اشعار حضرت علی (ع) + مجموعه شعر با موضوع امام اول شیعیان

گلچین مجموعه اشعار حضرت علی (ع) را در این قسمت سایت روزانه قرار داده ایم. در ادامه چند شعر زیبا در وصف امام اول شیعیان حضرت علی را می خوانید و امیدواریم که لذت ببرید.

مجموعه اشعار زیبا در مورد حضرت علی (ع)

خاکم و از مهر او آیینه‌ام
می‌توان دیدن نوا در سینه‌ام
مُرسل حق کرد نام «بوتراب»
حق، یدالله خواند در امّ الکتاب
هر که دانای رموز زندگی‌ است
سِرّ اسمای علی داند که چیست
خاک تاریکی که نام او تن است
عقل از بیداد او در شیون است
شیر حق این خاک را تسخیر کرد
این گِل تاریک را اکسیر کرد
مرتضی کز تیغ او حق روشن است
بوتراب از فتح اقلیم تن است
هر که در آفاق گردد بوتراب

بازگرداند ز مغرب، آفتاب

شعر از اقبال لاهوری

یا علی حب شما شیره ی ایمان من است
سیره و سنت تو معنی قرآن من است
من گدایی ز گدایان تو هستم آقا
خاک نعلین شما سرمه ی چشمان من است

وقتی تو آمدی دل ما پیش چاه بود

از فاطمه بزادی و زهرا گواه بود

وقتی تو آمدی همه نخل‎های تو

از پیش آمدند به بزمی که آه بود

وقتی تو آمدی همه آسمان شنید

فریاد دیو را که سرا پا سیاه بود

یک کعبه در شکاف تمنای دوست بود

یک قبله در سکوت سجود اله بود

وقتی تو آمدی همه کودکان شهر

دیدند ماه بهر یتیمان پناه بود

فرقت شکافت تا که دل کعبه نشکند

آری که سجده‎گاه تو چون قبله‎گاه بود

در عرش و سماء نام علی (ع) تک شده است
در حلقه ی عاشقان چکامک شده است
دیده شب معراج دو چشمان نبی
بر بال فرشتگان علی (ع) حک شده است

✔ مطلب مشابه: عکس نوشته سخنان حضرت علی (ع) + سخنان و جملات ناب آموزنده از امام علی (ع)

عکس نوشته مذهبی در وصف حضرت علی

مصرع ناقص من کاش که کامل می شد
شعر در وصف تو از سوی تو نازل می شد
شعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست
واژه در دست من آنگونه که می خواهم نیست
من که حیران تو حیران توام می دانم
نه فقط من که در این دایره سرگردانم
همه ی عالم و آدم به تو می اندیشد
شک ندارم که خدا هم به تو می اندیشد
کعبه از راز جهان راز خدا آگاه است
راز ایجاز خدا نقطه ی بسم الله است
کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست
«پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»
کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید
خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید
کعبه بر سینه ی خود نام تو ای مرد نوشت
قلم خواجه ی شیراز کم آورد، نوشت:
«ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه
مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه»
راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست
کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست
روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید
«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید
می رسد دست شکوه تو به سقف ملکوت
ای که فتح ملکوت است برای تو هبوط
نه فقط دست زمین از تو تو را می خواهد
سالیانی ست که معراج خدا می خواهد
زیر پای تو به زانوی ادب بنشیند
لحظه ای جای یتیمان عرب بنشیند
دم به دم عمر تو تلمیح خدا بود علی
رقص شمشیر تو تفریح خدا بود علی
وای اگر تیغ دو دم را به کمر می بستی
وای اگر پارچه ی زرد به سر می بستی
در هوا تیغ دو دم  نعره ی هو هو می زد
نعره ی حیدریه «أینَ تَفرو» می زد
بار دیگر سپر و تیغ و علم را بردار
پا در این دایره بگذار عدم را بردار
بعد از آن روز که در کعبه پدیدار شدی
یازده مرتبه در آینه تکرار شدی
راز خلقت همه پنهان شده در عین علی است
کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی است
روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید

«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید.

