انشا در مورد یک روز در کلاس درس + 3 انشا کوتاه ادبی برای دبیرستان و دبستان
در این بخش 3 انشا زیبای کوتاه و بلند ادبی و خاطره نویسی با موضوع کلاس درس مدرسه را آماده کرده ایم و امیدواریم این انشاها مورد توجه شما عزیزان دبیرستانی و دبستانی قرار بگیرد.
فهرست موضوعات این مطلب
انشا درباره یک روز از کلاس در قالب خاطره نویسی
در کلاس نشسته بودیم. زنگ آخر بود و من خسته و بی حوصله داشتم به حرف های معلم گوش می دادم که ناگهان صدایی شنیدم، صدای ریز و آرامی از پنجره می آمد. هنوز سرم را به طرف پنجره برنگردانده بودم که احساس کردم آرنجم کمی نمناک شده است. به پنجره نگاه کردم و دیدم قطرات باران دارد از لای پنجره به پایین میریزد و آستین من را هم کمی خیس کرده بود.
به آرامی پرده را کنار زدم و با صحنه زیبایی مواجه شدم. آسمان ابری داشت میبارید و زمین حیاط مدرسه و درختان کنار دیوار خیس و براق شده بودند. در همین لحظه معلم صدایم کرد و پرسید به چه چیز نگاه میکنی؟
من با لحنی آرام اما خوشحال گفتم باران… دارد باران میآید. معلم لبخندی زد و از همه بچه های کلاس دعوت کرد تا با هم پشت پنجره کلاس برویم و منظره زیبای باران را تماشا کنیم. این یک پیشنهاد عالی بود زیرا همه را سر شوق آورد و خستگی را از تنمان بیرون کرد.
در حالی که همه از پنجره بیرون را تماشا میکردیم و بوی خاک خیس خورده و باران را استشمام میکردیم و غرق در رویاهای خود بودیم، ناگهان یکی از بچه ها فریاد زد: آنجا را ببینید! رنگین کمان… بله خورشید از پشت ابرها داشت بیرون میآمد و نور ملایم خورشید در هوای بارانی یک رنگین کمان بزرگ و زیبا را به وجود آورده بود.
انشا درباره یک روز از کلاس در قالب گزارش
روز اول مدرسه بود که به کلاس اول میرفتیم. وارد مدرسه که شدیم در حیاط صف گرفته بودند. هر کس وارد مدرسه می شد به انتهای صف میرفت. والدین بچه ها نیز کناری میایستادند. بالای سکو، آیاتی از قرآن تلاوت کردند و بعد مدیر مدرسه پشت بلندگو قرار گرفت و شروع به صحبت کرد. او ورود ما کلاس اولیها را تبریک و خوشامد گفت. سپس راهی کلاسها شدیم. قبل از ورود به یالن به هر کدام از ما شاخه گلی به مناسبت ورودمان به مدرسه دادند.
۴ کلاس درس در سالنی که ما وارد شدیم وجود داشت و همه کلاسها تمیز و روشن بودند. از والدینمان خداحافظی کردیم و هر کدام به کلاس خودمان رفتیم. هر کس نیمکتی را برای نشستن انتخاب میکرد تا اینکه معلم از راه رسید. خودش را معرفی کرد و آن وقت از روی دفتری که داشت یکی یکی اسم دانش آموزان را میخواند تا دستشان را بالا بگیرند و خودشان را معرفی کنند.
پس از اینکه همه خودمان را معرفی کردیم معلم درباره اینکه چرا همه باید به مدرس برویم و هدف از درس خواندن را برای ما توضیح داد و بعد گفت که قرار است چه درس هایی بخوانیم. درس های ما فارسی، نگارش، ریاضی، علوم و قرآن بود.
آن روز در زنگ های مختلف معلم ما از درسهای مختلف برای ما صحبت کرد و هر چیزی که آموزش میداد از ما نظر میخواست و در نهایت سوال میکرد. زنگ آخر همه با معلم خداحافظی کردیم و وقتی زنگ خورد از کلاس بیرون رفتیم. بیرون کلاس والدین بچه ها منتظر فرزندشان بودند. بعضی دانش آموزان نیز با سرویس مدارس به منزل برگشتند.
انشا در مورد کلاس درس
مدرسه بنای نسبتا بزرگ شامل حیاط و ساختمان می باشد . در داخل حیاط مدرسه سرویس بهداشتی ، بوفه و زمین های ورزشی قرار گرفته و داخل ساختمان مدرسه کلاس های درس ، آزمایشگاه ، نمازخانه و کتابخانه قرار دارد .
