بیوگرافی ویکتور هوگو نویسنده معروف؛ از شروع فعالیت تا معرفی آثار معروف

ویکتور هوگو از نوابع ادبیات فرانسه و جهان است. نویسنده بزرگی که بیشتر با شاهکار بینوایان شناخته میشود. ما نیز در این بخش از سایت ادبی و هنی روزانه قصد داریم نگاهی کامل بر زندگی این هنرمند بزرگ فرانسوی داشته باشیم. پس اگر شما نیز به زندگی این هنرمند بزرگ علاقه دارید، در ادامه با روزانه همراه شوید.
فهرست موضوعات این مطلب
تولد و اوایل زندگی
هوگو، سومین پسر کاپیتان ژوزف لئوپولد سیژیسبو هوگو، که بعدها به مقام ژنرالی رسید، و سوفی فرانسواز تِرِبُوشه بود.
در دوران جوانی، تحت تأثیر مادرش قرار داشت که از طرفداران سرسخت آزادی به سبک ولتر و شاهدوست بود. پس از درگذشت مادرش، پدرش توانست توجه و علاقه فرزندش را جلب کند. دوران کودکی ویکتور در کشورهای مختلف گذشت.
او مدتی را در کالج نجیبزادگان مادرید، اسپانیا تحصیل کرد و سپس در فرانسه تحت نظر معلم خصوصیاش، پدر ریویه، کشیش بازنشسته، آموزش دید.
در سال 1814، به دستور پدرش، به پانسیون کوردیه رفت و بیشتر تحصیلات مقدماتی خود را در آنجا گذراند. در این دوران، او به مطالعه آثار نویسندگان معاصر، به ویژه شاتوبریان، پرداخت و همچنین به نوشتن آثار ادبی مشغول شد.
ویکتور شعر گفتن را با ترجمه اشعار ویرژیل آغاز کرد و با سرودن یک قصیده بلند درباره سیل ادامه داد. نخستین مجموعه شعر او با عنوان «قصیدهها و دیگر اشعار» (Odes et poésies diverses) در سال 1822 منتشر شد که او در آن زمان 20 ساله بود. همچنین نخستین رمانش، «بو-ژارگال» (Bug-Jargal)، در سال 1826 به چاپ رسید.
ازدواج در جوانی

ویکتور هوگو در جوانی عاشق و دلباخته دختری به نام آدل فوشه شد. آدل فوشه دوست دوران کودکی ویکتور هوگو بود و درنهایت این دلباختگی به ازدواج ختم شد. ویکتور و آدل همدیگر را از کودکی میشناختند. دو خانواده فوشه و هوگو با هم صمیمی بودند و بچههایشان با هم بزرگ شدند. عشق هوگو به آدل زمانی آغاز شد که نوجوانی بیش نبود. مادر ویکتور او را از این عشق بازمیداشت. او میخواست که پسرش با دختری از خانواده بهتر ازدواج کند. مخالفت خانوادههای این دو دلداده با ازدواجشان به شرایط تراژیکی انجامید.
آغاز نگارش رمان بینوایان
در همان آغاز جوانی ویکتور هوگو تصمیم گرفت شروع به نوشتن مهمترین رمان خود یعنی بینوایان کند. این رمان با بررسی ماهیت قانون و بخشش، تاریخ فرانسه، معماری و طراحی شهریِ پاریس، سیاستها، فلسفه اخلاق، ضد اخلاقیات، قضاوتها، مذهب، نوع و ماهیت عشق را شرح میدهد. بینوایان از طریق فیلم، برنامههای تلویزیونی و تئاتر به اقبال عمومی فراوان دست یافت. فیلمهایی مثل بینوایان (موزیکال)، بینوایان (فیلم 1998)، بینوایان (فیلم 2012) و بینوایان (مینیسریال 2018) از جملهٔ آثار هنری اقتباسی از این رمان هستند.
