شعر تک بیتی اخلاقی از شاعران معروف (اشعار با معنی و مفهومی)
در این مطلب مجموعه شعر تک بیتی اخلاقی از شاعران معروف دنیا را گلچین اشعار با معنی و مفهومی را ارائه کرده ایم.
فهرست موضوعات این مطلب

مجموعه شعر تک بیتی اخلاقی زیبا
در این دنیا اگر غم هست
صبوری کن خدا هم هستشهریار
آن عشق که در پرده بماند به چه اَرزد
عشق است و همین لذت اظهار و دگر هیچشفایی اصفهانی
مطلب مشابه: اشعار پند آموز فوق العاده زیبا و و مجموعه شعر زیبای آموزنده
غم مخور جانا در این عالم که عالم هیچ نیست
نیست هستی جز دمی ناچیز و آن دم هیچ نیست
ای دل پاره پاره ام دیدن او است چاره ام
او است پناه و پشت من تکیه بر این جهان مکنمولوی
شعر تک بیتی اخلاقی پند آموز
منگر به هر گدایی، که تو خاص از آن مایی
مفروش خویش ارزان، که تو بس گران بهایی

فرصت هستی ندارد دستگاه انتظار
مفت امروزیم پس ای وعدة فردا بیا
از بی هنران شعله ادارک مجویید
این طایفه را طره دستار بلندستصائب تبریزی
مطلب مشابه: سخنان عبرت آموز و متن های زیبای آموزنده از بزرگان جهان
خواهی که دلت نشکند از سنگ مکافات
مشکن دل کس را که در این خانه کسی هست
اشعار تک بیتی اخلاقی
یار هر خار و خسی گشت درین گلشن حیف
قیمت آن گل رخسار ندانست دریغ

آن رفیقی که به دوران غمم دور نرفت
زیر شمشیر غمش، رقص کنان خواهم رفت
دیدار یار غایب، دانی چه ذوق دارد؟
ابری که در بیابان، بر تشنه ای بباردسعدی
موی بشکافی به عیب دیگران
وَر بپرسم عیب تو، کوری در آن
مطلب مشابه: شعر فقیر و ثروتمند و برگزیده اشعار در مورد بی پولی و پولدار بودن

موی سر کردم سفید اما خیالت در سر است
آتشی پنهان ته این توده ی خاکستر است
هر که را مسخره کردیم رسیدیم به او
مگر آن ها که به خوشبختی شان خندیدیمسید سعید صاحب علم
آن کس که بدم گفت، بدی سیرت اوست
وان کس که مرا گفت نکو، خود نیکوستشیخ بهایی
بیا که مردم اطراف من فقط بلدند
زبان زخم زبان را به جای همدردی
مطلب مشابه: شعر انسانیت با گزیده زیباترین اشعار در مورد انسان بودن

مجموعه شعر پندآموز کوتاه
عاشق آن نیست که هر لحظه زند لاف محبت
مرد آن است که لب بندد و بازو بگشایدقاآنی
از سر بالین من برخیز ای نادان طبیب
دردمند عشق را دارو به جز دیدار نیست
گاه گاهی که دلم می گیرد، پیش خود می گویم
آن که جانم را سوخت یاد می آرد از این بنده هنوزحمید مصدق
زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ستسهراب سپهری

وای بر من که در این بازی بی سود و زیان
پیش پیمان شکنی چون تو شدم عهدشکنفاضل نظری
پاکبازی همچو من در زندگی هرگز نبینی
مگذر از من ای که در راه تو از هستی گذشتمشفیعی کدکنی
مطلب مشابه: اشعار تک بیتی فلسفی بی نظیر و مجموعه شعر با مفهوم و با معنی
نشستم پایِ هر بی ریشه ای از پای افتادم
به گلدان بدون گل نباید آب می دادم

