جملاتی از کتاب باشگاه پنج صبحی ها رابین شارما با جملات پیشرفت و موفقیت
کتاب باشگاه پنج صبحی ها یکی از معروفترین کتابها در حوزه پیشرفت فردی است که چه در خارج و چه در داخل با استقبال خوبی مواجه شده است. ما امروز جملات نابی را از این کتاب گردآوری کردهایم که امیدواریم از خواندن آنها لذت ببرید.
فهرست موضوعات این مطلب
این کتاب درباره چیست؟
رابین شارما، نویسنده و سخنران انگیزشی کانادایی، مفهوم باشگاه پنج صبحیها را بیش از ۲۰ سال پیش بر اساس یک روال صبحگاهی انقلابی معرفی کرد که مدعی بود به مشتریانش کمک کرده تا بهرهوری خود را به حداکثر برسانند، خود را به بهترین درجهی سلامتی نزدیک کنند و آرامش خود را در این عصر که سرشار از پیچیدگیهاست، زیاد کنند.
اکنون، در کتاب صوتی باشگاه پنج صبحی ها که توسط رابین شارما در یک دورهی چهار ساله نوشته شده است، شما نکات سادهای را کشف خواهید کرد که به بسیاری از افراد کمک کرده است تا نتایجی حماسی را به دست آورند و در عین حال شادی، احساس مفید بودن و سرزندگی خود را نیز ارتقا دهند.
از طریق داستانی مسحورکننده -و البته سرگرمکننده- در مورد دو غریبه که با یک سرمایهدار عجیبوغریب آشنا میشوند که مربی مخفی آنها میشود، باشگاه پنج صبحیها شما را راهنمایی میکند تا بدانید نابغههای بزرگ، غولهای کسبوکار و عاقلترین مردم جهان چگونه صبح خود را برای رسیدن به دستاوردهای شگفتانگیز آغاز میکنند.
در این کتاب فرمولی کمتر شناختهشده مییابید که میتوانید از آن برای فورا بیدار شدن از خواب استفاده کنید تا احساس متمرکز بودن کنید و از تمام لحظات روز استفاده کنید. کتاب صوتی باشگاه پنج صبحیها همچنین روشی گامبهگام برای استفاده از ساکتترین ساعات سپیدهدم ارائه میکند تا زمانی برای ورزش، تجدید نفس و رشد شخصی نیز داشته باشید.
این کتاب یک تمرین مبتنی بر علوم اعصاب را به خوانندگان خود ارائه میکند که ثابت شده است برای به آسانی برخاستن از خواب، آن هم در حالی که بیشتر افراد خواب هستند، مفید است و به شما زمان گرانبهایی میدهد تا فکر کنید، خلاقیت خود را ابراز کنید و به جای عجله، روز را با آرامش شروع کنید. این اثر تاکتیکهایی فردی برای حفظ موهبتها، استعدادها و رویاهای خود در برابر حواسپرتیهای عصر دیجیتال و انحرافهای بیاهمیت به خوانندگانش ارائه میدهد تا بتوانند از ثروت لذت ببرند و تاثیری باشکوه بر جهان بگذارند.
جملاتی از این کتاب
اگر حس میکنید که زندگیتون به گند کشیده شده، دلیلش فقط اینه که ترسهاتون کمی از ایمانتون قویترن.
اما گذشته جاییه که باید ازش درس بگیری، نه خانهای که درونش زندگی کنی.
“پیروزی در اون ساعات صبح زود اتفاق میافته که هیچ کس شاهد تلاش شما نیست و بقیه همه خوابان.”
موبایلت داره برات به قیمت ثروت آیندهات تموم میشه، این رو میدونستی؟ البته، اگر تمام روز داری باهاش ور میری.
«از تکتک دقایق تمرین متنفر بودم. اما با خودم گفتم: “جا نزن. الآن رنج بکش و باقی عمرت را مثل یک قهرمان زندگی کن.”» محمد علی کلِی
«بگذریم، اجازه بدید خیلی ساده بهتون بگم: جایی که قلمروی راحتی شما به پایان میرسه، دقیقاً همون نقطهایه که بزرگترین فرصتهای زندگیتون قرار دارن. باورهایی که اسباب آشفتگی شما هستن، حسهایی که شما رو میترسونن، پروژههایی که مرعوبتون میکنن و آشکار شدن استعدادهایی که بخش ضعیف وجودتون در برابرشون مقاومت نشون میدن، دقیقاً، همون جاهایی هستن که شما باید بهشون وارد بشید. بهعنوان یک تهیهکنندهٔ خلاق و جستوجوگر آزادی فردی و فرصتهای عالی، باید بهطرف این درها برید، چون به عظمت شما باز میشن. و بعد، بهجای اینکه ساختار زندگیتون رو جوری شکل بدید که این باورها، حسها و پروژهها رو نادیده بگیرید، اونها رو خیلی سریع، با آغوش باز پذیرا باشید. با قدم گذاشتن درون دایرهٔ ترستون، میتونید قدرت فراموششدهتون رو از نو احیا، و معصومیت و هیبتی رو که بعد از دورهٔ کودکی گم کردید پیدا کنید.»
ماریو آندرتی، رانندهٔ فرمول یک گفت: “اگر همه چیز به نظر تحت کنترل میآید، معنیاش این است که بهاندازهٔ کافی سرعت ندارید.”
“همه به تغییر دادن دنیا فکر میکنند، اما هیچ کس به تغییر دادن خودش فکر نمیکند.”
«لحظهای که بیش از هر زمان دیگر حس میکنید باید تسلیم شوید، دقیقاً همان لحظهای است که باید انگیزهٔ لازم برای یک هل دیگر را درون خودتان پیدا کنید.»
«آنان که میرقصند به چشم آنان که نوای موسیقی را نمیشنوند دیوانگاناند.»
اعتقادنامهٔ جنگجوهای قوم اسپارت گفت: “هر کس حین تمرین بیشتر ازش عرق بریزه، در میدان نبرد، کمتر ازش خون میریزه.”
«قربانیها عاشق سرگرمیاند و برندهها شیفتهٔ آموزش.»
“همه چیز در آخر درست خواهد شد. و اگر هنوز درست نشده است، معنایش این است که هنوز به آخر نرسیده.”»
جایی که قلمروی راحتی شما به پایان میرسه، دقیقاً همون نقطهایه که بزرگترین فرصتهای زندگیتون قرار دارن.
“شما یا میتونید همرنگ جماعت بشید یا میتونید دنیا رو متحول کنید، ولی نمیتونید جفتش رو با هم انجام بدید.”
این راز کوچک ارزشمندیه که غولهای صنعت، هنرمندان و اجراکنندگان برجسته، و انسانهایی که برترین دستاوردها رو داشتن، با شما در میون نمیذارن: نتایج عالی و عظیم، کمتر بهواسطهٔ خصوصیات وراثتی، و بیشتر بهواسطهٔ عادات روزانه به دست میآن. و مراسم صبحگاهی شما ضروریترین بخش از این عاداته که باید تحت قاعده دربیاد. و بعد، حالت خودکار به خودش بگیره…
مطلب مشابه: جملاتی از کتاب معجزه سپاسگزاری اثر راندا برن با متن های زیبا درباره موفقیت
خیلی از ماها در سیسالگی میمیرن و در هشتادسالگی دفن میشن
هنر به روح من خوراک میده. کتابهای عالی امیدم رو مستحکم میکنن. مکالمات غنی خلاقیت من رو چند برابر میکنن. موسیقی خوب قلب و روحم رو تعالی میده. دیدن مناظر زیبا روحیهام رو تقویت میکنه. و تنها چیزی که برای دانلود کردن ایدههای مبتکرانه و بهیادموندنی برای ارتقای یک نسل روی ذهنم لازم دارم، یه صبح پر از حسهای مثبته.
«عمر شما محدود است. بنابراین، آن را با تلاش برای زندگی کردن جای یک نفر دیگر، تلف نکنید. در تلهٔ تفکر دگم غالب، یعنی زندگی کردن بر اساس فکر و نظر دیگران، نیفتید. اجازه ندهید هیاهوی عقاید دیگران ندای درون شما را ضعیف کند. و از همه مهمتر، شهامت لازم برای پیروی از قلب و بینش خود را داشته باشید. قلب و بینشتان پیشاپیش میدانند که شما واقعاً دلتان میخواهد به چه کسی تبدیل شوید.» استیو جابز
لازمه که باهاتون صادق باشم. این یه نکتهٔ کلیدیه که یاد گرفتم: بهای درد و دشواری رشدْ خیلی کمتر از بهای نابودکنندهٔ افسوسه.»
تمام مردان و زنان بزرگ دنیا اهل “بخشیدن” بودن، نه “گرفتن”.
اجازه بدید خیلی ساده بهتون بگم: جایی که قلمروی راحتی شما به پایان میرسه، دقیقاً همون نقطهایه که بزرگترین فرصتهای زندگیتون قرار دارن
قانون شمارهٔ ۵ هر وقت خواستید تسلیم شوید، ادامه دهید. همانا پیروزی عاشق تلاش بلاانقطاع است.
«آنان که میرقصند به چشم آنان که نوای موسیقی را نمیشنوند دیوانگاناند.»
«صرفنظر از اینکه در کجای مسیر زندگی قرار دارید، اجازه ندید رنج ناشی از گذشتهٔ ناقصتون، مانع شکوهِ آیندهٔ افسانهایتون بشه. قدرت شما خیلی بیشتر از چیزیه که در حال حاضر در درکتون میگنجه.
متن های ویژه از کتاب پنج صبحی ها
خواستههایی که تحت تأثیر فناوری در ما شکل گرفته، فناوریای که بهجای آزادی، ما رو به بردگی کشونده.
