انشا در مورد فصل پاییز + 10 انشای زیبا در مورد پاییز و زیبایی های آن

10 انشای زیبا در مورد پاییز

در این بخش بیش از 10 انشا در مورد فصل پاییز و زیبایی های آن را آماده کرده ایم و امیدواریم که برای دانش آموزان مفید واقع شود. اگر می خواهید انشای شما متفاوت باشید، می توانید قسمتی از انشا را تغییر دهید.

انشا زیبای کوتاه درباره پاییز

مقدمه : برگ های زرد و نارنجی رنگ خیابان های شهر را پوشانده اند و صدای خش خش آن ها گوش ها را نوازش می دهد . نسیم سرد پاییزی ، ما را به سمت خانه هل می دهد ، در حالی که خورشید باید برود و خیلی زود جای خود را به ماه و نور آن می دهد . پاییز برگشته است و انقلابی به در طبیعت به راه انداخته است .

بدنه : با آمدن پاییز ، زنگ هشدار برای میوه های تابستانی به صدا درمی آید . حتی هندوانه با آن همه عظمت و ابهت ، تاب مقاومت در برابر سرمای پاییز را ندارد ؛ چه برسد به این که انتظار داشته باشیم که هلو و آلوچه در سرمای پاییز ما را یاری کنند . پاییز می خواهد آدم های خود را وارد بازی کند ؛ سیب زودتر از همه وارد می شود و پشت سر او ، بِه و انار و لیموشیرین و بعد ها پرتغال در صف می شوند و بشقاب های مهمان ها را به تصرف خود در می آورند . این میوه ها برای آدم ها چاره ای نمی گذارند ، جز اینکه به آن ها اجازه تسخیر شکم هایشان را می دهند.

تابستان پادشاهی مهربان و بی خیال بود تا جایی که حتی برای خود ارتشی نداشت . همین باعث شد که ملتش سوء استفاده کنند و در گوشه و کنار امپراطوریش ، هرج و مرج و شورش بشود . کودکان در کوچه ها توپ بازی می کردند، معلم ها در مدرسه نبودند ، بچه ها دیر می خوابیدند و دیر از خواب بیدار می شدند . بازی های کامپیوتری در افکار بچه ها جولان می دادند.خلاصه هیچ چیزی سرجایش نبود . خود پادشاه هم مشغول تفریح و خورد و خواب بود و نمی دانست که در همسایگیش پادشاهی به نام پاییز به قدرت رسیده و در حال پیشروی به سمت قلمروی او است .

پاییز ، پادشاهی مقتدر ، بی رحم و خونریز است . پاییز تابستان را شکست داده و در بند کرده است .اکنون بازی دست پاییز است . دیگر خبری از بی نظمی و هرج و مرج نیست . معلم ها باید ساعت هفت و نیم در مدرسه باشند . بچه ها هم همینطور . سربازان پاییز تفنگ های خود را برسر پدر و مادر نهاده اند و آن ها را مجبور کرده اند که نگذارند بچه هایشان در کوچه بازی کنند ، نگذارند فوتبال ببینند و نگذارند با گوشی و کامپیوتر بازی کنند . پاییز به شدت مخالفان خود را سرکوب می کند . اگر کسی از پاییز انتقاد کند ، سرما خواهد خورد و برای چندین روز ، باید در زندان های بی شور و سرد پاییز بماند ، تا افکار انتقادیش از ذهنش پاک بشود.

نتبجه : چند وقت پیش ، در خیابان های شهر جارچیان خبر می دادند که پاییز دعوت به همکاری در اداره قلمروش کرده است و هر کس علاقمند باشد ، می تواند به پاییز ملحق شود . این یک فرصت تکرار نشدنی است . ملحق شدن به پاییز یعنی این سختگیری های پادشاه برای ما کمتر می شود . همچنین پاداش های خوبی داده می شود . بیایید کوتاه بیاییم و با پاییز کنار بیاییم.


موضوع انشا : فصل پاییز را توصیف کنید (متن توصیفی- توضیحی در مورد پاییز و ویژگی هایش به زبان ساده)

برای پایه تحصیلی :کودکان

مقدمه :

انشای خود را به جای مقدمه با این شعر زیبا در مورد پاییز زیبا آغاز میکنم .