ویکتور هوگو در آغاز رمانش، این متن کوتاه را در صدر بینوایان قرار دادهاست:
تا آن هنگام که رسوم و قوانین موجب یک عذاب اجتماعی باشند، که تصنعأ دوزخهایی در قلب تمدن پدیدآورد و مقدرات الهی را با نحوست بشری مکدّر سازد و تا آن هنگام که سه مشکل بزرگ قرن؛ ذلّت مرد در اثر تنگدستی، سقوط زن در اثر گرسنگی و پریشان حالی کودک در اثر نادانی لاینحل بماند و تا آن هنگام که در برخی از نقاط جهان اختناق اجتماعی ممکن باشد و به عبارت دیگر و از دیدگاهی وسیعتر تا آن هنگام که فقر و جهل در روی زمین موجود باشد، کتابهایی از این دست سودمند خواهد بود.
ویکتور هوگو در انتهای رمانش ساختار فراگیر کارش را توضیح میدهد:
این کتاب که خواننده پیش از این لحظه در کلیات و جزئیات از این سو به آن سو میرود… یک فرایند از شر به خیر، از بی عدالتی به عدالت، از بطلان به حقیقت، از شب به روز، از اشتها به وجدان، از فساد اداری به زندگی؛ از حیوانیت به وظیفه، از جهنم به بهشت، از هیچ به خدا. نقطه شروع: جسم، مقصد: روح. یک هیدر در آغاز، و یک فرشته در پایان.
وی در کتاب بینوایان به تشریح بیعدالتیهای اجتماعی و فقر و فلاکت مردم فرانسه میپردازد، همان عوامل و محرکهای اجتماعی که منجر به سقوط ناپلئون سوم شد.
انحصار توزیع قدرت و ثروت در دست خانواده فاسد سلطنتی که از مشکلات جامعه فرانسه کاملاً بیاطلاع بودند، سبب ایجاد معضلات اقتصادی و اجتماعی در جامعهٔ فقیر فرانسه شد و انقلاب فرانسه ناشی از همین تحولات زیرساختهای اجتماعی جامعه فرانسه بود. ویکتور هوگو در خلال پردازش شخصیتهای داستان و روانشناسی آنها، نحوه درگیری و دخالت آنان را در این نهضت اجتماعی و تودهای نشان میدهد.
مطلب مشابه: زندگینامه پائولو کوئلیو نویسنده بزرگ؛ درباره زندگی شخصی و معرفی آثار برجسته
مطلب مشابه: بیوگرافی فیودور داستایفسکی؛ زندگیِ سخت بزرگترین نویسنده تاریخ
تاثیر رمان بینوایان بر ادبیات جهان

رمان “بینوایان” (Les Misérables) نوشته ویکتور هوگو یکی از آثار برجسته ادبیات جهان است که تأثیر عمیقی بر ادبیات و فرهنگ جهانی گذاشته است. این رمان که در سال 1862 منتشر شد، به بررسی موضوعاتی چون فقر، عدالت اجتماعی، عشق، فداکاری و رستگاری میپردازد. تأثیرات این اثر را میتوان در چند زمینه زیر بررسی کرد:
موضوعات اجتماعی و سیاسی:
“بینوایان” به مسائل اجتماعی و نابرابریهای اقتصادی میپردازد و صدای کسانی است که در حاشیه جامعه قرار دارند. این موضوعات باعث شد که ادبیات بعدی نیز به بررسی مسائل اجتماعی و انتقادات اجتماعی بپردازند.
شخصیتپردازی عمیق:
شخصیتهای پیچیده و چندبعدی رمان، مانند ژان والژان، ژاورد، و فانتین، الگوهایی برای نویسندگان بعدی شدند تا به بررسی عمق روانشناختی شخصیتها بپردازند.
سبک روایی:
هوگو با استفاده از توصیفهای دقیق و نثر شاعرانه، سبکی نوین در روایت داستان ایجاد کرد. این سبک بر بسیاری از نویسندگان بعدی تأثیر گذاشت و به گسترش تکنیکهای روایی کمک کرد.
