت از دیگران دیده شوند، احساس شرمندگی دارند و ظاهری متواضع به خود می‌گیرند

سرانجام به آنچه می‌خواستم، رسیدم. آیا خوشحالم؟ نه واقعاً. اما دلیلش چیست؟ حالا دیگر روح من آن حس تند و گزندهٔ خواستن را ندارد. نباید خودمان را فریب دهیم. خوشحالی در به دست آوردن نیست، بلکه در دنبال کردن است.

منطق‌گرایی و عقلانیت نیرویی نیست که با آن زاده شده باشید، بلکه ویژگی‌ای است که آن را باید از طریق آموزش و تمرین کسب کنید.

موفقیت یا پیروزی‌های ناگهانی می‌توانند بسیار خطرناک باشند. از نظر عصبی، مواد شیمیایی در مغز ترشح می‌شوند و پیوندی قوی از برانگیختگی و انرژی ایجاد می‌کنند که به تمنای تکرار موفقیت منتهی می‌شود. این می‌تواند شروع هر نوع رفتار اعتیادی یا جنون‌آمیز باشد.

مطلب مشابه: بریده‌هایی از کتاب 12 قانون زندگی؛ نوشداروی بی‌نظمی نوشته جردن پیترسون روانشناس

مطلب مشابه: بریده‌هایی از کتاب عادت های کوچک نوشته استفان گایز

جملات و بریده‌هایی از کتاب قوانین طبیعت انسان

هیچ ایرادی ندارد که در ارتباط با بیشتر مردم گاهی در رفتار با آن‌ها کمی سرد باشید. این کار موجب می‌شود آن‌ها برای دوستی با شما ارزش بیشتری قائل شوند. اما اگر واقعاً نسبت به فردی عشقی خاص داریم باید آن را پنهان کنیم؛ درست مانند زمانی که جرمی انجام می‌دهیم و آن را پنهان می‌کنیم. شاید این کار پسندیده نباشد، اما کار درستی است. چرا؟ زیرا سگ‌ها هم تحمل مهربانی زیاد را ندارند، چه رسد به ما انسان‌ها! آرتور شوپنهاور

کافی است زمانی آزاد به بازی با ایده‌ها بپردازید، گزینه‌هایتان را وسیع‌تر کنید و توجه جدی به چیزهایی داشته باشید که در وضعیت ناخودآگاه ذهن شما وجود دارد. به همین نسبت باید از تاریک‌ترین محرک‌ها نیز بهره بگیرید، حتی آن‌هایی که به نظرتان جنایتکارانه می‌رسند و روشی بیابید تا آن‌ها را در کار خود بیان کنید یا به صورت یک مقاله یا طرح در مجله‌ای عنوان کنید.

زمان واکنش را افزایش دهید. این قدرت از طریق تمرین و تکرار به دست می‌آید. وقتی رویداد یا تعاملی نیاز به پاسخ یا واکنش دارد، باید یک قدم به عقب گذاشتن را بیاموزید.

داشتن حس هدفمندی و یافتن رسالت خود در زندگی روشی مهم برای مصون ماندن در برابر حسادت است. شما به جای حسادت دیگران بر زندگی و برنامه‌های خویش متعهد و متمرکزید. آنچه در شما رضایت ایجاد می‌کند، تحقق بالقوه‌هایتان است نه جلب توجه دیگران؛ زیرا شما می‌دانید که توجهی که از بیرون می‌آید، گذراست. دیگر نیازی به مقایسه ندارید، زیرا حس خودارزشمندی شما از درون می‌تراود نه از بیرون.

