اشعار کودکانه نوروز + چند شعر زیبای به زبان کودکانه برای سال نو
مجموعه اشعار کودکانه بسیار زیبا در مورد عید نوروز، سال جدید و سرسبزی بهار را در این بخش سایت روزانه آماده کرده ایم و امیدواری از این مجموعه شعر به زبان کودکانه لذت ببرید.
شعر کودکانه نوروز و سال نو
سبزی بیار سیر بیار
سیب و سماق گیر بیارسنجد و سرکه پیدا کن
در وسط سفره گذاروقتی که گوید آن عمو
آی سمنو آی سمنوصداش بزن بیاد جلو
کاسه بده بخر از اوماهی و آرد و آب و شیر
سبزه و گل نون و پنیرشمع و گلاب خوب بیار
هر چه که لازمه بیارسفره بینداز به زمین
تمام چیز هفت سینظرف به ظرف پیش هم
درست و پاکیزه بچینتا به خوشی سال دگر
به شادی و بیدردسرآسوده زندگی کنی
از غم و غصه بیخبرسرودهی عباس یمینیشریف
کودک من، بهارمن
مایهی افتخار من،
عیدت مبارک
کودک مهربان من،
بلبل خوشزبان من،
عیدت مبارک
ای گل خوبروی من،
طوطی قصهگوی من،
عیدت مبارک
کودک من، امید من،
بخت خوش سفید من،
عیدت مبارکسرودهی محمود کیانوش
بر شاخه شکوفه
خوش چشم باز کرده،
گنجشک در کنارش
آواز ساز کرده:
فصل بهار این است
او دایهی زمین است
خورشید رنگ و بویی
دیگر به باغ داده،
از گل به دست شاخه
صد چلچراغ داده:
فصل بهار این است،
او دایهی زمین است.
تا آن هوای وحشی
آرام و نرم گشته،
قلب زمین دوباره
پر شور و گرم گشته:
فصل بهار این است،
او دایهی زمین است.
آورده از سر کوه
باد ابر و ابر باران،
داده عجب صفایی
باران به کشتزاران
فصل بهار این است،
او دایهی زمین است.
خاموشی و سیاهی
از خاک و آب رفته؛آواز و روشنایی
تا آفتاب رفته:
فصل بهار این است،
او دایهی زمین است.سرودهی محمود کیانوش
بهار و عید نوروز
کلاغه روی دیوار
صدا میکرد قار و قار
می گفت خبر خبردار
اومده فصل بهار
هوا شده پاک پاک
سبزه در اومد از خاک
برفها دیگه آب شدن
چشمه ها پر آب شدن
بهار و عید نوروز
آمده اند از امروز
با سبدای پرگل
با لاله و با سنبل
در این بهار زیبا
دنیا شده با صفا
✅ مطلب مشابه: شعر کودکانه فصل بهار + اشعار زیبا با موضوع بهار، سرسبزی و فصل زیبایی ها

لباس نو میپوشیم
میریم به دید و بازدید
مگر خبر نداری
دوباره عید شده، عید
دلخوریها، غصهها
پر میکشن، دود میشن
اخمها و دشمنیها
با بوسه نابود میشن
خنده و ماچ و عیدی
بهتر از این نمیشه
کاش نره عید نوروز
اینجا باشه همیشهمصطفی رحماندوست
عیدی پدربزرگ
تو کوچه و محله پر شده از عطر یاس
تو شاخه درخت ها شکوفه های گیلاس
خانه مادر بزرگ شلوغ و پر هیاهو
محله قدیمی کوچه های تو در تو
تو جشن عید نوروز نقل و نبات و آجیل
اول می ریم دیدن بزرگ ترهای فامیل
بهار رسیده از راه با عطر و بوی نسیم
یکی یکی به فامیل نوروزو تبریک می گیم
پدر بزرگ دوباره به همه عیدی می ده
بچه ها شاد و خندون دوباره جشن عیده
عید نوروز با مامان و بابا
از توی یک مغازه ، بابا ، بازم قراره
برای هفت سینِ عید ، شیرینی بیاره
مامانِ مهربونم ، امسال بازم دوباره
برای عیدِ نوروز ، سفره می ذاره
سنجد و سیب و سرکه ، کنارِ سیر و سبزه
با سمنو و سماق ، به یادِ ما میاره
بعد از گذشتِ یک سال ، بازم بهاره
تعطیلاتِ نوروزی کنارِ مامان ، بابا ، چه کیفی داره
شعر بهار و نوروز کودکانه
سبزه بیار سیر بیار
سیب و سماق گیر بیار
سنجد و سرکه پیدا کن
در وسط سفره گذار
وقتی که گوید آن عمو
آی سمنو آی سمنو
صداش بزن بیاد جلو
کاسه بده بخر ازو
ماهی و آردو آب وشیر
سبزه و گل، نان و پنیر
شمع و گلاب، خوب بیار
هرچیزی لازمه بیار
سفره بینداز به زمین
تمام سین ها رو بچین
کاسه به کاسه ظرف به ظرف
درست و پاکیزه بچین
تا با خوشی سال دگر
با شادی و بی دردسر
آسوده زندگی کنی
از غم و غصه بی خبر
شمع
شمع هستم و پر نورم
با شادی ها پرنورم
من میشینم کنارتون
تا روشن بشه دلاتون
عید شما مبارک(۲)
ماهی
تو تنگ کوچک خود
من ماهی رنگی ام
بالا و پایین میرم
با پولکهای قشنگ
عید شما مبارک(۲)
سیب
اسم شریف من سیب
خوشمزه بی رقیب
ای آقای زمستون
من اومدم به میدون
نزدیک عید نوروز
با طبل حاجی فیروز
عید شما مبارک
✅ مطلب مشابه: جملات عاشقانه بهاری + متن های کوتاه و خاص در مورد زیبایی فصل بهار
سیر
من سیر مو لذیذم
یک کمی تند وتیزم
نزدیک عید نوروز
با طبل حاجی فیروز
عید شما مبارک
سکه:
من سکه ام چه زیبا
زینت جیب بابا
با افتخار نوروز
می شم فراری یک روز
نزدیک عید نوروز
با طبل حاجی فیروز
عید شما مبارک(۲)
نوروز
لباس نو می پوشیم
می ریم به دید و بازدید
مگر خبر نداری
دوباره عید شده ، عید
دلخوری ها ، غصه ها
پر می کشن ، دود می شن
اخم ها و دشمنی ها
با بوسه نابود می شن
خنده و ماچ و عیدی
بهتر از این نمی شه
کاش نره عید نوروز
این جا باشه همیشه
مصطفی رحماندوست