تأثیر فرهنگی:
“بینوایان” نه تنها در ادبیات بلکه در تئاتر، سینما و موسیقی نیز تأثیرگذار بوده است. اقتباسهای متعدد از این رمان، از جمله موزیکال معروف آن، باعث شده تا داستان و پیامهای آن همچنان در فرهنگ عمومی زنده بماند.
الهامبخشی به جنبشهای اجتماعی:
این رمان الهامبخش بسیاری از جنبشهای اجتماعی و سیاسی در قرن نوزدهم و بیستم بوده است. ایدههای مطرحشده درباره عدالت اجتماعی و حقوق بشر در این اثر، همچنان مورد توجه فعالان اجتماعی هستند.
به طور کلی، “بینوایان” نه تنها یک رمان بزرگ ادبی است بلکه به عنوان یک اثر فرهنگی و اجتماعی، تأثیرات عمیقی بر تفکر و ادبیات جهان گذاشته است.
ویکتور هوگو و رمانتیسم
ویکتور هوگو در سال 1831 با انتشار رمان «نوتردام دو پاری» به شهرتی جهانی دست یافت؛ این اثر پس از «بینوایان» بزرگترین کار او به شمار میرود. پیش از آن، در سال 1827، او نمایشنامهای به نام «کرمول» نوشت و مقدمهای مفصل بر آن افزود که خود به تنهایی ارزش ادبی بالایی دارد و از لحاظ اهمیت، فراتر از خود نمایشنامه است.
این مقدمه را میتوان به عنوان منشور مکتب رمانتیسم در نظر گرفت و با انتشار آن، رمانتیسم به عنوان یک مکتب ادبی مستقل شکل گرفت. بدین ترتیب، هوگو به عنوان یکی از بنیانگذاران این مکتب شناخته میشود و عصری نوین در تاریخ ادبیات جهان را آغاز میکند که به نام «عصر رمانتیسم» معروف است.
از این زمان به بعد، هوگو طرفداران زیادی پیدا کرد و خانهاش به محلی برای دیدار نویسندگان مکتب رمانتیسم تبدیل شد؛ افرادی چون آلفرد داوینی و شارل اوگوستن سنت بوو از جمله این نویسندگان بودند.
سالهای 1829 تا 1843 دورهای از شکوفایی و موفقیت برای هوگو بود. در این سالها، او چندین مقاله، سه رمان، و پنج کتاب شعر و نمایشنامه را خلق کرد. با این حال، شکست نمایشنامه منظوم او در سال 1843 و همچنین مرگ دخترش لئوپولدین که علاقه زیادی به او داشت، موجب وقفهای در خلاقیت شگرف او گردید.
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی جی. دی. سلینجر؛ نگاهی به آثار معروف نویسنده ادبیات مدرن
فعالیت سیاسی و زندان و تعبید

در سال 1845، ویکتور هوگو به دعوت شاه لوئی فیلیپه به مجلس اعیان پیوست و یک سمت سیاسی در دولت وابسته به قانون اساسی او را پذیرفت. این انتخاب با واکنشهای منفی زیادی مواجه شد که در نهایت به انزوای او منجر گردید.
در این دوران گوشهگیری، هوگو اثر معروف انساندوستانهاش، «بینوایان»، را خلق کرد. پس از وقوع انقلاب 1848، او به عنوان نماینده انتخاب شد و پس از آن لوئی ناپلئون بناپارت، رئیسجمهور جمهوری دوم فرانسه، نیز شد.
هوگو به شدت علیه اعدامها و بیعدالتیهای اجتماعی سخن گفت و در ادامه به مجمع قانونگذاری و مجمع وابسته به قانون اساسی راه یافت.
پس از کودتای 2 دسامبر 1851، هوگو ناچار به فرار به بروکسل شد و در دوران تبعید طولانی خود، آثار مهمی را نوشت. با سقوط ناپلئون سوم در سال 1870، او به وطنش بازگشت و برای چند سال به عنوان نماد مخالفت با سلطنت و حامی جمهوری شناخته میشد.
