عکس پروفایل پسر تنها + متن های ناب در مورد حس تنهایی با جملات ادبی
عکس پروفایل سر غمگین تنها با متن های غمناک
در این بخش عکس نوشته های پسر تنها و غمگین (با متن هایی در مورد حس تنهایی غمناک پسرانه) را گردآوری کرده ایم.
کفش هایم را نمی خواهم!
پا برهنه می روم
تا در حریم تنهایی خود
با نگاه به تاول های پایم عبرت بگیرم!
من کجا؟
عاشقی کجا؟!
***
کاش کسی بود به گوشت می رساند
که امروز تمام قد ایستادم و
در دلم فریاد زدم :
نمی خواهم…
من این شلوغیِ پر از تنهایی
را نمی خواهم
من تو ِ لعنتی را می خواهم
می فهمی ؟
کاش کسی بود…..!
***
من به تنهایی یک چلچله در کنج قفس ، بند ، بندم همه در حسرت یک پرواز است ،
من به پرواز نمی اندیشم ، به تو می اندیشم ، که زیباتر از اندیشه یک پرواز است
***
تنهایی خوبه
چون اونی که اون بالاست هم تنهاست
***
نکنه خدا نکرده سفر بهت بسازه ، عوض کنه هواتو آب و هوای تازه ،
نکنه خدا نکرده یادت نمونه اشکام ، یادت بره چه خستم یادت بره چه تنهام
***
هر کسى باید یک نفر را
داشته باشد
تا حالش از تنهایى درد نکند…
تنهایی اونجاش درد داره که روز تولدتو یادش رفته باشه
و خودت و با دلیلای بی منطق گول بزنی
تنهایی اونوقتی سخته که بعد 5 سال بشنوی
مهم تر از تولد تو توی زندگیش داره و بیکار نیست که یادش بمونه
تنهایی وقتی آدمو می سوزونه که با همه ی اینا بازم دوسش داری و دلتنگشی
***
منم تنهاترین تنهای تنها
اسمتو می نویسم روی شن ها
باد میاد اسمتو پاک میکنه
کارم شده در این صحرای غمها
***
خسته از تمام جهان
به خانه برمی گردی
در را که باز می کنی
چراغ را که خودت روشن می کنی
یعنی تنهایی . . .
وقتی همه را شبیه او می بینی عاشق هستی
وقتی که او را شبیه همه می بینی تنها هستی
***
عکس پروفایل تنهایی پسرانه
چرا غم ها نمی دانند که من غمگین ترین غمگین شهرم ،
بیا هی دوست با من باش که من تنهاترین تنهای شهرم
***
بس که دیوار دلم کوتاه است
هرکه از کوچه تنهایی ما می گذرد
به هوای هوسی هم که شده
سرکی می کشد و می گذرد
این روزها که می گذرد
یک ترانه تلخ
قصه ی تنهایی های مرا می سراید
سمفونی گوش خراشی است
روزهاست پنبه دگر فایده ندارد
……باید باور کنم
تنهایم
***
وسعت درد فقط سهم من است ، باز هم قسمت غم ها شده ام ،
دگر آیینه ز من با خبر است ، که اسیر شب یلدا شده ام ،
من که بی تاب شقایق بودم ، همدم سردی یخ ها شده ام ،
کاش چشمان مرا خاک کنید ، تا نبینم که چه تنها شده ام
***
خودکاری که نمی نویسد
فندکی که روشن نمی‌شود
و آدمی
که قدم می زند در تنهایی
تمام شده است . . .
و چه خوب است گاه گاهی دروغ بگویی به دلت
و نگذاری که بداند بینهایت تنهاست
***
متن غمگین تنهایی مردانه
تو برو پیچک من ، فکر تنهایی این قلب مرا هیچ مکن ،
رو پیشانی من چیزی نیست ، غیر یک قصه پر از بی کسی و تنهایی
***
بگویید روی سنگ قبرم بنویسند :
اگر تنها نبود ، شاید اینجا قبری نبود …
بیهوده نقاش بوده ام این همه سال
به چشم هایت که می رسم ، قلم موها خیس می شوند
به لب هایت که می رسم دستم می لرزد
رنگ ها می گریزند و قاب های خالی ، تنها نبودن تو را به دیوار زندگی ام می کوبند
***
اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است
زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزار دهنده ای است تنها خوشبخت بودن ،
در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است .
(دکتر علی شریعتی)
***
عکس پروفایل تنها شدن و غمگین بودن
سلام هایی که بوی خداحافظی میدهند …
بودن هایی که هیچکدام خوشحال کننده نیستند …
و رفتن هایی که امید بازگشتی به آنها نداری …
همه اینها را که جمع میکنی به یک کلمه میرسی :
تنهایی !
