نگاهی بر زندگی خواجه نصیر الدین طوسی؛ از تولد تا مرگ و معروف ترین آثار او
خواجه نصیرالدین طوسی از دانشمندان بزرگ ایران و جهان است که اکتشافات و تحقیقات علمی او پا را فراتر از حد معمول گذاشته و دانمشندان امروزی در شوک به سر میبردند که چگونه در قرنها پیش شخصی به این اطلاعات مهم دست یافته. در ادامه همراه سایت بزرگ روزانه باشید تا نگاهی بر زندگی خواجه نصیر الدین طوسی داشته باشیم.
فهرست موضوعات این مطلب
تولد و اوایل زندگی
درباره زادگاه و زادروز خواجه نصیرالدین طوسی اختلاف بسیاری وجود دارد. بعضی کتابها و منابع تاریخی پدر وی را «شیخ وجیه الدین محمد بن حسن» از بزرگان و دانشوران قم میدانند اما در بعضی منابع پدر او را زاده روستای جهرود، قم میدانند که به همراه خانواده برای زیارت امام هشتم شیعیان به مشهد عازم میشود و پس از زیارت، در هنگام بازگشت به علت بیماری همسرش، در یکی از محلههای شهر توس مستقر میشود؛ و پس از چندی به درخواست اهالی محل علاوه بر اقامه نماز جماعت در مسجد، به تدریس در مدرسه علمیّه مشغول میگردد.
به احتمال زیاد خواجه نصیر طوسی در ایام اقامت پدر در آنجا در پانزدهم جمادیالاول سال 589 ق، متولد گردید؛ و پدرش با یاد دادن قرآن کریم به او، او را «محمد» نامید.
فرا گرفتن علم و خرد
روزهای کودکی و نوجوانی خواجه نصیر الدین در شهر توس از تبار مشهد سپری شد. وی در این روزها پس از خواندن و نوشتن، قرائت قرآن، قواعد زبان عربی و فارسی، معانی و بیان و حدیث را نزد پدر خویش آموخت.
پس از آن نزد داییاش «نورالدین علی بن محمد شیعی» که از دانشمندان نامور در ریاضیات، حکمت و منطق بود، به فراگیری آن علوم پرداخت.
سپس با راهنمایی پدر در محضر «کمال الدین محمد حاسب» که از دانشوران نامی در ریاضیات بود، به تحصیل پرداخت اما هنوز چند ماهی نگذشته بود که استاد آهنگ سفر کرد و آوردهاند که وی به پدر او چنین گفت: من آنچه میدانستم به او (خواجه نصیر) آموختم و اکنون سؤالهایی میکند که گاه پاسخش را نمیدانم!
عزیمت به نیشابور
خواجه سپس به نیشابور پای نهاد و به توصیه دایی پدر به مدرسه سراجیه رفت و مدت یک سال نزد سراج الدین قمری که از استادان بزرگ درس خارج فقه و اصول در آن مدرسه بود، به تحصیل پرداخت. سپس در محضر استاد فریدالدین داماد نیشابوری – از شاگردان امام فخر رازی – کتاب «اشارات ابن سینا» را فرا گرفت.
پس از مباحثات علمی متعدد فرید الدین با خواجه، علاقه و استعداد فوق العادة خواجه نسبت به دانش اندوزی نمایان شد و فریدالدین او را به یکی دیگر از شاگردان فخر رازی معرفی کرد و بدین ترتیب نصیرالدین طوسی توانست کتاب «قانون ابن سینا» را نزد «قطب الدین مصری شافعی» به خوبی بیاموزد. وی علاوه بر کتابهای فوق از محضر عارف معروف آن دیار «عطار نیشابوری» نیز بهرهمند شد.
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی خوارزمی دانشمند بزرگ ایرانی از تولد تا دستاوردها و اختراعات او
عراق و درست فقه
توسی پس از قم به اصفهان و از آنجا به عراق رفت. او علم «فقه» را از محضر «معین الدین سالم بن بدران مصری مازنی» (از شاگردان ابن ادریس حلی و ابن زهره حلبی) فرا گرفت؛ و این شخصیت را استاد برتر خواجه نصیر دانستهاند.