«هر چه جامعه بیشتر از حقیقت فاصله میگیرد، بیشتر از کسانی که حقیقت را به زبان میآورند تنفر پیدا میکند.»
«نمیتوانمها را به میتوانم تبدیل کن.
مطلب مشابه: جملاتی از کتاب چهار اثر فلورانس اسکاول شین با متن های زیبا
همیشه این رو یادتون باشه: زمانی که اصلاً حس و حال انجام کاری رو ندارید، دقیقاً زمانیه که باید اون کار رو انجام بدید.
ایمان فعال وقتی حاصل میشود که شما طوری رفتار میکنید که به کائنات نشان میدهید به فراوانی و سخاوتش اعتماد دارید. کائنات عاشق رفتارهای نشاندهندهٔ باور فراوانی است
“در صبح زود، هیچ کس نیست که مزاحمت شود و هوا خنک یا سرد است و وقتی شروع به نوشتن میکنی، گرم میشوی.”»
“تراژدی زندگی مرگ نیست، بلکه مردن از درون است، آن هم در حالی که هنوز زندهایم.”»
«هیچ ایدهای جواب نمیدهد، مگر اینکه دستبهکار شوید»
“هر کس حین تمرین بیشتر ازش عرق بریزه، در میدان نبرد، کمتر ازش خون میریزه.”
مطلب مشابه: جملاتی از کتاب اثر مرکب دارن هاردی؛ جملات برای موفقیت و رشد شخصیتی
سخنان مخترع بزرگ نقش بسته بودند: «بهترین تفکرات در تنهایی، و بدترین آنها در آشفتگی، انجام میگیرند.»
معادلهٔ عملکرد اسطورهای فشار × سوختگیری = رشد + ماندگاری
«قربانیها عاشق سرگرمیاند و برندهها شیفتهٔ آموزش.»
«اجازه نده آتش درونت ذرهذره در مردابِ ناامیدکنندهٔ زمزمههایی که به تو میگویند “هنوز نه” یا “اصلاً ممکن نیست” خاموش شود. اجازه نده قهرمان درونت بهخاطر سرخوردگی از زندگیای که سزاوارش بودی و هرگز به آن نرسیدی، تباه شود. دنیایی را که آرزویش را داری، میتوانی برنده شوی. آن دنیا وجود دارد. واقعی است. ممکن است. مال تو است.» آین رَند
در سطح عادی، رقابت بسیار زیاده، اما در سطح فراعادی، تقریباً هیچ رقابتی وجود نداره
جوری زندگی کنید که انگار فردایی وجود ندارد و در عین حال، انگار تا ابد زنده خواهید بود
بخشش به دیگران، در واقع، هدیهایه که ما به خودمون میدیم
«و هرگز فقط برای درآمد کار نکنید. کار رو بهقصد اثرگذاری روی این دنیا انجام بدید. این رو هدف غالبتون قرار بدید: نشر دادن خالصانهٔ ارزشهایی که در زندگی مردم، نوعی جادوی غیررایج و شاعرانه ایجاد میکنن. برای نشان دادن آنچه بشر قادر به خلق کردنشه، با تمام قوا تلاش کنید. اونقدر شکیبایی در خودتون پرورش بدید که تا زمان دریافت عالیترین نتایج، خودتون رو وقف کار کنید، حتی اگر در تمام طول عمرتون فقط قادر به خلق یک شاهکار بشید. تنها، موفقیت در خلق همون یک شاهکار باعث میشه که سفر زندگیتون ارزشش رو داشته باشه.
«پیام فیلیپ مقدونی به قوم اسپارت: “به شما توصیه میشود که بدون فوت وقت، تسلیم شوید. زیرا اگر به سرزمینتان لشکرکشی کنم، مزارعتان را نابود، مردمتان را قتلعام و شهرتان را نابود خواهم کرد.” و جواب قوم اسپارت: “اگر.”»
بوکوفسکی زمانی گفت: “اینقدر اصرار به پاک کردن ذهنتان نداشته باشید… در عوض، قلبتان را پاک کنید.”»
«آنان که میرقصند به چشم آنان که نوای موسیقی را نمیشنوند دیوانگاناند.»
“بعضیها هیچ وقت دیوانه نمیشوند. و آه که چه زندگی وحشتناکی دارند.”
«آرزویم برای تو این است که ادامه دهی. به بودنِ آنچه هستی ادامه دهی و این دنیای بدذات را با مهربانیهایت شگفتزده کنی.»
برای نود روز آینده، اینطور برنامهریزی کنید که نود دقیقهٔ اول روز کاریتان را فقط روی یک فعالیت تمرکز کنید که وقتی در سطح متعالی کامل شد، باعث سردمدار شدن شما در زمینهٔ حرفهایتان شود. این دورهٔ نوددقیقهای باید بهکل عاری از هیاهو و اختلال باشد. تمام وسایل دیجیتالتان را در کیسهای با برچسب «برای دورهٔ ۹۰/۹۰/۱» بگذارید و بعد، آن کیسه را در اتاق دیگری قرار دهید. ایجاد حصارهای محدودکنندهای که دسترسی شما به وسوسهها را مسدود میکند، تاکتیکی قدرتمند برای کاهش دادن آن وسوسههاست.
باید بهتون بگم خیلی از ماها در سیسالگی میمیرن و در هشتادسالگی دفن میشن
«اگر ایدهها به کار گرفته نشن، هیچ ارزشی ندارن. کوچکترین اقدامات، همیشه در مقایسه با عظیمترین ایدهها، بزرگترن. و اگر تبدیل شدن به فردی شگفتانگیز و ساختن یک زندگی افسانهای کار راحتی بود، الآن همه ازش برخوردار بودن. متوجه منظورم هستید؟
اجازه ندهید هیاهوی عقاید دیگران ندای درون شما را ضعیف کند.
«تبدیل شدن به اسطوره در زمینهٔ حرفهای، نیاز به عملکرد مستمر دارد
«آنان که میرقصند به چشم آنان که نوای موسیقی را نمیشنوند دیوانگاناند.»
«هیچ ایدهای جواب نمیدهد، مگر اینکه دستبهکار شوید»
هر گاه به زمین بیفتی، من تکیهگاهت خواهم بود. اگر بیمناک شوی، در آغوشت خواهم گرفت. هر گاه دچار شک شوی، کنارت خواهم ایستاد. هر گاه طعم موفقیت را بچشی، به سلامتیات خواهم نوشید. و اگر بخواهی ترکم کنی، نخواهم گذاشت. پیوسته به تو میاندیشم. تو را در اعماق وجودم احساس میکنم. نمیدانم چه کار کردهام که لیاقت داشتن تو را دارم. اما اینک رؤیایم این است که با تو پیر شوم. باشد که هرگز نگوییم خداحافظ.
«جوری زندگی نکنید که انگار ده هزار سال از عمرتان باقی مانده. سرنوشت شما بر فراز سرتان معلق است. تا وقتی هنوز زندهاید، تا وقتی هنوز روی زمین وجود دارید، تمام تلاشتان را بکنید تا به انسانی بزرگ تبدیل شوید.
نباید در دنیای آدمبزرگها با حسهای کمبود، بیاشتیاقی و محدودیتهاش زندگی کنید.
هر کس در تمرین بیشتر عرق بریزه، در میدان نبرد، خون کمتری ازش میره.
«سلحشوران اینگونه متولد میشوند: با انجام منظم آنچه دشوار، اما مهم است، در زمانی که انجام آن اصلاً راحت نیست.»
«یکی از غمانگیزترین چیزهایی که دربارهٔ ذات بشر میدانم این است که همهٔ ما زندگی کردن را به تعویق میاندازیم. همهٔ ما رؤیای باغ رُزی را در افق داریم، بهجای آنکه از تماشای رُزهایی لذت ببریم که همین امروز بیرون پنجرهٔ خانهمان باز شدهاند.»
بهقول مولانا، شاعر صوفی: «آنقدر باید قلب خویش را بشکنی، تا باز شود.»
زمانی که اصلاً حس و حال انجام کاری رو ندارید، دقیقاً زمانیه که باید اون کار رو انجام بدید.
“اگر سحرخیز نباشی، در هیچ چیز پیشرفت نخواهی کرد.”»
هر یک از ما انسانها، بسته به سطح آگاهی، پختگی و پایداری شخصیتیمان، بهترین نسخههای خودمان را ارائه میدهیم. کسانی که به دیگران آسیب میزنند خودشان از درون درد دارند.
بهانههاتون گمراهکننده، ترسهاتون دروغگو و شکهاتون دزدن.»
و تعداد کمتری کتاب رو مطالعه کنید و درشون به درجهٔ استادی برسید، بهجای اینکه تعداد زیادی کتاب رو سرسری بخونید. تمرکز شدید روی آنچه بیشترین اهمیت رو داره، روشیه که حرفهایها پیروزی رو با اون میشناسن. همه چیز رو ساده کنید، ساده کنید، ساده کنید.
اجازه ندید رنج ناشی از گذشتهٔ ناقصتون، مانع شکوهِ آیندهٔ افسانهایتون بشه.
جایی که قلمروی راحتی شما به پایان میرسه، دقیقاً همون نقطهایه که بزرگترین فرصتهای زندگیتون قرار دارن
ما دقیقاً مثل کسانی میشیم که با اونها ارتباط داریم. و اگر خودتون رو با افراد منفینگر دوره کنید، محاله بتونید اثر مثبتی در زمینهٔ حرفهتون بذارید یا زندگی زیبایی خلق کنید.
«و هرگز فقط برای درآمد کار نکنید. کار رو بهقصد اثرگذاری روی این دنیا انجام بدید. این رو هدف غالبتون قرار بدید
“اینقدر اصرار به پاک کردن ذهنتان نداشته باشید… در عوض، قلبتان را پاک کنید.”