در سال 1871، او به مجلس ملی راه یافت، اما خیلی زود از نمایندگی خود کنارهگیری کرد. در سال 1874، بدون توجه به انتقادات مربوط به مکتب واقعگرایی و طبیعتگرایی، کتاب «نود و سه» را نوشت.
در هفتاد و پنج سالگی، هوگو کتاب دلپذیر «هنر پدربزرگ بودن» را منتشر کرد؛ اما همچنان به عرصه سیاست علاقهمند بود و در سال 1876 به مجلس سنا راه یافت. در فوریه 1881، به مناسبت هشتاد سالگیاش مراسمی باشکوه برگزار شد که کمتر کسی در طول زندگی خود به چنین افتخاری دست یافته است.
متن سخرانی ویکتور هوگو در مجلس ملی فرانسه
متن سخنرانی ویکتور هوگو در مجلس فرانسه در سال 1850 که از آن به عنوان یکی از تاثیرگذارترین سخنرانیهای تاریخ یاد میشود:
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن حکومت بیشتر از یک قاتل عادی حق قاتل شدن نداشته باشد، و وقتی که بصورت حیوانی درنده عمل کند، با خودش نیز چون حیوانی درنده عمل شود.
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن جای کشیش در کلیسای خودش باشد و جای دولت در مراکز کار خودش، نه حکومت در موعظه مذهبی کشیشان دخالت کند و نه مذهب به بودجه و سیاست دولت کاری داشته باشد.
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن، همچنان که قرن گذشته ما قرن اعلام تساوی حقوق مردان بود، قرن حاضر ما قرن اعلام برابری کامل حقوقی زنان با مردان باشد.
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن آموزش عمومی و رایگان، از دبستان گرفته تا کلژدوفرانس، همه جا راه را به یکسان بر استعدادها و آمادگی ها بگشاید. هرجا که فکری باشد کتابی نیز باشد. نه یک روستایی بی دبستان باشد، نه یک شهر بی دبیرستان، نه یک شهرستان بی دبیرستان،و همه اینها زیر نظر و مسئولیت حکومت لائیک، حکومت کاملا لائیک ،حکومتی منحصرا لائیک باشد.
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن بلای ویرانگری بنام گرسنگی جایی نداشته باشد. شما قانونگزاران، از من بشنوید که فقر آفت یک طبقه نیست، بلای همه جامعه است. رنج فقر تنها رنج یک فقیر نیست، ویرانی یک اجتماع است. احتضار طولانی فقیر است که مرگ حاد توانگر را به دنبال میاورد. فقر بدترین دشمن نظم و قانون است. فقر نیز، همانند جهل، شبی تاریک است که الزاما می باید سپیده ای بامدادی در پی داشته باشد.
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی جان اشتاین بک؛ از تولد تا مرگِ نویسنده بزرگ و برنده جایزه نوبل ادبیات
رمان شاهکار مردی که میخندد

بعد از معروفیت فراوان، ویکتور هوگو دست به نوشتن رمان مردی که میخندد کرد. ویکتور هوگو این رمان را در بروکسل نوشت و آن را در آوریل سال 1869 منتشر کرد. داستان کتاب در اوائل قرن هجدهم و در انگلستان روی میدهد.
داستان زمانی رخ می دهد که وقتی نجیبزادهای مغرور از بوسیدن دست «شاه جیمز» مستبد در سال 1690 سر باز میزند، پادشاه او را اعدام کرده و صورت پسرش را زخمی میکند. این زخم که به صورت خنده درمیآید، تا آخر عمر روی صورت کودک میماند.
آخرین روز یک محکوم

آخرین روز یک محکوم به اعدام نام یک کتاب رمان کوتاه ادبی از ویکتور هوگو نویسندهٔ فرانسوی است؛ که برای نخستینبار در سال 1829 منتشر شد و یکی از آثار مشهور ادبی جهان بهشمار میرود.