خواجه در سال 619 ه.ق از استاد خود اجازه نقل روایت دریافت کرد. آن گونه که نوشتهاند خواجه مدت زمانی از «علامه حلی» فقه و علامه نیز در مقابل، درس حکمت نزد خواجه آموختهاست. «کمال الدین موصلی» ساکن شهر موصل (عراق) از دیگر دانشمندانی بود که علم نجوم و ریاضی به خواجه آموخت و بدین ترتیب پژوهشگر توسی دوران تحصیل را پشت سر نهاده، پس از سالها دوری از وطن و خانواده، قصد عزیمت به خراسان کرد.
حضور در قلعه الموت آشیانه عقاب
اسماعیلیه فرقهای از شیعیان است که به باور پیروانش اسماعیل فرزند جعفر صادق جانشین اوست. این گروه پس از مدتها در سال 483 ه.ق به دست حسن صباح در ایران رونقی دوباره یافتند و به مدت چند صد سال در خاورمیانه تبدیل به ترسناکترین گروه شدند.
قلعه الموت در حوالی قزوین پایتخت آنان بود و علاوه بر آن قلعههای متعدد و استواری داشتند که جایگاه امنی برای مبارزان سیاسی بهشمار میرفت و دستیابی بر آنها بسیار سخت بود.
خواجه نصیرالدین پس از چند ماه سکونت در قائن، به دعوت «ناصر الدین عبدالرحیم بن ابی منصور» که حاکم قلعه قهستان و تیپ حشاشینهای قهستان بود و نیز مردی فاضل و دوستدار فلاسفه بود، به همراه همسرش به قلعه اسماعیلیان دعوت شد و آزادانه و با احترام ویژه در آنجا زندگی کرد. او در مدت اقامت خود کتاب «طهارة الاعراق» نگاشت.
نصیرالدین طوسی حدود 26 سال در قلعههای حشاشینها به سر برد اما در این دوران لحظهای از تلاش علمی باز ننشست و کتابهای متعددی از جمله «شرح اشارات ابن سینا»، «تحریر اقلدیس»، «تولی و تبری» و «اخلاق ناصری» و چند کتاب و رسالة دیگر را تألیف کرد. البته بسیاری چنین تصور میکنند که خواجه نیز جزو فرقه حشاشینها بوده است.
کتاب روضه التسلیم و مطلوب المومنین؛ تولی و تبری، آغاز و انجام رساله ای موجز در باب اعتقادات اسماعیلی از جمله آثاری است که به فرمان امام اسماعیلی در الموت نوشتهاست. خواجه در پایان کتاب شرح اشارات مینویسد: «بیشتر مطالب آن را در چنان وضع سختی نوشتهام که سختتر از آن ممکن نیست و بیشتر آن را در روزگار پریشانی فکر نگاشتم که هر جزئی از آن، ظرفی برای غصه و عذاب دردناک بود و پشیمانی و حسرت بزرگی همراه داشت؛ و زمانی بر من نگذشت که از چشمانم اشک نریزد و دلم پریشان نباشد و زمانی پیش نمیآمد که دردهایم افزون نگردد و غمهایم دو چندان نشود…»
از همکاران خواجه در الموت میتوان به حسن محمود کاتب یا حسن صلاح منشی اشاره کرد که همراه خواجه از قهستان به الموت آمده بود وی در طول روز آنچه را که خواجه تدریس میکرد مکتوب میکرد و برداشت خویش را در اوقات فراغت به صورت شعر بیان کردهاست. دیوان اشعار وی دیوان قائمیات نام دارد.
مطلب مشابه: اشعار زیبای حکیم عمر خیام نیشابوری و رباعیات شاعر بزرگ ایرانی
حمله مغولها به حشاشینها
از آنجا که وجود اسماعیلیان حاکمیت و قدرت سیاسی مغولان را به خطر میانداخت هلاکوخان در سال 651 ه.ق با اعزام لشکری به قهستان آنجا را فتح کرد.
حاکم قلعه پس از مشورت با خواجه نصیر، علاوه بر تسلیم کامل قلعه، از مغولان اطاعت کرد و چندی پس از آن در سال 356 ه.ق دستگاه حکومت اسماعیلیان در ایران برچیده شد از این رو نزد خان مغول احترام و موقعیت ویژهای یافت.
