انشا فصل های سال از بهار تا زمستان؛ انشا درباره چهار فصل پایه های مختلف

در این بخش انشا فصل های سال از بهار تا زمستان را برای پایه های مختلف ارائه کرده ایم. در ادامه 5 انشا زیبا درباره چهار فصل (بهار، تابستان، پاییز و زمستان) را برای پایه های مختلف گردآوری کرده ایم.

انشا فصل های سال از بهار تا زمستان؛ انشا درباره چهار فصل پایه های مختلف

انشا در مورد چهار فصل

مقدمه: انگار درختان کم کم خمیازه می کشند و شاخه ها و ریشه ها در هم تنیده می شوند. کم کم خورشید هم تیرهای خود را پرتاب کند. کم کم بهار با کوله بار ناز و سبزه از راه می رسد. کوله بار شقایق را زمین می گذارد و تو فقط می بینی که بهار از راه آمده است. درخت سیب در تابستان سرخاب زده و از راه می رسد.

میوه های خوش آب و رنگی که هر یک طعمی دارند و عطری. پاییز و لشگرش هم در حال تاج گزاری هستند. زمستان و گروه پر از رحمتش هم در نوبت هستند.

 بدنه: هر فصل جلوه ای دارد و نمایی. عروس بی مثال بهار را خوب نگاه می کنم و از خدا می خواهم خوشبختی را در دامنش به همه ارزانی دارد. فصلی پر از نسرین و نسترن و میخک و نیلوفر، سبدهای پر از مهر بهار را از روی دوش سال بر می‌دارم و با عشق روی زمین می گذارم و از تابستان با خوبی و شادی رو نمایی می کنم. این فصل خوش بر و رو را با میوه های خوشمزه‌اش بدرقه می کنم و برایش سبد سبد خاطره بار می زنم.

میوه هایش را شاهد زیبایی‌اش می کنم و برایش خرمن خرمن آواز سر می دهم. نرمک نرمک جشن برگ ریزان و پاییز سرد را همراه با باران بر پا می کنم. کوچه ها را با یاد عشق آذین می بندم. نیم کت ها را در حوالی خیابان پاییز قرار می دهم و پاییز و یار را به یک فنجان چای دعوت می کنم و خاطراتش را قاب می گیرم. کم کم شب هم قصه‌اش دراز می شود و من به قصه گویی و داستان نویسی عشاق مشغول می شوم. شب یلدا را هم به زمستان و چهر فصل و درازی شب و روز پیوند می زنم و خدا را با همه جلالش می ستایم.

 نتیجه گیری: تا خداوند اراده نکند، برگی از درخت نخواهد افتاد. پس ترتیب و چینش فصل ها هم به خواست و عنایت حضرت حق روی می دهد. او را با این چینش دقیق شکر می گوییم که درخت و طبیعت را طوری مدیریت می کند که هر امری در زمان خودش روی می دهد.

مطلب مشابه: انشا زمستان + مجموعه مقاله تحقیق و انشا در مورد فصل زمستان

انشا درباره چهار فصل

فکر کردن به چهار فصل سال مرا به یاد زندگی ما انسان ها می اندازد. فصل بهار که شروع و آغاز است و همه چیز تازه می شود مانند روزهای آغازین زندگی هر انسانی است که تازه متولد شده و تمام لحظه ها برایش لذت بخش است و چیزی از درد و غم زندگی نمی داند. فصلی از زندگی انسان که به زیبایی بهار است.

تابستان جوانی ماست که قد کشیده و رشد کرده ایم و پر از اتفاقات خوب و هیجان انگیز، پر از تجربیات مختلف، سفرهای خوب و به بار نشستن کاشته هایمان است.

بذرهایی که در بهار کاشته ایم مانند لحظه های تلاش انسان در سنین پایین است که در تابستان که فصل جوانی ست می توانیم از آن بهره برداری کنیم.

پاییز میانسالی ماست، زمانی که پیری کم کم خودش را نشان می دهد و می گوید به پایان خود نزدیک می شوی، اما با وجود این هنوز هم بی نهایت زیباست.

در پایان زمستان است که یاد آور پایان زندگی هر انسانی است. انسانی که دیگر پیر شده، انسانی که بهار،تابستان و پاییز زندگی را گذرانده و کلی تجربه کسب کرده و اینک وقت آن است که جای خود را به انسانی دیگر بدهد.

فصل ها شبیه زندگی ما انسان ها هستند و هر فصل زیبایی و شگفتی های خودش را دارد که تا آن را تجربه نکنی نمی توانی بگویی خوب است یا بد.

