30 جملات طلایی روانشناسی [ سخنان ارزشمند خاص از روانشناسن بزرگ ]
طی 150 سال گذشته علم روانشناسی به قدری پیشرفت کرده است که امروزه میتوان هر مشکل روانی را حل کرد. از طرفی بسیاری از دوستان نه در مقام بیمار و مراجعه کننده، بلکه در مقام مخاطب علاقهمند به دنیای روانشناسی، به دنبال جملات و متون خاص روان شناسی هستند. از همین رو ما امروز در سایت ادبی و هنری روزانه جملات طلایی روانشناسی را برای شما دوستان قرار دادهایم. با ما باشید.
جملههای طلایی روانشناسی و روانکاوی
رواندرمانی مسیری است که فرد را به سوی معنی عمیق زندگی میبرد. زمینه را آماده میکند. برای تغییر باید، ژرفای تاریک احساساتمان را ببینیم. در این تاریکیها باید با آرزوهای واپسزده و ضربههای دوران کودکی مواجه شد.
در واقع وقتی فردی رواندرمانی را آغاز میکند، حقیقتا کور است. به اشکال گوناگون قربانی و دشمن خود است و از آن بیخبر است. او خیال میکند قربانی تاریخچه خانوادگی است، ولی در رواندرمانی میتواند به رابطه تعارضات بیرونی با ابعاد ناخودآگاهش پی ببرد. از این راه میتواند خود را مکانیابی کند و به برخی ترمیمها بپردازد. اینجا عموما کار درمانگر خاتمه مییابد. البته جهت نشان داده شده است.
گی کورنو، از کتاب قربانی دیگرانیم و جلاد خویش، ترجمه زهرا وثوق
آزادی و اراده شامل چشمپوشی از جبرگرایی نیست، بلکه شامل رابطهمان با آن است. اسپینوزا نوشت: «آزادی، شناخت سرنوشت است.» انسان با ظرفیت و استعدادش برای درک جبرهای موجود و انتخاب نوع رابطهاش با آنچه برایش از پیش تعیینشده، متمایز میشود. او میتواند و باید انتخاب کند که چطور با سرنوشتاش از جمله مرگ، سالخوردگی، محدودیتهای هوشی و شرطیشدنهای ناگزیر موجود در پیشینهاش ارتباط برقرار کند،… آیا سرنوشتش را خواهد پذیرفت، انکارش خواهد کرد، با آن خواهد جنگید، تصدیقاش خواهد کرد یا به آن تن در خواهد داد؟ همه این واژهها حاوی عنصر ارادهاند.
رولو می، از کتاب عشق و اراده، ترجمه سپیده حبیب
متن روانشناسی عمیق
اگر انسان به شیوههای مختلف در برپایی جهان، آزاد نباشد، مسئولیت معنایی نخواهد داشت. جهان رخدادپذیر است؛ همهچیز میتوانست بهشکلی متفاوت آفریده شود. برداشت سارتر از آزادی فراگیر و ژرف است: انسان نهتنها آزاد است، بلکه محکوم به آزادی است. بهعلاوه، مفهوم آزادی فراتر از مسئول بودن در برابر دنیا (به معنای آکندن دنیا از اهمیت) است: علاوه بر آن، فرد کاملا در برابر زندگی خویش مسئول است، نه فقط در برابر اعمال خود، بلکه در برابر کوتاهی هایش هم مسئولیت دارد.
اروین یالوم، از کتاب رواندرمانی اگزیستانسیال، ترجمه سپیده حبیب
اریک فروم، مسیر تکاملی عشق را از اوان کودکی پیجویی میکند، یعنی زمانی که فرد برای آنچه هست مورد عشق قرار میگیرد یا دقیقتر بگوییم به این دلیل که هست مورد عشق قرار میگیرد. بعدا بین هشت تا ده سالگی، عامل جدیدی به زندگی انسان پا میگذارد: آگاهی از اینکه فرد عشق را با فعالیت خود پدید میآرود.
وقتی فرد بر خودمداری غلبه میکند، نیاز دیگری به اندازه نیاز خودش اهمیت مییابد، و کمکم مفهوم عشق از «مورد عشق بودن» به «عشق ورزیدن» تغییر میکند.