چند شعر بلند اخلاقی
چشم یاری
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه ما پنداشتیمتا درخت دوستی برکی دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیمگفت و گو آیین درویشی نبود
ور نه با تو ماجراها داشتیمشیوهٔ چشمت فریب جنگ داشت
ما غلط کردیم و صلح انگاشتیمحافظ
حال دنیا
حال دنیا را چو پرسیدم من از فرزانه ای؟
گفت: یا آب است؛ یا خاک است یا پروانه ای!گفتمش احوال عمرم را بگو؛ این عمر چیست؟
گفت یا برق است؛ یا باد است؛ یا افسانه ای!گفتمش اینها که می بینی؛ چرا دل بسته اند؟
گفت یا خوابند؛ یا مستند؛ یا دیوانه ای!گفتمش احوال جانم را پس از مردن بگو؟
گفت یا باغ است؛ یا نار است؛ یا ویرانه ای!ابوسعید ابوالخیر
سجده اخلاص
دل را به نور عشق صفا می دهد نماز
جان را به یاد دوست جلا می دهد نمازاز خار زار شرک اگر بگذری به صدق
باغ تو را ز جلوه صفا می دهد نمازتا بنگری جمال حقیقت ز معرفت
سرچشمه ات ز آب بقا می دهد نمازپای تو را ز قید تعلق رها کند
دست تو را به دست دعا می دهد نمازهر دم که سر به سجده اخلاص می نهی
روشن دلی ز یاد خدا می دهد نمازچون بشنوی صلای مؤذن، شتاب کن
کز بارگاه قدس ندا می دهد نمازمشفق کاشانی
گوهر وجود
ﻣﺎﯾﻪ ﺍﺻﻞ ﻭ ﻧﺴﺐ ﺩﺭ ﮔﺮﺩﺵ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺯﺭ ﺍﺳﺖ
ﻫﺮ ﻛﺴﯽ ﺻﺎﺣﺐ ﺯﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺳﺖﺩﻭﺩ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻻ ﻧﺸﯿﻨﺪ کسر ﺷﺄﻥ شعله ﻧﯿﺴﺖ
ﺟﺎﯼ ﭼﺸﻢ ﺍﺑﺮﻭ ﻧﮕﯿﺮﺩ گرچه ﺍﻭ ﺑﺎﻻ ﺗﺮﺍﺳﺖﻧﺎﻛﺴﯽ ﮔﺮ ﺍﺯ ﻛﺴﯽ ﺑﺎﻻ ﻧﺸﯿﻨﺪ ﻋﯿﺐ ﻧﯿﺴﺖ
ﺭﻭﯼ ﺩﺭﯾﺎ، ﺧﺲ ﻧﺸﯿﻨﺪ ﻗﻌﺮ ﺩﺭﯾﺎ ﮔﻮﻫﺮ ﺍﺳﺖﺷﺼﺖ ﻭ ﺷﺎﻫﺪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺩﻋﻮﯼ ﺑﺰﺭﮔﯽ می کنند
ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺍﻧﮕﺸﺖ کوچک ﻻﯾﻖ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖﺁﻫﻦ ﻭ ﻓﻮﻻﺩ ﺍﺯ یک ﻛﻮﺭﻩ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ ﺑﺮﻭﻥ
ﺁﻥ ﯾﻜﯽ ﺷﻤﺸﯿﺮ ﮔﺮﺩﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻌﻞ ﺧﺮ ﺍﺳﺖﻛﺎﻛﻞ ﺍﺯ ﺑﺎﻻ ﺑﻠﻨﺪﯼ ﺭﺗﺒﻪ ﺍﯼ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻜﺮﺩ
ﺯﻟﻒ، ﺍﺯ ﺍﻓﺘﺎﺩﮔﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﺑﻪ مشک ﻭ ﻋﻨﺒﺮ ﺍﺳﺖﭘﺎﺩﺷﻪ ﻣﻔﻠﺲ ﻛﻪ ﺷﺪ ﭼﻮﻥ ﻣﺮﻍ ﺑﯽ ﺑﺎﻝ ﻭ ﭘﺮ ﺍﺳﺖ
ﺩﺍﺋﻤﺎً ﺧﻮﻥ می خورد ﺗﯿﻐﯽ ﻛﻪ ﺻﺎﺣﺐ ﺟﻮﻫﺮ ﺍﺳﺖﺳﺒﺰﻩ ﭘﺎﻣﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺩﺭﺧﺖ ﻣﯿﻮﻩ ﺩﺍﺭ
ﺩﺧﺘﺮ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻧﺠﯿﺐ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻣﻔﺖ ﺷﻮﻫﺮ ﺍﺳﺖﺻﺎﺋﺒﺎ! ﻋﯿﺐ ﺧﻮﺩ ﮔﻮ ﻋﯿﺐ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﻣﮕﻮ
ﻫﺮ ﻛﻪ ﻋﯿﺐ ﺧﻮﺩ ﺑﮕﻮﯾﺪ، ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺑﺎﻻ ﺗﺮ ﺍﺳﺖصائب تبریزی