برخی ممکن است فصلی را به دیگری ترجیح دهند اما این باعث نمی شود که بتوانیم فصلی را از زندگی خود حذف کنیم. باید با آن ها کنار بیایم و تنها تلاش مان این باشد که نهایت لذت را از هر کدام از فصل ها ببریم.

مطلب مشابه: انشا بهار؛ چند انشای زیبا در مورد زیبایی های بهار و فصل نو شدن

انشا فصل های سال از بهار تا زمستان؛ انشا درباره چهار فصل پایه های مختلف

انشای در مورد فصل بهار، تابستان، پاییز و زمستان

اولین فصل سال بهار است. بهاری که با نوروز شروع می شود و برای آمدنش همه ی ما جشن برپا می کنیم. فصلی که طبیعت رخت نو می پوشد و طراوت و سرسبزی همه جا را فرا می گیرد.

در بهار دانه های کاشته شده جوانه می زنند و سر از خاک بیرون می آورند و درختان، پر از شکوفه های بهاری، دشت ها پر از گل است و مناظر بسیار تماشایی پدید می آید.

تابستان فصل دوم سال است که برای بیشتر مردم فصل استراحت و تعطیلی می باشد. مدارس و دانشگاه ها در این فصل تعطیل است و اکثر مردم به تعطیلات تابستانی می روند و برای سفر برنامه ریزی می کنند.

تابستان پر از میوه های خوشمزه است و این میوه ها بسیار متنوع می باشد. اگر چه ممکن است گرمای تابستان برخی از مردم را آزار بدهد اما این فصل طرفداران خودش را دارد، آن هایی که عاشق سفر و تعطیلات هستند و برای هر روز تابستان برنامه ریزی کرده اند.

فصل سوم پاییز، که شروع با مهر ماه می آید. مهر شروع مدارس و دانشگاه هاست و شروع یک سال تحصیلی. پاییز با لباس رنگین به شهرها و روستاها می آید.

با شروع پاییز همه ی درختان به رنگ های مختلف در می آیند و شهر را رنگین می کنند. با وزش هر باد پاییزی درختان خالی از برگ می شوند و زمین پوشیده از برگ می شود.

در پاییز می توانیم رفتگرهای زحمتکش را ببینیم که در سرما مشغول جمع آوری برگ های خشک از خیابان ها و کوچه ها می شوند.

زمستان فصل آخر سال هوا سردتر از پاییز می شود و اگر خوش شانس باشیم شاهد بارش برف خواهیم بود. روزهای برفی مردم مشتاقانه بیرون از خانه می آیند و با خانواده ها و دوستانشان مشغول برف بازی می شوند.

زمستان فصل سرد و خشک است. فصلی که انگار زمین به خواب رفته و دارد استراحت می کند و برای یک بهار و آغازی دوباره خود را آماده می کند.

مطلب مشابه: انشا در مورد فصل پاییز + 10 انشای زیبا در مورد پاییز و زیبایی های آن

انشا درباره فصول مختلف

چهار فصل طبیعت هر کدام زیبایی خاص خود را دارند. در بهار همه جا سبز می شود و درخت ها پر از شکوفه های سفید و صورتی می شوند. هوا دیگر مثل زمستان سرد نیست و فقط خنک است. در بهار باران می بارد و باعث می شود گیاهانی که تازه سبز شده اند بهتر بتوانند رشد کنند. در بهار همه جا پر از بوی سبزه و باران است. فصل بهار در ایران با عید نوروز آغاز می شود و همه به استقبال این فصل می روند.

بعد از بهار فصل تابستان از راه می رسد. این فصل بسیار گرم است و مردم مجبور هستند از کولر برای خنک شدن در مکان های مختلف استفاده کنند. تابستان پر از میوه های خوشمزه است و کسانی که باغ دارند در این فصل حسابی مشغول میوه چیدن می شوند. در اکثر قسمت های کشورمان در تابستان باران نمی بارد و شدت گرما غیر قابل تحمل می شود.

با تمام شدن تابستان به فصل پاییز می رسیم. با آمدن پاییز برگ های درخت ها به رنگ زرد، نارنجی و ارغوانی در می آیند و گیاهان کم کم خشک می شوند. در این فصل باران می بارد و میوه هایی مثل گلابی و خرمالو چیده می شوند. در فصل پاییز روزها کوتاه تر می شود و شب زودتر از راه می رسند. فصل پاییز به خاطر رنگارنگ بودن برگ های درخت ها به «پادشاه فصل ها» معروف است.