مدرسه محلی است که دانش آموزان برای آموختن علم به آن وارد می شوند . در مدرسه نظم خیلی مهم است و دانش آموزان می بایست در ساعت مشخصی از صبح در مدرسه حضور داشته باشند . مسئولین مدرسه اندازه ناخن ها و موهای دانش آموزان را بررسی می کنند و در صورتی که دانش آموزی وضعیت بهداشت مناسبی نداشته باشد به او تذکر می دهند تا وضعیت خودش را اصلاح کند . اگر دانش آموزی به تذکرات مسئولین توجهی نکند ، تنبیه خواهد شد و این تنبیه هم معمولا با کم شدن نمره انضباط اعمال می شود .
در مدرسه ساختمان های مختلفی مانند : کلاس ها ، آزمایشگاه ، بوفه ، کتابخانه ، سرویس بهداشتی و نمازخانه وجود دارد .
دانش آموزان اکثر ساعات را در کلاس حضور دارند و دروس علمی مانند زبان فارسی ، ریاضی ، تاریخ و …. یاد می گیرند . بعضی از درس ها مانند فیزیک و شیمی نیاز به وسایل مخصوصی برای انجام دادن به صورت عملی دارند که این وسیله ها همگی در آزمایشگاه مدرسه وجود دارد . کتابخانه مدرسه ساکت ترین مکان مدرسه و پر از کتاب های کمک درسی و غیر درسی است . دانش آموزان به راحتی می توانند در کتابخانه عضو شده و کتاب ها را برای مدت مشخصی به امانت بگیرند و یا اینکه در همان محل ساکت کتابخانه مطالعه کنند .
بوفه مدرسه پر از خوراکی های خوشمزه و مقوی است و خیلی از دانش آموزان در هنگام زنگ استراحت برای تهیه خوراکی به بوفه مراجعه می کنند . نماز خانه مدرسه محل مناسبی برای خواندن نماز ظهر به جماعت می باشد هم چنین در نمازخانه تعداد زیادی قرآن برای علاقه مندان وجود دارد .معلم ها که سال ها تجربه درس دادن در مدرسه را دارند خیلی خوب می توانند دانش خود را به دانش آموزان منتقل کنند . هم چنین بعضی درس ها مانند فیزیک و شیمی به صورت عملی و در آزمایشگاه تدریس می شود که این موضوع درک درس را برای دانش آموز بسیار ساده می کند . هم چنین کتاب های کمک درسی که در کتابخانه مدرسه موجود است به دانش آموزان کمک بسیار زیادی در فهمیدن دروس می کند .
انشا توصیفی درباره کلاس درس
کلاس درس محلی برای یادگیری و کسب علم و دانش برای افراد یک جامعه است. من به عنوان یک دانشآموزی که در کلاس چهارم ابتدایی درس میخوانم، هر روز صبح با شوق و اشتیاق راهی کلاس درس میشوم تا دانش و آگاهیام را افزایش دهم.
وقتی وارد کلاس میشوم، اولین چیزی که نظرم را جلب میکند، میز و صندلیهای مرتب و تمیز است. میز و صندلی معلم جلوی کلاس قرار دارد و پشت سرش تابلو سفیدی نصب شدهاست. روی تابلو عکس بزرگان علم و ادب نصب شدهاند تا الگو و الهامبخش ما باشند. دیوارهای کلاس هم با عکسها و نقاشیهای زیبایی تزئین شدهاند. میز و صندلیهای دانشآموزان به صورت ردیفهای منظمی چیده شدهاند و فضای کافی برای رفتوآمد بین ردیفها وجود دارد. روی هر میز نام دانشآموزی نوشته شدهاست. میز و صندلیها از جنس چوب هستند و با رنگ شاد و دلانگیزی رنگآمیزی شدهاند. تختهی کلاس هم در مقابل چشمان دانشآموزان بر روی دیوار نصب شدهاست.
وقتی زنگ ورود به کلاس به صدا در میآید، دانشآموزان با نشاط و انرژی کلاس را پر میکنند. آنها لباس مدرسه تمیز، مرتب و شبیه به هم به تن دارند و کیف و کتابهایشان را با خود به کلاس میآورند. بعضی از دانشآموزان زودتر از بقیه به کلاس میآیند و منتظر ورود معلم میمانند. دانشآموزان شاد و با انرژی هستند و با هم صحبت میکنند. درس میخوانند و تکالیفشان را انجام میدهند.