مطلب مشابه: جملاتی از کتاب آیین زندگی اثر دیل کارنگی؛ متن های تاثیرگذار زیبا درباره زندگی
تمام آنچه برای زیستن یک زندگی پربازده و موفق نیاز دارند درون خودشان است
هر کس در تمرین بیشتر عرق بریزه، در میدان نبرد، خون کمتری ازش میره.
صبح زود، زمانی که بهواسطهٔ کاهلی، از برخاستن اکراه داری، به این عبارت فکر کن: “من باید برخیزم تا کاری شایستهٔ یک انسان را انجام دهم.”
«پیشرفتهای کوچک هر روزهٔ حتی بهظاهر ناچیز، چنانچه بهطور مستمر انجام بشن، بهمرور زمان، نتایج حیرتآور خلق میکنن.»
“هر کس حین تمرین بیشتر ازش عرق بریزه، در میدان نبرد، کمتر ازش خون میریزه.”
بریده های آموزنده از کتاب پنج صبحی ها
“برای کسانی که تلاش نمیکنند، هیچ روشی جواب نخواهد داد.” حرفم اینه که باید کمتر حرف بزنیم و بیشتر کار انجام بدیم.
“من هم رؤیا داشتهام و هم کابوس، اما کابوسهایم را بهخاطر رؤیاهایم شکست دادهام.”»
یک انسان خوشقریحه باشید، یک مهرهٔ برجسته، یک عنصر استثنایی. پنج درصد افراد برتر دنیا کمتر به شهرت، پول و تأیید دیگران فکر میکنن و بیشتر تمرکزشون روی ارتقا دادن خودشون در حیطهٔ حرفهایشون و ارائهٔ عملکردی ورای استعدادها و تواناییها و ایجاد نوعی بهرهوری قرار داره که به میلیونها نفر خدمترسانی کنه و الهامبخش اونها باشه. و غالب اوقات، به همین دلیله که میلیونها دلار درآمد کسب میکنن. پس هیچ وقت کار رو بدون تعهد انجام ندید. بلکه خودتون رو برای انجامش، به بهترین نحو ممکن به چالش بکشید.»
«آنان که میرقصند به چشم آنان که نوای موسیقی را نمیشنوند دیوانگاناند.»
“اول از همه برخیز، آخر از همه بمیر.”
«پیشرفتهای کوچک هر روزهٔ حتی بهظاهر ناچیز، چنانچه بهطور مستمر انجام بشن، بهمرور زمان، نتایج حیرتآور خلق میکنن.»
«هیچ ایدهای جواب نمیدهد، مگر اینکه دستبهکار شوید»
“مقایسه دزدِ شادی است.”
«ما برای جشن گرفتن پیروزیهایمان تا ابد وقت داریم، اما برای به دست آوردنشان تنها چند ساعت.»
«یکی از بزرگترین درسهایی که طی سالیان گرفتم اینه که بخشش به دیگران، در واقع، هدیهایه که ما به خودمون میدیم. شادی و لذت رو در زندگی دیگران افزایش بده تا خودت شادی و لذت بیشتری در زندگی ببینی.
«دشواری چیز خوبیه. رسیدن به عظمت واقعی و درک نبوغ ذاتی اصولاً کار دشواریه. تنها کسانی که خودشون رو وقف میکنن و بزرگترین محدودیتهاشون رو پشت سر میذارن میتونن مرزها رو بسط بدن. و رنجی که در مسیرِ جامهٔ عمل پوشوندن به قدرتهای خاصتون، قدرتمندترین تواناییهاتون و الهامبخشترین بلندپروازیهاتون متحمل میشید، یکی از بزرگترین منابع ارضای روحی انسانه.
سلامتی تاجیه روی سر انسان سالم که فقط افراد بیمار میتونن ببیننش
بهای درد و دشواری رشدْ خیلی کمتر از بهای نابودکنندهٔ افسوسه.»
هر چه واضحتر برای آنچه در زندگی دارم ارزش قائل میشوم، ارزش آنچه در زندگی دارم بیشتر و بیشتر میشود.
«بهترین و زیباترین چیزها در این دنیا را نمیتوان دید یا شنید، بلکه باید با قلب احساس کرد.» هلن کلر
یک شخص هر قدر قدرتمندتر باشه، کمتر نیاز به اعلام کردنش داره.»
“پول زیاد آدمها رو تغییر نمیده، فقط همون چیزی رو که قبلاً بودن بارزتر میکنه.”»
“پیروزی در اون ساعات صبح زود اتفاق میافته که هیچ کس شاهد تلاش شما نیست و بقیه همه خوابان.”
قربانیها عاشق سرگرمیاند و برندهها شیفتهٔ آموزش.»
«تعهد و انضباط، همیشه، به هوش و استعداد برتری پیدا میکنه. و اینطور نیست که افراد موفق شانس آورده باشن. اونها شانس رو خلق میکنن.
مطلب مشابه: کتاب قورباغه ات را قورت بده برایان تریسی با زیباترین جملات درباره انگیزه و زندگی
“اون بخش از وجودت که دچار ترسه، باید نوعی تصلیب رو تجربه کنه تا اون بخش از وجودت که شایستگی افتخار و مدارج بالا رو داره، نوعی تناسخ رو تجربه کنه.”
تمرکز ذهنی، انرژی جسمی، قدرت ارادهٔ شخصی، استعدادهای ذاتی و زمان روزانه
“ثروتمندها روی زمان سرمایهگذاری میکنن، و فقرا روی پول
موفقیت در سطح جهانی دقیقاً از جایی شروع میشه که مرزهای دایرهٔ راحتی ما به پایان میرسه
«بیدار شدن هر روز صبح رأس ساعت ۵، حقیقتاً مادر تمام برنامههای روزانه است.
«پیکاسو گفت: “مادرم بهم گفت: ‘اگر یک سرباز باشی، زمانی ژنرال خواهی شد. اگر یک راهب باشی، زمانی پاپ خواهی شد.’ اما من یک نقاش بودم، و پیکاسو شدم.”»
در واقع، ضروریه که دیگه یک زامبی سایبری نباشید که بیوقفه به وسایل دیجیتال جذب میشه.
«بهقول جوناس سالک: “من هم رؤیا داشتهام و هم کابوس، اما کابوسهایم را بهخاطر رؤیاهایم شکست دادهام.”»
«اجازه نده آتش درونت ذرهذره در مردابِ ناامیدکنندهٔ زمزمههایی که به تو میگویند “هنوز نه” یا “اصلاً ممکن نیست” خاموش شود. اجازه نده قهرمان درونت بهخاطر سرخوردگی از زندگیای که سزاوارش بودی و هرگز به آن نرسیدی، تباه شود. دنیایی را که آرزویش را داری، میتوانی برنده شوی. آن دنیا وجود دارد. واقعی است. ممکن است. مال تو است.» آین رَند
اجازه بدید خیلی ساده بهتون بگم: جایی که قلمروی راحتی شما به پایان میرسه، دقیقاً همون نقطهایه که بزرگترین فرصتهای زندگیتون قرار دارن
مطلب مشابه: جملات کتاب کیمیاگر؛ سخنان انگیزشی برای خودیاری از پائولو کوئیلو
اگر به این نتیجه رسیدی که به خودت افتخار نمیکنی، امیدوارم قوای آن را داشته باشی که از نو شروع کنی.
«تمام چالشها در ابتدا، دشوار، در میانهٔ راه، پرهرجومرج و در انتها، زیبا هستند.»
اونهایی که عزتنفس بینهایت برای خودشون قائلان، به خودشون اجازه نمیدن که کار متوسط ارائه بدن. چون قدر و منزلتشون رو تنزل میده.
برای آنچه ارزشش را دارد هیچ وقت آنقدرها دیر یا، در مورد خودم، آنقدرها زود نیست که به کسی که میخواهی تبدیل شوی…
قدرت شما خیلی بیشتر از چیزیه که در حال حاضر در درکتون میگنجه
«صرفنظر از اینکه در کجای مسیر زندگی قرار دارید، اجازه ندید رنج ناشی از گذشتهٔ ناقصتون، مانع شکوهِ آیندهٔ افسانهایتون بشه.
“اعتیاد به عوامل حواسپرتی حکم مرگ بهرهوری خلاقهٔ شما را دارد.”
شما یک قهرمان درون خودتون دارید. این رو وقتی بچه بودید میدونستید، یعنی قبل از اونکه بزرگترها بهتون بگن که قدرتهاتون رو محدود کنید، نبوغتون رو با قل و زنجیر ببندید و به حقیقت موجود در قلبتون خیانت کنید.»
“ثروتمندها روی زمان سرمایهگذاری میکنن، و فقرا روی پول.”
افراد عادی میتونن شاهکارهای غیرعادی خلق کنن، به شرطی که عادات صحیح رو در خودشون تثبیت کنن.»
«صبح زود، زمانی که بهواسطهٔ کاهلی، از برخاستن اکراه داری، به این عبارت فکر کن: “من باید برخیزم تا کاری شایستهٔ یک انسان را انجام دهم.”»
زندگی کرم ابریشم باید به پایان برسه تا شکوه پروانه شروع به درخشیدن کنه
«بخت هر کس در دستان خودش قرار دارد، مثل مجسمهسازی که سنگ خام را شکل میدهد… مهارت لازم برای تبدیل کردن سنگ به آنچه مطلوب ماست، باید آموخته و با توجهِ بسیار پرورش داده شود.» یوهان ولفگانگ فون گوته
زندگی ارزشش بیشتر از اونه که بخوای با افرادی سر کنی که درکت نمیکنن، باهاشون ارتباط حسی برقرار نمیکنی، ارزشهاشون با تو فرق داره و استانداردهاشون از تو پایینتره
کسانی که به دیگران آسیب میزنند خودشان از درون درد دارند. آنها به عاقلانهترین روشی که به عقلشان میرسد رفتار میکنند. اگر قادر بودند خودشان را با راهبری، سخاوت و انسانیت بیشتری پیش ببرند، حتماً این کار را میکردند.