سفرهای تنهایی همیشه بهترند
کنارِ یک غریبه می‌‌ن شینی
قهوه ات را می خوری
سرت را به پشتی صندلی
تکیه می دهی تا وقت بگذرد
به مقصد که رسیدی
کیف و بارانی ات را بر می داری
به غریبه کنارت
سری تکان می دهی و می روی …
همین که زخمِ آخرین آغوش را
به تن نمی کشی
همین که از دردِ خداحافظی
به خود نمی پیچی
همین که تلخی یک بغض را
با خودت از شهری به شهری نمی بری
همین یعنی سفرت سلامت
***
انگشتت را هر جای
نقشه خواستی بگذار
فرقی نمی‌کند
تنهایی من
عمیق‌ترین جای جهان است
و انگشتان تو
هیچ وقت به عمق فاجعه
پی نخواهند برد!
***
امروز آیینه حزن چهره ام را تاب نیاورد ، شکست و من ماندم و هزار تکه تنهایی !
فرستنده : مجید
تنهایی یعنی بین آدمایی باشی که می گن دوستت دارن
ولی کنار دلتنگیات نیستن
***
متن و جملات تنها شدن و افسردگی
سهم من از دنیا
نداشتن است
تنها قدم زدن در پیاده رو ها
و فکر كردن به کسی كه هیچ وقت نبود
***
تنهایی یعنی آرزوی مرگ کنی تا حتی شده برای تشییع جنازت یه عده دورت جمع بشن …
تنهایی یعنی دل هیچکس سایز دلت نیست !
تنهایی تو
به عمق لیوانیست که دست گرفته ای
مثل آب خوردن پر می شود
تنهایی من اما
مثل حبابی روی آب است
که نمی داند
قرار است نابود شود
یا در آغوش حباب دیگری بزرگتر!
***
می خواهم برایت تنهایی را معنی کنم
در ساحل کنار دریا ایستاده ای و هوای سرد و صدای موج
به خودت می آیی یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند
نه دستی که شانه هایت را بگیرد و نه صدایی که قشنگ تر از صدای دریا باشد
فقط چند قطره اشک و تصویر لعنتی
***
گاهی آنقدر تنها می شوم که خدا هم به تقدیر می گوید :
کمی مهربانتر باش !
انتظار …
نه پیر می شناسد، نه جوان
نه زن و نه مرد
نه سیاه و نه سفید
انتظار بی قضاوت به شخص
در تمام جهان شبیه هم است
مثل تنهایی و شاید عشق
***
در امتداد هر شب
من هستم و تمامت تنهایی
با خویشتن نشستن
در خویشتن شکستن
تنهایی شاید رهگذری باشد
در روزگارم بلاتکلیف مانده
که مرز بین بودن و نبودنت را
هر روز بهانه می کند …!
***
یادت باشد
هیچکس از تنهایی نمی میرد!
فقط حرف آمدن که می شود
انتظار آدم را می‌کشد
هواهای دونفره را
تنهایی قدم زدیم!
با یاد کسانی
که هوای ما را نداشتند
***
می دانم
در نهایت من و تنهایی
باهم خواهیم ماند
او سیگارش خاموش خواهد شد
و
من نیز برای همیشه خواهم خوابید
تو به تنهایی برام یک جمعیتی
به تنهایی یک شهری
یک کشوری
و من به اندازه چند میلیون نفر
به تو وابسته ام
***
آدم ها به همان سرعت که آمده اند
می روند
تنهایی ات را محکم بچسب
اینجا کسی به زانوهای در آغوش کشیده ات
حسادت نمی کند
عکس پسر تنها با اشعار تنهایی
تجملات هیچ‌وقت
جاذبه ای برایم نداشت
چیزهای ساده را دوست دارم
کتاب ها را، تنهایی را
یا بودن با کسی که من را می فهمد!
***
مرا بگیر و ببر تا سکوت و تنهایی
مرا بگیر و ببر هر کجا که آنجایی
دلم هوای سفر کرده است، کاری کن
مرا بگیر و ببر تا شبی تماشایی
تو باشی و من و جاده
تو باشی و من و عشق
منی که ماهیِ قرمز، تویی که دریایی
بیا به رسم پریدن، تو آسمانم شو
بیا که اوج بگیرم به شور و شیدایی
تو انتهای وفایی، کسی شبیه تو نیست
دلم گرفته عزیزم، کجای دنیایی؟!