انشا امام زمان (عج) + 19 انشای زیبای ادبی و کوتاه با موضوع حضرت مهدی امام دوازدهم

19 انشا زیبا در مورد حضرت مهدی امام دوازدهم (عج)

در این بخش روزانه 5 انشا در مورد حضرت مهدی امام زمان (عج) را آماده کرده ایم. انشا، مقاله و تحقیق ادبی در مورد غیبت امام زمان و امامت وی را آماده کرده ایم.

انشا در مورد امام زمان (عج)

مقدمه

حضرت مهدی (عج) امام دوازدهم ما شیعیان، امام غایب است و اگر چه حضور دارد، ما او را نمی‌بینیم. همه ما هر جمعه منتظر ظهور او هستیم تا بیاید و جهان را از اینهمه ظلم و سیاهی نجات دهد. اما حالا که در زمان غیبت ایشان به سر می‌بریم چه باید بکنیم؟

بدنه

برای من این که حضرت مهدی مسافر زمان هاست و همه مردم را می‌بیند و همه چیز را متوجه می‌شود اما کسی ایشان را نمی‌بیند بسیار جالب است. فکر می‌کنم که چقدر این تجربه – که نعمتی است از طرف خداوند به امام آخر ما – باعث می‌شود امام زمان از همه داناتر باشد، زیرا اون تجربیات زیادی دارد و همه چیز را دیده و شنیده. برای همین ما شیعیان گاهی در دل خود با او سخن می‌گوییم  و انتظار می‌کشیم. به راستی چقدر خوشبختند کسانی که ظهور امام زمان و برچیده شدن بساط ظلم را می‌بینند. آنگونه که من می‌دانم انتظار  ایشان را داشتن، ظهورشان را نزدیک می کند. بنابراین من درباره امام زمان بیشتر مطالعه و تحقیق می‌کنم تا شناخت دقیق تری نسبت به ایشان داشته باشم و با انتظار کشیدنش، امیدوار باشیم که هر چه زودتر ایشان را ببینیم.

نتیجه

بزرگترین وظیفه ما در زمان غیبت، انتظار فرج و ظهور دولت جهانی حضرت مهدی (عج) است. برای عملی شدن این انتظار باید به تمام دستورات قرآن، پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) عمل کنیم.

موضوع انشا دلنوشته به مناسبت نیمه شعبان

مقدمه 
مژده ای دل که شب نیمه شعبان آمد بر تن مرده و بی جان جهان جان آمد
بانگ تکبیر نگردرهمه عالم بر پاست همه ی گویند مگر جلوه یزدان آمد

متن انشا 
به نام حضرت دوست که هر چه داریم از اوست

آقای من! این جمعه هم گذشت.و چند روز دیگر جمعه هفته بعد می­رسد و بازهم نیمه شعبان روز ولادت فرا می­رسد. نزدیک نیمه شعبان قم حال و هوای دیگری دارد. کوچه­ ها آذین بندان شده. همه ی جا را ریسه می­کشند. اهالی همه ی محله­ ها جلوی در خانه ­هایشان را آب و جارو می­کنند. خیابان ها چراغانی می­شود. خودرا برای جشن میلادت در نیمه شعبان آماده می­کنند. و جمعه هفته دیگر خیل جمعیت از همه ی جای ایران که از همه ی جای دنیا به قم و جمکران سرازیر می­شود.

و من چه بگویم. بگویم دلم گرفته. یا بگویم رو سیاهم. یا بگویم منتظرم. یا بگویم هنوز دلم را آب و جارو نکرده ­ام. چگونه بگویم. بخود بگویم یا به دیگران. آیا گوش دلم به این حرفها توجه می­کند. کسیکه عمری زندگی می­کند فقط برای زندگی کردن.نه خودرا می­شناسد و نه زندگی را.همیشه گمان می­کند که دارد زندگی میکند. اما کدام زندگی؟

اگر این حرفهای پریشان را نزنم چه کنم؟ شاید بتوانم کمی خودم را سبک کنم. هفته بعد هم می­رود و نیمه شعبان هم تمام می شود و باز قم و جمکران خلوت می­شود. ودر انتظار نیمه شعبانی دیگر. همه ی منتظرت هستند. اما من . من آیا منتظرت هستم؟ من چه کرده­ ام؟ کدام کوچه را جارو کرده ­ام؟ من حتی دل خودم را آب و جارو نکرده ­ام. کدام محله را ریسه بسته ­ام؟ من حتی دل خودم را ریسه نبسته­ ام. کدام خیابان را چراغانی کردم؟ سالهاست که چراغ دلم سوخته و درستش نکرده ­ام.