برخی گفتهاند هلاکو به جز خواجه نصیرالدین طوسی و دو پزشک دیگر، رکن الدین و همه همراهان وی را به قتل رساند و زندهنگهداشتن خواجه نصیر به دلیل آن بود که هلاکو از جایگاه علمی و فکری او مطلع بود.
از آن پس خواجه نصیر همراه هلاکوخان بود و بعدها نزد او مقامی بلند یافت و مورد اعتماد خان قرار گرفت؛ هلاکو بدون مشورت خواجه هیچ تصمیمی نمیگرفت، هیچ سفری نمیرفت و هیچ حکمی نمیداد.
درباره نقش خواجه نصیر در گشایش بغداد و کشتن واپسین خلیفه عباسی گزارشهای متضادی در منابع تاریخی وجود دارد. برخی از نویسندگان اهل سنت و نیز پارهای از نویسندگان شیعه و محققان معاصر خواجه نصیر را تشویق کننده هلاکوخان در حمله به بغداد میدانند.
در مقابل برخی از پژوهشگران با بررسی منابع برآنند که کشتن خلیفه ارتباطی به نظر خواجه نصیرالدین نداشته و این اتهام ناشی از اختلاف شیعه و سنی است و شواهد استواری در تأیید آن وجود ندارد.
مستعصم (آخرین خلیفه عباسی) در دوران حکومت خود علاوه بر لهو و لعب، به خونریزی مسلمانان پرداخت. عدهای از شیعیان بغداد به دست پسرش (ابوبکر) به خاک و خون کشیده شدند و اموالشان به غارت رفت. مقام علمی و ارزش فکری نصیرالدین توسی موجب شد تا هلاکو، او را در شمار بزرگان خود دانسته، نسبت به حفظ و حراست از جان وی کوشا باشد و او را در همه سفرها به همراه خویش دارد.
ازدواج و فرزندان
خواجه نصیر سه پسر از خود به یادگار نهاد: صدرالدّین علی، فرزند بزرگ او که همواره در کنار پدر و همگام با او بود و در فلسفه، نجوم و ریاضی بهره کافی داشت. دومین فرزندش اصیل الدین حسن نیز اهل دانش و فضیلت بود و در زمان حیاتش اغلب به امور سیاسی مشغول بود.
درگذشت
تاریخ درگذشت وی 18 ذیقعده 673 ه.ق است؛ و در حرم کاظمین و پایین پای دو امام به خاک سپرده شدهاست. بنا به وصیتش بر روی سنگ مزارش این آیه قرآن از سوره کهف را نگاشتند: «وَ کَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیْهِ بِالْوَصید» = «و سگشان (به حالت پاسبانی) دو دست خویش بر درگاه (غار) گشاده بود».
تاثیر ژرف بر علم و فلسفه
خواجه نصیر با استفاده از آرای فلسفی ابن سینا کلام شیعه را بر برهانهای عقلی مبتنی کرد. اثر وی به نام تجرید الاعتقاد یکی از مهمترین متون کلامی شیعه است که شرحهای متعددی بر آن نگاشته شدهاست. کتاب تجرید العقائد یکی از نوشتههای پرتاثیر خواجه در دانش کلام است.
این کتاب سهم عمدهای در تحول علم کلام داشتهاست و به مدت چند قرن متوالی به عنوان متن معیار محسوب میشدهاست. گفته شدهاست که بسیاری از مکتبهای فلسفی همچون مکتب شیراز، نوآوریهای خویش را با توجه به متن این کتاب آشکار کردهاند.
در مکتب فلسفی اصفهان تا اندازهای این کتاب در حاشیه قرار گرفت و بیشتر به عنوان متنی کلامی ملاحظه شد. کلام فلسفی هم در میان شیعیان و هم در میان اهل سنت مورد توجه بودهاست چنانکه کتاب طوالع قاضی بیضاوی و مواقف عضدالدیم ایجی نظایر کتاب تجرید در میان اهل سنتاند.
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی داریوش بزرگ، شاهِ جهان؛ بیوگرافی از لحظه تولد تا مرگ
علوم ریاضی و نجوم
در کتاب شکل القطاع مثلثات را برای اولین بار به عنوان دانشی مستقل معرفی کرد و آن را در پیشگفتار علم نجوم معرفی میکند و قوانین اساسی برای حل مثلثات مسطح و کروی مطرح میکند. همچنین خواجه در کتاب تجریدالکلام درباره نور و با تکیه بر نظریه ذره مطالبی را عنوان میکند که فوقالعاده اهمیت دارد.
