شعر در وصف نفرت عاشقانه و اشعار سنگین تنفر از عشق
شعر در مورد نفرت عاشقانه و احساسی
در این بخش اشعار در وصف نفرت عاشقانه و متن سنگین در مورد تنفر از عشق را ارائه کرده ایم.
نفرت خفاشکان باشد دلیل
که منم خورشید تابان جلیل
***
گوهر سیراب را صائب درین خاک سیاه
گر به نرخ خاک بفروشی، به نفرت می خرند
***
با او همه را انس عیان جای تنفر
او صرصر و این طرفه که ره جسته به گلزار
***
خلق تراست رایحه گل عجب نه کز وی
خصم جهل نهاد به نفرت مشام گیرد
***
نفرت و عشق
کشمکش بود بین نفرت و عشق
خوب یا بد، از آن نگاه نخست
نه دلم تاب دوریت داشت
نه تبی که بگوید عاشق توست …
آتنا گرجی
***
از جنبش سپهر یکی باد بی قرار
وز نفرت زمانه یکی با نفیر باد
***
چو دشمن که در شعر سعدی، نگاه
به نفرت کند و اندرون تباه
***
شعر در مورد نفرت از عشق
دور کن از خود تو نفرت ای عزیز
هست دنیای کدورت ای عزیز
***
ز آمیزش عالم و طبع عالم
دلم نفرت و طبع عنقا گرفته
***
آنقَدَراز تو و اسم تو تنفر دارم
در سراییدن نفرت چه تبحر دارم !
می زنم گردن قلبی که زتو یاد کند
در قصاص دل خود نیز تحجُّر دارم
مهربانی ِ مرا دیده ای و خام شدی !
قدرت ِ بدشـدنی فوق ِ تصور دارم!
گفته بودی که حجابم دلتان را برده…
از لج ات واهمه از واژهء “چادر” دارم
زجرکش کرده مرا, خواسته ای گریه کنم
من ولی خنده کنان قصد تمسخر دارم
***
چرا دارد به بین نفرت ز کثرت
که داد او را بگو منشور وحدت
***
از هر چه عشق و عاشقی تنفر دارم
در گفتن این حرفها کمی تبحر دارم
دیروز یکی را دوست می داشتم
اکنون از او هم تنفر دارم
خود را عاشقی ساده و بی ریا می دیدم
اکنون از سادگی ام هم تنفر دارم
***
دلم برایت تنگ شده،
آنقدر که دیگر جایی برای ذره ای تنفر باقی نمانده،
حالا همه چیز خوب است،
هر چه باقی مانده عشق است
و البته کمی هم صبر،
کاش صبر از تک پنجره ی کوچک قلب کوچکم سر ریز نشود،
زود تر بیا…!
***
قضا ابلیس را از طوق لعنت
بگردن بر فکندش بهر نفرت
***
متن و جملات سنگین درباره تنفر
از گناه تنفر داشته باش نه از گناهکار
اگر روزی دشمن پیدا کردی،
بدان که در رسیدن به هدفت موفق بوده ای.
اگر روزی تهدیدت نمودند،
بدان که در برابرت ناتوانند.
اگر روزی خیانت دیدی،
بدان قیمتت بالاست.
اگر روزی ترکت کردند،
بدان با تو بودن لیاقت میخواهد.
***
بسکه سر دارد تنفر در تن بدخواه او
چون به پای دار عبرت جا کند آن نابکار
***
نفرت دنیا همه مال است و جاه
بعد از آن کبر است در سر کاه کاه
***
مخسب ای دل سخن بپذیر آخر
ز چندین رفته نفرت گیر آخر
***
سلوک ناملایم نفرت احباب می خواهد
نچینی پیش خود سنگی که راه آشنا بندد
***
چو گرگی لنگ می نالم من امشب
تنفر دارم از حالم من امشب
***
از هر نفس خسته به آن عطر پیامی
که مرا یاد تو انداخت تنفر دارم
از هر دم و آن باز دم و هر چه مرا زنده در این
خویشتنم ساخت تنفر دارم
***
اشعار در مورد تنفر
نیستی شیخ که نفرت رسد از رندانت
تو خمار از چه کشی (بیدل) اگر مستم من
***
در گفتن این حرفها کمی تبحر دارم
دیروز یکی را دوست می داشتم
اکنون از او هم تنفر دارم
خود را عاشقی ساده و بی ریا می دیدم
اکنون از سادگی ام هم تنفر دارم …
***
از واژه نرگس، سرچشمه آن برق نگاهی
که مرا خانه برانداخت تنفردارم
از خامی یک لحظه دلم بر رخ زیبات
آن پرده اول که دلم بر دل تو باخت
***
هر کسی دارد نشان از مردی و مردانگی
ما به او داریم ارادت با هزاران افتخار
هر کسی جوید نفاق و گم کند آزادگی
می شود غرق تنفر باهزاران انزجار
***
ازم متنفر نباش
من بهت خیانت نکردم
وقتی خواستم بیام
تو بغلت تو جاخالی دادی
و اونوقت یکی دیگه بغلم کرد
***
منش داده صد سال روزی و جان
تو را نفرت آمد از او یک زمان
***
گر با ذره ذره وجودت
از من متنفر باشی،
با تمام قطره قطره خونم
***
متن و جملات نفرت عاشقی
ور نباشد دور باش از پیش و پس
دور باش نفرت خلق، از تو بس
***
آنچه فردا قوت عشرت باشدت
زو چرا امروز نفرت باشدت