دلنوشته شب؛ جملات احساسی و عاشقانه دلتنگی و بغض شبانه
در این بخش روزانه مجموعه دلنوشته شب با جملات احساسی زیبا و متن های عاشقانه دلتنگی و بغض شبانه را ارائه کرده ایم با ما همراه باشید.
جملات احساسی و دلنوشته شب
بازم به سَر زد امشب
ای گل هوای رویت
پایی نمی دهد تا
پر واکُنم به سویت
برای در خواب دیدنت
به کدام پهلو باید خوابید؟
کدام وِرد را باید خواند؟
چگونه باید بود
که از میانِ تمامِ نخواستنیها
یک توِ دلخواه به خواب بیایی؟
آفتاب را
پشت دروازه ی شب
منتظر نشانده ام
و طلوع را
به دیداری عاشقانه دعوت کرده ام
امشب
چقدر ستاره می پاشد بر آسمان دلم
و صبح که بیاید
حتما تو در آغوش منی
شب را نوشیدهام
و بر این شاخههای شکسته میگریم
مرا تنها گذار
ای چشم تبدار سرگردان
مرا با رنج بودن تنها گذار
مگذار خواب وجودم را پرپر کند
مگذار از بالش تاریک تنهایی سر بردارم
و به دامن بیتار و پود رویاها بیاویزم
مطلب مشابه: متن شب و تنهایی عاشقانه + عکس نوشته های زیبا با تم و پشت زمینه شب
شب ها گذرد
که دیده نتوانم بست
مردم همه از خواب و من از فکرِ تو مست
عزیزی که ندارمت!
انصاف نیست،
بخیر نکنی شب را
برای منی که شبها
در دوست داشتنت مصمم تر میشوم…
و از دشواریهای شب
جای خالی
شانهای ست
به پهناى دلتنگیات
متن دلتنگی شبانه
چه وزنی دارد شب …
از پا نمینشینم
تا مصراعی از سکوت
و مصراعی از هیاهو نگیرم
و در غریبترین بحری
که زمین و آسمان به یاد دارند
بازش نسرایم …
شب به شب
دلتنگتر میشوم
بدون آنکه به یاد بیاورم چرا
مگر قرار نبود فراموشم شوی
پس چرا هنوز هم هر شب
دلم برای “شب بخیر”هایت تنگ میشود
باور کن، مقصر من نیستم
این تویی که در سرم، بینهایت پُر رنگی
مطلب مشابه: متن در مورد آرامش شب و ماه + جملات زیبا درباره شب زیبا و آرام
آخر شب ها
نه از خستگی خبری هست
نه از خواب
این موقع از شب اغلب
وقت پررنگ شدن کسانی مثل تو
در زندگی کسانی مثل من است !
و عشق بسیار بخشنده است
شب به شب میبخشد به من
غم و دلتنگیِ تمامِ عالم را
خوب کن حالِ شبهایم را..
یک شب بخیر خشک و خالی از تو
می تواند کاری با من کند
که احساس کنم امشب
خوشبخت ترین آدمِ روی زمینم…!
مثل
هر
شب..!
دلتنگی با تُو
باریدن از من
گرچه میگفتند و میگفتم …
شب بلند و زندگی …
در واپسینِ عمر کوتاه است!
اما در ضمیرِ من …
یقین فریاد میزد.ِ.
همتی کُن در صبوری…
صبح در راه است…
صبح در راه است، باور داشتم این را…
صبح بر اسب سپیدش تند میتازد…
وین شبِ شب، رنگ میبازد….
صبح میآید و من..
در آینه موی سپیدم را…
شانه خواهم کرد..
قصه ی بیدادِ شب را …
با سپیدِ صبحدم…
افسانه خواهم کرد…
طرف ِ ما شب نیست
صدا با سکوت آشتی نمیکند
کلمات انتظار میکشند
من با تو تنها نیستم
هیچکس با هیچکس تنها نیست
شب از ستارهها تنهاتر است
مرا یک شب تحمل کن،
که تا باور کنی، ای دوست
چگونه با جنونِ خود
مدارا می کنم هر شب…
تصمیم بگیریم همین امشب غرورمان را نبینیم و
برای یک بار که شده صدای خودخواهیها
را صامت کنیم و برای آدمِ دنیایمان بنویسیم که
دوستش داریم چقدر وجودمان به وجودش بسته
است بیایید یک شب بخوابیم، بیایید یک
شب خوابِ رسیدنبه یار را ببینیم پساز خودتان
شروع کنید شاید شما دلیلِ بخیر شدنِ شبِ یک
نفر گوشه این دنیا باشید…!
مطلب مشابه: اشعار شب؛ مجموعه 50 شعر عاشقانه، دلتنگی و تنهایی شبانه
شب هرگز مطلق نیست
سرانجام هر غمی به پنجره ای باز ختم میشود
پنجره ای که آنجا می درخشد
همیشه رویایی باقی می ماند
سکوتی
که شب را می بلعد
ریشه در
برهوت اندام تو داردآنجا که جز من
هیچ موجود زنده ای زیست ندارد
چشمانِ شب
تنها شاهد خلوتِ میان
منو عکسهای توست …
جانِ دل
تو را برای مهتاب
چنان می سُرایم
که شب خلاصه ای از
ما میشود….