شاخه هایت پر از کلاغ شدند*ای چنار قشنگ پاییزی

عکس خود را ببین در آیینه*واقعا که شگفت انگیزی

وقت تاریک و روشنای غروب*از کلاغان خسته سرشاری

توی فصلی که فصل بی برگیست*برگ دادی دوباره انگاری

می نشینم دوباره در ایوان*خسته و سرد و خواب آلودم

خوب می شد کلاغ من هم از*برگ های کلاغی ات بودم

متن انشا:

پاییز فصل قشنگی است. در پاییز برگ درختان زرد می‌شود.

در روز اول پاییز که اول مهر ماه است ما به مدرسه می‌رویم و همکلاسی‌های خود را می‌بینیم.

پاییز فصل تلاش بیشتر دانش‌آموزان است. در پاییز روزها کوتاه‌تر و شب‌ها بلندتر می‌شود. از میوه‌های پاییز انار و نارنگی است.

در پاییز برگ درختان می‌ریزد و هنگامی که ما بر روی آنها راه می‌رویم صدای خش‌خش می‌دهند.

در پاییز هوا سرد می‌شود و اگر مراقب نباشیم سرما می‌خوریم. در پاییز باد میوزد و باران می‌بارد. ماه‌های پاییز مهر، آبان و آذر هستند.

انشا در مورد پاییز

پاییز فصلی است که در آن برگ‌های درختان به زردی می‌گرایند اما بعضی از برگ‌ها هم در راه زرد شدن گاه قرمز و قهوه‌ای می‌شوند.

بسیاری از میوه‌ها در فصل پاییز می‌رسند. اناره ساوه، خربزه، سیب، پرتقال، به، سنجد و…

در فصل پاییز بسیاری از پرندگان به مناطق گرمسیر مهاجرت می‌کنند.
در فصل پاییز کشاورزان زمینها را شخم زده و در آن محصولاتی مانند گندم و جو می‌کارند.
در فصل پاییز روزها کوتاهتر می‌شود و شبها طولانی می‌گردد.

نتیجه گیری :

همه فصل های خدا زیبا هستند و هر کدام زیبایی های خود را دارند پاییز هم فصل بسیار زیبایی و دوست داشتنی است .


انشا در مورد فصل پاییز

انشاء خاص فصل پاییز

گر تو بيني پاييز زيبا سرسري غم بخور،زيرا كه خيري نبري آيينه جمال است اين فصل خزان بي تامل از فصل ثالث مگذري فصل خزان در نزد كائنات مظهر غم و اندوه بوده و  حتي شاعران نيز براي نمايش دادن اندوه در اشعار خود از نام پاييز ياد مي نمايند.ليكن اين فصل،فصل زيبايي است.

فصل ريزش نعمت های آسماني مي باشد و همان قطرات ريز باران است كه به تهذيب زمين مي پردازد.

نمايان شدن قوس قزح پس از باران نيز جلوه ای از جمال اين فصل مي باشد. كلمه برگ ريزان تنها مختص پاييز است.

بدين معنا كه دراين سه ماه درختان خودرا مي تكانند و برگ های زرد و سرخ خودرا رها كرده و بر دامان زمين به امانت مي گذارند وشاخه های خشك شان نيز لخت وار منتظر مي مانند تا در فصل ديگر الماس های آسماني در ماتم كمبود مكان نمانند و بر شاخه های آنان قرار گيرند.

اين فصل را بانام خش خش نيز مي شناسيم. همان گونه كه پا بر روي خاك های ترك برداشته قدم مي گذارد و موزیک زيبا مي سازد صداي خش خش برگ ها نيز همين احساس را در دل ما مي نهد.اين صدا پس از شنيدن به ماوراي درون ما مي رود و روح ما را تا آسمان ها به بالا مي كشاند.

پاييز را مي توان فصل مهاجرت قلم داد كرد .بدين معنا كه پرندگان دراين فصل از كاشانه خود رهايي جسته ودر كرانه های آسمان به جست و خيز مي پردازند تا لانه مناسب پيدا كنند.

نظاره بر حركات پرندگان در آسمان پاييز احساسي وصف ناشدني در دل ايجاد مي نمايد.نكته اصلي اين است كه پاييز در مقابل اين همه ی زيبايي كه در اختيار ما مي گذارد از ما چيزي نمي خواهد جز اين كه به تفكر بنشينيم و به خدا نزديك شويم


انشا در مورد فصل پاییز

موضوع انشا : من فصل پاییز را دوست دارم ( متن ادبی کودگانه در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :کودکان

مقدمه :

به نام خداوند مهربانی که این همه زیبایی برای آفریده است ، انشای خود را آغاز میکنم .