فروم «مورد عشق بودن» را با وابستگی یکی میداند که در آن تا زمانی که فرد کوچک، درمانده یا خوب بماند، با «مورد عشق بودن» پاداش میگیرد. در حالی که «عشق ورزیدن» وضعیتی قدرتمندانه و موثر است. «عشق کودکانه از این قانون پیروی میکند که «دوست دارم چون دوستم دارند.»
قانون عشق بالغانه این است: «دوستم دارند چون دوست دارم. عشق رشدنیافته می گوید: دوستت دارم چون به تو نیاز دارم. عشق بالغانه میگوید: به تو نیاز دارم چون دوستت دارم.»
اروین یالوم، از کتاب رواندرمانی اگزیستانسیال، ترجمه سپیده حبیب
مطلب مشابه: جملات روانشناسی درباره اعتماد به نفس [50 جمله قوی و موثر!]
واقعیت مملو از یاس و نومیدی است. کافی است به اطرافتان نگاه کنید. اگر فرد به دقت نگاه کند، خواهد دید که رنج استثنا نیست؛ قاعده است.
و اتفاقا افراد جانرنجور عموما کسانی هستند که بسیار دقیق نگاه میکنند. آنها چیزی را میفهمند که برخی از افراد سلیمالذهنتر در بین ما دوست دارند آنها را نادیده بگیرند.
یعنی اینکه زندگی، هم زندگی انسانی و هم غیر آن، به واقع مقدر و محتوم به نظر میرسد.
جان کاگ، از کتاب جانهای بیمار ذهنهای سرحال، ترجمه مهدی نصرالهزاده
من افراد زیادی را میشناسم که از خود بیزارند و برای رفع آن میکوشند نظر مثبت دیگران را به خود جلب کنند. ولی این راهحل نادرست و در حکم تفویض اختیار به دیگران است. وظیفه شما این است که خود را همانطور که هستید بپذیرید و در جهت رشد خود بكوشيد، نه آنکه دنبال راهی برای مقبولیت یافتن نزد مردم باشید.
اروین یالوم، از کتاب وقتی نیچه گریست، ترجمه سپیده حبیب
تنهایی مقطعی، که در طول زندگی ممکن است چندین بار تجربهاش کنیم و از آن خلاص شویم -دانشگاه رفتن در شهری دیگر، تغییر شغل، طلاق گرفتن- میتواند زمینه را برای رشد شخصی فراهم کند و راهی باشد برای اینکه ببینیم از ارتباطمان با دیگران چه میخواهیم؛ و البته چه نمیخواهیم، چرا که احساس تنهایی در میان جمع یا با فردی بیتفاوت و بیعاطفه چنان خلایی در وجود انسان ایجاد میکند که هیچکس تمایل ندارد تجربهاش کند. تنهایی میتواند انتخابی شخصی باشد، همدم زندگیمان باشد نه سایهای سنگین بر آن.
فی آلبرتی، از کتاب سرگذشت تنهایی، ترجمه اکرم رضایی بایندر
مشكل در رابطه، مشكل در آميختگى تنهايىست. فرد باید بیاموزد با دیگری رابطه برقرار کند بیآنکه با بدل شدن به بخشی از او، به آرزوی فرار از تنهایی پروبال بدهد. از سوی دیگر، باید بیاموزد با دیگری ارتباط برقرار کند بیآنکه او را تا سطح ابزاری برای دفاع در برابر تنهایی پایین بیاورد.
اروین یالوم، از کتاب رواندرمانی اگزیستانسیال، ترجمه سپیده حبیب
جمله درباره روان شناسی
سوگیری تاییدی عبارت است از تمایل شما به پذیرش تنها آن دسته از اطلاعاتی که یکی از دیدگاههای موجود را تایید میکند. افراد اغلب دیدگاه های متناقض با باورهای تثبیت شدهشان را نادیده میگیرند، این امر به نوعی از صافی گذراندن است یعنی توجه انتخابی به موضوع. شما خیلی راحت به رویدادهایی که با دید شما نسبت به خودتان و دنیای اطرافتان هماهنگی ندارد توجه نمیکنید یا آن را به خاطر نمیآورید.
ماتیو مککی و پاتریک فانینگ، از کتاب زندانیان باور، ترجمه زهرا اندوز
اگر انسان نتواند استعدادهای شخصی و بالقوه خود را به کار بیندازد تاثیرش بر جهانی که در آن به سر میبرد محدود میشود و بیمار میگردد و جوهر و اصل و عصاره روانرنجوری در همین ناتوانی است.