وقتی معلم وارد کلاس میشود، همه ساکت شده و با احترام ایستاده به او سلام میگویند. معلم پر انرژی و با ظاهری مرتب وارد کلاس میشود. او لباس مناسبی برای تدریس پوشیده است. لبخند مهربانی بر لب دارد و با محبت به دانشآموزان نگاه میکند. معلم پشت میزش مینشیند و درس را شروع میکند. صدایش رسا و واضح است، به صورتی که همه بتوانند به خوبی صحبتهایش را بشنوند. با آرامش و حوصله به سوالهای دانشآموزان پاسخ میدهد و مطالب درسی را به شیوهای جذاب تدریس میکند که دانشآموزان علاقهمند شوند. دانشآموزان با دقت به حرفهای معلم گوش میدهند و سعی میکنند مطالب را یاد بگیرند. آنها در کلاس حضور فعالی دارند، به سوالات پاسخ میدهند و نکاتی را که نمیفهمند میپرسند. گاهی اوقات هم معلم از آنها سوال میپرسد تا مطمئن شود مطلب را درک کردهاند.
زمان استراحت و زنگ تفریح که میرسد، دانشآموزان برای چند دقیقه از کلاس خارج میشوند تا استراحت کنند و خوراکی را که اغلب از خانه با خود آوردهاند بخورند. بعد از استراحت دوباره با انرژی به کلاس برمیگردند تا بقیه درس را ادامه دهند. در پایان کلاس، معلم خلاصهای از آموختههای روز را مرور میکند و تکالیفی را برای دانشآموزان مشخص میکند. سپس دانشآموزان با نظم و آرامش از کلاس خارج میشوند و راهی خانه میشوند تا آموختههای جدید را مرور کنند.
یکی از بخشهای جذاب کلاس ما، کتابخانهی کوچکی است که در گوشهای از کلاس قرار دارد. در این کتابخانه کتابها و مجلات مفید و آموزندهای برای مطالعهی دانشآموزان گذاشته شدهاست. معلم همیشه ما را تشویق میکند که پس از پایان کارهای کلاسی، به کتابخانهی کلاس مراجعه کنیم و کتابی برداریم و بخوانیم.
من خیلی دوست دارم وقتی وقت اضافه دارم، بروم سراغ قفسهی کتابها و یکی را انتخاب کنم. کتابهای داستان و حکایت بسیار جذاب هستند و مطالعهی آنها باعث میشود دانش و اطلاعات عمومیام هم بیشتر شود. گاهی اوقات هم کتابی علمی انتخاب میکنم تا تا در زمینههای علمی چیزهای خوبی را بیاموزم. میز و صندلی مخصوص مطالعه هم در کنار کتابخانه قرار گرفته که میتوانیم بنشینیم و با آرامش کتاب مورد علاقهمان را ورق بزنیم و مطالعه کنیم. نور کافی هم از طریق پنجرههای بزرگ کلاس به داخل میتابد و فضایی مناسب برای مطالعه فراهم میکند.
یکی دیگر از ویژگیهای جالب کلاس ما، تختهی سبزرنگ بزرگی بوده که روی دیوار نصب شده است. معلم از این تخته برای نوشتن نکات مهم درس، نمودارها و فرمولها استفاده میکند. با استفاده از گچهای رنگی، مطالب را به صورت زیبا و خلاصه روی تخته مینویسد تا برای ما قابل فهمتر باشد. تختهی سبزرنگ همچنین محل مناسبی برای نشان دادن خلاقیتهای دانشآموزان است. بعضی وقتها معلم اجازه میدهد خودمان روی تخته نقاشی بکشیم یا مطالبی بنویسیم. گاهیاوقات معلم پرسشی را بر روی تخته نوشته، یکی از دانشآموزان را انتخاب میکند تا پای تخته آمده و پاسخ آن پرسش را بنویسد.
در مجموع، کلاس درس مکانی پر از شور و نشاط است که در آن دانشآموزان میتوانند دانش و مهارتهای جدیدی را فرا بگیرند. معلم مهربان و باتجربهای داریم که همیشه سعی میکند به بهترین شکل ممکن به ما درس بدهد. من از حضور در این کلاس لذت میبرم و امیدوارم هر روز بیش از پیش پیشرفت در کنار دوستانم پیشرفت کنم.
انشا ادبی درباره کلاس درس
کلاس ما مکانی پر از آرامش و دوستی است. یکی از زیباترین کلاسهای مدرسه که همواره تمیز و مرتب است. هر روز صبح زود با شوق و اشتیاق فراوان راهی کلاس میشویم. اتاقی بزرگ و روشن با پنجرههایی که از تمیزی میدرخشد و نور طلایی خورشید از آنها میتابد. کف کلاس پوشیده از موزاییکهای زیبایی است که زیبایی کلاس درسمان را دوچندان میکند.
