نگاهی بر زندگی تیمور لنگ؛ از تولد تا دلیل لنگ شدن، جنگ ها و مرگ او
تیمور لنگ یکی از بزرگترین پادشاهان مغولی، ترکی، ایرانی بود که بر بخشهای بزرگی از ایران حکومت کرد. از او همواره به یکی از مقتدرترین و همچنین خشنترین پادشاهان تاریخ یاد میشود. در ادامه با سایت ادبی و هنری روزانه همراه شوید تا با یکدیگر نگاهی بر زندگی تیمور لنگ داشته باشیم.
فهرست موضوعات این مطلب
تولد و اوایل زندگی
تیمور در خانوادهای از قبایل برلاس، یک قبیله تُرکزبان با اصالت مغول، در ماوراءالنهر و در شهر «کش» از توابع سمرقند در ترکستان (آسیای مرکزی و ازبکستان فعلی) در 736 ه.ق / 1335 م. متولد شد و به دلیل هوش سرشار خیلی زود در سوارکاری و تیراندازی مهارت یافت.
تیمور جوان و زکاوتهای او
همانطور که نوشتیم تیمور اهل کش بود. کش یکی از شهرهای ازبکستان امروزی است که در آن زمان تحت حاکمیت ایران بود. در زمان جوانی تیمور که او شخصی قوی هیکل بود، جنگ قبیلهای در ازبکستان در گرفت.
پدر تیمور از بزرگان شهر بود و تیمور با کمک به او توانست تدابیر بسیار خوبی را انجام دهد. بعد از مدتی بر همگان ثابت شد که تیمور تنها یک جوان معمولی نبوده و میتواند تصمیمات یک رهبر را اتخاذ کند.
او از همان آغاز کار توانست با زیرکی و سیاست و با اظهار اطاعت نسبت به مهاجمان، شهر کش را از قتل و غارت نجات دهد. سپس با امیرحسین نواده قزغن در کابل بنای دوستی گذاشت و بالاخره خواهر او اولجای ترکان را به عقد ازدواج خود درآورد.
تیمور فرمانروای بلخ
همانطور که نوشتیم تیمور با خاندان قزغن وصلت کرده و به سبب همین خویشاوندی در خانواده امیر حسین به «گورکان» (به معنای داماد در گویش ترکی) مشهور شد. با این حال دوستی تیمور با امیر حسین دیری نپایید و با مرگ اولجای ترکان، جنگ بین این دو امیر اجتنابناپذیر شد.
در آخرین نبرد، قلعه هندوان نزدیک بلخ، به محاصره سپاه تیمور درآمد و امیر حسین مغلوب و به قتل رسید. با این پیروزی، تیمور در بلخ به فرمانروایی مستقل رسید (رمضان 771 ه.ق / آوریل 1370 م) و خود را صاحبقران خواند.
چهار تن از زنان امیر حسین را نیز به ازدواج خود درآورد و باقی را به سرداران بخشید. پس از آن به ماوراءالنهر رفت و سمرقند را پایتخت خویش ساخت.
تیمور که فرد هوشیار و فرصتطلبی بود، توانست بهزودی با شکست امیر حسین از نوادگان قزغن در کابل که مدعی منصب اجدادی خود بود، بلخ را تسخیر کند و به این ترتیب حکومت مستقلی تشکیل دهد.
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی بهرام چوبین (فرمانده شجاعی که ارتش های بزرگ را شکست داد)
تیمور مغلوستان را فتح میکند
تیمور دشت قبچاق و مغولستان را فتح کرد و در سال 783 ه.ق فرزند دهساله خود، میران شاه را با سپاهی مأمور تسخیر خراسان کرد و خود نیز به آنها پیوست.
تیمور نیشابور و هرات را تصرف کرد و در هرات از سرهای مردم منارهها ساخت. سپس مازندران را که تا سال 750 ه.ق در تصرف باوندیان بود و این زمان مرعشیان بر آن حکومت میکردند، تسخیر کرد.
در یورشی سهساله که از 788 تا 790 ه.ق طول کشید آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و شروان را نیز تصرف کرد و در سال 793 ه.ق مردم خوارزم را قتلعام کرد.
نبردهای بزرگ تیمور لنگ
بعد از فتح نواحی مهم در ایران جنگ های پنج ساله را آغاز کرد. حمله پنجساله او میان سالهای 794 تا 798 ه.ق صورت گرفت و پس از آن حکومت هر شهر را به یکی از فرزندان یا خویشاوندان خود سپرد.