بگذارید همهٔ آشنایان اعم از مرد و زن به این احساس برسند که شما می‌توانید هرگاه اراده کنید از همراهی آن‌ها کناره‌گیری کنید. این آگاهی موجب استحکام دوستی خواهد شد. هیچ ایرادی ندارد که در ارتباط با بیشتر مردم گاهی در رفتار با آن‌ها کمی سرد باشید. این کار موجب می‌شود آن‌ها برای دوستی با شما ارزش بیشتری قائل شوند. اما اگر واقعاً نسبت به فردی عشقی خاص داریم باید آن را پنهان کنیم؛ درست مانند زمانی که جرمی انجام می‌دهیم و آن را پنهان می‌کنیم. شاید این کار پسندیده نباشد، اما کار درستی است. چرا؟ زیرا سگ‌ها هم تحمل مهربانی زیاد را ندارند، چه رسد به ما انسان‌ها! آرتور شوپنهاور

ما انسان‌ها بردهٔ ترس‌ها و جهالت‌هایمان شده‌ایم.

اگر فردی بخواهد چیزی را پنهان کند، خودش را باحرارت نشان می‌دهد، زیاد صحبت می‌کند و می‌خندد. او همان تعصب عقیده را که در فصل اول توضیح دادم، پیاده می‌کند: اگر من با تمام وجود و با حرارت دوچندان موضوعی را بیان کنم و حقیقتی را انکار کنم و خودم را یک قربانی نشان دهم، شک کردن به من سخت خواهد شد. در این حالت باید در پی قراین بیشتر باشید. در حقیقت وقتی کسی با انرژی فراوان موضوعی را بیان می‌کند یا با سطح انکار بالایی از خود دفاع می‌کند، زمانی است که باید به او شک کنید و آنتن‌هایتان را بالا ببرید.

جملات و بریده‌هایی از کتاب قوانین طبیعت انسان

برای اینکه بین یک قدیس حقیقی و یک قدیس جعلی تمایز قائل شوید، به کلام آن‌ها و فضایی که پیرامون خودشان کشیده‌اند توجه نکنید، بلکه بر کارها و جزئیات زندگی آن‌ها متمرکز شوید و ببینید چقدر از قدرت و جلب توجه لذت می‌برند، به ثروتی توجه کنید که روی هم انبار کرده‌اند، به تعداد خدمه و میزان خودشیفتگی آن‌ها دقت کنید. وقتی این تیپ شخصیتی را شناختید، هرگز یک پیرو ساده‌لوح نباشید. از او فاصله بگیرید.

زنان به‌ویژه تربیت شده‌اند که در جامعه بسیار خوب و سازگار باشند. آن‌ها این فشار دائمی را حس می‌کنند که باید به این خوب بودن بچسبند و گاه آن را به‌اشتباه چیزی طبیعی و بیولوژیک در نظر می‌گیرند. برخی از بانفوذترین زنان تاریخ افرادی بوده‌اند که آگاهانه این کدها را شکسته‌اند.

کینگ بیان کرد: «همهٔ ما مسئولیت داریم که کشف کنیم برای چه چیزی ساخته شده‌ایم، رسالت زندگی خود را تعیین کنیم و بدانیم که به کدامین سو خوانده می‌شویم. پس از این اکتشاف باید با تمام قوا و انرژی برای انجام دادن آن تلاش کنیم». این «رسالت زندگی» همان چیزی است که به خاطرش زاده شدیم و مهارت‌ها، موهبت‌ها و گرایش‌هایمان ما را به آن‌سو هدایت می‌کنند

«سعی کن داستانی بنویسی دربارهٔ مردی جوان که بردهٔ درونش را قطره قطره از خود بیرون کرد و یک صبح زیبا از خواب بیدار شد و دید که در رگ‌هایش نه خون یک برده که خون یک انسان واقعی جریان دارد.»