شعر از حمیدرضا برقعی

از عمق دل خویش جلی می گوییم
با نغمه ی بین المللی می گوییم
یک روز می آید که به گرد کعبه
کوری عدو  علی علی  می گوییم

توحید شالچیان ناظر

اشعار حضرت علی (ع)

شعر در مورد حضرت علی ابن ابی طالب

علی است مرغ حق و کعبه آشیانه اوست
حریم عشق پر از دلنشین ترانه اوست
پس از گذشت زمان‌ها هنوز گوش بشر
به نغمه‌های دل انگیز و عاشقانه اوست
زلال چشمه زمزم کجا و اشک علی
صفای این حرم از گریه شبانه اوست
علی است محرم اسرار رب بی همتا
کلید دار عطابخش هر خزانه اوست
بهشت ماحضر سفره عطای علی است
جحیم سوزش یک ضرب تازیانه اوست
وسیله کرم ذات حق یدالله است
خدای هر چه ببخشد علی بهانه اوست
علی به پله آخر رسید در ایمان
نبی سر است و علی پای تا به شانه اوست
علی است خانه یکی با خدای بی همتا
درون بیت خدا زادگاه و خانه اوست
علی است فرد نمودار خلقت کامل
که عقل در عجب از خالق یگانه اوست
مقام صید علی برتر از تفکر ماست
چو بی نظیر به عالم غم زمانه اوست
تو صید شیرخدا بین که روبهی مکار
به قصد کشتن زهرا در آستانه اوست
حسان معرف الله شد ولی الله
چو در تمام صفات علی نشانه اوست

شعر  از حبیب الله چایچیان

شبی در محفلی ذکر علی بود
شنیدم عاقلی فرزانه فرمود:
اگر دوزخ به زیر پوست داری
نسوزی گر علی را دوست داری
اگر مهر علی در سینه ات نیست
بسوزی گر هزاران پوست داری

✔ مطلب مشابه: متن تسلیت شهادت حضرت علی + عکس نوشته های ویژه شب قدر امام علی (ع)

به جز از علی نباشد به جهان گره‌گشایی / طلب مدد از او کن چو رسد غم و بلایی

چو به کار خویش مانی در رحمت علی زن / به جز او به زخم دل‌ها ننهد کسی دوایی

ز ولای او بزن دم که رها شوی ز هر غم / سر کوی او مکان کن بنگر که در کجایی

بشناختم خدا را چو شناختم علی را / به خدا نبرده‌ای پی اگر از علی جدایی

علی ای حقیقت حق علی ای ولی مطلق / تو جمال کبریایی تو حقیقت خدایی

نظری ز لطف و رحمت به من شکسته دل کن / تو که یار دردمندی تو که یار بینوایی

همه عمر همچو “شهری” طلب مدد از او کن / که به جز علی نباشد به جهان گره‌گشایی

اشعار حضرت علی (ع)

اشعار در وصف حضرت علی

اَصبَحتُ زایراً لَکَ یا شحنة النجف
بهر نثار مرقد تو نقد جان به کف
تو قبله دعایی و اهل نیاز را
روی امید سوی تو باشد ز هر طرف
می بوسم آستانه قصر جلال تو
در دیده اشک عذر ز تقصیر ما سلف
گر پرده های چشم مرصّع به گوهرم
فرش حریم قبر تو گردد زهی شرف
خوشحالم از تلاقی خدام روضه ات
باشد کنم تلافی عمری که شد تلف
رو کرده ام زجمله اکناف سوی تو
تا گِریم ز حادثه دهر در کنف
دارم توقع این که مِثال رجای من
یابد ز کلک فضل تو توقیع لا تَخَف
مه به کَلَف ندیده کسی وین عجب که هست
خورشیدوار ماه جمال تو به کلف
بر روی عارفان ز تو مفتوح گشته است
ابواب کنت کنز به مفتاح من عرف
خصم تو سوخت در تب تبت چو بو لهب
نادیده از زبانه قهرت هنوز تف
نسبت کنندگان کف جود ترا به بحر
از بحر جود تو نشناسند غیر کف
رفت از جهان کسی که نه پی بر پی تو رفت
لب پر نفیر یا اسفا دل پر از اسف
جنسیت است عشق و موالات را سبب
حاشا که جنس گوهر رخشان بود خزف
بر کشف سِرّ لَو کشف آن را کجاست دست
کز پوست پا برون ننهادست چون کشف
گردی به دیده رفت و به جَیب صبا نهفت