متن انشا:

من خیلی فصل پاییز را دوست دارم .

هم چون مدرسه ها در پاییز شروع میشوند و دوباره دوستانم را میبینم و با آنها بازی میکنم و شروع به درس خواندن و تلاش برای ساختن آینده خود میکنم . البته شاید بعضی ها از شروع شدن مدرسه خوشحال نشوند و دلشان بخواند همیشه بازی کنند و در خانه استراحت کنند. ولی بعد از مدتی حوصله شان سر میرود و دوست دارند دوباره به مدرسه بیایند و دوستان و معلمان مهربان را ببینند.

متن ادبی پاییز به زبان کودکانه 

یک دلیل دیگر هم که من پاییز را خیلی دوست داریم این است که فصل پاییز خیلی زبیا است . همه برگ ها که در بهار و تابستان سبز بوده اند به رنگ های زرد و نارنجی و قرمز و قهوه ای در میایند و انگار همه جا رنگارنگ و زیبا و چشم نواز میشود. وقتی به پارک میرویم هر درختی به یک رنگ در آمده است و همه جا بخصوص جنگل ها و پارک ها خیلی قشنگ شده است .

انشا در مورد پاییز به زبان کودکان 

در پاییز خرمالو ها میرسد و لیمو شیرین و پرتقال و انار به بازار می آید .  بعضی وقتی ها مادرم انار ها را دان میکند و به آنها گلپر و نمک میزند و در کاسه های کوچک میریزد و به ما میدهد که من خیلی خوشم می آید. در پاییز لبو فروش ها در روی گاری های قدیمی لبو های شیرین و قرمز میپزند و به ما می فروشند من گاهی با دوست هایم از آنها لبو داغ میرخر مو در راه رفتن به خانه با هم میخوریم که خیلی کیف دارد .

انشا پاییزی به زبان ساده 

من به خاطر باران هم خیلی پاییز را دوست دارم ، چون عاشق باران هستم و روزهای بارانی دوست دارم زیر باران بروم و بازی کنم . البته باید مراقتب باشیم در زیر باران سرما نخوریم . ولی حتی اگر سرما بخوریم ماردمان برای ما سوپ خوشمزه و شلغمی میپزد . ما کنار بخاری می خوابیم تا خوب شویم . تازه پاییز خیلی هوا خوب است نه خیلی گرم است نه خیلی سرد به خاطر همین میتوانیم به راحتی در خیابان و حیات و پارک بازی کنیم و تا خسته شویم .

نتیجه گیری

پاییز خیلی خوبی ها و قشنگی ها و خوراکی های خوشمزه دارد ، که من آنها را خیلی دوست دارم و همیشه دوست دارم زودتر پاییز شود .

من در فصل پاییز خدا را به خاطر این همه قشنگ و زیبایی که برای ما آفریده است شکر میکنم . این بود انشای من .


انشا در مورد فصل پاییز

انشاء فصل پاییز

پاییزی دیگر از راه رسید پاییزی با همه ی ابرهای تیره اش که کشیده میشود روی آبی آسمان در بیشتر روزها شاید پاییزی پر از باران هایي که یادت می آورند هزاران خاطره ایی راکه نباید یا شاید هم می بارند که یادت بیاورند تمامشان را …

من اما نمی‌دانم چرا این فصل بی نظیر دلم رابا خودش نمیبرد ؛ چرا انتظارش را نمیکشم هیچوقت ؛ چرا آمدنش دلم را تیره میکند؛ چرا این فصل پر از تحول حتی با تمام رنگ های‌ برگ هایش هم نمی‌تواند دلم رابا خودش ببرد ؛ نمی‌دانم چرا دوست ندارم بدون چتر زیر باران راه بروم

نمیدانم …

نمی‌دانم چرا صدای خش خش برگ ها زیباترین موسیقی این روزهای من نمی‌شود ؛ آری پاییز که می‌آید خورشید از من رو برمی گرداند ؛ گرمایش دیگر نوازشگر صورتم نیست ؛ چشم هایم سبزی برگ های‌ درختان را هرروز بهانه میگیرند ؛ آغوشم درختان خفته را نمی‌خواهد ؛ پاییز انگار می‌آید تا بسراید دلتنگی را ؛ پاییز انگار می‌آید تا تمام شادمانی ها و آرزوهای لحظه سال تحویلت رابا باران هایش بشوید و تحویل بادهای پاییزیش دهد