وقتی شرایط خصمانه و ناموافق بیرونی و تضادهای درونی در گذشته و حال موجب متوقف شدن بروز و شکوفایی استعدادهای درونی و ذاتی انسان میشود، ناراحتی و بیمارگونگی روانی پیش میآید. به گفته ویلیام بلیک «لذت ازلی و فناناپذیر در توانمند بودن به انجام کار و برآوردن قصد و نیت است… کسی که میخواهد ولی عمل نمیکند به طاعون وجود مبتلا میشود.»
رولو می، از کتاب انسان در جستجوی خویشتن، ترجمه مهدی ثریا
مطلب مشابه: جملات انگیزشی روانشناسی عمیق { 60 متن انگیزه دهنده روانشناسی خاص }
هرچه فرد بیشتر جویای خوشی باشد، شادی بیشتر از او میگریزد. این دید باعث شد فرانکل بگوید: «نمیتوان در پی شادی رفت، شادی از پی انسان میآید.» اَلِن واتس میگوید: «درست همان زمان که در جستجویش هستی، از دستش میدهی.» پس لذت هدف نهایی نیست بلکه پیامد جستجوی فرد برای معناست.
…هرچه بیشتر در پیِ لذت باشیم، بیشتر از ما میگریزد. فرانکل میگوید لذت محصول معناست و جستجوی فرد باید به سمت معنا هدایت شود. من معتقدم جستجوی معنا نیز به همین اندازه ضد و نقیض است: هرچه بیشتر با منطق و استدلال در جستجوی آن باشیم، کمتر مییابیمش، پرسشهایی که فرد در برابر معنا مطرح میکند، همواره از پاسخها بیشتر عمر میکنند.
اروین یالوم، از کتاب رواندرمانی اگزیستانسیال، ترجمه سپیده حبیب
عدهای معتقدند رضایتمندی وقتی به دست میآید که هیچ نوع احساس دردناکی وجود نداشته باشد. کاش اینطور بود، رضایتمندی به معنای ناپدید شدن احساسات ناخوشایند نیست، بلکه به این معناست که باید نوع رابطهمان را با آنها تغییر دهیم و برای واکنش به آنها روش جدیدی بیابیم که هنگام برانگیخته شدن احساسات بد و دردناک از زندگی در لحظه حال و هدفمند بازنمانیم.
راس هریس، از کتاب سیلی واقعیت، ترجمه علی صاحبی و مهدی اسکندری
اگر کسی میخواهد در این جهان امور واقعی را کشف کند، باید فروتن باشد و تمایلات و بیزاریهای خود را کنار بگذارد.
اگر فیزیکدانی برایتان اثبات کند که دوره کوتاه حیات روی زمین قرار است با یخبندان به پایان برسد، جرئت داشتید که این پاسخ را به او بدهید: «نمیتواند اینطور باشد. پیشبینی بسیار نامطلوبی است؟» فکر میکنم، تا زمانی که فیزیکدان دیگری بیاید و به یکی از اشتباهات در محاسبات و یا مفروضات اولی اشاره کند، ساکت میماندید.
وقتی چیزی را که برایتان نامطلوب است مردود میدانید، بهجای درک و فائق آمدن بر مکانیزم ایجاد رویاها، صرفا همان مکانیزم را تکرار میکنید.
زیگموند فروید، از کتاب درسگفتارهای مقدماتی روانکاوی، ترجمه علی الوند
مطلب مشابه: متن روانشناسی عاشقانه؛ جملات عمیق و با مفهوم درباره عشق و دوست داشتن
متن هایی از روانشناسان بزرگ
یادگرفتهام آنهایی که بیش از بقیه از مرگ میترسند کسانی هستند که با حجم زیادی از زندگی نزیسته به مرگ نزدیک میشوند. بهتر است از همه زندگی استفاده کنیم. برای مرگ چیزی جز تفاله باقی نگذاریم، هیچچیز جز یک قلعه سوخته.