اهدی اِلی الاحبة اشرف التحف

شعر از جامی

ستایش حق میکنم خدای دادار را
سپاس نعمای او خدای دادار را

مدح علی بر زبان حیدر کرار را
خلیفه و جانشین احمد مختار را

ولی دادار حق علی عمران لقب را
ید الله آمد ورا ز حق به اصل و نصب

یبق در اسلام شد نمود حق را طلب
فکند از پا همه عدو و اشرار را

على را وصف، در باور نیاید *** زبان هرگز ز وصفش بر نیاید

على ترکیبى از زیباترین هاست *** على تلفیقى از شیواترین هاست

على راز شگفت روز آغاز *** على روح سبک بالى و پرواز

اشعار حضرت علی (ع)

ماییم و اعتکافِ علی،سیزده شب است
حجاجِ در طوافِ علی،سیزده شب است
دلبسته در کلافِ علی،سیزده شب است
مست میِ مُضاف علی،سیزده شب است
«ماییم دلسپرده ی دیدار ،یا علی»

امشب مرا تقرّب تو نیّت است و بس
این بهترین زمینه ی تربیت است و بس
در تربیت،مسیر ،عبودیت است و بس
کُنهِ عبودیت، ز ربوبیت است و بس
«دیدیم در تو ما، ربوبیتِ یار، یا علی»

من سینه چاک روی توام، کعبه نیز هم
گرم طواف کوی توام، کعبه نیز هم
من در نماز سوی توام، کعبه نیز هم
مدیون آبروی توام، کعبه نیز هم
«ای قبله گاه، کعبه ی سیار،یا علی»

کعبه اگر چاک گریبان گشوده است
ثابت نمود،عاشقت از قبل بوده است
صحنی که خاک مقدم مریم زدوده است
در را به روی بنت اسد وانموده است
«مختصِ توست، مُعجزِ بسیار،یا علی»

مِنْ بعد از این علامت توحید، علم شده
ماتِ تجلّیِ تو خداوند هم شده
بیت الحرام بعد تو بیت الحرم شده
بتخانه ی حجاز ،دگر محترم شده
«شد با شرافت این درو دیوار،یا علی»

دادم زکف به شوق مدیحت ،قرار را
واجب شده است سجده کنم نام یار را
میزان کجاست ،تا که بسنجد عیار را
نشناختیم غیر تو پروردگار را
«ماتم از این شباهت رفتار،یا علی»

گاهی علی نشسته به جای خدای خود
گاهی خداست جای شه لافتای خود
جای خدا نشست و صدا زد به جای خود
در قاب عرش گفت علی با صدای خود…
«پرودگار اول گفتار ، یا علی»

در لا اله غیر تو خواندیم ،جا نشد
حتی خدا برای دلم مرتضا نشد
مومن نشد هرآنکه ز کفرش دوا نشد
پس لاشریکٓ لَهْ که حقیقت ادا نشد
«دارم به کفر میرسم اینبار،یا علی»

آنقدر مِی زدم علنی عشق می کنم
امشب اویسمُ قرنی عشق میکنم
با جمله ی یَموت یَرنی عشق میکنم
من با ابالحسن،حسنی عشق میکنم
«دیوانه ام ،پیاله نگه دار یا علی»

عشقم اگر علیست سرِ دارَم آرزوست
من سر گذشتِ میثم تمارم آرزوست
خرما فروختن بشود کارم آرزوست
رسوا شدن میانه ی بازارم آرزوست
«بالای دار از تو زنم جار،یا علی»

هر کس که دید اوج تورا بال و پر فروخت
نهج البلاغه از نمک تو شکر فروخت
آنقدر غمزه های نگاهت، نظر فروخت
هر کس که دید سر به جنون زد جگر فروخت
«عشاق را تویی تو خریدار، یا علی»

پر میدهیم مرغ دل خویش تا نجف
کنج ضریح گوشه ایوان طلا نجف
پر شد قنوت هر شبم از ذکر یا نجف
من سالهاست خواسته ام از خدا نجف
«خواندم دعای وصل تو بسیار ،یاعلی»

