عکس پروفایل دریا + مجموعه شعر بلند و کوتاه با موضوع دریا
زیباترین مجموعه عکس پروفایل دریا و ساحل را با نوشته های زیبای عاشقانه، مفهومی و ادبی گردآوری کرده ایم و می توانید از این مجموعه زیبا برای شبکه های اجتماعی استفاده کنید.
عکس پروفایل دریا با نوشته های زیبا
امشب دلم گرفته بر لب دریا نشسته ام
ساحل آرام است و دریا طوفانی
امواج خروشانی را می بینم چه هوالناک است
صدای موج مرا در ژرفای سکوت می برد
ترس تمام وجودم را گرفته
نمیدانم به چه فکر میکنم
فقط میدانم که درون دل من هم طوفان شده
اضطراب ، وحشت ، سکوت
تاریکی شب همه وهمه آزارم میدهد
از دور فانوس دریا را می بینم
که سو سو میزند
فقط این را میدانم که ناجی من خالقم می باشد
و توکل به او میکنم تا آرامش به من بدهد
و کمکم کند که دادرس همه ما خداوند است
شعر زیبا با موضوع دریا
امشب دلم گرفته بر لب دریا نشسته ام
ساحل آرام است و دریا طوفانی
امواج خروشانی را می بینم چه هوالناک است
صدای موج مرا در ژرفای سکوت می برد
ترس تمام وجودم را گرفته
نمیدانم به چه فکر میکنم
فقط میدانم که درون دل من هم طوفان شده
اضطراب ، وحشت ، سکوت
تاریکی شب همه وهمه آزارم میدهد
از دور فانوس دریا را می بینم
که سو سو میزند
فقط این را میدانم که ناجی من خالقم می باشد
و توکل به او میکنم تا آرامش به من بدهد
و کمکم کند که دادرس همه ما خداوند است
کنار دریا
عاشق باشیعاشق تر می شوی
و اگر دیوانه
دیوانه تر
این خاصیت دریاست
به همه چیز
وسعتی از جنون می بخشد
شاعران
از شهرهای ساحلی
جان سالم به در نمی برند.
عکس نوشته عاشقانه دریا
چراغ ساحل آسودگی ها در افق پیداست !
درین ساحل که من افتاده ام خاموش .
غمم دریا , دلم تنهاست .
وجودم بسته در زنجیر خونین تعلق هاست !
خروش موج , با من می کند نجوا ,
که : هر کس دل به دریا زد رهایی یافت !
که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت …
مرا آن دل که بر دریا زنم , نیست !
ز پا این بند خونین بر کنم نیست ,
امید آنکه جان خسته ام را ,
به آن نادیده ساحل افکنم نیست !
پایان یکی ست، پنجره ی آسمان یکی ست
خورشید بین این همه رنگین کمان یکی ستما دست داده ایم به هم، چشممان به اوج…
ما را به سمت دست خدا نردبان یکی ستهم مَسلکیم، قامتمان پیش حق دو تاست
تا روز حشر، قبله ی ایمانمان یکی ستهنگام همکلامی معشوق، بین ما
در سجده و رکوع و تشهد، زبان یکی ستپیرانمان نصیحتمان کرده اند و ما
آموختیم عاقبت داستان یکی ست:تکبیرگو به کشتن تکفیر می رویم
سنگر یکی ست، دشمن این دودمان یکی ستقرآن سپرده است به ما: «لا تَفَرَّقُوا»
منشور عشقبازی ما در جهان یکی ستدریا برای ماست نترسیم از مسیر
پایان رودهای مداوم روان یکی ست
يک شب، باد با تو خوانده بود
يک شب که تو بر دامنت می گريستی
پرنده از تو می گفت
موج از انبوه زخم نمک
آب از تهی شدن
اما کسی مرا به فصل تنهایی تو نخوانده بود.
شعر نو با موضوع دریا
نزدیکت می شوم بوی دریا می آید
دور که می شوم صدای باران
بگو تکلیفم با چشمهایم چیست ؟
لنگر بیندازم و عاشقی کنم یا چتر بردارم و دلبری کنم ؟؟
هــوای تو را میــخواهم در این حال دلتنــگی
امــواجــی از یاد تــو را میــــخــواهـــم
در دریای خاطره های به یادماندنی
میخوانمت تا دلم آرام بماند
لب دریا… نسیم و آب و آهنگ …
شکسته… ناله های موج … بر سنگ.
مگر دریا دلی … داند … که ما را…
چه توفان ها ست … در این سینه تنگ !