اروین یالوم، از کتاب مامان و معنی زندگی، ترجمه سپیده حبیب
هر آدمی میداند مطالبی با خود دارد که به هیچ وجه میل ندارد آنها را نزد شخصی دیگری فاش کند و یا آنکه احساس میکند این مسائل اصولا گفتنی نیستند، اینها صمیمیترین افکار شخص به شمار میآیند. گذشته از اینها افکار، همان آدم پارهای اوقات احساس میکند چیزهای دیگری هم در ذهن دارد که میل ندارد حتی نزد خود نیز آنها را مرور کند. بدین معنی که میکوشد آنها را حتی از خودش هم پنهان کند و هرگاه اینگونه افکار به ذهنش میرسند بیدرنگ رشته آنها را قطع کرده و از خود میراند.
زیگموند فروید، از کتاب مفهوم ساده روانکاوی، ترجمه فرید جواهرکلام
ویلهلم رایش گفته است که اختلالات شخصیتی مانند جورچینهای روانپویای یخ زدهاند و زمانی که تحلیل شوند، جان میگیرند. زره شخصیتی که فرد ساخته است زیر تفسیر سنگین روانکاوانه از بین میرود. به بیان دیگر، اگر کسی شخصیت خود را به تدریج در بلندمدت شکل داده باشد، سازوکارهای دفاعی و حالتهای شخصیتی او طی روانکاوی تحلیل میشوند و تحول مییابند. معجزهای در میان نیست. این کاری دشوار و طولانی است که میتواند درجات متفاوتی از موفقیت یا شکست را در پی داشته باشد.
کریستوفر بولاس، از کتاب پیش از سقوط روانکاوی فروپاشی روانی، ترجمه نسترن خسروی
نقطه مقابل عشق، نفرت نیست، بلکه بیاحساسیست. نقطه مقابل اراده، دودلی -که به قول ویلیام جمیز به تکاپوی تلاش برای تصمیمگیری اشاره دارد- نیست، بلکه خود را با وقایع خاصی درگیر نکردن، بیاعتنا بودن و بیارتباط ماندن با آنهاست.
رولو می، از کتاب عشق و اراده، ترجمه سپیده حبیب
تنهایی به معنای آگاهیای عمیق از مرزهای خویشتن آدمی است که در شرایط مناسب میتواند حیاتبخش هم باشد. تنهایی برای بعضی آدمها به چاله آبی میماند که یکباره پایشان میرود توی آن و زود از آن بیرون میآیند، اما برای برخی دیگر اقیانوسی بیانتهاست.
فی آلبرتی، از کتاب سرگذشت تنهایی، ترجمه اکرم رضایی بایندر
مطلب مشابه: جملات روانشناسی درباره زندگی؛ 70 متن برای داشتن حس و حال خوب
اگر بیماران سلسله طولانی از فقدانها را تجربه کرده باشند، دنیا را از پشت عینک فقدان میبینند. در این صورت، ممکن است نخواهند شما برایشان اهمیت یابید یا رغبتی به نزدیک شدن به شما نداشته باشند زیرا از رنج فقدانی دیگر میهراسند.
اروین یالوم، از کتاب هنر درمان، ترجمه سپیده حبیب
اسپینوزا نوشت: «آزادی شناخت سرنوشت است»، انسان با ظرفیت و استعدادش برای درک جبرهای موجود و انتخاب نوع رابطهاش با آنچه برایش از پیش تعیین شده، متمایز میشود. او میتواند و باید انتخاب کند که چطور با سرنوشتش از جمله مرگ، سالخوردگی، محدودیتهای هوشی و شرطی شدنهای گریزناپذیر موجود در پیشینهاش ارتباط برقرار کند، مگر آنکه از آگاهیاش صرف نظر کند.
رولو می، از کتاب عشق و اراده، ترجمه سپیده حبیب
نیچه اغلب از «دوست داشتن سرنوشت» سخن میگفت. منظورش این بود که بشر میتواند مستقیما با سرنوشت رویاروی شود، آن را بشناسد، شهامت به خرج دهد، آن را بنوازد، به چالش کشد، با آن بستیزد و به آن عشق بورزد. با اینكه براى ما «ارباب سرنوشت خویشیم» جملهای متکبرانهست ولی ما را از قربانی سرنوشت بودن محافظت میکند. ما حقیقتا در آفرینش سرنوشتمان دخیلیم.
رولو می، از کتاب عشق و اراده، ترجمه سپیده حبیب
«بهار زیباست و عشق هم…»
زیگموند فروید
مطلب مشابه: متن روانشناسی درباره شادی + 60 جمله زیبای عمیق درباره شاد بودن