سر میدهم سروش نجف روزی ام کنید
ابر گناه پوش نجف روزی ام کنید
هستم پیاله نوش نجف روزی ام کنید
دیدار می فروش نجف روزی ام کنید
«پس تا نجف بگو:صد و ده بار یا علی»

در این مسیر دیده ی گریان مُقرب است
در صحن شاه، ریگ بیابان مقرب است
در خانه ای که کلب نگهبان مقرب است
زانو زدن مقابل ایوان مقرب است
«پس سجده میکنم به تو اینبار، یا علی»

گر چه برات ،مالک اشتر نمیشویم
مقداد نیستیم ،ابوذر نمیشویم
سلمان نبوده مُحرِم این در نمیشدیم
اینها که جای خود سگ قنبر نمیشویم
«اما تویی همیشه مددکار،یا علی»

توحید محض، باعث ایجاد حیدر است
بالای عرش افضل اوراد حیدر است
آنکس که جام دست نبی داد حیدر است
زهرا عروس خانه و داماد حیدر است
«ای در نگاه عشق،علمدار یا علی»

مولی الموحدین،نفحات پیمبری
نَفسِ رسول، باب نجات پیمبری
رمز شفاعت،عرصات پیمبری
مِیلِ حیات و کُنهِ صفات پیمبری
«پیغمبر است بر تو گرفتار ،یا علی»

حبّ علی نتیجه ی احسان فاطمه است
او هل اتای فاطمه، قرآن فاطمه است
اسباب شادی لب خندان فاطمه است
این مرد مهربان به خدا جان فاطمه است
«زهرا توراست یار و وفادار،یا علی»

آنجا که نیست نام تو جای نشست نیست
لعنت به هرکسی که زجام تو مست نیست
بر روی دست دست خداوند دست نیست
این ورطه جای آنکه یقینش شکست نیست
«لعنت به هر که میکند انکار،یا علی»

ای شیر پاک،ای ثمر لقمه ی حلال
خونم حلال تو شده یا سیف ذی الجلال
گرما بده شراب شود غوره های کال
ما را به غیر هجر نجف نیست یک ملال
«امضا بزن به نامه ام ای یار،یا علی»

ای اولین تلاوت قرآنِ قبل از آن
ای اولین امام مسلمان قبل از آن
آیات مومنون نمایان قبل از آن
ای صاحب ولایت دوران قبل از آن
«قرآن بخوان بگو تو ز اصرار،یا علی»

قاری شدی و تیر و سنانت نریختند
سنگ جسارتی به لبانت نریختند
با خیزران به سمت دهانت نریختند
مشتی حرامزاده به جانت نریختند

«وای از حسین و مجلس اغیار،یا علی»

محمدجواد پرچمی

علی شبیه کسی نیست جز خداوندش
همان خدا که نبوده‌ ست و نیست مانندش

کسی که حبل خدا بوده، هست و خواهد بود
کسی که هر چه شود با خداست پیوندش

کسی که قبله‌ نما رو به او توقف کرد
کسی که «فزت ‌و ‌رب‌العلی‌ست» سوگندش

تمام هستی عالم به روی دوش علی‌ ست
مدار چرخش افلاک نیز سر بندش

میان معرکه هرگز ندید چشم کسی
که ذوالفقار کند تکیه بر کمربندش

خدا به دست علی نه، به دست خود روزی
دری که مانع اسلام بود را کندش

« جمال وجه خدا واحد است » این یعنی:
علی‌ ست اخم خدا و علی‌ ست لبخندش

حمزه محمدی

سجده و اشک و استغاثه علی

شرف و عزت و حماسه علی

هر چه خوبی که آفریده خدا

همه یک جا شده خلاصه: علی

✔ مطلب مشابه: متن و سخنان آموزنده حضرت علی + جملات و احادیث گرانبها

اشعار حضرت علی (ع)

تا علی هست با نسب تر نیست
صحبت از جانشین دیگر نیست
هیچ کس با علی برابر نیست
مرد میدان سخت خیبر نیست
دست بالای دست حیدر نیست

تکیه ی بر تخت کبریا داده
به جنون درس ابتلا داده
اذن افشایِ راز را داده
در ازل دست با خدا داده
دست بالای دست حیدر نیست

تیغِ طوفان سوار می گوید
قبضه ی کهنه کار می گوید
فاتح کارزار می گوید
تا ابد ذوالفقار می گوید
دست بالای دست حیدر نیست

