شعر لبخند یار، دو بیتی و شعر کوتاه در مورد خنده های شیرین عشق و همسر

شعر زیبا در مورد لبخند یار و عشق

در این بخش روزانه مجموعه ای از شعر و اشعار کوتاه، بلند و دوبیتی عاشقانه در مورد لبخند و خنده های شیرین یار، عشق و همسر را ارائه کرده ایم با ما همراه باشید.

سر دست بر آن قرار بودن

با فصل خزان بهار بودن

با یار رمیده یار بودن

یا معتمدی و یا شفایی

***

در غم یار، یار بایستی

یا غمم را کنار بایستی

زانچ کردم کنون پشیمانم

دل امسال پار بایستی

***

گر یار وصال ما نجوید

با عشق وصال یار غارم

خواری که به پیش خلق عار است

آن عار شده ست افتخارم

***

گر تیر جفای دشمنان می آید

دلتنگ مشو که دوست می فرماید

بر یار ذلیل هر ملامت کآید

چون یار عزیز می پسندد شاید

***

بر لب یار شوخ دلبندم

خفته لبخند گرم زیبایی

خنده نه، بر کتاب عشق و امید

هست دیباچه فریبایی

خنده نه دعوتی ست، عقل فریب

بهر آغوش آرزومندی

قصه محرمانه‌ای دارد

ز خوشی‌های وصل و پیوندی

***

اشعار زیبا در مورد لبخند و خوشحالی یار

من همان تنهای شب های بارانی و سرد

من همان زخمی و مجروح خنجر هر نامرد

من همان دل شسته از چرک کینه ها

من همان سرنهاده بر سیه دل سینه ها

من همان که یافته ام در نوازش نیش مار

من همان که یافته ام زهر در لبخند یار

***

یک لبخند

نمی تواند جهان را تغییر دهد

اما لبخند تو

جهان من را عوض کرده است!

***

امشب ز لطف ایزد،لبخند یار دیدم

روی قشنگ او را،پروانه وار دیدم

من چشم به راه بودم،او را به خواب بینم

تا که لبان او را،در جای ناب دیدم

شادی به جای غم شد،اندوه من سر آمد

محبوب خود را من،اندر برم دیدم

مژده دهید یارم،گفتا به مهربانی

من راز دل گویم،چون محرمم دیدم

ترسم ز خوشحالی آنی بمیرم من

بس که محبتها،در چشم یار دیدم

***

عاشق احساسی هستم

که با دیدن لبخند تو

پیدا می کنم

***

شعر دو بیتی در مورد خنده عشق

عشقت مرا به کوچه ی احساس می برد

در کوچه ای که خانه ی مهر و وفای ماست

خوشبخت من که با توام آرام جان من

لبخند یار و روضه ی رضوان برای ماست

***

ببین لبخند یار و شادمان شو

رها کن خاکرا در آسمان شو

گره بگشا ززلف دلبر امشب

جهان شاداب کن زین باده بر لب

صفایی باش و جان را با صفا کن

جفایی نیست این دلبر وفا کن

شب امثال دولت روشنا نیست

بسان شاعران کس بی پنا نیست!

***

عشق چیزی است که من هر روز در لبخند تو می بینم

عشق چیزی است که با هر لمس تو احساس می کنم

عشق چیزی است که در هر کلمه ای که می گویی می شنوم

عشق چیزی است که ما هر روز در آن زندگی می کنیم

***

لبخند تو

خلاصه ی خوبی هاست

لختی بخند

خنده ی گل زیباست

***

دِل دِل مکن و دِل بده تا دِل بِسِتانم

عاشِق تر از این دل تو مَجو نیست بِجانم

از چشم شرر بار تو من مست شدم باز

با بوسه بزن شعله ، به آتش بکشانم

هر بار که میبینمت عاشق ترم از قبل

با چشمکی از دیده به دامن برسانم

زیبایی تو ساحر و مسحور ، دلِ من

گر نوبتی ام شد تو به نوبت بنشانم

لبخند تو را بر همه عالم نفروشم

ای آنکه ز تو هستی و عمر است و توانم ..

***

لبخند بزن قلب من، لبخند بزن!

لبخندت برایم بسیار پر معناست

لبخندت حقیقت درون من را می سازد

لبخندت من را از غوغای جهان رها می کند …