در روزگار کهن، بسیاری از رهبران بزرگ مانند اسکندر کبیر و ژولیوس سزار احساس می‌کردند از طرف خدایان انتخاب شده‌اند و بخشی از وجودشان الهی است. این خودباوری سبب شده بود میزان بالایی از اعتمادبه‌نفس داشته باشند و دیگران نیز همین ویژگی را در آن‌ها تقویت کنند و همین تبدیل به رسالت آن‌ها شد. نیازی نیست شما هم در این توهم خودبزرگ‌بینی غرق شوید، اما این احساس که به دنیا آمده‌اید تا کاری بزرگ و مهم انجام دهید به شما کمک می‌کند که در مواقعی که با موانع یا مقاومت روبه‌رو می‌شوید، همچنان با اطمینان جلو روید.

دوگانگی اینجاست که اغلب اوقات آن‌ها با نشان دادن این فضای مقدس در بالاترین حد ممکن، به قدرت زیادی می‌رسند و درنهایت یک فرقه یا حزب سیاسی تشکیل می‌دهند. آن‌ها تاب هیچ رفتار ریاکارانه‌ای را ندارند و اگر لازم باشد فرد خاطی را مجازات می‌کنند. ماکسیمیلیان روبسپیر معروف به «فسادناپذیر» که در انقلاب فرانسه به اوج قدرت رسید، نمونه‌ای از شخصیت قدیس بود. زمانی که او به قدرت رسید، گیوتین لحظه‌ای بدون استفاده نماند. این افراد در خفا به سمت سکس، پول، جلب توجه و هر آن چیزی که برای یک قدیس عیب به‌شمار می‌رود، کشیده می‌شوند.

از طریق عمل و نه سخنرانی به پیروزی برسید. به اهداف بلندمدت خود بیندیشید. نردبانی از ارزش‌ها و اولویت‌های زندگی خلق کنید و آنچه را برایتان مهم‌تر است به یاد آورید. اگر تعیین کنید که یک نبرد خاص مهم است، شما می‌توانید با حسی بهتر فاصله بگیرید و پاسخی راهبردی‌تر ارائه دهید.

مطلب مشابه: بریده‌هایی از کتاب خوشه‌ های خشم اثر جان اشتاین‌ بک با داستانی زیبا

مطلب مشابه: بریده‌هایی از کتاب جنایت و مکافات اثر جاودانه داستایفسکی و برترین رمان تاریخ

جملات و بریده‌هایی از کتاب قوانین طبیعت انسان

ریشهٔ هیجانات خود را بررسی کنید. شما عصبی هستید. این احساس را از درون بررسی و به آن فکر کنید. آیا چیزی جزئی و معمولی این هیجان را در شما برانگیخته است؟ این علامتی مطمئن است که چیزی یا کسی پشت این هیجان است. شاید یک هیجان ناراحت‌کننده‌تر مانند حسادت یا سوءظن منشأ عصبانیت شما باشد. باید به اصل موضوع پی ببرید.

سال‌ها درس‌هایی به ما می‌دهند که روزها هرگز نمی‌دانند.

مطالب مشابه را ببینید!

بریده‌هایی از کتاب تربیت بدون فریاد اثر هال ادوارد رانکل (درباره تربیت فرزند) بریده‌هایی از کتاب یگانگی با تمامیت هستی اثر اکهارت تله (درباره معنویت و خودشناسی) بریده‌هایی از کتاب در جستجوی زمان از دست رفته اثر مارسل پروست بریده‌هایی از کتاب حرمسرای قذافی ترجمه بیژن اشتری (درباره جنایات دیکتاتور لیبی) بریده‌هایی از کتاب قدرت سکوت اثر سوزان کین (بررسی قدرت درونگرایان) بریده‌هایی از کتاب از عشق گفتن اثر ناتاشا لان (درباره عشق) بریده‌هایی از کتاب ذهن فریبکار شما اثر استیون نوولا (اثر جذاب روانشناسی) بریده‌هایی از کتاب تو خود کوهی اثر برایانا ویست (برای تسلط بر وجود خود) بریده‌هایی از کتاب چیرگی اثر رابرت گرین (درباره توسعه فردی و موفقیت) بریده‌هایی از کتاب سووشون اثر سیمین دانشور (اولین رمان خواندنی این نویسنده)