با آگاهی هر روزهٔ بیشتر، میتونید تصمیمهای هر روزهٔ بهتری اتخاذ کنید، و کمکم شروع میکنید به دیدن نتایج هر روزهٔ بهتر.
«آنان که میرقصند به چشم آنان که نوای موسیقی را نمیشنوند دیوانگاناند.» فردریش نیچه
«لحظهای که بیش از هر زمان دیگر حس میکنید باید تسلیم شوید، دقیقاً همان لحظهای است که باید انگیزهٔ لازم برای یک هل دیگر را درون خودتان پیدا کنید.»
«شکستْ بیباکی را بیشتر میکند.»
«همه رؤیای تبدیل شدن به اسطوره را دارند، تا وقتی که زمان انجام کارهایی میرسد که اسطورهها انجام میدهند.»
«تبدیل شدن به اسطوره در زمینهٔ حرفهای، نیاز به عملکرد مستمر دارد.»
«آرزویم برای تو این است که ادامه دهی. به بودنِ آنچه هستی ادامه دهی و این دنیای بدذات را با مهربانیهایت شگفتزده کنی.»
تعالی نیازمند شکیباییه، و نبوغ نیازمند زمان.
«رؤیاها زمانی که در خوابی، به واقعیت تبدیل نمیشوند.»
بهای درد و دشواری رشدْ خیلی کمتر از بهای نابودکنندهٔ افسوسه.»
“برای پیدا کردن بهترین نسخهٔ خودت، باید ضعیفترین نسخهٔ خودت رو گم کنی.
برزیل زیبا به ژاپن دیدنی برسونه. برای تضمین یک زندگی موفق و معنادار، کافیه که کنترل تکتک روزها رو در دست بگیرید.
قدرت واقعی نه از یک زندگی راحت، بلکه از زندگیای شامل تلاش سخت، انضباط فداکارانه و اقدام طاقتفرسا در جهت آنچه خودِ متعالیتان درست میپندارد، حاصل میشود.
«ما برای جشن گرفتن پیروزیهایمان تا ابد وقت داریم، اما برای به دست آوردنشان تنها چند ساعت.»
همه کلی عکس مزخرف با لبهای غنچه از خودشون میگیرن و میذارن توی اینترنت، در حالی که لباسهایی به تن دارن که پول خریدش رو با کلی زور زدن جور کردن. اونها با آدمهایی معاشرت میکنن که ازشون خوششون نمیآد. من ترجیح میدم یه زندگی متفکرانه داشته باشم، یه زندگی مخاطرهآمیز، یه زندگی واقعی، درست مثل زندگی یه هنرمند.
لازم میدونم حرفم رو تکرار کنم تا ملکهٔ ذهنتون بشه: اگر کار در ابتدا، دشوار نبود، دیگه تغییر واقعی و ارزشمند به حساب نمیاومد.
به خاطر داشته باشید که بهانههاتون گمراهکننده، ترسهاتون دروغگو و شکهاتون دزدن.
قانون شمارهٔ ۲ بهانه باعث ایجاد نبوغ نمیشود. اینکه قبلاً عادت سحرخیزی را در زندگیتان نگنجاندهاید، بدین معنا نیست که حالا هم قادر به آغازش نباشید. توجیه و منطق خود را رها کنید و به یاد داشته باشید که ارتقای روزانه در موارد کوچک، اگر بهطور مستمر انجام گیرد، بهمرور زمان، نتایج اثرگذار در بر خواهد داشت.
“اول از همه برخیز، آخر از همه بمیر.”
با خودش فکر کرد: «هیچ چیز بهاندازهٔ شادیام ارزشمند نیست. هیچ چیز بهاندازهٔ آرامش ذهنم قیمت نداره.» او عشق را یافته بود. هنوز سلامتیاش را در سطح عالی داشت. چیزهای بسیاری داشت که بابتشان شاکر باشد: دو چشم برای دیدن زیباییهای این دنیای شگفت؛ دو پا برای کشف کردنش؛ غذایی که هر شب روی میز داشت، در حالی که میلیاردها نفر با شکم خالی میخوابیدند؛ سقفی بالای سرش که پناهش میداد؛ کتابهای سرشار از خرد توی کتابخانهاش داشت که بخواند؛ شغلی داشت که خلاقیتش را خوراک میداد؛ و همانطور که میلیاردر اغلب اوقات میگفت، فرصتی داشت برای رسیدن به تعالی آشکار، تا نهتنها خودش از آن منفعت ببرد، بلکه به جامعه نیز خدمت کند.
«صبح زود، زمانی که بهواسطهٔ کاهلی، از برخاستن اکراه داری، به این عبارت فکر کن: “من باید برخیزم تا کاری شایستهٔ یک انسان را انجام دهم.”»
سوفی لیرُی، استاد دانشکدهٔ کسب و کار در دانشگاه مینهسوتا، از تمرکزی که ما روی عوامل حواسپرتی و باقی انحرافات معطوف میکنیم با عنوانِ “پسماند تمرکز” یاد میکنه. اون کشف کرد که مردم زمانی که در طول روز مدام حواس خودشون رو با جابهجا شدن روی تکالیف مختلف پرت میکنن، بهرهوریشون کاهش پیدا میکنه، چراکه هر بار بخش ارزشمندی از تمرکزشون رو روی اهداف متعدد جا میذارن. راهحل دقیقاً این چیزیه که من پیشنهاد میدم: عوض اینکه مدام تغییر مسیر بدید، در هر مرحله، فقط روی یک هدف ارزشمند کار کنید ـ و این کار رو در یک محیط ساکت انجام بدید. آلبرت انیشتین این موضوع رو بهزیبایی شرح داده: “تنها کسانی که خودشان را با تمام قوا و روح، وقف یک آرمان میکنند میتوانند به درجهٔ استادی برسند.
خیلی از مردم نمیتونن خودشون رو تحمل کنن. پس، هیچ وقت نمیتونن تنها باشن، و همینطور ساکت. اونها نیاز دارن دائماً با دیگران باشن تا از حس تنفرشون از خویشتن، بهخاطر هدر دادن اونهمه قابلیت، فرار کنن و در نتیجه، شگفتی و خردی رو که تنهایی و سکوت به ارمغان میآره از دست میدن. یا بلاانقطاع تلویزیون تماشا میکنن، بیاونکه متوجه بشن این کار خلاقیتشون رو فرسایش میده و حساب بانکیشون رو خالی نگه میداره
اجازه ندهید هیاهوی عقاید دیگران ندای درون شما را ضعیف کند. و از همه مهمتر، شهامت لازم برای پیروی از قلب و بینش خود را داشته باشید. قلب و بینشتان پیشاپیش میدانند که شما واقعاً دلتان میخواهد به چه کسی تبدیل شوید.
لحظهای که بیش از هر زمان دیگر حس میکنید باید تسلیم شوید، دقیقاً همان لحظهای است که باید انگیزهٔ لازم برای یک هل دیگر را درون خودتان پیدا کنید.»
“تراژدی زندگی مرگ نیست، بلکه مردن از درون است، آن هم در حالی که هنوز زندهایم.”»
“پیروزی در اون ساعات صبح زود اتفاق میافته که هیچ کس شاهد تلاش شما نیست و بقیه همه خوابان.”
“هر کس حین تمرین بیشتر ازش عرق بریزه، در میدان نبرد، کمتر ازش خون میریزه.”
«جوری زندگی نکنید که انگار ده هزار سال از عمرتان باقی مانده. سرنوشت شما بر فراز سرتان معلق است. تا وقتی هنوز زندهاید، تا وقتی هنوز روی زمین وجود دارید، تمام تلاشتان را بکنید تا به انسانی بزرگ تبدیل شوید.»
«ما برای جشن گرفتن پیروزیهایمان تا ابد وقت داریم، اما برای به دست آوردنشان تنها چند ساعت.» اِیمی کارمایکل
دنیای ما یک آینه است. و زندگی چیزی رو به ما میده که از درون هستیم، نه چیزی رو که میخواهیم.»
«ما برای جشن گرفتن پیروزیهایمان تا ابد وقت داریم، اما برای به دست آوردنشان تنها چند ساعت.»
«وقتی قدرتِ عشق به عشقِ قدرت غلبه کند، جهان به آرامش خواهد رسید.»
مایلز دیویس، اسطورهٔ موزیک جاز، خودش رو سبعانه تحت فشار قرار داد و از مرزهای عادی حیطهٔ حرفهایاش گذشت تا قابلیت عالی خودش رو از وجودش بیرون بکشه. میکلآنژ از لحاظ ذهنی، عاطفی، جسمی و روحی، از خودش مایه گذاشت تا بتونه شاهکارهاش رو خلق کنه. رُزا پارکس، یک خیاط ساده با شهامتی برجسته، زمانی که بهخاطر واگذار نکردن جای نشستنش در اتوبوسی که صندلیهاش تفکیک نژادی شده بودن، توسط پلیس بازداشت و بهشکلی بیپرده تحقیر شد. تمام اون تحقیرها رو تحمل کرد تا جرقهٔ جنبش حقوق مدنی رو ایجاد کنه. چارلز داروین عزم راسخی رو از خودش نشون داد و بهمدت هشت سال صدفهای کشتیچسب ـ بله، صدفهای کشتیچسب ـ رو مطالعه کرد تا بتونه تئوری تکاملش رو فرمولبندی کنه. اگر در این دوره کسی به اون شکل خودش رو وقف بهینهسازی تخصصش بکنه، اکثریت مردم این دنیا که بخش زیادی از عمر برگشتناپذیرشون رو صرف تماشای سلفی، عکس صبحانهٔ دوستان مجازی و بازیهای کامپیوتری خشن میکنن، بهش برچسب دیوانه میزنن.