برای سکوت
دست تکان می دهم
چون مسافریسوار بر کشتی
برای خداحافظی،
و دوباره او را به سوی خود
فرا می خوانم
برای گفتن
سلام…
شب آنجایش
کسل کننده می شود
که تمامىِ مسیرهاى
منتهى به تو
مسدود می باشد…!
سخنی نمانده
که نگفته باشیم در روشنای روز
پس شبها میگویمت
که دوستت دارم
جملات بغض شبانه
اصلا شب را گذاشته اند برای من و تو !
برای منی که خودم را در آغوش تو پیدا کنم
و تویی که زندگی را لای موهای من!
بیا هیچوقت از این خواب شیرین بیدار نشویم !
مطلب مشابه: متن در مورد شب بیداری با شعر و عکس نوشته تنهایی شب
بی ماه، یا با ماه؛
شب، خودش را به روز می رساند
من اما فرق دارم
بی تو
بی تو
حتی به نیمه های شب
نمی رسم
تمام روز دعا میکنم وصالت را
ولی شب است که میآورد خیالت را
دوباره برف و زمستان و دست غیرمنی
به دور گردن تو حلقه کرده شالت را
شکار عشق توام با تمام خواهش خود
بگیر در بغلم یا بکش غزالت را
همیشه منتظرم پای شاخهٔ عشقت
که قانعام بدهی بوسه های کالت را
نگاه میکنیام از درون آیینه
برای بودن با من بگو سوالت را
قسم به عشق سکوتت اگر شکسته شود
بدل کنم به حقیقت شب محالت را
تا حضور همیشهی خورشید
از زخمها میگذرم
و میپذیرم
که در گفتگوی آب و آتش هلاک شوم
همین لحظه که گل
کنار شب سیاه میشود
باز هم شب شد
و باز هم خودم را
به هر راهی میزنم
ختم میشود به تو
مشخصا به چشمانت …
دلتنگى هاى آخرِ شبِ هر کس،
هیچ شعبه ى دیگرى ندارد!
یکى عکس میبیند…
یکى آهنگ گوش میدهد…
دیگرى پیغامها را مرور میکند…
یکى…
انتخاب با شماست!
و از دشواریهای شب
جای خالی
شانهای ست
به پهناى دلتنگیات…
مطلب مشابه: متن شب بخیر امیدوار کننده + جملات شب بخیر گفتن با انرژی و انگیزه
شب ها
می بافم خیالت را
به لبخندهای رنگ پریده ای که می گویند :
“دوست داشتن پیراهنی ست از جنس امید
افسوس
خواب هایم را به رویایی می دوزم
که نمی دانند
خورشید همه چیز را نقشِ بر آب می کند
دلنوشته غصه و شب
عزیز جانِ یواشکی…!
اینجا کسی هوایی شده…
از دوست دارم های
بی مخاطب…
یک شب بخیر تو…
شاید کمی سرِ عقل بیاورد،
این دخترکِ سر به هوا را…
به کسی که عاشق توست
بگو:
هر روز
با زیباترین تعابیر جهان
بیدارت کند !من اینجا هر شب ؛
تو را
با زیباترین تعابیر جهان
به خواب می سپارم
قطاری در سرم سوت می کشد
و خواب های شبانه ام را ویران می کند
با این همه خشنودم ؛
زیرا در واگن هایش سربازانی نشسته اند
که از جبهه باز می گردند
یک شب حوالی همین ساعت
یک شب بخیر گفتی و یک عمرِ بیدارم…
اگر آهنگى برایتان
بیخود و بى جهت
ارسال میشود
به خودتان بگیرید…
تک تکِ کلمه هایش را…
یک نفر
ساعتها
جان کَنده
تا هم غرورش را نگه دارد
هم حرفِ دلش را بزند
گیسوان شرقی ات را بگشای
و حریر جامه از تن برگیر
تا در میان بستر شب
خورشید را همخوابه شوم
امان از شَبهایى
که پُشتِ پَردههایش
سکانسى از خاطرات توست…
بی تو
شبـ
شب است
اما
بخیر
نیست
تو که دستهایم را بگیری …
شب از جانم بیرون میرود و
صبح روشنایی نمی خواهد
تو را می خواهد …!!
دلتنگی یک شب هایی را
هیچ خیابانی گردن نمی گیرد ..
تاریکی یک شب هایی را
هیچ مهتابی روشن نمی کند ..
گرد و غبار یک شب هایی را
هیچ بارانی شستشو نمی دهد
و تمام این شب ها را
نبودن تو
رقم می زند….
شب میتپد
پروای چه داری
مرا در شب بازوانت سفر ده
انگشتان شبانهات را میفشارم
تو مثل ماه برکهای
و من غریق مست شب…