آقا جان اگر نیمه شعبان به مسجد جمکرانت نیایم چه کنم؟ تنها امیدم گمان می­کنی غیر از مسجد جمکران توست؟ یا نه؟ آیا باید به چیز دیگری امید ببندم؟ تمام سال می­آید و می­رود. رمضان. محرم و صفر. رجب و شعبان.

ایام سرور و شادی یا عزاداری و عزای امامان و پیامبر و باقی صالحان آمد و رفت. من چه فرقی کردم؟ که حال نیمه شعبان برای من فرقی داشته باشد؟ اما در دلم چیزی می­گوید نیمه شعبان فرق می­کند. سالگرد ولادت امام حاضر و زنده ­ای است که امید زمین و زمان است. امامی که هزار و چهارصد سال عمر کرده و هزار و چهارصد سال در غیبت صبر کرده.

مطلب مشابه: انشا با موضوع آزاد + چند انشاء زیبا توصیفی با موضوع پیشنهادی و مختلف

انشا درباره امام زمان (عج)

موضوع  انشا در مورد غربت و تنهایی امام زمان

مقدمه 
این انشا در مورد نقش انسانها درباره علت تاخیر در ظهور امام زمان «عج» است…

انشا در مورد نیمه شعبان برای کلاس سوم
متن انشا 
« بسم الله الرحمن الرحیم »

چه فرقی میکند این که امسال هزار و صد و سی و نهمین سال غیبت باشد یا هزار و صد و سی و هشتمین سال، وقتی تمام این سال‌ها با خون دل گذشته و تمام تفاوتش یکسال خون گریه کردن بیشتر یا کمتر است.

من نمیتوانم جشن های‌ نیمه شعبان را در خود هضم کنم. یا حضرت نور؛ تنها ما هستیم که می‌توانیم فرا رسیدن هزار و صد و چندمین اندوه نیامدنت را مصرّانه جشن بگیریم.

آدم چگونه شرکت کند در جشن هایی که با بهانه تو از گناه پذیرایی میکند؟ چطور می شود بهره برد از برخی شادی های‌ غیر مجازی که قلب تو را نشانه رفته است؟ تو با این همه ی اشک آه چند صد ساله نیامدی؛ یقین دارم که با ساز و آواز هم نخواهی آمد.

این تنها از ما بر می آید که پشت شیشه ماشین هایمان بنویسیم: اللهم عجل لولیک الفرج، اما به میدان ولی عصر پشت کنیم توی بزرگراه انتظار! تنها ما می‌توانیم در فراق سوال برانگیز تو، در کمال آرامش مولودی بخوانیم و ناز قدم های‌ تو کف مرتب بزنیم. تنها ما می‌توانیم نقل و شیرینی پخش کنیم و از خود نپرسیم که هم زمان با فرا رسیدن هزار و صد و چندمین نیمه شعبان بدون او، اولویت با جشن است یا عزا؟ کمی آن طرف تر در حوالی جنوب غرب دلهای اهل غروب؛ تازه زخم بنی هاشمیان سر باز میکند.

تازه حدیث غربت تفسیر می شود. من باور دارم که نیمه شعبان، جشن گرفتنی نیست. اعتقادم این است که در نیمه شعبان، بیش تر از عاشورا باید گریست. چرا تنها یک شب باید به یاد تو افتاد، که نامش شب نیمه شعبان باشد. چرا تنها یک نصفه روز باید دلتنگ تو بود که نامش غروب جمعه باشد. تو امام زمان ما هستی. تو امام کل زمانی، نه فقط امام نیمه شعبان و ولی عصر و امام غروب جمعه.

دنیا آن قدر ما را سرگرم خود کرده تا به قدر یک لحظه هم یادمان نیفتد که بالاخره چه شد؛ آمد آنکه باید بیاید، یا بازهم نیامد؟ فراق سرآمد یا هنوز آتش جدایی شعله ور است؟ ما دیگر فرصت نمیکنیم به برخی مسائل رسیدگی کنیم. گاهی می شود که حتی وقت سر خاراندن هم نداریم. اینروزها دلگرم چیزهای دیگر و سرگرم مسائل بهتری هستیم.