سپس مسکو را گشود و عازم هندوستان شد. در سال 801 ه.ق آنجا را تصرف کرد و صدهزار نفر را به قتل رساند. پس از تقسیم شهرها و نواحی تصرفشده، به سمرقند بازگشت.
تیمور پادشاه بزرگ جهان
تیمور که اکنون پادشاه بزرگی شده بود، تصمیم گرفت فتوحان خود را گسترش داده و به همین دلیل بود که تیمور در پاییز سال 1399 میلادی آخرین و طولانیترین سفر جنگی خویش، با نام «یورش هفتساله»، را به نواحی غربی آغاز کرد.
حملات تیمور منجر به شکست سلطان مملوک مصر و سلطان عثمانی بایزید یکم شد. وی هنگام رهسپار شدن به این سفر جنگی، اداره سمرقند را به محمد سلطان، پسر بزرگ جهانگیر و اندیجان را نیز به اسکندر، پسر عمر شیخ واگذاشت.
لشکرکشی تیمور به ایروان از سال 802 تا 807 هجری قمری طول کشید. تیمور در طول این لشکرکشیها، شهرهای حلب، دمشق و بغداد را نیز تصرف کرد. تیمور در اواخر سال 802 ه.ق (1400 میلادی) پیش از حمله به سیواس، همسران و تعدادی از شاهزادگان را تحت سرپرستی عمر بهادر، پسر میرانشاه، به سمرقند فرستاد.
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی چنگیزخان مغول؛ خونخوار ترین پادشاه تاریخ که نصف جهان را فتح کرد!
تیمور در اصفهان حمام خون به راه میاندازد
در میان فتوحات بزرگ؛ تیمور تمام نواحی ایران را نیز به تصور خود درآورد. یکی از این شهرها اصفهان بود. اما مردم اصفهان که تیمور را به عنوان یک ایرانی قبول نداشتند، شوریدند و شهربانان را کشتند.
تیمور که این موضوع را فهمید با لشکرش وارد شهر شده و حدود هفتاد هزار نفر از مردم شهر را قتل عام کرد. روایتها تایید کردهاند که تیمور دستور داده بود سرهای مردم را کنده و از آنها کوهی بسازند. این وحشیگری تیمور در تاریخ ایران بیسابقه بوده و تنها چنگیز چنین کارهایی کرده بود.
روایت سقوط اصفهان
در آن موقع اصفهان دارای دیوار و برج و باروی محکمی بود که قطر آن، آنقدر پهن بود که یک گاری میتوانست روی دیوار شهر حرکت کند.
تیمور لنگ از راه همدان و گلپایگان خود را به سِده اصفهان (خمینیشهر کنونی، شهری نزدیک اصفهان) رسانید و در آنجا پس از کسب اطلاعات وسیعی از وضعیت اصفهان، شهر را از بهار سال 789 ه.ق محاصره کرد.
علمای شهر به اتفاق حاکم شهر توافق کردند که از تیمور امان بخواهند و در عوض به او باج و خراج بدهند تا شهر دچار قتل و کشتار نشود. در این موقع امیرمنصور مظفری برای جمعآوری سپاه از طریق شیراز به خوزستان بهویژه دزفول رفت.
تیمور حمله خود را آغاز کرد و حدود هفتاد هزار نفر را کشت و بچههای یتیم زیادی در شهر به جا ماندند. تیمور ابتدا مردم باقیمانده را وادار کرد که کشتهشدگان تاتار را دفن کنند.
در نزدیک مسجد جامع اصفهان در یک منطقه مرتفع، تمام بچههای کشتهشدگان توسط یکی از بزرگان شهر جمعآوری شدند. تیمور وقتی که به سمت کودکان نظر کرد، پرسید که این نگونبختان خاکنشین کیستند؟ آن مرد بزرگ گفت: کودکان بینوا هستند که پدر و مادرشان به تیغ سربازان تو هلاک شدهاند. تیمور چیزی نگفت و به آن سویی راند و چنان نمود که ایشان را ندیده است.
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی آریو برزن، آخرین دفاع ایران مقابل اسکندر مقدونی
دیدار تیمور با حافظ شیرازی
پس از این قتلعام، تیمور با سپاهیان خود به سمت شیراز حرکت کرد. اهالی شهر دروازهها را گشودند در حالی که ملک منصور از آل مظفر در دزفول بود.
او هر کس از آل مظفر را که در شیراز اسیر نموده بود کشت، اما به مردم صدمهای وارد نکرد. وی سپس شاعر بزرگ شیراز یعنی حافظ را خواست و به او گفت که من قسمت بزرگی از جهان را به ضرب شمشیر گشودم و هزاران شهر را ویران کردم تا پایتختهای خود را آباد و زیبا کنم و تو آن را که سمرقند باشد به خال هندویی میبخشی.
خواجه فیالبداهه جواب داد، ای سلطان این بخششهای بیجا بود که مرا به این روزگار فلاکتبار انداخت. تیمور از این جواب حافظ خوشش آمد و او را بخشید و انعامی به او داد.
بعضی از پژوهشگران همچون قاسم غنی و بیژن صمدی معتقدند که این دیدار غیرممکن است زیرا سال مرگ حافظ و سال دیدار با تیمور ضد و نقیض است.
تاخت و تاز در ایران
همزمان با یورش تیمور به ایران، اتابکان لر کوچک با حکمرانی اتابک عزالدین بر لرستان حکومت میکرد. تیمور طی حملات متعدد که به یورشهای سهساله، پنجساله و هفتساله شهرت دارند، دو بار لرستان را آماج تاخت و تاز خود ساخت.
تیمور پس از گشودن فیروزکوه و بیهق بهسوی ری رفت و آن شهر را بهشدت ویران کرد، پس از آن بهسوی قم حرکت کرد و دژ گیو را تسخیر نمود، سپس بهسوی بروجرد حرکت کرد و در ربیعالثانی سال 788ه.ق به پشت دروازههای بروجرد رسید.
یمور در این یورش خرمآباد را غمکده گردانید. تیمور در یورش دوم خود، موسوم به یورش پنجساله مجدداً برای خواباندن طغیانهایی که در ایران برخاسته بود به این سرزمین رهسپار شد. وی چون شنیده بود که عزالدین دوباره عاصی شده سر به اطاعت فرو نمیآورد. مجدداً به لرستان لشکرکشی کرد. تیمور پس از آنکه بروجرد را تسخیر کرد.
نبرد با امپراتوری هان (چین امروزی)
در سال 1368 میلادی نیروهای چینی هان، توانستند که مغولها را از چین بیرون برانند. نخستین امپراتور از دودمان جدید مینگ، امپراتور هونگوو و پسرش، امپراتور یونگلو، ایالتهای بسیاری را از آسیای مرکزی برای دریافت خراج ایجاد کردند.
رابطه سلطنتی و رعیتی بین امپراتوری مینگ و تیموری برای مدتی طولانی وجود داشت. در سال 1394، فرستادگانی از سوی هونگوو، نامهای را به تیمور ارائه کردند که او را موضوع خطاب قرار داده بود.
او اما فرستادگان امپراتور چین را بازداشت و اسیر کرد. تیمور سرانجام تصمیم به حمله به چین گرفت. برای این منظور، تیمور با قبایل مغول باقیمانده مستقر در مغولستان ائتلاف کرد و تدارکات جنگ را آماده کرد.
تیمور ترجیح داد که نبردهای اصلی خود را در بهار انجام دهد. با اینحال، او در مسیر چین، طی یک کارزار زمستانی نامشخص جان خود را از دست داد.
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی یعقوب لیث صفاری (پادشاهی که به سلطنت اعراب در ایران پایان داد)
مرگ تیمور
همانطور که نوشتیم در دسامبر 1404، تیمور لشکرکشی را علیه چین مینگ آغاز کرد. او در حالیکه در کرانه رود سیردریا اردو زده بود بیمار شد و در 17 فوریه 1405، پیش از رسیدن به مرز چین در فاراب درگذشت.
پس از مرگ او، فرستادگان مینگ مانند فو آن و دیگر همراهان او توسط نوهاش خلیل سلطان آزاد شدند.
جغرافیدان کلمنتس مارکم در مقدمه خود بر روایت سفارت کلاویخو بیان میکند که:
«پس از مرگ تیمور، جسد او را با مشک و گلاب مومیایی کردند، در کتانی پیچیده، در تابوتی از آبنوس گذاشتند و به سمرقند فرستادند و او را در آنجا دفن کردند».
تیمور در مقبرهای در سمرقند در سال 1405 میلادی دفن شد که خودش قبلاً دستور داده بود بهصورت بنایی مجلل بسازند و مادر او بیبی خانم نیز در آن دفن شده بود.
پس از تیمور عده دیگری از خاندان تیموری نیز در آن محل به خاک سپرده شدند. آرامگاه او، گور امیر، همچنان در سمرقند پابرجاست و در سالهای اخیر بهشدت مرمت شده است.