«تمام مشکلات بشر از ناتوانی او برای ساکت و تنها نشستن در یک اتاق نشئت میگیرد.»
«بزرگ رؤیاپردازی کن. از کم شروع کن. همین حالا.»
زندگی کوتاهتر از آن است که مسائل را زیادی جدی بگیریم.
مطلب مشابه: جملات کتاب ایکیگای با متن انگیزشی و روانشناختی زیبا
: «تعریف من از خوشبختی این است: یک زندگی آرام و خصوصی در روستا، با امکان مفید بودن برای مردمی که نیکی کردن بهشان آسان است، و به دیدن رفتارهای نیک عادت ندارند؛ و بعد، انجام کاری که انسان امید دارد برای دیگران فایدهای داشته باشد؛ و در آخر، استراحت، طبیعت، کتاب، موسیقی و عشق به همسایه.»
مهاتما گاندی را میخواندید: «تنها شیاطین موجود در دنیا شیاطین ساکن در قلبهایماناند. آنجا همان جایی است که باید با آنها جنگید.»
سلامتی تاجیه روی سر انسان سالم که فقط افراد بیمار میتونن ببیننش.
«کنترل صبحت رو به دست بگیر تا زندگیات رو ارتقا بدی.»
تعهدِ پارهوقت همیشه نتایج پارهوقت به دنبال خواهد داشت.
«کنترل صبحت رو به دست بگیر تا زندگیات رو ارتقا بدی.»
رشدْ ورزشیه که بهترینها هر روز تمرینش میکنن
«آنان که میرقصند به چشم آنان که نوای موسیقی را نمیشنوند دیوانگاناند.» فردریش نیچه
باید بهتون بگم خیلی از ماها در سیسالگی میمیرن و در هشتادسالگی دفن میشن.
«صرفنظر از اینکه در کجای مسیر زندگی قرار دارید، اجازه ندید رنج ناشی از گذشتهٔ ناقصتون، مانع شکوهِ آیندهٔ افسانهایتون بشه.
ادیسون زمانی گفت: “شما همه در تمام طول روز، کار انجام میدهید، درست است؟ همه همینطورند. اگر ساعت ۷ بیدار شوید و ساعت ۱۱ به بستر بروید، شانزده ساعت زمان گذاشتهاید، و این در مورد اغلب افراد صدق میکند که آنها در تمام طول روز، کار انجام میدهند. تنها مشکل اینجاست که آنها تعداد زیادی کار انجام میدهند و من در تمام طول روز، فقط یک کار را انجام میدهم. اگر آنها هم تمام زمان مذکور را در یک راستا و روی یک هدف تمرکز میکردند، آنها هم موفق میشدند.”»
در آن لحظه، همچنین تعالیم مادر تراز به ذهنش رسید: «اگر هر کس فقط جلوی در خانهٔ خودش را تمیز میکرد، تمام دنیا پاکیزه میشد.»
«ما برای جشن گرفتن پیروزیهایمان تا ابد وقت داریم، اما برای به دست آوردنشان تنها چند ساعت.»
شکست همون رشده، در لباس مبدل.
“هر کس حین تمرین بیشتر ازش عرق بریزه، در میدان نبرد، کمتر ازش خون میریزه.”
وقتی خیلی کوچکتر بودید، یاد گرفتید که چطور زندگی کنید. خیره شدن به ستارهها وجودتون رو از لذت پر میکرد. دویدن در پارک بهتون حس زنده بودن میداد. و دنبال کردن پروانهها شادی رو در وجودتون به جریان میانداخت. آخ که چقدر پروانهها رو دوست دارم. بعد که بزرگتر شدید، یادتون رفت چطور انسان باشید. یادتون رفت چطور جسور، مشتاق، مهرورز و دیوانهوار زنده باشید. منابع ارزشمند امیدتون محو شدن. عادی بودن براتون پذیرفتنی شد. چراغ خلاقیت، مثبتنگری و صمیمیت شما با عظمت درونتون، فروکش کرد، چون کمکم شروع کردید به نگرانی دربارهٔ جا افتادن در جامعه، بیشتر از دیگران داشتن و محبوب و مقبول بودن.
اگر کسی در حقتان بدی کرد، اجازه دهید کارما به حسابش رسیدگی کند. و اجازه دهید یک زندگی در سطح متعالی جای انتقام شما را پر کند.
«مردان بزرگ با آنچه ذاتی است زندگی میکنند؛ با آنچه سطح است نمیمانند؛ آنان با واقعیت میمانند، نه با آنچه نمایشی است. یکی را رها میکنند و دیگری را نگاه میدارند.» لائو تسو
کوچکترین اقدامات، همیشه در مقایسه با عظیمترین ایدهها، بزرگترن.
«ما برای جشن گرفتن پیروزیهایمان تا ابد وقت داریم، اما برای به دست آوردنشان تنها چند ساعت.» اِیمی کارمایکل
لحظهای که بیش از هر زمان دیگر حس میکنید باید تسلیم شوید، دقیقاً همان لحظهای است که باید انگیزهٔ لازم برای یک هل دیگر را درون خودتان پیدا کنید.
«بگذریم، تمام نوابغ بزرگ واقعاً عاشق بازی کردن بودن. اونها درک میکردن که تفریح کردن شکل قدرتمندی از بازیابی قدرته. تمامشون فعالیتهای فرحبخش داشتن که باتریهاشون رو از نو شارژ میکرد. انیشتین عاشق قایقسواری بود. ارسطو و چارلز دیکنز عاشق پیادهروی روزانه بودن. مریل استریپ، ابرستارهٔ هالیوود، بافتنی میبافت. استیو وازنیک چوگان بازی میکرد. بیل گیتس در بازی بریج استاد بود. سرگی برین اغلب اوقات، تمرین آکروبات میکرد. زمانی را که شما به دور از کار صرف میکنید، تلف نشده. این یک الزامه. این کار فضایی به شما میده برای پرورش ایدههایی که برای شما ثروت خواهند ساخت. پس، کمتر کار کنید تا کار بیشتری به انجام برسونید. اصل مدل یادگیری چرخهٔ دوگانهٔ عملکرد نخبگان همینه.»
تولستوی زمانی گفت: «تنها کسانی که قادر به عشق ورزیدن با تمام وجودند میتوانند از غمهای سترگ رنج ببرند.» و بهقول مولانا، شاعر صوفی: «آنقدر باید قلب خویش را بشکنی، تا باز شود.»
این چهار منبع که شما را قادر به خلق معجزه در زندگیتان میکنند اینها هستند: افکار، احساسات، کلام و اعمال شما.
به اعتقاد من، گمراهی ناشی از رضایت از عملکردِ خویشتن و زندگی کردن در دایرهٔ راحتی، در نهایت امر، صد مرتبه بیرحمانهتر از اینه که با تمام قوا برای رسیدن به رؤیاهای روشنتون تلاش کنید.
«جوری زندگی نکنید که انگار ده هزار سال از عمرتان باقی مانده. سرنوشت شما بر فراز سرتان معلق است. تا وقتی هنوز زندهاید، تا وقتی هنوز روی زمین وجود دارید، تمام تلاشتان را بکنید تا به انسانی بزرگ تبدیل شوید.» مارکوس آئورلیوس، امپراتور روم
ما جامعه و فرهنگی متشکل از افراد نرم، ضعیف و ظریف رو تشکیل دادیم که نمیتونن روی قولهاشون بمونن، تعهداتشون رو رها میکنن و بهمحض ظاهر شدن کوچکترین موانع، از رؤیاهاشون دست میکشن.»
«اجازه نده آتش درونت ذرهذره در مردابِ ناامیدکنندهٔ زمزمههایی که به تو میگویند “هنوز نه” یا “اصلاً ممکن نیست” خاموش شود. اجازه نده قهرمان درونت بهخاطر سرخوردگی از زندگیای که سزاوارش بودی و هرگز به آن نرسیدی، تباه شود. دنیایی را که آرزویش را داری، میتوانی برنده شوی. آن دنیا وجود دارد. واقعی است. ممکن است. مال تو است.»
تولستوی زمانی گفت: «تنها کسانی که قادر به عشق ورزیدن با تمام وجودند میتوانند از غمهای سترگ رنج ببرند.»
«قربانیها عاشق سرگرمیاند و برندهها شیفتهٔ آموزش.»
تولستوی زمانی نوشت: “همه به تغییر دادن دنیا فکر میکنند، اما هیچ کس به تغییر دادن خودش فکر نمیکند.”
خیلی از ماها در سیسالگی میمیرن و در هشتادسالگی دفن میشن.
جایی که قلمروی راحتی شما به پایان میرسه، دقیقاً همون نقطهایه که بزرگترین فرصتهای زندگیتون قرار دارن.
برای ماندگار کردن یک عادت، هرگز آن را بهتنهایی پیادهسازی نکنید. آموزگار با یاد دادن مطلب، بیشتر از همه یاد میگیرد. درست زمانی که حس میکنید میخواهید جا بزنید، باید به پیشروی ادامه دهید.
«اگر میخواهید در زمینهٔ کاری خودتون سردمدار باشید، باید هم از لحاظ فردی و هم از لحاظ حرفهای، عمق پیدا کنید. تعهد بدید که یک انسان غیرمعمولی باشید، نه از اون آدمهای ترسویی که مثل جماعت رفتار میکنن و بهجای یه زندگی پرشکوه، یه زندگی باریبههرجهت دارن؛ بهجای یک زندگی اصیل، یک زندگی فرعی دارن.»