پاییز انگار می‌آید تا …پاییز که می آمد اما یک چیز مسلم بود ؛ و من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات …

پاییز خود انبوهی است از حرف ها، حس ها و …پاییز که بر زبانت جاری میشود دل مخاطبت ضعف میرود برای حال و هوایش ؛ اصلا بدون ان که حرفی زده باشی او زیر باران های‌ پاییزی خیس خواهد شد و غم غریبی بر دلش خواهد نشست ؛ برگ های‌ ریخته بر زمین زیر پاهایش خرد خواهد شد جوری که تو میتوانی صدای خش خش برگ ها رابه وضوح بشنوی ؛ شاید نام پاییز راکه بیاوری او دیگر هیچ، هیچ چیز نشنود جز صدای نم نم باران که بوسه میزند بر بی رنگی شیشه، بر چتر هایي که دو عاشق زیر ان ها پناه گرفته اند

بر مو های شاعری که میـــخواهد زیر باران بدون چتر قدم بردارد ؛ نام پاییز راکه بیاوری نا خود آگاه کیف های‌ رنگارنگ مدرسه که بر دوش دانش آموزان سوار شده اند، مقابل دیدگانت صف می‌کشند ؛ نام پاییز راکه بیاوری چشم های‌ پر از اشتیاق دانش آموزانی را تصور خواهی کرد که سال‌ها به انتظار چنین روزی روز شماری کرده بودند  ؛ فصلی دل انگیز که با آغازش درخت یادگیری جوانه می‌زند و عطر کتاب های‌ جلد شده، مداد و پاک کن های‌ نو فضا را پر خواهد کرد.

آری پاییز خود انبوهی است از واژه ها و من همیشه می ترسیدم به او بر بخورد که توصیفش می‌کنیم که ان چه راکه باید با گوشت و پوست و احساس خود حس کنیم دیگر گفتنی نخواهد بود اصلا رسمش نیست که تو بگویی و دیگران بشنوند

پاییز را باید نفس کشید؛ پاییز را باید لمس کرد

پاییز …

آه

پاییز که می آمد یک چیز مسلم بودو من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات …


انشا در مورد فصل پاییز

موضوع انشا : پاییز زیبا و دوست داشتنی ( متن ادبی در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان

مقدمه :

با نام خداوند هستی بخش زیبایی آفرین انشایم را در مورد پاییز آغاز میکنم .

متن انشا:

چطور میتوان پاییز را دوست نداشت ؟؟

با این این همه مهر و زیبایی و زلالی که این فصل مظلوم و مهربان دارد.

انگار خود پاییز هم عاشق است . ، عاشق ما !

مگر نه چه دلیلی داشت در برابر سرما مقاومت کند و برای ما بهشتی از رنگ های شگفت انگیز بسازد.

که هر چه نگاه کنی سر نشوی از دیدن زیبایی هایش !

انشا و متن ادبی درباره پاییز 

پاییز فصل سرد و گرمی در کنار هم است ،

سردی هوا در کنار گرمی رنگ های برگ ها ( زرد و نارنجی و قرمز.. )

مگر میتوان پاییز را دوست نداشت ،

فصل قدم زدن روی برگی های خشک  با آن نغمه دل انگیز خش خسش کردن زیر برگ ها .

مگر میتوان پاییز را دوست نداشت ن، تنها به این گناه که سرد است ؟!!

انشا درباره پاییز 

سرما که علاجش یک بسته قرص سرماخورگی است و سوپ های پر مهر مادرم که انگار تک تک اجزایش طعم عشق میدهند.

اصلا من پاییز را دوست دارک که سرما بخورم !!!

بعد مادرم بیاید دست بگذارد روی پیشانی ام

و برایم شلغم درست کند و با غرغر تکه تکه در دهانم بگذارد .

اصلا من پایی را دوست دارم که برویم زیر بارن بستنی بخورم !!

که شال گردن های رنگی ام را از چمدان بیرون بیاورن و آن رو دور گردنم ببندازم و همه پارک های شهر را با قدم بزنم ، یخ کنم و لی خسته نشوم !

بعد برگردم خانه و دستانم را با چای گرمی که مادرم دم کرده گرم کنم .