در کتاب البصائر نوشته اقلیدوس وی انتشار صوت را به امواج آب تشبیه میکند و به آن پرداختهاست. وی در نحوه استفاده از ساعت آفتابی ابتکار جدیدی برای رصد کردن به خرج دادهاست که این ابتکار در علم ستارهشناسی ارزشمند است.
خواجه نصیرالدین طوسی «زیج ایلخانی» را از روی رصدهای انجامشده در رصدخانه مراغه تدوین کردهاست. زیج ایلخانی سدهها از اعتبار خاصی در بسیاری از سرزمینهای آن زمان -از جمله در چین- برخوردار بودهاست و در سال 1356 میلادی، ترجمه و در اروپا منتشر شد. قدیمیترین نسخه این زیج در کتابخانه ملی پاریس نگهداری میشود.
معروفترین آثار خواجه نصیر الدین طوسی
از معروفترین آثار او به پارسی، «اساس الاقتباس» و «اخلاق ناصری» را میتوان یاد کرد. وی در اخلاق ناصری رستگاری راستین انسانها را در «سعادت نفسانی»، «سعادت بدنی» و «سعادت مدنی» میداند و این نکته نشان میدهد که خواجه در مسایل مربوط به بهداشت جسمانی و روانی هم کارشناس بودهاست.
یادبودهای خواجه طوسی
یک دهانه آتشفشانی 60 کیلومتری در نیمکره جنوبی ماه به نام خواجه نصیرالدین طوسی نامگذاری شدهاست. یک خرده سیاره که توسط ستارهشناس روسی نیکلای استفانویچ چرنیخ در 1979 کشف شد نیز به نام وی نامیده شدهاست.
دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی در تهران، رصدخانه خواجه نصیرالدین طوسی تبریز و رصدخانه شامخای در جمهوری آذربایجان نیز به نام او نامگذاری شدهاند.
در سال 2013 میلادی، پایگاه جستجوگر گوگل، به مناسبت هشتصد و دوازدهمین سالگرد تولد خواجه نصیرالدین طوسی، تصویری از وی در تارنمای خود گذاشت که در کشورهای عربی قابل دسترسی بود. به گفته بیبیسی، در این عکس بر ایرانیتبار بودن این دانشمند تأکید شده بود که واکنشهایی را در کشورهایی عربی در پی داشت.
در ایران روز 5 اسفند، سالروز تولد خواجه نصیرالدین طوسی، روز مهندسی نامگذاری شدهاست.
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی زکریای رازی، دانشمند بزرگ ایرانی کاشف الکل از تولد تا مرگ
خواجه نصیر الدین طوسی و فیلولوژی
دو قرن پیش از خواجه، تحولات کلامی بنوعی با ابوالحسین بصری آغاز شد و فخر رازی در کتاب محصل این رویکرد را ادامه داد. ابوالحسین بصری که از شاگردان قاضی عبدالجبار معتزلی بود از پیروان بهشمی بود. بصری تحت تأثیر آموزههای فلسفی در برخی آموزههای معتزلی تجدید نظرهایی را آغاز کرد که همزمان با تدوین آثار این سینا در خراسان همراه شد.
تأثیر نظرات فلسفی و شهرت آنها بیشتر به خاطر کتب غزالی یعنی مقاصد الفلاسفه و تهافت بود که باعث شهرت آرای فلسفی ابن سینا در میان متکلمان شد. مکتب ابوالحسین بصری توسط یکی از شاگردانش به نام ملاحمی گسترش یافت. اندیشههای فخر رازی و ملاحمی و بصری تأثیر بسزایی در فلسفی شدن کلام شیعه داشتند.
متکلمان امامی همچون سدیدالدین حمصی نیز در اواخر سده ششم هجری با آموزههای بصری آشنا شدند و از وی تأثیر پذیرفتند. در واقع میتوان گفت که خواجه با سه سنت آشنا بود. نخست سنت ابوالحسین بصری که در برخی آثار خواجه تأثیر واضحی دارد. دیگر سنت فلسفی ابن سینا و شارحان وی در خراسان قرار داشت؛ و سنت رواج نظرات فخر رازی و تأثیری پذیری خواجه از وی بود. بیشتر کتب کلامی و فلسفی فخر در زمان خواجه در خراسان رایج بودهاست.