چیدمان منظم میز و نیمکتها فضا را مرتب و زیبا جلوه میدهد. من و دوستانم در کنار هم مینشینیم و گاهیاوقات برای تنوع جای خود را با یکدیگر عوض میکنیم. معمولا دانشآموزانی که قامت بلندتری دارند در انتهای کلاس نشسته تا آنهایی که قامت کوتاهتری دارند بتوانند بر روی نیمکتهای بخش جلویی بنشینند و مشکلی در دید نداشتهباشند. دیوارهای کلاس مملو از نقاشیها و عکسهای شاد و رنگارنگ است. بعضی از این نقاشیها توسط دانشآموزان کلاس کشیده شدهاست. نگاه کردن به آنها به همهی ما انرژی مثبت میدهد. تابلوی بزرگی که پر از یادداشتها و خلاصههایی از درسها بوده هم در بخشی از دیوار کلاس نصب شدهاست.
میز معلم در جلوی کلاس قرار گرفته و درون کشوی آن کتاب و وسایل کمک آموزشی قرار گرفتهاست. معلم مهربان ما با صدای گرم و آرامشبخش خود سعی میکند مطالب درسی را به بهترین شکل به ما انتقال دهد. او وقتی وارد کلاس میشود، سکوت اتاق را فرا میگیرد تا همه با دقت به سخنان او گوش دهیم. در بخشهایی از آموزشِ خود تلاش میکند از ما هم سوالهایی بپرسد تا با همکاری ما در آموزش و یادگیری، کلاس با حس و حال بهتری پیش برود. او بعد از تدریس، سوالات ما را با حوصله پاسخ میدهد.
من وقتی سر کلاس هستم احساس آرامش میکنم. صدای زیبا و رسای معلم، همکلاسیهای صمیمیام و محیط پر از شادی کلاس، فضایی دوستداشتنی را به وجود آوردهاست. من لذت میبرم از اینکه ساعتها بنشینم و به تابلوهای کلاس نگاه کنم. از دیدن نقاشیها و عکسهایی که روی دیوار نصب شدهاند لذت میبرم. آنها باعث میشوند ذهنم به پرواز درآمده و در ذهنم داستانهای زیادی را خلق کنم. وقتی زنگ تفریح به صدا در میآید، همه مشتاقانه به حیاط میرویم تا کمی بازی کنیم، غذایی بخوریم و استراحت کنیم تا برای درس بعدی آماده شویم.
یکی دیگر از نکات قابل توجه کلاس ما، تخته سیاه بزرگی است که در قسمت جلویی کلاس وجود دارد و معلم از آن برای نوشتن نکات مهم درس و حل مسائل استفاده میکند. صدای گچ روی تخته مانند موسیقی به گوشمان میرسد. بعضی وقتها معلم اجازه میدهد خودمان به پای تخته برویم و جواب سوالات را بنویسیم که بسیار هیجانانگیز است. گاهی اوقات هم معلم از ما میخواهد مطالبی که آموختیم را روی تخته خلاصه کنیم تا درک بهتری پیدا کنیم. البته نوشتن روی تخته کمی سخت است و باید خطی خوش داشتهباشیم.
من دوست دارم وسایلم را به طور مرتب روی میز بچینم. کیف، دفتر، مداد و پاککن همیشه آمادهاند تا از آنها استفاده کنم. کتابهای درسیمان را داخل کمد کلاس نگه میداریم تا مرتب باشند. البته گاهی اشتباهی کتاب خود را جا میگذاریم که خندهدار میشود! نور کافی، هوای تازه و دمای مطبوع اتاق باعث میشود به راحتی بتوانیم تمرکز کنیم و درس بخوانیم. البته گاهی اوقات هم حواسپرتیهایی وجود دارد، مانند صدای بازی بچههای حیاط یا صدای پرندهها. اما سعی میکنیم دوباره تمرکزمان را به دست بیاوریم.
در انتها باید بگویم که فضای کلاس ما آرامبخش و پر انرژی است. امیدوارم همیشه بتوانیم در چنین محیطی درس بخوانیم و پیشرفت کنیم. من در کنار دوستانم خاطرات خوبی را در این کلاس ساختهام که همیشه به یاد خواهم آورد.
