متن تنهایی قدم زدن؛ جملات عاشقانه قدم زدن ادبی و زیبا
در این بخش متن تنهایی قدم زدن عاشقانه با جملات احساسی ادبی زیبا درباره قدم زدن را گردآوری کرده ایم با ما همراه باشید.
جملات عاشقانه قدم زدن
بیا هم را دوست داشته باشیم..
هنوز خیابان های زیادی هست
که باید باهم قدم بزنیم و
شعرهای زیادی مانده که نخوانده ایم
(: بعد از یه زمانی…
دیدم ناخودآگاه شروع کردم مثلِ تو حرف زدن!
مانندِ تو قدم زدن…دیگر تفاوتی بینِ ما نبود!
درست لحظه ای که تو دیگر کنارم نبودی! 🙂
وقتی می توان در کنار تو قدم زد
آن هم با تمام وجود
مگر می شود خسته شد
مگر می شود آرامش نداشت
مگر می شود جدا شد
متن تنهایی قدم زدن احساسی
خیابان های زیادی مانده که با هم قدم نزدیم
کافه های زیادی هست که قرارگاهمان نشده
و جاهای زیادی هست که نرفته ایم
جهان بی تو جای خوبی برای ماندن نیست…
بیا بی خیال تمام دنیا شویم
بیا زیر نم نم باران و تندی باد قدم بزنیم و ریشخند بزنیم به دنیا و تجملاتش
بیا با بی تفاوتی از نگاه های سرد مردم رد بشویم و بلند بلند بخندیم
بیا پشت پا بزنیم به سختی ها و سر از کوچه های جدید شهر در بیاوریم
بیا برای لحظه ای تمام دنیا را فراموش کنیم
بیا برگردیم به کودکی ها!
مطلب مشابه: متن در مورد قدم زدن و اشعار ناب احساسی قدم زدن با عشق
دلتنگی آدم را به خیابان می کشد
دلتنگم
و مردم نمی فهمند
قدم زدن گاهی
از گریه کردن غم انگیزتر است
طوفان نبودنت تنم را می تکاند
و من کوچه های بی تو بودن را
دست در دست خیالت
قدم می زنم!
گواه دلتنگی پاییز
انارهای شکفته است
و گواه دلتنگی من
قدم زدن های بی هنگام
روی برگ ها در زیر باران
تو را خواستن
به قدم زدن
در خیابان مه آلودی می ماند
گر چه انتهایش را نمی بینم
اما
دوستش دارم
جمعه ها باید کسی را داشته باشی
تا دستانش را در دستانت بگذاری
و تمام شهر را قدم بزنی
کسی که در کنارش
زمان و مکان را از یاد ببری
جملات ادبی با کلمه قدم زدن
قدم می‌زد غمت در ریشه‌هایم
زدی سنگ و شکستی شیشه‌هایم
تو و دلگرمی آغوش خسرو
من و کوه و صدای تیشه‌هایم
مطلب مشابه: جملات در مورد قدم زدن دو نفره و متن های احساسی قدم زدن با عشق و یار
کوچه پر از رد قدم های توست
پشت همین پنجره می خوانمت
پس تو کجایی که نمی بینمت
پس تو کجایی که نمی دانمت
طوفان نبودنت تنم را می تکاند
و من کوچه های بی تو بودن را
دست در دست خیالت
قدم می زنم!
زندگی را ورق بزن
هر فصلش را خوب بخوان
با بهار برقص
با تابستان بچرخ
در پاییزش عاشقانه قدم بزن
با زمستانش بنشین و چایت را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش
زندگی را باید زندگی کرد، آن طور که دلت می گوید
مبادا زندگی را دست نخورده برای مرگ بگذاری
عاقبت روزی
در همین قدم زدن های کنار دریا
یک موج را به چنگ خواهم آورد
و سوار بر آن تو را به بلندترین نقطه دنیا می رسانم عشقم!
زمانی که با من هستی هیچ چیز غیر ممکن نخواهد بود …
کاش می شد وقتایی که زل زدیم به آسمون
و تو رویاهامون قدم می زنیم
همونجا می موندیم…
شعر درباره قدم زدن تنهایی
قدم زدن با تو
حرف زدن با تو
نگاه کردن به تو
قشنگیه دنیای من همش خلاصه میشه به تو!
مطلب مشابه: شعر در مورد قدم زدن + مجموعه اشعار با موضوع قدم زدن (تک بیتی، دو بیتی، رباعیات و شعر نو)
چه سخت… هم پاییز باشد،
هم ابر باشد
هم باران باشد
هم خیابان خیس…
اما نه تو باشی
نه دستی برای فشردن باشد
نه پایی برای قدم زدن…
دوستم باش
من از تو عشقی بزرگ نمی خواهم،
حتی نمی خواهم برایم یک قایق بخری
و به من قصر هدیه کنی
نمی خواهم برایم عطر فرانسوی بخری
و ماه را به من هدیه دهی
این ها مرا خوشبخت نمی کنند
رویای من ساعت ها قدم زدن با تو
زیر موسیقی باران است،
رویای من شنیدن صدای توست
هنگامی که غم زده ام…
دلتنگی آدم رو به خیابون میکشه
و بعضیا نمیفهمن گاهی قدم زدن
از گریه کردن هم غم انگیزتره…
ما در جاده زندگی هر روز در کنار هم قدم می زنیم
و من در هر گامی که بر می داریم بیشتر و بیشتر عاشقت می شوم
جاده ممکن است یخ بزند
آسمان ممکن است خاکستری شود
خورشید ممکن است خاموش شود
اما از عشق من به تو ذره ای کم نخواهد شد
با تو قدم زدن را
دوست دارم..
به جای خانه
برایت
جاده خواهم ساخت