این رمان تفکر مردی محکوم به مرگ را بازگو میکند. ویکتور هوگو این رمان را در نفی و تقبیح حکم اعدام نوشت.
این کتاب در سال 1397 بعد از سالها با ترجمه بنفشه فریسآبادی و توسط نشر چشمه با عنوان «آخرین روز یک محکوم» به بازار کتاب برگشت.
در نسخه منتشر شده توسط نشر چشمه، علاوه بر رمان آخرین روز یک محکوم، داستان «کلود بینوا» و نیز ترجمه مقدمه رمان که خطابه مفصل هوگو علیه حکم اعدام است نیز برای اولین بار در ایران منتشر شده است.
ویکتور هوگو چندین بار چشمانداز گیوتین را دیده و خشمگین و عصبی بود که جامعه میتوانست از آن استفاده کند. یک روز پس از عبور از “Place de l’Hotel de Ville” جایی که یک محکوم به اعدام در انتظار یک اعدام از پیش برنامهریزی شده بود، هوگو شروع به نوشتن “آخرین روز یک محکوم” کرد و به سرعت این رمان را به پایان رسانید.
این کتاب در فوریه 1829 توسط انتشارات چارلز گوسلین بدون نام نویسنده منتشر شد. با وجود این، سه سال بعد، در تاریخ 15 مارس 1832، هوگو داستان خود را با پیشینه طولانی و امضای خود تکمیل کرد.
مطلب مشابه: زندگینامه آنتوان چخوف نویسنده روس از آغاز نویسندگی تا معرفی آثار
اواخر زندگی و مرگ ویکتور هوکو

اواخر زندگی ویکتور هوگو به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان تاریخ ادبیات فرانسه، مملو از فعالیتهای ادبی و اجتماعی بود. او در سالهای پایانی عمر خود به شدت به مسائل اجتماعی و سیاسی توجه داشت و به عنوان یک چهره مهم در مبارزات برای حقوق بشر و عدالت اجتماعی شناخته میشد.
هوگو در سال 1881، در سن هشتاد سالگی، کتاب «هنر پدربزرگ بودن» را منتشر کرد که به نوعی بازتابی از تجربیات زندگیاش و عشقش به خانواده و نسلهای آینده بود. او همچنین به نوشتن شعر ادامه داد و آثارش به عمق احساسات انسانی و موضوعات اجتماعی پرداخته بود.
در سال 1885، هوگو به شدت بیمار شد و وضعیت سلامتیاش رو به وخامت گذاشت. او در 22 مه 1885 در سن 83 سالگی درگذشت.
مرگ او موجب غم و اندوه گستردهای در فرانسه و دیگر نقاط جهان شد. هزاران نفر در مراسم تشییع جنازهاش شرکت کردند و او را به عنوان یک قهرمان ملی و نماد آزادی و عدالت گرامی داشتند.
پیکر هوگو در ابتدا در گورستان پیر لاشز در پاریس دفن شد، اما پس از مدتی، طبق وصیتش، جسدش به مقبرهای بزرگتر منتقل شد. او همچنان به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان تاریخ شناخته میشود و آثارش، به ویژه «بینوایان» و «گلادیاتورها»، تأثیر عمیقی بر ادبیات و فرهنگ جهانی گذاشته است.
تاثیر ویکتور هوگو بر ادبیات
ویکتور هوگو یکی از بزرگترین نویسندگان و شاعران تاریخ ادبیات فرانسه و جهان است و تأثیر عمیق و گستردهای بر ادبیات داشته است. برخی از جنبههای تأثیر او به شرح زیر است:
نوآوری در فرم و سبک:
هوگو به عنوان یکی از پیشگامان رمان مدرن شناخته میشود. او با استفاده از تکنیکهای نوین داستاننویسی، شخصیتپردازی عمیق و توصیفهای دقیق، به رمانها بعدی جدیدی بخشید. آثارش مانند «بینوایان» و «گوژپشت نتردام» نمونههای بارزی از این نوآوریها هستند.