انشا درباره یک روز کلاس ما
صبح بعد از بیدارشدن از خواب و خوردن صبحانه و پوشیدن لباس به سمت مدرسه حرکت کردم، در راه یکی از دوستانم را دیدم و همراه همدیگر به مدرسه رسیدیم و خیلی زود کلاس درس شروع شد، معلم وارد کلاس شدو بعد از حضور و غیاب کلاس که سه نفر از دوستانم غایب بودن درس را شروع کرد، ساعت اول قرآن داشتیم و معلم با صوت زیبا و دلنشین خود برای ما آیه های قرآن را تلاوت کرد و اول روز خود را آرامش صدای قرآن شروع کردیم و کمی بعد برای ما از پیامبران و دین و مذهب ما سخن گفت و چند سوالی از دیگر هم کلاسی هایم پرسید و خیلی زود اولین زنگ تفریح صدا خورد و همه به سمت حیاط رفتیم تا کمی در هوای آزاد قدم بزنیم و از مواد خوراکی که با خود آورده ایم بخوریم.
اما این زنگ تفریح ۱۵ دقیقه ایی خیلی زود تمام شد و مجبور به رفتن به کلاس های خود شدیم، زنگ دوم زبان انگلیسی داشتیم، درسی که خیلی ها به آن علاقه داشتند و خیلی ها از آن خوششان نمی آمد .
اما برای من ما بین این دو حس بود یعنی نه برایش مشتاق بودم و نه متنفر بودم. با آمدن معلم و شروع درس قرعه به نام من خورد و من باید درس جدید را با صدای بلند در کلاس می خواندم، تمام تلاشم را کردم تا به درستی کلمات را تلفظ کنم و ایرادی نداشته باشم، تا حدودی موفق شدم و توانستم نمره ی مثبتی را در جلوی اسم خود ثبت کنم.
زنگ تفریح دوباره به صدا درآمد و این بار به دلیل خواندن درس خیلی تشنه بودم، به سمت آبخوری رفتم و با لیوان مخصوص خود یک دل سیر آب خوردم و با کمی صحبت با دوستانم زنگ آخر به صدا درآمد اما این زنگ درسی داشتیم که من اصلا به آن علاقه ایی نداشتم، درس ریاضی! درسی که همیشه در آن به مشکل برمی خوردم و برایم هر لحظه اش ساعت ها طول می کشید انگار که یک قرن طول ی کشد تا معلم درس را به اتمام برساند
اما با هزار زور و صبر بسیار این درس هم با امتحانی که اصلا خوب به آن پاسخ نداده بودم ، تمام مدت پوست لبانم را می کندم تمام شد و با خوردن زنگ پایانی انگار نفسی تازه در ریه هایم جاری شد و دوان دوان به سمت خانه رفتم تا شاید فردا روز بهتری برای درس و سرکلاس داشته باشم.
انشا کلاس راهنمایی
کلاس اول راهنمایی بودم.فردای آن روز معلم می خواست حرف (ن) را درس بدهد.روز قبل از بچه ها خواسته بود تا فردا با خودشان نان سنگک سر کلاس بیاورند.ولی این مطلب از یادم رفت حدودا ساعت ۱۰یادم افتاد که من این کار را انجام ندادم.خلاصه در آن زمان هم که حرف معلم مثل وحی از طرف خدا بود.من خیلی ناراحت شدم.باز پدرم رفت ولی نانوایی ها بسته بود.خلاصه در این زمان بود که هنر نقاشی مادرم کمکم کرد.مادرم وقتی اوضاع را دید گفت سریع آن مقوا های توی کمد را بیاور تا برایت نقاشی اش را بکشم.ولی من هم راضی نمی شدم وقتی دیدم دستم از همه جا کوتاه است مقوا ها را برای مادرم بردم و او مشغول کشیدن نقاشی شد و من رفتم و خوابیدم…
فردا صبح به همراه کیفم نایلکس مقوای را باخودم بردم.معلم گفت نان ها را روی میز بگذارید.من دستم را بردم بالا و ماجرا را برای معلم تعریف کردم.او هم وقتی مشمبا را باز کرد و مقوا را بیرون آورد حیرت زده شد.
کل کلاس در حیرت ماندند.
خلاصه ان روز خیلی روز خوبی بود چون هم کارم را انجام داردم و هم خیلی عالی.
خلاصه آن نقاشی سال ها در آن جا روی دیوار کلاس اول ماند و وسیله ای برای یاددادن حرف (ن)برای معلمم شد.پارسال هم که مادرم به مدرسه سرزده بود گفت آن نقاشی هنوز روی دیوار کلاس اول ماندگار شده است