جان لنون: “همه چیز در آخر درست خواهد شد. و اگر هنوز درست نشده است، معنایش این است که هنوز به آخر نرسیده
تودهٔ مردم اسیر تفکر مبهم و غیردقیق شدن. و تفکر مبهم و غیردقیق موجب ایجاد نتایج مبهم و غیردقیق میشه. یه مثال کوتاه: از هر آدم عادیای آدرس بپرسید، اغلب اوقات، متوجه میشید که آدرسی که بهتون دادن واضح نیست. به این خاطر که طرز فکرشون واضح نیست.
بهقول قدیمیها، وقتی ما جوانیم، سلامتی رو فدای به دست آوردن ثروت میکنیم، و وقتی پیر و عاقل میشیم، متوجه میشیم چه چیزی بیشتر از همه اهمیت داره، و اون وقت حاضریم ثروتمون رو فدا کنیم تا حتی شده برای یک روز سلامتیمون رو داشته باشیم. میدونید؟ هیچ کس دوست نداره ثروتمندترین فرد توی قبرستون باشه
برای دو برابر کردن درآمد و اثرگذاری خودتون، سرمایهگذاریتون رو در دو زمینهٔ اصلی سه برابر کنید: رشد شخصی و قابلیت حرفهای.»
«جوری زندگی نکنید که انگار ده هزار سال از عمرتان باقی مانده. سرنوشت شما بر فراز سرتان معلق است. تا وقتی هنوز زندهاید، تا وقتی هنوز روی زمین وجود دارید، تمام تلاشتان را بکنید تا به انسانی بزرگ تبدیل شوید.» مارکوس آئورلیوس، امپراتور روم
«هر چه به نبوغت نزدیکتر بشی، بیشتر شاهد این خواهی بود که ترسهات توی کارت خرابکاری میکنن. کمکم از اینکه بخواهی روش زندگی تودهٔ مردم رو کنار بذاری و با عوارض جانبی تعالی دستبهگریبان بشی وحشت میکنی، عوارضی مثل متفاوت بودن با دیگران، حسادت رقبا و فشار لازم برای بهتر خلق کردن پروژهٔ بعدی. در مسیر عروجت بهسمت چیرهدستی هنر، مدام اضطراب شکست به سراغت میآد؛ از فکر اینکه بهاندازهٔ کافی خوب نباشی، ترس برت میداره و میترسی قدم در مسیرهای جدید بذاری. بنابراین، هستهٔ آمیگدال مغزت ـ تودهٔ بادامیشکل سلولهای خاکستری که وظیفهاش تشخیص ترسه ـ حسابی فعال میشه و شروع میکنی به از بین بردن بهرهوریای که خودت ایجادش کرده بودی. میدونید؟ ما همه در وجودمون یک خرابکار ناخودآگاه داریم که در وجه ضعیف وجودمون در کمین نشسته. خبر خوب اینه که وقتی شما از این شرایط آگاه میشید…»
«تمام چالشها در ابتدا، دشوار، در میانهٔ راه، پرهرجومرج و در انتها، زیبا هستند.»
بهای درد و دشواری رشدْ خیلی کمتر از بهای نابودکنندهٔ افسوسه.»
“همه به تغییر دادن دنیا فکر میکنند، اما هیچ کس به تغییر دادن خودش فکر نمیکند.”
شاید قضیه همونجوریه که ماریو آندرتی، رانندهٔ فرمول یک گفت: “اگر همه چیز به نظر تحت کنترل میآید، معنیاش این است که بهاندازهٔ کافی سرعت ندارید.”
و لطفاً به یاد داشته باشید که گذشتهٔ شما خدمتکاری است که شما را به آنچه الآن هستید تبدیل کرده است، نه همقطاری که اغلب زمان حال را کنارش بگذرانید و نه دوستی که با خودتان به آیندهٔ پاکتان ببرید.
عالی به تنش دوخته شده بود، ظاهری باوقار به او میداد. و عینکی که شیشههایی با تهرنگ آبی داشت، بهمقدار کافی، حالت خودمانی در او ایجاد میکرد. سخنران خطاب به هزاران نفر حاضر در سالن گفت: «زندگی کوتاهتر از اونه که از استعدادهاتون استفاده نکنید. شما با فرصت، و البته مسئولیتی برای تبدیل شدن به یک اسطوره، به دنیا اومدید. شما خلق شدید تا پروژههایی در سطح شاهکار اجرا کنید. وجود شما طوری طراحی شده که بهدنبال حرفههای فوق مهم برید. شما خلق شدید برای اینکه بهعنوان نیروی خیر، روی این سیارهٔ کوچک ایفای نقش کنید. شما در این تمدنی که تقریباً چیزی از تمدن درش باقی نمونده، قابلیت تسلط بر عظمت ذاتی خودتون
تفنگ زیادی خشونتآمیز بود. حلقهٔ طناب دار زیادی عهدبوقی بود. و زدن شاهرگ مچ دست با تیغهٔ چاقو، زیادی بیصدا بود. بنابراین، سؤال به این شکل پیش آمد: «چطور میشود زندگیای را که زمانی باشکوه بوده است، بهسرعت و خیلی دقیق، با حداقل گندکاری و حداکثر اثرگذاری پایان داد؟»
بهای درد و دشواری رشدْ خیلی کمتر از بهای نابودکنندهٔ افسوسه.
امیدوارم جوری زندگی کنی که مایهٔ افتخارت باشد. اگر به این نتیجه رسیدی که به خودت افتخار نمیکنی، امیدوارم قوای آن را داشته باشی که از نو شروع کنی.
در دل هر شکست، فرصتی اصیل برای یک موفقیت بزرگتر وجود دارد.
پیروزی در کسب و کار بدون یک قلب شاد، در واقع، از دست دادن فرصت برای زندگی است.
«بزرگ رؤیاپردازی کن. از کم شروع کن. همین حالا.»
«تبدیل شدن به اسطوره در زمینهٔ حرفهای، نیاز به عملکرد مستمر دارد.»
: «من جزئی از بود و نبود این جهانم. قدرت عظیم کائنات در درون من است. تمام آنچه میخواهم، با ایمان، مثبتنگری، انتظار بهترینها و باوری هدفمند، بهسمت من در حرکت است. و اگر خواستهام به من نرسد، تنها به این دلیل است که چیز بهتری در راه است.
آنچه افراد موفق رو اونقدر عالی میکنه، نه استعدادهای ذاتی، بلکه میزان تعهد، انضباط، انعطافپذیری و پشتکار اونهاست.
«از تکتک دقایق تمرین متنفر بودم. اما با خودم گفتم: “جا نزن. الآن رنج بکش و باقی عمرت را مثل یک قهرمان زندگی کن.”»
«بهترین و زیباترین چیزها در این دنیا را نمیتوان دید یا شنید، بلکه باید با قلب احساس کرد.»
«دست از مدیریت کردن زمان بردارید و تمرکزتون رو مدیریت کنید.
“من از سپاهی از شیران به رهبری یک گوسفند هراسی ندارم؛ از سپاهی از گوسفندان به رهبری یک شیر میهراسم.”»
تا وقتی هنوز زندهاید، تا وقتی هنوز روی زمین وجود دارید، تمام تلاشتان را بکنید تا به انسانی بزرگ تبدیل شوید.
زندگی کوتاهتر از اونه که از استعدادهاتون استفاده نکنید.
«آنان که میرقصند به چشم آنان که نوای موسیقی را نمیشنوند دیوانگاناند.»
اگر به این نتیجه رسیدی که به خودت افتخار نمیکنی، امیدوارم قوای آن را داشته باشی که از نو شروع کنی.»
چارلز بوکوفسکی نویسنده میاندازه: “بعضیها هیچ وقت دیوانه نمیشوند. و آه که چه زندگی وحشتناکی دارند.”
کارهایی که انجامشون از همه سختتر به نظر میآد، ارزشمندترین کارهان.
بهای درد و دشواری رشدْ خیلی کمتر از بهای نابودکنندهٔ افسوسه.»
. تنها، زمانی که خودمون رو بهبود ببخشیم، زندگیمون بهبود پیدا میکنه.
یعنی از ۵ تا ۶ هر روز صبح، باید روی ارتقا دادن چیزی تمرکز کنید که سخنران ازش با عنوان “چهار امپراتوری درونی” یاد میکنه.
نابغهها میدونن که این هوشمندانهتره که بهجای هزار کار عادی، یه شاهکار خلق کنن.
زندگی ارزشش بیشتر از اونه که بخوای با افرادی سر کنی که درکت نمیکنن، باهاشون ارتباط حسی برقرار نمیکنی، ارزشهاشون با تو فرق داره و استانداردهاشون از تو پایینتره: کسانی که ساختار ذهنی، احساسی، سلامتی و روحی متفاوتی با تو دارن. این مثل یه معجزهٔ کوچیکه که افراد حاضر در دایرهٔ نفوذ و محیط ما با چه قدرتی روی میزان بهرهوری و همینطور اثرگذاری ما روی زندگیمون تأثیر میذارن.
میدونم که تحول چیز راحتی نیست. با این وجود، زندگی کرم ابریشم باید به پایان برسه تا شکوه پروانه شروع به درخشیدن کنه.
تمام تغییرات در ابتدا، دشوار، در میانهٔ راه، پرهرجومرج و در انتها، زیبا هستند. تمام کارهایی که حالا برایتان راحت است، زمانی برایتان سخت بوده. با تمرین مداوم، بیدار شدن همراه خورشید به روال عادی جدید و خودکار زندگی شما تبدیل خواهد شد.