موضوعات اجتماعی و سیاسی:
هوگو به مسائل اجتماعی و سیاسی زمانهاش توجه داشت و در آثارش به مشکلاتی مانند فقر، نابرابری، و بیعدالتی پرداخته است. او با استفاده از ادبیات، صدای بیصداها و مظلومان را به گوش جامعه رساند و به نوعی آگاهی اجتماعی را در خوانندگانش ایجاد کرد.
شعر و ادبیات رمانتیک:
هوگو یکی از بنیانگذاران مکتب رمانتیسم در ادبیات فرانسه بود. او با آثار شعری خود، احساسات عمیق انسانی، عشق، آزادی و طبیعت را به تصویر کشید. شعرهایش در ایجاد فضایی جدید برای بیان احساسات و عواطف تأثیرگذار بود.
تأثیر بر نویسندگان بعدی:
آثار هوگو الهامبخش بسیاری از نویسندگان بعدی در فرانسه و دیگر کشورها بوده است. نویسندگانی مانند مارسل پروست، فئودور داستایوفسکی و چارلز دیکنز تحت تأثیر سبک و مضامین او قرار گرفتند.
نقش در فرهنگ عمومی:
هوگو نه تنها یک نویسنده، بلکه یک شخصیت فرهنگی و اجتماعی بود که در مسائل سیاسی و اجتماعی فعال بود. او به عنوان یک نماد آزادی و حقوق بشر شناخته میشود و آثارش همچنان الهامبخش جنبشهای اجتماعی در سراسر جهان هستند.
به طور کلی، ویکتور هوگو با آثارش نه تنها به ادبیات غنای بیشتری بخشید، بلکه موجب تغییر نگرشها نسبت به مسائل اجتماعی و انسانی شد و تأثیر او تا به امروز ادامه دارد.
مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی هاروکی موراکامی نویسنده افسانه ای ژاپنی و معرفی آثار او
آخرین وصیت و نامه ویکتور هوگو به مخاطبینش

ویکتور هوگو در پایان عمر نامهای را خطاب به تمام مخاطبینش نوشت که تا به امروز یکی از معروفترین نامههای جهان باقی مانده است. شرح نامه به شکل زیر است:
اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی/ و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد/ و اگر اینگونه نیست، تنهاییات کوتاه باشد/ و پس از تنهاییات، نفرت از کسی نیابی/ آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد/ بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی.
برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی/ از جمله دوستان بد و ناپایدار/ برخی نادوست و برخی دوستدار/ که حداقل یکی در میانشان/ بیتردید مورد اعتمادت باشد.
و چون زندگی بدینگونه است/ برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی/ نه کم و نه زیاد، درست به اندازه/ تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد/ که دستکم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد/ تا که زیاده به خودت غرّه نشوی.
و نیز آرزومندم مفیدِ فایده باشی/ نه خیلی غیرضروری/ تا در لحظات سخت/ وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است/ همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرِ پا نگهدارد.
همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی/ نه با کسانی که اشتباهات کوچک میکنند/ چون این کار سادهای است/ بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبرانناپذیر میکنند/ و با کاربرد درست صبوریات برای دیگران نمونه شوی.
و امیدوام اگر جوان هستی/ خیلی به تعجیل، رسیده نشوی/ و اگر رسیدهای، به جواننمایی اصرار نورزی/ و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی/ چرا که هر سنی خوشیها و ناخوشیهای خودش را دارد/ که لازم است بگذاریم در ما جریان یابد.
امیدوارم دست نوازشگری داشته باشی/ به پرندهای دانه بدهی و به آواز یک سَهره گوش کنی/ وقتی که آوای سحرگاهیش را سر میدهد/ چرا که به این طریق/ احساس زیبایی خواهی یافت، به رایگان.
امیدوارم که دانهای هم بر خاک بفشانی/ هرچند خُرد بوده باشد/ و با روییدنش همراه شوی/ تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد.