بریده‌هایی از کتاب آیین سخنرانی اثر دیل کارنگی برای تبدیل شدن به سخنور حرفه ای

بریده‌هایی از کتاب آیین سخنرانی اثر دیل کارنگی برای تبدیل شدن به سخنور حرفه ای

در این بخش از سایت ادبی و هنری روزانه بریده‌هایی از کتاب آیین سخنرانی اثر دیل کارنگی را برای شما دوستان قرار داده‌ایم. این کتاب با تمرینات و جملاتی فوق‌العاده از شما یک سخنور عالی خواهد ساخت. دیل هاریسون کارنگی یک نویسنده و سخنران آمریکایی توسعه دهنده درس‌هایی در زمینه پیشرفت شخصی، فروشندگی و سخنرانی در جمع بود. یکی از شاخص‌ترین و مهمترین ایده کارنگی در کتاب‌هایش این بود که می‌توان اخلاق برخی را با تغییر دادن رفتارمان در مقابل شان، تغییر داد.

جملاتی از کتاب آیین سخرانی

رایج‌ترین دلیل برای این موضوع که چرا مردم نمی‌توانند واضح و روشن صحبت کنند این است: «آنچه را که می‌خواهند شرح دهند، حتی برای خودشان هم واضح نیست.»

پروفسور جیمز می‌گفت: «تقریبا در هر زمینه‌ای اشتیاق شما به نجاتتان منتهی خواهد شد. اگر تنها به یک نتیجه فکر می‌کنید، تقریبا با اطمینان می‌توان گفت به آن دست خواهید یافت. اگر آرزو دارید ثروتمند شوید، ثروتمند خواهید شد. اگر آرزو دارید چیزی را فرا بگیرید، آن را فرا خواهید گرفت. اگر آرزو دارید انسان خوبی باشید، انسان خوبی خواهید شد. پس تنها باید واقعا این چیزها را آرزو کنید و صرفا به دنبال همان‌ها باشید نه اینکه در یک زمان صدها آرزوی متناقض داشته باشید.»

جملاتی از کتاب آیین سخرانی

باید توجه داشته باشید که بیان جزئیات بیش از حد، بدتر از نگفتن جزئیات است. بیان جزئیات بیش از حد و بی‌ربط و تصنعی، حوصله مخاطبان را سر می‌برد.

اشتباه بزرگی که یک سخنران مبتدی در مقدمه سخنرانی خود مرتکب می‌شود این است: عذرخواهی کردن. «من سخنران نیستم… آمادگی سخنرانی ندارم… حرفی برای گفتن ندارم…»

تو جوان و شجاع و سرزنده‌ای می‌دانم «با تو بد تا کرده‌اند» اما هیچ مگو تکانی بخور، با تمام توان تلاش کن و بجنگ تنها با تلاش می‌توانی پیروز شوی پس ترسو مباش،

در ذهن خود فرد مفید، زیرک و توانایی را که آرزوی توست، مجسم کن. فکری که در ذهن توست مدام تو را به آن شخص نزدیک خواهد کرد…

هزاران نفر از شاگردان نویسنده این کتاب برای وی نوشته‌اند که چرا می‌خواهند سخنرانی در جمع را بیاموزند و در انتظار کسب چه نتایجی هستند. اولین دلایلی که تقریبا همه آنها از آن نام برده‌اند این است که می‌خواهند بر اضطراب خود چیره شوند، بتوانند در عین حال که روبه‌روی جمع ایستاده‌اند فکر کنند و با اعتماد به نفس و آرامش در برابر هر جمعی صحبت کنند. به دست آوردن توانایی انجام این کار زیاد دشوار نیست. این هدیه‌ای الهی نیست که خداوند به عده‌ای خاص عطا کرده باشد بلکه شبیه توانایی انجام بازی گلف است. هر مرد یا زنی (هر انسانی) که اراده لازم برای انجام این کار را داشته باشد، می‌تواند ظرفیت نهفته خویش را افزایش دهد.

مطلب مشابه: جملاتی از کتاب آیین زندگی اثر دیل کارنگی؛ متن های تاثیرگذار زیبا درباره زندگی

مطلب مشابه: سخنان دیل کارنگی با حملات آموزنده از سخنران و نویسنده معروف موفقیت

جملاتی از کتاب آیین سخرانی

وقتی سخنرانی در گوآنگوارا یا همان گردهمایی روستایی، زیاد صحبت کند، مخاطبان با فریاد «ایمه توشا، ایمه توشا» او را ساکت می‌کنند. ایمه توشا یعنی کافی است! در یکی دیگر از قبایل آفریقا، سخنران تا زمانی اجازه صحبت دارد که بتواند روی یک پای خود بایستد. وقتی انگشت پایی که بالا گرفته شده، با زمین برخورد کند، فینیتو؛ یعنی سخنرانی به پایان رسیده است.

اگر اطلاعات شما درباره موضوعی که می‌خواهید درباره آن صحبت کنید فقط کمی از مخاطبانتان بیشتر است، بهتر است از خیر صحبت کردن در آن باره بگذرید. اما اگر سال‌ها درباره آن موضوع خاص فکر کرده‌اید و زمان زیادی صرف آن کرده‌اید، مطمئن باشید آن موضوع برای سخنرانی شما مناسب است و شما می‌توانید درباره آن صحبت کنید.

جرج کوهان گفت: «همیشه در حالی خداحافظی کنید و از آنها جدا شوید که خنده بر لب دارند.»

آنها که صبر ندارند چقدر ضعیفند. کدامین زخم بدون گذشت زمان التیام یافته است؟

از صمیم قلب آرزو می‌کنم که ای کاش می‌توانستم شما را وادار کنم به مدت یک هفته هر روز صبح این کتاب را روی میز صبحانه باز کنید تا بتوانید این جملات پروفسور ویلیام جیمز، روانشناس مشهور هاروارد را حفظ کنید: «اجازه ندهید هیچ جوانی در هر رشته‌ای که تحصیل می‌کند، نگران نتیجه تحصیلاتش باشد. چنانچه او تمامی ساعات روز را به کار و تلاش صادقانه اختصاص دهد، می‌تواند در کمال آرامش نتیجه نهایی را به خود واگذار کند. او می‌تواند با اطمینان کامل در انتظار صبح زیبایی باشد که از خواب بیدار می‌شود و خود را یکی از افراد شایسته نسل خویش در هر رشته‌ای که در آن فعالیت می‌کند، می‌یابد.»

مطلب مشابه: بریده‌هایی از کتاب ۱۲۵ اصل موفقیت وارن بافت درباره رسیدن به ثروت

مطلب مشابه: بریده‌هایی از کتاب قلعه‌ حیوانات شاهکار جرج اورول ( با جملات سنگین تامل برانگیز)

جملاتی از کتاب آیین سخرانی

یک سخنران خوب پس از پایان سخنرانی متوجه می‌شود که سخنرانی او چهار نسخه است: نسخه‌ای که آماده کرده، نسخه‌ای که ارائه داده، نسخه‌ای که در روزنامه‌ها به چاپ رسیده و نسخه‌ای که در راه بازگشت به منزل آرزو می‌کرد ای کاش ارائه کرده بود.

خواننده بزرگ ژان درزکی همیشه می‌گفت: وقتی آنقدر نفس دارید که «می‌توانید به آن تکیه کنید» اضطراب ناپدید خواهد شد.

هم پیت و هم لرد چاتام، تمام صفحات و کلمات فرهنگ لغت را مطالعه کردند. براوینگ هر روز به مطالعه آن می‌پرداخت و علاوه بر آموزش دیدن، با آن سرگرم می‌شد. لینکلن همان طور که با نیکلاس وهی، بیوگرافی‌نویسان خود صحبت می‌کرد «در هوای تاریک و روشن می‌نشست و تا آنجایی که می‌توانست ببیند به مطالعه فرهنگ لغات می‌پرداخت.» هیچ استثنایی در این مورد وجود ندارد و تمامی نویسندگان و سخنرانان برجسته همین کار را انجام داده‌اند.

مارشال فوچ می‌گوید: «نود هزار سرباز شکست خورده، پیش از نود هزار سرباز پیروز دست از تلاش می‌کشند؛ صرفا به این دلیل که دیگر اعتقادی به کسب پیروزی ندارند و روحیه خود را از دست داده‌اند و این همزمان با به پایان رسیدن مقاومت روحی آنان است.» به عبارت دیگر نود هزار سرباز شکست خورده به دلیل ضعف جسمی شکست نخورده‌اند بلکه به دلیل ضعف روحی و به واسطه از دست دادن شجاعت و اعتماد به نفس خویش شکست را پذیرفته‌اند. برای چنین ارتشی هیچ روزنه امیدی نیست. برای چنین انسانی نیز جای امیدواری نیست.

اگر بتوانی رؤیایی در سر بپرورانی و رؤیاها اربابت نباشند اگر بتوانی فکر کنی و افکار، اهدافت نباشند اگر بتوانی پیروزی و شکست را ملاقات کنی و با این دو شیاد یکسان برخورد کنی اگر بتوانی قلب روح و تار و پود خود را وادار کنی تا مدتها پس از زوالشان به تو خدمت کنند پس مقاومت کن هنگامی که هیچ چیز در تو نیست، جز اراده‌ای که به آنها می‌گوید: «مقاومت کنید» . اگر بتوانی دقایق فراموش ناشدنی را پر کنی، با شصت ثانیه‌های ارزشمندی که در حال دویدن هستند زمین و هر چه در آن است از آن توست و مهمتر اینکه دیگر مرد شده‌ای پسرم.

مطلب مشابه: بریده‌هایی از کتاب موش‌ها و آدم‌ها؛ شاهکاری از جان اشتاین (رمان خواندنی غمگین)

جملاتی از کتاب آیین سخرانی

آلن، از فیلسوفان فرانسوی می‌گوید: «کلی‌گویی همواره ناپسند بوده. باید طوری سخن بگویید که هر جمله‌ای که به کار می‌برید، پر از سنگ و چوب و آهن و میز و صندلی و مرد و زن و حیوان باشد.»

ایده‌های اصلی خود را دوباره بیان کنید اما آنها را تکرار نکنید و همان عبارت را دوباره به کار نبرید. جمله‌ها را تغییر دهید اما بدون آنکه شنوندگان متوجه شوند، همان ایده‌ها را دوباره مطرح کنید.

با اولین جمله خود، کنجکاوی مخاطبان را برانگیزید.

اگر اطلاعات شما درباره موضوعی که می‌خواهید درباره آن صحبت کنید فقط کمی از مخاطبانتان بیشتر است، بهتر است از خیر صحبت کردن در آن باره بگذرید.

مخاطبان فقط زمانی از این که کسی درباره خودش حرف بزند خوششان نمی‌آید که این کار نوعی خودستایی و خودخواهی جلوه کند، در غیر این صورت اغلب مخاطبان به خاطرات و نقل تجربیات شخصی توجه و علاقه نشان می‌دهند.

پایانی شاعرانه در میان تمامی روشهای پایانی چنانچه خوب ارائه شوند، هیچ کدام پسندیده‌تر از خاتمه‌های طنزگونه یا شاعرانه نیست. در حقیقت، اگر بتوانید برای پایان سخنرانی خود از ابیاتی مناسب استفاده کنید، تقریبا ایده‌آل خواهد بود.

جملاتی از کتاب آیین سخرانی

سخنرانی خود را با به کار بردن نام‌های خاص مشخص کنید وقتی دارید از کسی حرف می‌زنید، سعی کنید نام او را ذکر کنید. حتی اگر لازم می‌دانید هویت او پنهان بماند از یک اسم دیگر استفاده کنید و یک نام خیلی پرکاربرد و عمومی را به کار برید. مطمئن باشید یک نام ـ حتی غیرحقیقی – را بیان کردن بهتر از به کار بردن تعبیرات مبهم مثل «مردی» ، «یکی» ، «شخصی» و… است.

گونه‌ای عمل کنید که گویی عاشق این کار هستید. کاملاً راست بایستید، مستقیما در چشمان مخاطبانتان نگاه کنید و با چنان اطمینانی شروع به صحبت کنید که گویی تک تک آنها به شما بدهکار هستند.

نحوه بیان شما تا حد زیادی نشان‌دهنده نوع دوستان شماست. بنابراین از روش لینکلن استفاده کنید و با اساتید ادبیات رابطه دوستانه برقرار کنید و همچون او بعدازظهرهای خود را با «شکسپیر» و دیگر شاعران و اساتید نثر سپری کنید. این کار را انجام دهید، ذهن شما به صورت خودجوش و غیر قابل اجتناب غنی می‌شود و نحوه بیانتان به نوعی شکوه دوستانتان را منعکس می‌کند.

روزنامه بعدازظهر را به گوشه‌ای پرتاب کنید و بگویید «شکسپیر! امشب نزد من بیا و از رومئو و ژولیتش و از مکبث و جاه طلبی‌اش برایم صحبت کن.» اگر این کارها را بکنید چه پاداشی خواهید گرفت؟ نحوه بیانتان به تدریج و به صورتی ناخودآگاه اما غیرقابل اجتناب، زیبا و با ظرافت خواهد شد و آرام آرام عظمت، زیبایی و شکوه همراهان خود را منعکس خواهید کرد

جملاتی از کتاب آیین سخرانی

موقعی که می‌خواهید تقدیرنامه یا جایزه‌ای را از کسی بگیرید باید خیلی کوتاه سخن بگویید، حتی کوتاه‌تر و مختصرتر از سخنرانی معرفی. مؤکدا یادآوری می‌کنم که چیزهایی را که از قبل حفظ کرده‌اید بازگو نکنید. البته باید از قبل برای این کار آمادگی داشته باشید اما چیزی را حفظ نکنید. همین قدر که بدانیم و متوجه باشیم که در چه موقعیتی هستیم و چه باید بکنیم، خواهیم دانست که چه باید بگوییم و برای ادای چند جمله کوتاه به مشکل برنخواهیم خورد.

مطالب مشابه را ببینید!

بریده‌هایی از کتاب خیره به خورشید اروین یالوم کتابی درباره هراس از مرگ بریده‌هایی از کتاب نیروی حال نوشته اکهارت تله / اثری درباره فلسفه شرق و فرزانگی بریده‌هایی از کتاب ۱۹۸۴ اثر جرج اورول / 40 جمله آموزنده از داستانی زیبا بریده‌هایی از کتاب تولستوی و مبل بنفش از نینا سنوکیچ (کتاب با داستان دلنشین) بریده‌هایی از کتاب من چگونه اروین یالوم شدم (خلاصه جملات روانشناسی این کتاب) بریده‌هایی از کتاب فرندز نوشته متیو پری ستاره دوست داشتنی Friends بریده‌هایی از کتاب هنر همیشه بر حق بودن اثر آرتو شوپنهاور فیلسوف بزرگ آلمان بریده‌هایی از کتاب فرمول برنامه‌ ریزی اثر دیمون زاهاریادس با موضوع انگیزشی بریده‌هایی از کتاب خودآموز دیکتاتورها (خلاصه این کتاب درباره رفتار دیکتاتورها) بریده‌هایی از کتاب نبرد من اثر آدولف هیتلر (کتابی درباره افکار جنایتکار بزرگ)