جانشینی برای تیمور
از پسران تیمور، عمر شیخ و جهانگیر که پسران اول بودند در زمان حیات تیمور درگذشتند و میرانشاه و شاهرخ نیز چون مورد توجه پدر نبودند برای جانشینی انتخاب نشدند و تیمور، پیرمحمد جهانگیر را که در آن زمان والی کابل بود، به جانشینی خود برگزید.
سیاست تیمور در اداره شهرهای تسخیرشده، واگذاری حکومت هر ولایت به یکی از اعضای خاندانش یا حکامِ محلیِ مورد اعتماد و قرار گرفتن خودش در رأس همه امور بود.
وضعیت پادشاهی بعد از تیمور
با اعلام خبر مرگ تیمور، این امیرزادگان و مدعیانِ سلطنت، بر سر جانشینی او به کشمکش پرداختند و به این ترتیب اندکی بعد از مرگش، منازعات طولانی خانوادگی و درونی بین بازماندگان او آغاز شد.
چون نوه تیمور که بنا به وصیتاش جانشین او میشد یعنی پیرمحمد فرزند میرزا جهانگیر در آن هنگام دور از پایتخت و در حدود غزنین بود، موقتاً، شخص دیگری را به نیابت از او جانشین تیمور نمودند.
برخلاف چنگیز خان که پسرانش بلافاصله بعد از او، با ولیعهدی شخصی که او برگزیده بود کنار آمدند و با حفظ اتحاد، از فروپاشی امپراتوری جلوگیری کردند، بازماندگان تیمور به درگیری با هم پرداختند.
بازماندگان تیمور که بیشتر نوادگان او بودند، پس از مرگش به مخالفت با یکدیگر پرداختند و قلمرو وسیعی را که او با وجود آن همه جنگ و سنگدلی به هم پیوند داده بود، تجزیه نمودند.
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی کمبوجیه دوم، فرزند کوروش بزرگ (از تولد تا مرگ پدر و پادشاهی)
لقب “لنگ”
تیمور و گروه کوچکی از پیروانش در کودکی برای دزدیدن کالاها، بهویژه حیواناتی مانند گوسفند، اسب و گاو یورش میبردند.
گمان میرود که در حدود سال 1363 م. تیمور سعی کرد گوسفندی را از یک چوپان بدزدد اما دو تیر به او اصابت کرد. یکی در پای راست و دیگری در دست راست او که در نتیجه دو انگشتاش را از دست داد.
برخی باور دارند که این جراحات، حین خدمت بهعنوان مزدور خانِ سیستان در منطقه دشت مارگوی در جنوب غربی افغانستان امروزی رخ داده است.
ابنعربشاه نیز لنگ شدن تیمور را در اثر ضربهای میداند که چوپانی در سیستان بر ران تیمور وارد کرد، در حالیکه گوسفندی را از آن چوپان ربوده بود.
کلاویخو فرستاده مخصوص آنری سوم پادشاه اسپانیا در دربار تیمور، لنگ شدن تیمور را در اثر حمله اهالی سیستان به او و یارانش میداند. به گفتهٔ او مهاجمان، تیمور را از اسب انداختند و پای راست او را زخمی کردند.
تیمور پادشاه بدون شکست
تیمور فاتح بزرگی بود و هیچگاه شکست نخورد و سرزمینهای زیادی را فتح کرد. حتی سرزمینهای دوردستی مثل هند و بخشهایی از سوریه و مناطق شرقی ترکیه کنونی و مسکو پایتخت روسیه کنونی از هجوم تیمور در امان نماندند.
فتوحات پیدرپی تیمور خود نشانگر آگاهی عمیق او از امور رزمی و دقت زیاد او به امور تدارکاتی جنگ هستند.
شیوه تیمور در سرکوب حاکمان مناطق بر تسلیم و ابقا استوار بود. حاکمی که تسلیم میشد بهعنوان حاکم دستنشانده در منصب خویش ابقا میگردید و اگر سرکشی میکرد بهشدت سرکوب و تنبیه میشد؛ مثلاً هنگامی که امیر ولی سرکشی کرد تیمور به آن نواحی لشکر کشید و او را سرکوب کرد.
دی ان ای شناسی تیمور لنگ با نبش قبر او
جسد تیمور در سال 1941 از مقبره او بیرون آورده شد و بقایای او توسط انسانشناسان شوروی، بررسی شد.