تب و تابی ست … در موسیقی آب
کجا … پنهان شده ست … این روح بی تاب
فرازش … شوق هستی … شور پرواز…
فرودش : غم … سکوتش : مرگ ومرداب …!
سپردم … سینه را … بر سینه کوه
غریق بهت جنگل های انبوه …
غروب بیشه زارانم … در افکند
اشعار با موضوع دریا و ساحل
شبیهِ ساحل،
آغوش باز کن،
تا خیالِ دریا بودن کنم!
خدایم باش تا با شعر عبادت شوی!
مجنون بخوان مرا تا قاب بگیرم صدایت را!
حالا دیگر از سینه ی دیوار هم
نجوایِ دوستت دارم می آید!
بیشتر دیوانگی کنم…
با من، ما می شوی؟
صدای موجت ای دریا !
برایم شعر زیبایی ست
پراز راز و پراز لذت
همانند معمایی ستصدف می ریزی از خوبی
به روی ساحلت هرروز
و بوی تازه می گیرد
ازاین خوبی، دلت هرروزدر آغوش تو ماهی ها
تمام لحظه ها شادند
به زیر آب و روی آب
همیشه شاد و آزادندپرستوهای دریایی
که خیلی عاشق موجند
نشسته گاه برساحل
و گاهی نیز در اوجندتو ای دریا ! برای ما
بخوان شعر قشنگت را
به روی ماسه جاری کن
صدای رنگ رنگت را
کاش میدانستی برای داشتنت
دلی را به دریا زدم
که از آب واهمه داشت
نزدیکت می شوم بوی دریا می آید
دور که می شوم صدای باران
بگو تکلیفم با چشمهایم چیست ؟
لنگر بیندازم و عاشقی کنم یا چتر بردارم و دلبری کنم ؟؟
عکس پروفایل با موضوع دریا
اول دریا، آرام بود
و شب ها راه نمی رفت
تا تو هوای شهر به سرت زد
حالا هزار سال است
دریا گیج
هی می رود
هی بر می گردد..
بیمار:میدونی کی توی دریا غرق میشه؟
دکتر هاوس:معلومه،اونی که شنا بلد نیست.
بیمار:برعکس،اونی که شنا بلده
غرق میشه؛
اونی که شنا بلد نیست توی دریا نمیره.
عکس پروفایل دریا
نزدیکت می شوم بوی دریا می آید
دور که می شوم صدای باران
بگو تکلیفم با چشمهایم چیست ؟
لنگر بیندازم و عاشقی کنم یا چتر بردارم و دلبری کنم ؟؟
وقتی دلت گرفته باشه …
تمام آرامش یک ساحل را هم به تو بدهند …
باز هم دل تو بارانیست …
خیس تراز دریا خراب تر از امواج
آدم ها من را به یاد تو نمی اندازند ، اینجا هیچکس شبیه تو نیست
دلم که تنگ می شود برایت ، کنار آتش می نشینم و دریا میکشم و به درختان فکر می کنم
میدونی دریا چرا دریا شد؟
به خاطر موجاش اگه موج نداش هیچ وقت دریا نمی شد،
من یه دریام و تو موجهای منی
کاش میدانستی برای داشتنت
دلی را به دریا زدم
که از آب واهمه داشت
چراغ ساحل آسودگی ها در افق پیداست
درین ساحل که من افتاده ام خاموش
غمم دریا، دلم تنهاست
وجودم بسته در زنجیر خونین تعلق هاست
خروش موج با من می کند نجواکه هر کس دل به دریا زد رهایی یافت
که هر کس دل به دریا زد رهایی یافتمرا آن دل که بر دریا زنم نیست
ز پا این بند خونین بر کنم نیست
امید آن که جان خسته ام را
به آن نادیده ساحل افکنم نیست
حکایت من
حکایت کسی بود
که عاشق دریا بود
اما قایق نداشت
در نمک باید راز عجیبی نهفته باشد
هم در اشک های ماست
هم در دریا
شعر نو درباره دریا
صدای موجت ای دریا
برایم شعر زیبایی ست
پر از راز و پر از لذت
همانند معمایی ستصدف می ریزی از خوبی
به روی ساحلت هرروز
و بوی تازه می گیرد
ازاین خوبی، دلت هرروزدر آغوش تو ماهی ها
تمام لحظه ها شادند
به زیر آب و روی آب
همیشه شاد و آزادندپرستوهای دریایی
که خیلی عاشق موجند
نشسته گاه برساحل
و گاهی نیز در اوجندتو ای دریا ! برای ما
بخوان شعر قشنگت را
به روی ماسه جاری کن
صدای رنگ رنگت را