پاییز سرد است اما به مهربانی های ما گرم میشود.

و من عاشق مهربانی پاییزم .


انشا در مورد فصل پاییز

موضوع انشا : پاییز را دوست دارم ( متن ادبی در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان

مقدمه :

عشق بی دلیل است … محتاج استدلال نیست … دل دلیل و برهان وجود عشق است و من بی هیچ بهانه ای عاشق پاییزم

متن انشا:

پاییز را دوست دارم…

بخاطر غریب و بی صدا آمدنش

بخاطر رنگ زرد زیبا و دیوانه کننده اش

بخاطر خش خش گوش نواز برگ هایش

بخاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اش

بخاطر رفتن و رفتن… و خیس شدن زیر باران های پاییزی

بخاطر بوی مست کننده خاک باران خورده کوچه ها

بخاطر غروب های نارنجی و دلگیرش

بخاطر شب های سرد و طولانی اش

بخاطر تنهایی و دلتنگی های پاییزی ام

بخاطر بغض های سنگین انتظار

بخاطر اشک های بی صدایم

بخاطر سالها خاطرات پاییزی ام

بخاطر غریبانه و بی صدا رفتنش

پاییز را دوست دارم، بخاطر خود پاییز

نتیجه گیری :

بدون دلیل دوست داشته باش ، عاشق شو وچون پاییز رنگارنگ و رها زندگی کن .


انشا در مورد فصل پاییز

موضوع انشا : پاییز فصل نزدیک شدن به خدا (متن توصیفی- ادبی و اعتقادی در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان

مقدمه :

دلم چون برگهای زرد پاییزی پر از درد است

          صدای خش خش برگها…

به همراه تپیدنهای قلبم می شود آغاز و…

متن انشا:

فصل خزان در نزد کائنات مظهر غم و اندوه بوده و  حتی شاعران نیز برای نمایش دادن اندوه در اشعار خود از نام پاییز یاد می نمایند.

لیکن این فصل،فصل زیبایی است.

فصل ریزش نعمت های آسمانی می باشد و همان قطرات ریز باران است که به تهذیب زمین می پردازد.

نمایان شدن قوس قزح پس از باران نیز جلوه ای از جمال این فصل می باشد. کلمه برگ ریزان تنها مختص پاییز است.

بدین معنا که در این سه ماه درختان خود را می تکانند و برگ های زرد و سرخ خود را رها کرده

و بر دامان زمین به امانت می گذارند وشاخه های خشک شان نیز برهنه وار منتظر می مانند

تا در فصل دیگر الماس های آسمانی در ماتم کمبود مکان نمانند و بر شاخه های آنان قرار گیرند.

این فصل را بانام خش خش نیز می شناسیم. همان گونه که پا بر روی خاک های ترک برداشته قدم می گذارد

و آهنگ زیبا می سازد صدای خش خش برگ ها نیز همین احساس را در دل ما می نهد.

این صدا پس از شنیدن به ماورای درون ما می رود و روح ما را تا آسمان ها به بالا می کشاند.

پاییز را می توان فصل مهاجرت قلم داد کرد .

بدین معنا که پرندگان در این فصل از کاشانه خود رهایی جسته و در کرانه های آسمان به جست و خیز می پردازند تا لانه مناسب پیدا کنند.

نظاره بر حرکات پرندگان در آسمان پاییز احساسی وصف ناشدنی در دل ایجاد می نماید.

نتیجه گیری :

نکته اصلی در مورد پاییز این است که پاییز در مقابل این همه زیبایی که در اختیار ما می گذارد از ما چیزی نمی خواهد جز این که به تفکر بنشینیم و به خدا نزدیک شویم . به تعبیر زیبای حافظ

مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست؟ به دست مردم چشم، از رخ تو گل چیدن.


انشا در مورد فصل پاییز

 

موضوع انشا : چرا پاییز ار دوست دارم

برای پایه تحصیلی :پنجم – ششم – هفتم – هشتم – نهم

مقدمه :

به نام خداوند آفریننده زیبایی ها . راستش را بخواهید از زمانی که یادم می آید پاییز فصل مورد علاقه من بوده است شاید یه این خاطر که خودم در فصل پاییز به دنیا آمده ام . اما این موضوع دلایل دیگری هم دارد . امروز میخوام در این انشا به شما بگویم چرا عاشق فصل پاییز هستم.