نه فقط ذوالفقار می گوید
کعبه با افتخار می گوید
عاشقی روی دار می گوید
قنبر شهریار می گوید
دست بالای دست حیدر نیست

خسته از فتنه ها نشد جنگید
فارغ از روح و کالبد جنگید
تا که جان داشت،تاکه شد،جنگید
با نود زخم در اُحُد جنگید
دست بالای دست حیدر نیست

این مثل از زبان اغیار است
دست بالایِ دست بسیار است
شرح نقدش، هزار طومار است
شک نکن! عالمی خبر دار است
دست بالای دست حیدر نیست

در نجف، گبر و صوفی و هندو
مست از لا اله ألا هو
چه بگویم از آن خَم ابرو
می شود دست دشمنانش رو
دست بالای دست حیدر نیست

باغ در چنگ خاروخس افتاد
برق تیغش پیِ هرس افتاد
سر به سر، سر به پیش و پس افتاد
ملک الموت از نفس افتاد
دست بالای دست حیدر نیست

فارغ از قیل و قال می گویند
نطفه های حلال می گویند
مستند، با مثال می گویند
از «بحار» و «خصال» می گویند
دست بالای دست حیدر نیست

سید محمدمهدی شفیعی

اشعار حضرت علی (ع)

مدح تو را در شادی و در غم نوشتند
با این همه اما برایت کم نوشتند

 تا خنده آمد بر لبت، تصنیف گفتند
تا اخم کردی صد غزل ماتم نوشتند

فریادهایت را طنین رعد خواندند
چشم تو را هم چشمه زمزم نوشتند

وصف تو پیچیده ست و ظرف شعر تنگ است
گاهی اگر ابیات را مبهم نوشتند

 از کیسه ی احسان تو درهم گرفتند
هرگاه مشتی واژه را درهم نوشتند

گفتند دارد علم الاسما بعد از این، چون
نام تو را در دفتر آدم نوشتند

 خشم علی تفسیر آیات عذاب است
این را نه شیعه، اهل سنت هم نوشتند

 عالم تماما آیت حق است اما
شان علی را آیت اعظم نوشتند

درد فراقش گرچه دردی بی مداواست
ذکر علی را نسخه مرهم نوشتند

اهل تغزل، اهل عرفان، اهل تفسیر
هرچه نوشتند از تو آقا کم نوشتند

وحید قاسمی

علی آن شیر خدا شاه عرب
الفتی داشت با این دل شب

شب ز اسرار علی، آگاه است
دل شب محرم سر الله است

شب علی دید به نزدیکی دید
گر چه او نیز به تاریکی دید

شاه را دید به نوشینی خواب
روی بر سینه دیوار خراب

قلعه‌ بانی که به قصر افلاک
سر دهد ناله زندانی خاک

اشکباری که چو شمع بیزار
میی فشاند زر و میی گرید زار

دردمندی که چو لب بگشاید
در و دیوار به زنهار آید

کلماتش چو در آویزه گوش
مسجد کوفه هنوزش مدهوش

فجر تا سینه آفاق شکافت
چشم بیدار علی خفته نیافت

روزه‌ داری که به مهر اسحار
بشکند نان جوین افطار

ناشناسی که به تاریکی شب
میی برد نان یتیمان عرب

تا نشد پردگی آن سر جلی
نشد افشا که علی بود علی

شاهبازی که به بال پر راز
می کند در ابدیت پرواز

شهسواری که به برق شمشیر
در دل شب بشکافد دل شیر

عشقبازی که هم آغوش خطر
خفت در خوابگه پیغمبر

آن دم صبح قیامت تأثیر
حلقه در شد از او دامنگیر

دست در دامن مولا زد در
که علی بگذرد از ما مگذر

شال می بست و ندایی مبهم
که کمربند شهادت را محکم

پیشوایی که ز شوق دیدار
می کند قاتل خود را بیدار

ماه محراب عبودیت حق
سر به محراب عبادت منشق

می زند پس‌، لب او کاسه شیر
می کند چشم اشارت به اسیر

چه اسیری که همان قاتل اوست
تو خدایی مگر ای دشمن دوست

در جهان این همه شر و همه شر
ها علی بشر کیف بشر

کفن از گریه غسال خجل
پیرهن از رخ وصال خجل

” محمد حسین شهریار”