«پیش بهسوی تلاش. برخیز و جهد کن. تنها وقتی میخوابم که مرده باشم»
رشد کردن بهعنوان یک حرفهای و یک انسان ممکنه کار دشواری باشه، در عین حال، زیباترین کاریه که انسان میتونه انجامش بده. و همیشه، به یاد داشته باشید که شما وقتی زندهتر از همیشهاید که قلبتون تندتر میزنه. و ما وقتی بیدارتر از همیشهایم که صدای فریاد ترسهامون از همیشه بلندتره.»
«اگر ایدهها به کار گرفته نشن، هیچ ارزشی ندارن. کوچکترین اقدامات، همیشه در مقایسه با عظیمترین ایدهها، بزرگترن
«صرفنظر از اینکه در کجای مسیر زندگی قرار دارید، اجازه ندید رنج ناشی از گذشتهٔ ناقصتون، مانع شکوهِ آیندهٔ افسانهایتون بشه.
کوچکترین اقدامات، همیشه در مقایسه با عظیمترین ایدهها، بزرگترن. و اگر تبدیل شدن به فردی شگفتانگیز و ساختن یک زندگی افسانهای کار راحتی بود، الآن همه ازش برخوردار بودن.
“هر کس حین تمرین بیشتر ازش عرق بریزه، در میدان نبرد، کمتر ازش خون میریزه.”
مدام از زندگیام فرار میکردم و به فضای مجازی پناه میبردم تا اونجا دنبال سرگرمی بگردم، در حالی که در همون زمان، میتونستم کارهای مهمتری انجام بدم.
هر جور در خفا تمرین کنید، دقیقاً همانطور در انظار اجرا خواهید کرد.
جریان زندگی اقدامات مثبت رو پاداش میده، و تردید رو مجازت میکنه.
مرد بیخانمان با فصاحت کامل گفت: «تنها چیزی که در آخرین روز حضورتون روی زمین خدا اهمیت داره قابلیتهاییه که استفاده کردید، رشادتهاییه که از خودتون نشون دادید و زندگیهاییه که با مرحمت خودتون لمس کردید.
“مخرج مشترک موفقیت ـ رمز موفقیت هر مرد و زنی که موفق شده ـ در این واقعیت نهفته است که اونها عادت انجام کارهایی رو در خودشون شکل دادن که بازندهها تمایلی به انجامشون ندارن.”»
با این حال، هیچ چیز در این جهان غلط نیست. هیچ چیز تلف نشده و هدر نرفته است. همه چیز دقیقاً همانطور است که باید باشد. در پایان زندگی، متوجه خواهید شد که تنها بخش اندکی از آنچه برایتان اتفاق افتاده، تصادف بوده است. همه چیز برای رشد شما و به صلاح شما رخ داده است
مثلاً یکیاش اینکه مردم باید راحتی رو به این واقعیت ترسناک و در عین حال باشکوه ترجیح بدن که هر موفقیتی نیازمند تلاش سخت، ابداع مجدد و فداکاریه.
قانون شمارهٔ ۴ برای دستیابی به نتایجی که پنج درصد افراد موفق دنیا کسب میکنند، باید آغاز به انجام کارهایی کنید که نودوپنج درصد مردم ارادهٔ انجامش را ندارند. وقتی این سبک زندگی را آغاز میکنید، اکثریت مردم شما را دیوانه خواهند خواند. به یاد داشته باشید که برچسب دیوانه خوردن بهای دستیابی به عظمت است.
قانون شمارهٔ ۲ بهانه باعث ایجاد نبوغ نمیشود. اینکه قبلاً عادت سحرخیزی را در زندگیتان نگنجاندهاید، بدین معنا نیست که حالا هم قادر به آغازش نباشید. توجیه و منطق خود را رها کنید و به یاد داشته باشید که ارتقای روزانه در موارد کوچک، اگر بهطور مستمر انجام گیرد، بهمرور زمان، نتایج اثرگذار در بر خواهد داشت. قانون شمارهٔ ۳ تمام تغییرات در ابتدا، دشوار، در میانهٔ راه، پرهرجومرج و در انتها، زیبا هستند. تمام کارهایی که حالا برایتان راحت است، زمانی برایتان سخت بوده. با تمرین مداوم، بیدار شدن همراه خورشید به روال عادی جدید و خودکار زندگی شما تبدیل خواهد شد.
قانون شمارهٔ ۱ اعتیاد به عوامل حواسپرتی بهمعنای پایان بهرهوری خلاق شماست. امپراتوریسازان و تاریخسازان قبل از طلوع آفتاب، یک ساعتی را در آرامش، ورای پیچیدگی دنیا، صرف خودشان میکنند تا خودشان را برای یک روز متعالی آماده سازند.
کوچکترین اقدامات، همیشه در مقایسه با عظیمترین ایدهها، بزرگترن.
تعهدِ پارهوقت همیشه نتایج پارهوقت به دنبال خواهد داشت.
«تعهد و انضباط، همیشه، به هوش و استعداد برتری پیدا میکنه. و اینطور نیست که افراد موفق شانس آورده باشن. اونها شانس رو خلق میکنن. هر بار که شما در برابر وسوسهٔ تنبلی مقاومت میکنید و روند بهینهسازی رو ادامه میدید، در واقع، دارید به قهرمان درونتون قدرت میبخشید. هر لحظه رو که صرف انجام کارهایی میکنید که میدونید به کارهای بهظاهر راحتتر برتری دارن، در واقع، روند ورودتون به تالار افتخار مشاهیر رو تسهیل میکنید.»
سطح تعهدتون رو بالا ببرید، استانداردهاتون رو ارتقا بدید و بعد، سرگرم این بشید که خودتون رو بهصورت پیشفرض به اون فرد تبدیل کنید. و این نکته خیلی حائز اهمیته: شما باید بهصورت هر روزه، خودتون رو بهینهسازی کنید. استمرار واقعاً دیانای تعالی به شمار میآد. و بهبود روزانه، کوچک و بهظاهر بیاهمیت، وقتی بهطور مستمر انجام بگیره، بهمرور زمان، نتایج حیرتآوری رو رقم میزنه
«آنان که میرقصند به چشم آنان که نوای موسیقی را نمیشنوند دیوانگاناند.»
پیروزی در ابتدای روز آغاز میشه. و اولین ساعاتِ روز زمانیه که قهرمانها ساخته میشن…
اجازه ندید رنج ناشی از گذشتهٔ ناقصتون، مانع شکوهِ آیندهٔ افسانهایتون بشه.
«ما برای جشن گرفتن پیروزیهایمان تا ابد وقت داریم، اما برای به دست آوردنشان تنها چند ساعت.»
جایی که قلمروی راحتی شما به پایان میرسه، دقیقاً همون نقطهایه که بزرگترین فرصتهای زندگیتون قرار دارن. باورهایی که اسباب آشفتگی شما هستن، حسهایی که شما رو میترسونن، پروژههایی که مرعوبتون میکنن و آشکار شدن استعدادهایی که بخش ضعیف وجودتون در برابرشون مقاومت نشون میدن، دقیقاً، همون جاهایی هستن که شما باید بهشون وارد بشید.
«برای آنچه ارزشش را دارد هیچ وقت آنقدرها دیر یا، در مورد خودم، آنقدرها زود نیست که به کسی که میخواهی تبدیل شوی… امیدوارم جوری زندگی کنی که مایهٔ افتخارت باشد. اگر به این نتیجه رسیدی که به خودت افتخار نمیکنی، امیدوارم قوای آن را داشته باشی که از نو شروع کنی.»
«یک بار بیشتر زندگی نخواهم کرد. از این رو، اگر فرصتی برای مهرورزی یا انجام کار نیک در حق هر انسانی باشد، بگذارید همین حالا انجامش دهم، نه آنکه به تعویقش بیندازم یا مورد غفلت قرارش دهم، چون قرار نیست بار دیگر از این مسیر گذر کنم.»
کمکم از اینکه بخواهی روش زندگی تودهٔ مردم رو کنار بذاری و با عوارض جانبی تعالی دستبهگریبان بشی وحشت میکنی، عوارضی مثل متفاوت بودن با دیگران، حسادت رقبا و فشار لازم برای بهتر خلق کردن پروژهٔ بعدی
مشغول بودن الزاماً بهمعنای بهرهور بودن نیست. و ه
شما وقتی به عالم جادو وارد میشید که حس لذت رو به قطبنمای خودتون تبدیل کنید. برای شناخت شادی روزافزون، به آنچه شادتون میکنه اعتماد کنید. قلبتون خوب میدونه شما رو به کجا ببره. خرد قلبتون خیلی بیشتر از مغزتونه. غریزه خیلی بیشتر از عقل میدونه، و حس درونی خیلی هوشمندتر از منطقه. از این بابت مطمئن باشید. عقل و منطق ما از آنچه محیط و اطرافیان یادمون دادن، ساخته شده. عقل ما با منطق و کارهایی که قبلاً روش انجام گرفته، محدود شده. خود والای شما خیلی بهتر از اینها میدونه. خود والای شما با فلسفهٔ امکانپذیری کار میکنه، نه فلسفهٔ واقعگرایی. وجودش رؤیاییه، نامحدوده.
موفقیت در سطح جهانی دقیقاً از جایی شروع میشه که مرزهای دایرهٔ راحتی ما به پایان میرسه.»
اگر ایدهها به کار گرفته نشن، هیچ ارزشی ندارن. کوچکترین اقدامات، همیشه در مقایسه با عظیمترین ایدهها، بزرگترن.
درست در لحظهٔ رویارویی با ژرفترین ضعفهایتان است که فرصت شکل دادن به بزرگترین نقاط قوتتان را به دست میآورید.