متن انشا :

فصل پاییز برای من یک فصل جادویی است . همه چیز از آب و هوا گرفته تا رنگ ها برای من زیبا و خیره کننده هستند . با این که همه مناظر و زیبایی ها هر سال و هر سال تکرار میشوند ولی برای من تازگی دارند و انگار هر سال با دیدن زیبایی ها و رنگارنگی فصل پاییز دوباره جادو میشوم .

اما قبل از هر چیز پاییز برای من حسی از بندگی خداوند دارد خداوندی که در بهار همه جا را سبز و تازه و درخشان میکند در تابستان پر از گرما و نور و انواع میوه ها می نماید و در پاییز درختان را خشک میکند . اما نه یک خشک شدن ترسناک و سرد و زشت. برعکس خداوند زیبایی آفرین حتی فصل خشک شدن و خواب زمستانی زمین را نیز به بهترین و قشنگ ترین صورت رنگ آمیزی میکند و در نهایت در زمستان با پوشاندن زمین با برف پاک و سفید هنر نمایی اش را به اتمام میرساند.

به این خاطر است که پاییز حس میکنم به خدا نزدیک ترم و دیدن برگ های رنگارنگ و باران حسی از سپاس گذاری و شکر نعمت را گاهی در هیاهوی زمانه فراموش میکنم در من زنده میکند.

همه چیز فصل پاییز برای من زیبا و دوست داشتنی است از جمله میوه های خاص و شگفت انگیزش … چه کسی باور میکند وقتی همه درخت ها کم کم به خواب زمستانی میروند و درختان خشک شده و برگ هایشان را زمین هدیه میکنند . طبیعت بتوانید این میوه های درخشان و خوشمزه را به ما هدیه کند. میوه هایی مثل انار، خرمالو ، پرتغال ، لیمو شیرین و نارنگی های آبدار… من عاشق انار و خرمالو های رسیده هستم. انقدر که دوست دارم همه سال خرمال بخورم و پرتغال ها را با آن رنگ نارنجی زیبایشان در دست بگیرم و از ته دل بو کنم و به خودم بگویم چه کسی گفته میوه های خوشمزه فقط متعلق به بهار و تابستان هستند؟

نتیجه گیری :

همه این موارد از زیبایی های طبیعت هوای خنک و لطیف ، باران دوست داشتنی و میوه های خوشمزه باعث میشود من عاشق فصل پاییز باشم و خداوند را بابت این زیبایی شگفت انگیز شکر کنم. خداوند مهربان دوستت دارم.


انشا پاییز

موضوع انشا : فصل پاییز چه خوب های و بدی هایی دارد ؟

(متن توصیفی- توضیحی در مورد پاییز خوبی ها و بدی های آن/ در فصل پاییز ما باید چه کار هایی انجام دهیم ؟)

برای پایه تحصیلی :کودکان

مقدمه :

به نام آنکه هست کننده و نیست کننده ماست! انشا کوتاه خود در مورد فصل پاییز را آغاز میکنم .

متن انشا:

فصل فصل پاییز است

و هوا دارن سرد میشوند گویا فصل سرد زمستان نزدیک شده است.

برگها رو به زردی شده و مانند گلهای که در فصل بهار از درختان به زمین پروازکنان حرکت میکند،

به سوی زمین میپرد و این بار این درختان دیگر جز شاخه خشک و ساقه چیزی دیگری در آن نخواهد ماند.

درختانیکه قبلا ً دارای برگهای سبز بودند، شاخچه های گل که دارای شگوفه های زیبا بودند و طبیعت را با خود آراسته نموده بودند.

ماه قبل طبیعت را همه سبزه پوشانیده بودند و هر طرف را که چشم می انداختیم، لذت خاصی داشت؛

اما اکنون دیگر آن لذت ها باقی نمانده،

بل زردی علفها، گیاهان، درختان، سردی هوا، کم شدن زمان نورانی طبیعت

و افزایش مدت زمان تاریکی ( کوتاه شدن روز ) همه جاگزین آن خوبیهای فصل بهاری شده

که همه آن خوبی ها را از طبیعت گرفته اند.

این فصل پاییزی برای ما درس میدهد که لباسهای گرم خودرا بدوزیم و یا آنرا از بازار خریداری نماییم

تا در فصل سردتر از این ( زمستان ) که به دنبال پاییز آمدنی است بتوانیم خودرا از سرما حفاظت نماییم.