آخرین فصل سال «زمستان» است. در زمستان هوا سردتر از همیشه می شود و برف می بارد. روزهای برفی اکثر خانواده ها بیرون می روند و آدم برفی درست می کنند و همچنین برف بازی می کنند. در این فصل همه لباس های گرم و پشمی می پوشند و سعی می کنند سرما نخورند. در زمستان به خاطر سرما گاهی ممکن است خیابان ها یخ بزند و باعث تصادف شود. طبیعت در فصل زمستان به خواب زمستانی می رود. روزهای آخر زمستان باز هم بهار از راه می رسد و چهار فصل طبیعت تکرار می شود.

مطلب مشابه: انشا فصل تابستان + 12 انشای ادبی زیبا با موضوع تابستان

متن انشا کوتاه در مورد چهار فصل

مقدمه: چه کاروانی و چه رنگی، به به به این همه عظمت و جذابیت و نو عروسان خوش آب و رنگ. بهاری سرسبز و پر از مهر و دلبری، دامنش پر از یاس و سوری و بنفشه و و سبزه زار و هزار جلوه دیگر. تابستان پر نعمت را که می بینی، سبد سبد میوه و هزار جلوه از حضور دلبران زیبا و تابستانی با تمام شادی های زیادش، از دری دیگر پادشاه فصل ها و ارباب طبیعت، پاییز از راه می رسد.

خش خش برگها و تاج گذاری برگهای بی مانند و طلایی رنگ و سبدی پر از خاطره…از دری دیگر زمستان خوش خاطره از راه می رسد. کوله بار بر زمین می گذارد و خرمن خرمن برف را برایمان ارمغان می آورد.بدنه: حرکت و چرخش زمین به دور خورشید موجب پیدایش فصل ها می گردد. بهار زیباترین و جذابترین است. دامنی از شکوفه های بهار نارنج و بنفشه و هزاران گل دیگر که از دامن بهار به روی طبیعت ریخته می شود. بهار را باید قاب گرفت و در دل خانه دلها بر دیوار کوبید. اندک اندک بهار و شکوفه ها می روند و جایشان را به تابستان هزار رنگ و میوه می دهند.

میوه های قرمز و سبز و نیلی که از طعم انگور مست می شوند. خنکی غروب تابستان را با قرمزی هندوانه گره می زنند و در خانه ها طعم گیلاس و گلابی بیداد می کند. پادشاه عجیب فصل ها هم از راه می رسد. برگهایی خوش رنگ، قرمز و اخرایی، طلایی و زرافشان، باران بی منت و کوچه های غم گرفته ، کم کم سردی مرموز هوا رونمایی می شود و همه به نرمی و آرامی ورود زمستان را در شب سرد یلدا جشن می گیرند.

زمستان و اهالی پر رحمتش از راه می رسند. برف و باران و خواب مبهم درختان. گرمی بی حس خورشید..صدای دور پرندگان و همه غرور و عظمت خالق بی همتا که انگار با هر فصل جلوه ای خاص دارد. ای خالق بهار و تابستان و پاییز و زمستان بهار دلم باش و به من قدرتی ده که تو را با نشانه های خوبت بشناسم.

نتیجه گیری: خدای خوب فصل ها و روز و شب، برایم چه قدر این فصل ها خودنمایی می کنند. عروس بهار و ناز دانه تابستان و تاج گزاری پاییز و نعمت افشانی زمستان همه از قدرت بی انتهای توست ای خدای خوبی ها من تو را چون جان شیرین دوست می دارم. به من سعادت بندگی عطا کن ای همه مهر و مهربانی و دلدادگی.

مطالب مشابه را ببینید!

انشا در مورد امام حسین، کربلا و ماه محرم برای پایه های مختلف تحصیلی نکات مهم خرید خودروی کارکرده (زمان خرید، تست خودرو، بررسی مشکلات و مدارک لازم) انشا درباره امام رضا (موضوع انشا امام رضا برای دبستان و دبیرستان با مقدمه بدنه و نتیجه گیری) انشا خلیج فارس با چند انشا زیبا کوتاه و بلند برای تمام مقاطع انشا با موضوع نیکوکاری + موضوع انشا نیکی و کمک کردن به دیگران انشا در مورد آسمان شب + چند انشا ادبی زیبای کوتاه در مورد شب مهتابی انشا در مورد یک روز در کلاس درس + 3 انشا کوتاه ادبی برای دبیرستان و دبستان انشا طنز و خنده دار + مجموعه انشا و داستان های طنز و بامزه انشا در مورد ثروت و پولدار شدن + 5 انشا کوتاه و زیبا در مورد افراد ثروتمند انشا نوروز کوتاه و بلند برای پایه های مختلف تحصیلی (8 انشا نوروز)