✔ مطلب مشابه: متن ویژه ضربت خوردن حضرت علی (ع) + اشعار سوزناک شهادت امام علی علیه السلام

اشعار حضرت علی (ع)

روزی شعار کُلِ جهان می شود علی
طبق حدیث امام زمان می شود علی

وقتی که اشهدش بشود مرز شیعگی
باور کنید کُلِ اذان می شود علی

آدم اگر که فرض شود دین برای آن
تن می شود پیمبر و جان می شود علی

در عالم مثال اگر رود شیعه را
سرچشمه شد نبی جریان می شود علی

زهرا اگر حقیقت شب های قدر شد
در بین ماه ها رمضان می شود علی

ای خوش به حال آنکه به هنگام عقد خویش
در سفره اش کلیدِ زبان می شود علی

ذکر حسین آخر مجلس که می شود
دقت کنی دهان به دهان می شود علی

ذکر تمام گریه کنان می شود حسین
ذکر تمام سینه زنان می شود علی

با کوله بار نان و رطب ها هنوز هم
هر شب برای ما نگران می شود علی

مهدی رحیمی

اشعار حضرت علی (ع)

تا که رد از قالب تن می‌شود
مشرق او شام‌شکن می‌شود

نحس و سعیدند در اشیا نهان
سنگ عقیق‌ اهل یمن می‌شود

سر زده از چاک گریبان صبح
من همه او او همه من می‌شود

آدم از آیینه‌ی مردانه‌اش
جلوه‌ی حوّاست که زن می‌شود

خنده‌ی او سبزی دشت مغان
گریه‌ی او رود تجن می‌شود

بس‌که لطیف‌ست به گل‌خنده‌ای
خلع از آفاق بدن می‌شود

دیده‌ی او صلح و دو ابروش طاق
گرچه حسین‌ست، حسن می‌شود

مجید لشکری

قادر طهماسبی (فرید)

هیچ کس نشناخت دردا! درد پنهانِ علی(ع)
چون کبوتر ماند در چاه شب، افغانِ علی

ای غم! از درد علی بویی نیاوردی به دست
عودسان هرچند عمری سوختی جانِ علی

نالة مجروح دارد ساز غم، امشب مگر
خورده زخم از ناترازان، فرق میزان علی؟

داده بود انگشتری را بر گدای دیگری
داد جان را بر شهادت لطف حیران علی

از شکافِ زخم، جان را داد با شرمندگی
بر فقیری چون شهادت لطف عریان علی

سر برآورده‌ست چون خورشید از جَیب فلک
نالة افتاده در چاه زنخدانِ علی

کشتزار آخرت را آبیاری کرده است
در بیابان غریبی چشم گریانِ علی

چون علی نشناخت خود را در جهان، یک حق‌شناس
ماند در ابهام، سیمای درخشان علی

از علی کی زودتر ای صبح، سر برداشتی؟
یک شب از بالین شب تا صبح پایان علی

گرچه ای بغض، آبرویت را علی هرگز نریخت
همچو سنگ آویختی دست از گریبان علی

چاشنی دارد اگر مرگ و حیات از شور عشق
آبرویش مایه دارد از نمکدان علی

از دهانی بر دهانی می‌رود چون بوی گل
قصّۀ از گوش‌های خلق، پنهانِ علی

از می تکرارِ نامش عاشقی سیراب نیست
کز خدا جوشیده نام حال‌گردان علی

در میان آید اگر پای عدالت می‌نهد
داغ بر دستِ برادر، خشم سوزان علی

پرچم فتحی درخشان بود در روز نبرد
چون درفش صبح صادق، گَرد جولان علی

کودک باهوش عقل و علم بازیگوش را
با هزاران خون دل پرورده دامان علی

کودکستان شهادت، دورة آمادگی‌ست
تا که روزی راه یابی در دبستان علی

در کویر خاک، باغ لاله‌پوش کربلا
هست چشم‌انداز سبزی از گلستان علی

از تب حسرت زلیخای شهادت بارها
پیرهن‌ها چاک زد در یوسفستان علی

کعبه از شوق لقای او گریبان چاک زد
هست یعنی کعبه هم از سینه‌چاکان علی!