این فصل مارا وا میدارد که هیزم های زمستانی را آماده سازیم که در روزهای برفباری با سوختاندن آن خانه مارا گرم سازد.

نتیجه گیری :

بیایید ای هموطنان که درسهای این فصل را بیاموزیم

و به سخنان آن گوش دهیم و مواد لازمه که برای فصل زمستان نیاز است آماده سازیم

تا بتوانیم از سرمای بیش از حد آن خودرا حفاظت کنیم.

 

انشا در مورد پادشاه فصل ها پاییز

هر سال، از چهار فصل تشکیل می شود، بهار، تابستان، پاییز و زمستان، سومین فصل سال که به پادشاه فصل ها معروف است فصل پاییز است.

پاییز هم مثل فصل های دیگر سه ماه دارد که نام آن ها مهر، آبان و آذر است.

پاییز فصل متفاوتی برای دانش آموزان و فصل تلاش و کوشش برای آن هاست، چون در اولین ماه از این فصل یعنی ماه مهر مدرسه ها شروع می شود.

در پاییز برگ های درختان به رنگ های قرمز، زرد و نارنجی در می آیند و با وزش باد، برگ های رنگارنگ از روی شاخه ها به پایین می ریزند.

یکی از قشنگی های پاییز زمانی است که ما، پا روی این برگ ها می گذاریم و صدای خش خش آن ها گوش مان را نوازش می کند و آرامش خاصی به ما می دهد.

در این فصل دمای هوا پایین می آید و سرد تر می شود به همین علت ما باید لباس هایی مناسب این فصل بپوشیم تا سرما نخوریم و مریض نشویم.

هم چنین باید حواس مان به پرندگانی که اطراف ما زندگی می کنند نیز باشد و برای آن ها دانه بریزیم و کمک کنیم تا سیر شوند، چون در این فصل آن ها کم تر می توانند برای خود غذا تهیه کنند.

در پاییز روز ها کوتاه و شب ها طولانی تر می شود و ما وقت بیش تری برای دور هم بودن و استراحت داریم.

میوه های فصل پاییز مثل فصل تابستان متنوع نیست اما من آن ها را خیلی دوست داریم میوه هایی مثل، خرمالو، سیب، گلابی، لیمو شیرین، پرتقال و انار که همگی بسیار خوشمزه هستند.

یکی دیگر از ویژگی های فصل پاییز روز های ابری است، در این فصل بیش تر روز ها خورشید پشت ابر ها پنهان می شود و باران شروع به باریدن می کند.

زمانی که روی برگ های روی زمین باران می بارد لحظه های بسیار زیبایی را به وجود می آورد، بعضی از آدم ها در این لحظه ها چتر روی سر شان می گیرند تا خیس نشوند اما من دوست دارم روی برگ های باران خورده، بدون چتر راه بروم و بازی کنم.

بعضی از آدم ها فصل پاییز را دلگیر و بعضی دیگر آن را جادویی می دانند، من فکر می کنم که هر چهار فصلی که خداوند بزرگ آفریده است بسیار زیبا و دوست داشتنی هستند و خصوصیات هر کدام از آن ها برای همه ی موجودات کره ی زمین لازم و ضروری است.

 

مطالب مشابه را ببینید!

انشا بهار؛ چند انشای زیبا در مورد زیبایی های بهار و فصل نو شدن انشا ماه رمضان + 10 انشای زیبا و ادبی با موضوع ماه مبارک رمضان انشا در مورد ورزش + تحقیق و مقاله در مورد ورزش کردن و تاثیر آن بر سلامتی افراد انشا مادر | چند موضوع و متن انشا با موضوع مادر برای تشکر از زحمات و تقدیر از مادر انشا در مورد آلودگی هوا + 16 انشای زیبای در مورد آلودگی هوا و هوای آلوده انشا در مورد شب یلدا + تحقیق و مقاله در مورد بلندترین شب سال انشا باران؛ 16 انشا در مورد روز بارانی و توصیف باران متن به نام خدا برای شروع مقاله، سخنرانی، انشا، اجرا و … با جملات کوتاه انشا معلم ؛ انشا در مورد معلم ؛ 7 انشای زیبا در مورد معلم و شغل معلمی اشعار وحدت کرمانشاهی با مجموعه دوبیتی، رباعیات و غزلیات این شاعر