انسانشناسی جمجمه تیمور نشان میدهد که او عمدتاً به نژاد مغول جنوب سیبری تعلق داشته است. تیمور با بلندای قد 173 سانتیمتر، در مقایسه با دیگران در دوران خود، قد بلندی داشت. معاینات نشان داد که تیمور، لنگ بوده و بازوی راستش دارای جراحت و آسیب جدی و مهم بوده است.
استخوان ران راست و کاسه زانوی او به هم گره خورده بود و پیکربندی مفصل زانو نشان میدهد که او پای خود را همیشه خم نگه داشته و بنابراین لنگی مشخصی داشته است.
بهنظر میرسد که او سینهای پهن داشته و موها و ریشهای او قرمز بوده است. گویا بر مزار تیمور نوشته شده بود: «وقتی از میان مردگان برخیزم، دنیا به لرزه درخواهد آمد».
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی بهرام گور پادشاه ساسانی از تولد تا پادشاهی و مرگ او از زبان فردوسی
نفرین تیمور لنگ
وقتی گراسیموف جسد را نبش قبر کرد، کتیبه دیگری در داخل تابوت پیدا شد که روی آن نوشتهای با این مضمون بود: «هر کسی که مقبره من را باز میکند، مهاجمی وحشتناکتر از من را آزاد میکند». سه روز پس از آغاز نبش قبر، آدولف هیتلر به اتحاد جماهیر شوروی حمله کرد.
نامه تاریخی تیمور به پادشاهان اروپایی
قدیمیترین نامههای مُهردار فرمانروایان ایران است که در آسیای صغیر و 12 روز پس از شکست تاریخی عثمانیها و اسارت سلطان بایزید ایلدرم نگاشته شده است.
این نامه، لحنی دوستانه دارد ولی پر از غلطهای نوشتاری است (نامه توسط اسقف سلطانیه نگارش شده است) و اصل آن به شماره 937 در خزانه اسناد رسمی در پاریس بایگانی و مورخ به تاریخ سهشنبه 18 مرداد 781 ه.خ / محرم 805 هجری برابر ماه اوت 1402 م. است.
نامه تیمور توسط «فری جوآن مارحسیا مطران» معروف به «جان دوم» کشیش بزرگ منطقهای که سلطانیه در مرکز آن قرار داشت و اصالتاً از مردم ایتالیا و فرقه فرانسیسکن بود فرستاده شد. وی در ژوئن 1403 به پاریس رسید.
نسخهای از پاسخ شارل ششم به تیمور به تاریخ 15 ژوئن 1403 نیز اکنون موجود است.
متن نامه تیمور به شارل ششم
ملک ری دفرنسا
صد هزار سلام و آرزومندی ازین محّب خود
با جهان ارزمندی بسیار بعد از تبلیغ ادعیه رای عالی آن امیر کبیر را نموده میشود که که فری فرنسکس تعلیمده بدین طرف رسید و مکاتب ملکان را آورد و نیکنامی و عظمت و بزرکوری آن امیر کبیر را عرضه کرد.
عظیم شادمان شدیم و نیز تقریر کرد که با لشکر انبوه روانه شد بیاری باری تعالی و دشمنان ما را و شما را قهر و زبون کرد من بعد فری جوان مارحسیا سلطانیة بخدمت فرستاده شد.
وی بخدمت تقریر کند هر چه واقع شد اکنون توقع از آن امیر کبیر داریم دائما مکاتیب همایون فرستاده شود و سلامتی آن امیر کبیر باز نماید تا تسلّی خاطر حاصل آید دیگر میباید که بازرکانان شما را بدین طرف فرستاده شود.
که اینجایگه ایشانرا معزّز و مکرّم سازیم و نیز بازرگانان ما بدان طرف رجوع سازند ایشانرا نیز معزّز و مکرّم سازند و بر ایشان کسی زور و زیادتی نکند زیرا دنیا ببازرگانان آبادانست زیادت چه ابرام نمایم دولت باد در کامرانی بسیار سال و السلام
تحریر فی غرّة محرّم المکرم سنة خمسة و ثمانمایه الهجریّة
[مُهر تیمور]
کلام آخر
کاش میشد بیشتر درباره تیمور لنگ مینوشت… او پادشاه بزرگی است که تقریبا نیمی از جهان را فتح کرد. امیدواریم که در سهم خود توانسته باشیم شما را با این اسطوره تاریخی بیشتر آشنا کنیم. در پایان امیدواریم از خواندن این مقاله نهایت لذت را برده باشید.
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی کریم خان زند (از فتح اصفهان تا مبارزه با خان قاجار و انگلیسی ها تا مرگ)