نقش آن چاک گریبان، ماند در بیت عتیق
تا نشانی باشد از زخم نمایان علی

در میان تنگدستی‌ها، شهادت مرده بود
گر نبود او را دمادم روزی از خوان علی

کی شهادت با علی یک‌دم جدایی داشته‌ست؟
بوده این مسکین، تمام عمر، مهمان علی!

چون هزاران عاشق مسکین، شهادت سال‌ها
زردرویی‌ها کشید از درد هجران علی

با شهادت از رگ گردن علی، نزدیک‌تر
او در این حسرت که بیند روی تابان علی

از چه مرگ سرخ را شیرین نباشد کام و لب
خورده عمری روزی شیرین از احسان علی

ای شهادت، یازده تَنگِ شکر بردی، بس است!
رو که تنگِ آخرین ماراست از خوان علی

نیست چندان اعتباری گوهر جان را، «فرید»!
تا بگویم ای سر و جانم به قربانِ علی

✔ مطلب مشابه: عکس نوشته نام علی | عکس پروفایل اسم علی | متن در مورد حضرت علی (ع)

پانته‌آ صفایی

با نخل‌ها دوباره چه می‌گویی؟ در چاه‌ها دوباره چه می‌خوانی؟
دنیا چقدر بعد تو در حسرت بنشیند و تو دست نجنبانی؟

مثل عقاب زخمی از این جنگل پر می‌کشی ولی سرشان گرم است
روباه‌ها به وسوسۀ خرگوش، خرگوش‌ها به خواب زمستانی

سر زیر برف کرده زمین اما سرما سیاه کرده درختان را
وقتش شده است پشت زمستان را با یک دعای ندبه بلرزانی

این ظرف‌ها اگرچه پر از شیر است، شرمنده است کوفه ولی دیر است
دیگر امیر چشم و دلش سیر است از کاسه‌های آخر مهمانی

مردان عیش و سورچرانی را، زنهای بُردهای یمانی را…
تو کشته می‌شوی که جهانی را در پای میز محکمه بنشانی

سعید بیابانکی

ای سجود باشکوه و ای نماز بی‌نظیر
ای رکوع سربلند و ای قیام سربه‌زیر

در هجوم بغض‌ها ای صبور استوار
در میان تیرها ای شکست‌ناپذیر

شرع را تو رهنما، عقل را تو رهگشا
عشق را تو سرپناه مرگ را تو دستگیر

فرش آستانه‌ات بوریایی از کرم
تخت پادشاهی‌ات دستباقی از حصیر

کاش قدر سال بود آن شب سیاه و تلخ
آسمان! تو غافلی زان طلوع ناگزیر

بعد از او نه من نه عشق؛ از تو خواهم ای فلک:
یا ببندی‌ام به سنگ یا بدوزی‌ام به تیر

دست بی‌وضو مزن بر ستیغ آفتاب
آی تیغ بی‌حیا، شرم کن وضو بگیر!

لَختی ای پدر درنگ! پشت در نشسته‌اند
رشته‌های سرد اشک، کاسه‌های گرم شیر

مطالب مشابه را ببینید!

متن عاشقانه مذهبی دو نفره + جملات ویژه برای دختر و پسر و زوج های عاشق مذهبی تبریک معنوی عید نوروز؛ جملات سنگین و خاص مذهبی و معنوی سال نو مبارک متن ویژه روزه داران در ماه رمضان + جملات مذهبی انگیزشی برای افرادی که روزه می گیرند متن تبریک انگلیسی ماه رمضان + جملات مذهبی ماه مبارک رمضان با ترجمه فارسی متن تبریک مذهبی عید نوروز + جملات با موضوع مذهبی برای تبریک سال نو شعر کودکانه ماه رمضان + چندین شعر زیبای کودکانه مذهبی برای ماه عبادت و روزه متن تبریک حلول ماه شعبان + جملات تبریک اعیاد مذهبی شعبان سخنان امام علی (ع) درباره زندگی؛ جملات ناب آموزنده مذهبی حضرت علی متن تبریک میلاد حضرت علی اکبر + جملات مذهبی ویژه ولادت آن حضرت و روز جوان متن در مورد حضرت عباس + جملات مذهبی در مورد حضرت ابوالفضل (ع) و عکس نوشته