نظر بزرگان درباره خواجه نصیر الدین طوسی
احمد کسروی درباره وی چنین گفته: «خواجه نصیر آن مرد بیدین شکمپرست که گاهی باطنی میبوده و گاهی شیعه میگردیده، «لعنتنامه» ای ساخته.» وی همچنین در جایی دیگر چنین گفته: «به گفته مسیو ماربین، نصیرالدین توسی کار بسیار نیکی کرده که در زمان تاخت مغولان و در چنان هنگام، گرفتاری، کینه شیعی و سنی را فراموش نساخته و مغولان را به سر بغداد برده و کینه از دشمنی خاندان علی جستهاست. این بوده آرزویش که شیعیان همیشه چنان باشند و هیچگاه کینه سنیان را از دل بیرون نکرده به کارهای دیگری نپردازند.»
ویکنز (مترجم اخلاق ناصری به زبان انگلیسی): خواجه نصیرالدین طوسی دارای روحی نیرومند و حساس بوده که گرفتار تحولات شدید سیاسی و معنوی گشتهاست و در عین این گرفتاریها به گونه ای سخن گفتهاست که تو گویی با مردم این روزگار در نیمه دوم قرن بیستم سخن میگوید.
علامه حلی: [خواجه نصیر] کان افضل اهل عصره فی العلوم العقلیه و النقلیه و کان اشرف من شاهدناه فی الاخلاق: [خواجه نصیر] بهترین زمانه خود در علوم عقلی و نقلی و با اخلاقترین فردی بود که تا به حال دیده بودیم.
علامه جعفری: دانشگاهی ذاتاً حوزوی است و حوزوی ذاتاً دانشگاهی همان طوری که در طول تاریخ سراغ داریم، خواجه نصیرالدین تجسمی از این دو نهاد بزرگ جامعه بشری است.
علامه حسنزاده آملی: خواجه نصیرالدین طوسی انسانی است قرآنی که قلم و قدم و سیاست عملی او تمامٹ برای رضای خدا بودهاست.
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی ابوعلی سینا؛ زندگینامه ابن سینا دانشمند بزرگ ایرانی
خواجه و کلام شعر
خواجه نصیر الدین طوسی جزو اولین شاعران ایرانی است که شعرهای علمی گفته است. مضامین اشعار او بر پایههای علمی است که در نوع خود کم نظیر است. در ادامه برخی از این اشعار را میخوانید.
هفتاد و سه قوم در جهان میپویند
هر یک برهان مختلف میجویند
سر رشته حق به دست یک طایفه است
باقی به خوشآمدی سخن میگویند
آنان که در این دیر فنا میآیند
بس جایگهی نیست، کجا میآیند
کو آن که خبر دهد به ناآمدگان
کانها همه رفتند، چرا میآیند
امروز منم نعرهزنان از پی دل
بر سر چو زنان دستزنان از پی دل
آواره ز خان و مان روان از پی دل
جور همه ناکسان چشان از پی دل
آنانکه به فارسی سخن میرانند
در موضع دال – ذال را ننشانند
ماقبل وی ار ساکنِ جز وای بوذ
دال است و گرنه ذال معجم خوانند
کرد آفریدگار تعالی به فضل خویش
چشمت به هفت پرده و سه آب منقسم
صلب و مشمیه و شبکه، زجاجیه و جلید
پس عنکبوت و بیض و عنب، قرن و ملتحم
کلام آخر
ما در این بخش از روزانه سعی کردیم در سهم خود دلیلی باشیم بر آشنایی بیشتر شما عزیزان با نوابغ کشور عزیزمان ایران. اگر این مقاله را دوست داشتید آن را با دوستان خود نیز به اشتراک بگذارید تا آنها نیز با این بزرگ مرد آشنا شوند. در پایان امیدواریم از خواندن این مقاله لذت برده باشید.
مطلب مشابه: بیوگرافی ابوریحان بیرونی؛ درباره زندگی این دانشمند ایرانی از تولد تا درگذشت وی