میزان اثرگذاری شما روی دنیا، دقیقاً انعکاس شکوه، اصالت، زندهدلی و درخششیه که از درون بهش دسترسی پیدا کردید.
عاقلانهترین راه برای اینکه در مهمترین عرصههای زندگی حرفهای و شخصی، بهرهوری و نتایج متعالی رو برای خودتون تضمین کنید، اینه که برای خودتون یک برنامهٔ روزانهٔ سطح بالا در نظر بگیرید. پیروزی در ابتدای روز آغاز میشه. و اولین ساعاتِ روز زمانیه که قهرمانها ساخته میشن… علیه ضعف اعلامِ جنگ کنید و کارزاری علیه ترس راه بیندازید. شما حقیقتاً میتونید صبح زود از خواب بیدار بشید. و انجام این کار برای سفر محشرتون در مسیر تبدیل شدن به یک اسطوره، یک الزامه… اگر ترتیب کارِ ابتدای روزتون رو بدید، خودِ روز ترتیب کار باقیاش رو میده. کنترل صبحتون رو به دست بگیرید تا زندگیتون رو ارتقا بدید
“برای ارتقا یافتن به سطح عظمت، باید فرایند نابودسازی ضعفهات رو پشت سر بذاری.”
“از قطره دست بکش، تا به دریا برسی.”
یک روزِ بد برای منیتِ شما روزِ عالیایه برای روح شما.
بهای درد و دشواری رشدْ خیلی کمتر از بهای نابودکنندهٔ افسوسه.
شاید قضیه همونجوریه که ماریو آندرتی، رانندهٔ فرمول یک گفت: “اگر همه چیز به نظر تحت کنترل میآید، معنیاش این است که بهاندازهٔ کافی سرعت ندارید.”
افراد عادی میتونن شاهکارهای غیرعادی خلق کنن، به شرطی که عادات صحیح رو در خودشون تثبیت کنن.
«کنترل صبحت رو به دست بگیر تا زندگیات رو ارتقا بدی.»
«صبح زود، زمانی که بهواسطهٔ کاهلی، از برخاستن اکراه داری، به این عبارت فکر کن: “من باید برخیزم تا کاری شایستهٔ یک انسان را انجام دهم.”»
مرد بیخانمان با فصاحت کامل گفت: «تنها چیزی که در آخرین روز حضورتون روی زمین خدا اهمیت داره قابلیتهای یه که استفاده کردید، رشادتهای یه که از خودتون نشون دادید و زندگیهاییه که با مرحمت خودتون لمس کردید.»
برای خدمترسانی، نیازی نیست قانون دوم ترمودینامیک و فیزیک را بدانید. تنها، به قلبی پر از رحمت نیاز دارید. روحی که از عشق به وجود آماده باشد.”»
نمایشنامهنویس ایرلندی، را با صدای بلند خواند: «”این بزرگترین لذت زندگی است، اینکه خودتان را وقف مقصودی کنید که از نظر خودتان، هدفی متعالی است؛ اینکه نیروی طبیعت باشید، نه مثل بیمارِ حقیر پرتبودردی که مدام در حال شکایت است که چرا دنیا خودش را وقف شاد کردن شما نمیکند.”
پیروزی در اون ساعات صبح زود اتفاق میافته که هیچ کس شاهد تلاش شما نیست و بقیه همه خوابان.
هر کس حین تمرین بیشتر ازش عرق بریزه، در میدان نبرد، کمتر ازش خون میریزه.
موفقیت در سطح جهانی دقیقاً از جایی شروع میشه که مرزهای دایرهٔ راحتی ما به پایان میرسه.
و خیلی از آدمها هم ضدحالان، رفیق. نه اینکه جامعهگریز باشم، فقط این روزها تعداد آدمهای احمق خیلی زیاد شده. همه کلی عکس مزخرف با لبهای غنچه از خودشون میگیرن و میذارن توی اینترنت، در حالی که لباسهایی به تن دارن که پول خریدش رو با کلی زور زدن جور کردن. اونها با آدمهایی معاشرت میکنن که ازشون خوششون نمیآد.
«آنان که میرقصند به چشم آنان که نوای موسیقی را نمیشنوند دیوانگاناند.» فردریش نیچه
«زندگی کوتاهتر از اونه که از استعدادهاتون استفاده نکنید.
«آنان که میرقصند به چشم آنان که نوای موسیقی را نمیشنوند دیوانگاناند.»
«تمام چالشها در ابتدا، دشوار، در میانهٔ راه، پرهرجومرج و در انتها، زیبا هستند.»
«اما بهقول جان لنون: “همه چیز در آخر درست خواهد شد. و اگر هنوز درست نشده است، معنایش این است که هنوز به آخر نرسیده.”»
تولستوی زمانی نوشت: “همه به تغییر دادن دنیا فکر میکنند، اما هیچ کس به تغییر دادن خودش فکر نمیکند.”
«ما فقط چیزهایی رو میشنویم که آمادگی شنیدنش رو داشته باشیم. تمام آموزهها دقیقاً در مقطعی به ما میرسن که در مدارج مربوط بهشون قرار بگیریم. و هر چه به عظمتمون اضافه بشه، مسائل رو بهتر درک میکنیم.»
“پیروزی در اون ساعات صبح زود اتفاق میافته که هیچ کس شاهد تلاش شما نیست و بقیه همه خوابان.” آموزههاش دربارهٔ ارزش یه برنامهٔ صبحگاهی عالی واقعاً بینظیر بودن.»
«لحظهای که بیش از هر زمان دیگر حس میکنید باید تسلیم شوید، دقیقاً همان لحظهای است که باید انگیزهٔ لازم برای یک هل دیگر را درون خودتان پیدا کنید.»
وقتی کار به روابط فردی میرسه، فقط خودم رو با افرادی محصور میکنم که اشتیاقم رو خوراک میدن، آرامشم رو بیشتر میکنن و شوق و ذوقم رو برای تبدیل شدن به یک انسان بهتر افزایش میدن. زندگی ارزشش بیشتر از اونه که بخوای با افرادی سر کنی که درکت نمیکنن، باهاشون ارتباط حسی برقرار نمیکنی، ارزشهاشون با تو فرق داره و استانداردهاشون از تو پایینتره: کسانی که ساختار ذهنی، احساسی، سلامتی و روحی متفاوتی با تو دارن. این مثل یه معجزهٔ کوچیکه که افراد حاضر در دایرهٔ نفوذ و محیط ما با چه قدرتی روی میزان بهرهوری و همینطور اثرگذاری ما روی زندگیمون تأثیر میذارن.»
موبایلت داره برات به قیمت ثروت آیندهات تموم میشه
خلیل جبران در کتاب پیامبر نوشت: «وقتی عشق تو را بهسوی خود میخواند، بهدنبالش برو، با آنکه مسیری سخت و پرشیب دارد؛ با آنکه شمشیرهای نهفته در بالهایش ممکن است زخمیات کنند؛ با آنکه صدایش ممکن است رؤیاهایت را در هم بشکند، همانگونه که باد شمالی باغ را ویران میکند. عشق تمام این کارها را با تو میکند تا از رازهای قلبت باخبر شوی.»
“آزادی فقط بهمعنای باز کردن زنجیر نیست، بلکه زندگی کردن بهروشی است که آزادی دیگران را محترم بداند و ارتقا دهد.”
«یکی از غمانگیزترین چیزهایی که دربارهٔ ذات بشر میدانم این است که همهٔ ما زندگی کردن را به تعویق میاندازیم. همهٔ ما رؤیای باغ رُزی را در افق داریم، بهجای آنکه از تماشای رُزهایی لذت ببریم که همین امروز بیرون پنجرهٔ خانهمان باز شدهاند.»
بهانههاتون گمراهکننده، ترسهاتون دروغگو و شکهاتون دزدن.»
اِیمی کارمایکل «برای آنچه ارزشش را دارد هیچ وقت آنقدرها دیر یا، در مورد خودم، آنقدرها زود نیست که به کسی که میخواهی تبدیل شوی… امیدوارم جوری زندگی کنی که مایهٔ افتخارت باشد. اگر به این نتیجه رسیدی که به خودت افتخار نمیکنی، امیدوارم قوای آن را داشته باشی که از نو شروع کنی.»
“نه یک گاو و نه یک انسان جسور و شریف، یکباره به آنچه مقدر است تبدیل نمیشود. باید تعالیم سخت را پشت سر بگذارد، خودش را آماده کند، و هرگز بیگدار به آب نزند.”
کوچکترین اقدامات، همیشه در مقایسه با عظیمترین ایدهها، بزرگترن.
اگر نتونید هر روز صبح، زمانی رو برای تعالی یافتن به خودتون اختصاص بدید، چطور انتظار دارید تعالی پیدا کنید؟»
کلید اصلی خوشبختی و آرامش درونی اینه که بدونید تمام تلاشتون رو برای رسیدن به نتایج دلخواهتون انجام دادید و با اشتیاق تمام از جسارتتون مایه گذاشتید تا به بهترین نسخهٔ خودتون تبدیل بشید.
محدودیت فقط یک ذهنیته که تعداد زیادی از افرادِ خوبِ جامعه روزانه با اون درگیرن و این ذهنیت اونقدر براشون تکرار میشه که در نهایت، به واقعیت زندگیشون تبدیل میشه. قلبم به درد میآد، وقتی انسانهای زیادی رو با قدرتهای بالقوه میبینم که در این ذهنیت گیر میکنن که از لحاظ حرفهای نمیتونن استثنایی باشن. باید به خاطر داشته باشید که بهانههاتون گمراهکننده، ترسهاتون دروغگو و شکهاتون دزدن.»