متن عاشقانه دریا و ساحل + عکس نوشته های زیبا و خاص با احساسات
متن و جملات عاشقانه دریا و ساحل را به همراه عکس نوشته های زیبای خاص در این قسمت روزانه آماده کرده ایم. جملات عاشقانه برای بیان احساسات هستند و اشعار با موضوع دریا دو ساحل دارای لطافت خاصی هستند. اگر می خواهید یک متن سحرانگیز برای محبوبتان بفرستید پس می توانید یکی از این اشعار را انتخاب کنید.
ساحل دریا یکی از بهترین مکان های عاشقانه است که به انسان حس خوبی می دهد. به همین دلیل شاعران احساس خود را با ساحل و دریا گره زده اند و متن های احساسی زیادی در این مورد سروده اند.
متن، جملات و اشعار عاشقانه با موضوع دریا و ساحل
مثل ساحل آرام باش
تا مثل تلاطم بیقرارت باشند
مثل ساحل باش
وقتی کسی روی دلتان خط خطی میکند
و یا چیزی حک میکند که ناراحت میشوید
موجی از خوبی بفرستید و همه چیز را پاک کنید
شما ساحل آرامش شوید
~~~~~
مرا بپوش از چشمهای بیپروا
مرا غرق کن در تلاطم آغوشت
آن چنان که از تو
به هیچ ساحلی نرسم
شعر عاشقانه درباره دریا و ساحل
مرا بازیچه خود ساخت چون موسی که دریا را
فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسی را
« فاضل نظری »
~~~~~
شمال و غروب و معمای تو
کدوم روز خوب تماشای تو
امان از نم جاده و بغض من
می بارم برای سبک تر شدن
کدوم ساحل دنج پهلو تو
بشینم پی ردی از بوی تو
صدف تا صدف اوج غم با منه
دل تنگمو صخره پس میزنه
~~~~~
به دریا میزنم شاید به سوی ساحلی دیگر
مگر آسان نماید مشکلم را مشکلی دیگر
« فاضل نظری »
متن و جملات عاشقانه دریا
عجیب شباهتی داشتی با دریا
دریا نیز غرقش که می شوی پس ات می زند
~~~~~
تو مثل چشم دریا عاشقی و پاک و بارانی
و من یک تکه از دریا؛ ولی نمناک و طوفانی
~~~~~
کاش میدانستی برای داشتنت
دلی را به دریا زدم
که از آب واهمه داشت
~~~~~
کجایی ساحل آرامش دریای طوفانی
پریشان بودم ای دریا تو را طوفان صدا کردم
~~~~~
نزدیکت می شوم بوی دریا می آید
دور که می شوم صدای باران
بگو تکلیفم با چشمهایم چیست ؟
لنگر بیندازم و عاشقی کنم یا چتر بردارم و دلبری کنم ؟؟
~~~~~
تمام آب های روی زمین رو میتونی فرض کنی؟
اقیانوس
دریا
باران
فکر کن اگه همشو بخوای
با قطره چکان قطره قطره کنی چقدر میشه؟
به همون اندازه دوستت دارم
عکس نوشته های پر احساس دریا
گفتی نمیخواهی که دریا را بلد باشی
اما تو باید خانه ما را بلد باشی
~~~~~
اول دریا، آرام بود
و شب ها راه نمی رفت
تا تو هوای شهر به سرت زد
حالا هزار سال است
دریا گیج
هی می رود
هی بر می گردد..
~~~~~
به تمنای تو دریا شدهام، گرچه یکیست
سهم یک کاسه آب و دل دریا از ماه
بیمار:میدونی کی توی دریا غرق میشه؟
دکتر هاوس:معلومه،اونی که شنا بلد نیست.
بیمار:برعکس،اونی که شنا بلده
غرق میشه؛
اونی که شنا بلد نیست توی دریا نمیره.
شعر عاشقانه ساحل دریا
تو گفته بودی میکشد دریا به هر سویت
من گفته بودم با توام! پارو به پارویت
~~~~~
حکایت من…
حکایت کسی بود
که عاشق دریا بود
اما قایق نداشت
عشق میگفت به دریا بزنم قلبم را
عشق پیروز شد و عقل مرا دل دزدید
~~~~~
نزدیکت می شوم بوی دریا می آید
دور که می شوم صدای باران
بگو تکلیفم با چشمهایم چیست ؟
لنگر بیندازم و عاشقی کنم یا چتر بردارم و دلبری کنم ؟؟
جملات زیبای عاشقانه
دل به دریا میزنم من، دل به دریا میزنی؟
تا توکل بر هر آنچه پیش آید کنیم
~~~~~
وقتی دلت گرفته باشه …
تمام آرامش یک ساحل را هم به تو بدهند …
باز هم دل تو بارانیست …
خیس تراز دریا خراب تر از امواج
~~~~~
من و تو ساحل و دریای همیم اما نه!
ساحل این قدر که در فاصله با دریا نیست
~~~~~
آدم ها من را به یاد تو نمی اندازند ، اینجا هیچکس شبیه تو نیست
دلم که تنگ می شود برایت ، کنار آتش می نشینم و دریا میکشم و به درختان فکر می کنم
~~~~~
دریای شورانگیز چشمانت چه زیباست
آنجا که باید دل به دریا زد همین جاست
~~~~~
میدونی دریا چرا دریا شد؟
به خاطر موجاش اگه موج نداش هیچ وقت دریا نمی شد،
من یه دریام و تو موجهای منی
~~~~~
لاک پشت های کوچکی که
تازه به دنیا امده اند را دیده ای؟
بی اختیار به سمت دریا می روند…
این گـونه دوستت دارم بی اختیــــآر
عکس پروفایل دریا و ساحل
هفت دریا را برایت غرق خون آوردهام
آسمان را پیش پایت سرنگون آوردهام
نام زیبایت زبانم را چنان در بند خواست
کز زبونی واژه ها را واژگون آوردهام
گفته بودی دل بیاور تا تو را باور کنم
گفته بودی دل، ولی دریای خون آوردهام
هرچه می بینی همینم، بیش از این از من مخواه
صورت بیرونیام را از درون آوردهام
در میان شعر من دنبال غمهایت مگرد
من غم خود را از اعماق قرون آوردهام
تحفه ای در کوله بارم نیست، بگشا و ببین
سالها صحرانشین بودم، جنون آوردهام!
« محمدرضا طاهری »
~~~~~
عشق با این همه نیرنگ عواقب دارد
جدل آینه و سنگ عواقب دارد
رود بی تاب برای لب دریاست ولی
جاده فرسنگ به فرسنگ عواقب دارد
~~~~~
مد چشمت بی شتابم می کند
موج این دریا حبابم می کند
باز لبخند تو می گوید بیا
باز می آیم ، جوابم می کند
مانده ام سر گشته در یک انتظار
تا غمت کی انتخابم می کند
هر لحظه زیبا میشوی همرنگ دریا میشوی
افکار بیاندیشه را در دیده جویا میشوی
~~~~~
گوهر اشکم نگر از رشک عشق
وز صفا و موج آن دریا مپرس
« مولانا »
~~~~~
چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که از دوری
برآید از دلم آهی بسوزد هفت دریا را
« سعدی »
عکس نوشته شعر دریا
در قایق سرگشته این ماه هلالی
من هستم و یاد تو و دریای خیالی
لین گوشه همان گوشه و این میز همان میز
جای لب تو مانده بر این ساغر خالی
~~~~~
گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق
کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی
« حافظ »
~~~~~
نیست پروا تلخکامان را ز تلخیهای عشق
آب دریا در مذاق ماهی دریا خوش است
دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم
از دل تنگ گنهکار برآرم آهی
کآتش اندر گنه آدم و حوا فکنم
مایه خوشدلی آنجاست که دلدار آنجاست
میکنم جهد که که خود را مگر آنجا فکنم
بگشا بند قبا ای مه خورشید کلاه
تا چو زلفت سر سودا زده در پا فکنم
« حافظ »
~~~~~
این ساحل خسته را تو پیدا کردی
این موج نشسته را تو برپا کردی
من خامش و خسته خفته بودم ای عشق
مرداب دل مرا تو دریا کردی
~~~~~
صدای موجت ای دریا برایم شعر زیبایی است
پر از راز و پر از لذت همانند معمایی است
صدف میریزی از خوبی به روی ساحلت هر روز
و بوی تازه میگیرد از این خوبی دلت هر روز
در آغوش تو ماهیها تمام لحظهها شادند
به زیر آب و روی آب همیشه شاد و آزادند
پرستوهای دریایی که خیلی عاشق موجند
نشسته گاه بر ساحل و گاهی نیز در اوجند
تو ای دریا برای ما بخوان شعر قشنگت را
به روی ماسه جاری کن صدای رنگ رنگت را
~~~~~
حالا که برای میسر گشته
بگذر دگر از حال من سرگشته
تو منظره قشنگ ساحل اما
هر موج که سمتت آمده برگشته
~~~~~
حالا دیگر دریا میدانذ چقدر دوستت دارم…
بس که نامت را درگوش صدفهایش خواندهام
« محمد شیرینزاده »
مجموعه اشعار دریا و ساحل
از تو دور شدم… مثل ابر از دریا
اما هرجا رفتم باریدم
~~~~~
فانوس این خانه عاشقانه میسوزد… گردباد هم که باشی خاموش نخواهم شد
دریا با جذر میرود که با مد بازگردد
یا جذر باش یا مد
این کشتی شکسته باید به ساحل برسد.
~~~~~
نم باران، لب دریا
غم تو، تنگ غروب
دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی
~~~~~
شبیه ساحل آغوش باز کن
تا خیال دریا بودن کنم