آقا جان نیمه شعبان رابا همه ی وجود و با قلبی مملو از سرور جشن میگیریم تا اردات و عشق خود رابه ساحت مقدست نشان دهیم. بعد از هر نمازمان دعای فرج می‌خوانیم .

خدا می‌داند که زمزمه های‌ اللهم کن لولیک ما رنگ و بوی دیگری گرفته است و از عمق قلب ما برمی خیزد. احساس نیاز ما از لحن کلام ما پیداست اگر چه گناه و معاصی ما هم زیاد است و شاید دعای ما به آسمان نرود البته ناامید هم نیستیم. ناامید نیستیم از تو که اسوه همه ی فضیلت ها و خوبی هایی، تویی که سرچشمه همه ی پاکی ها و نجابت هایی، تویی که امام روشنایی ها و شرافت هایی، می‌خواهیم خودت برای تعجیل در امر فرجت دعا کنی، که فرجت روز رهایی و عزت و سربلندی همه ی مستضعفان و مظلومان زمین خواهد بودو روز خواری مستکبران عالم .

نتیجه گیری 
روزی که چشمان کم فروغ ما به جمال دل آرایت روشن شود بهترین و خواستنی ترین، روز خدا خواهد بود. تو از خدای مهربان تعجیل در فرجت را بخواه، ما هم بر سجاده عشق فقط همین را از خدا می‌خواهیم.

انشا درباره امام زمان (عج)

موضوع  انشا کوتاه درباره امام زمان «عج»

متن انشا 
از وقتی که یادم می آید حرف از آمدنش بود آمدن کسیکه می آید تا دنیایمان را گلستان کند. بعد ها که به مدرسه رفتیم هر صبح دعای فرج خواندیم تا بیاید، بیاید که دنیایمان از هر بدی پاک شود. همه ی فکر ذکرمان این بود که دعا کنیم که هر چه زودتر ظهور کند، تا بر پا شود عدل، ریشه کن شود ستم، پاک شود اشک چشم ستمدیده و یتیم.

هر نیمه شعبان کوی و برزن را چراغانی کردیم، شربت و شیرینی دادیم، تنها حرفی که زدیم، دعایی که کردیم، فقط از آمدن سرورمان بود. جشن های عروسیمان را طوری برنامه ریزی کردیم که در روز نیمه شعبان باشد.اما آقا هنوز هم نیامده ای، نکند رفتار ما، کردار ما و اعمالمان دلیل این همه ی غیبتت باشد.هیچ کدام به این فکر نکردیم که این بدی که میگوییم دلیلش خود ما باشیم. به این فکر نکردیم که عدلی که راجبش حرفش را می زنیم خودمال همه ی سعیمان را کردیم که در حد توان بر پایش کنیم.

نکند ظلمی که ازش دم میزنیم حرف و رفتاری باشد که با آن دلی شکسته باشد. به این فکر نکردیم رفتار من فرزند دلیل این همه ی غیبت باشد. اصلا توجه به این نکردیم که عروسی که نیمه شعبان بپا کردیم با آن همه ی تجملات نه تنها دل آقایمان را شاد نمی کند که دعایش بدرقه راه زندگی‌هایمان شود، بلکه ناراحت هم می شود.آقا جان هم اکنون که این متن را می نویسم به این فکر می کنم نکند دلیل این غیبتت با این همه ی دعا خود ما باشیم که گم شدیم در بین ساختمان‌های آن چنانی و گوشی های مدل جدیدمان و چت‌های شبانه در گروه‌ها.

دیگر حتی دعای فرج صبحگاهی هم نمیخوانیم. نکند رفتارهایمان از روی عادت و نوعی تقلید بچه گانه است مانند دعا فرج سر صف که یکی میخواند ما تکرار می کردیم، از ته دل برای آمدنت دعای فرج نخواندیم.هم اکنون که مدرسه تمام شده و بزرگ تر آن دعا هم یادمان رفته است. دارم به این فکر می کنم که نکند مهم تر از انتظار آمدنت سرباز خوب بودن است، چه در زمان غیبت چه وقتی که با آمدنت جهانمان را گلستان میکنی.

مطلب مشابه: انشا در مورد خدا + مجموعه 5 انشا زیبا در مورد خداوند

موضوع  انشا در مورد امام زمان و حضرت مهدی علیه السلام

متن انشا 
مولای ما ! خنده بر لبهایمان خشکیده و غم همچون سایه ای شوم پرده سیاه خود را بر دلهایمان گسترانده .

تمام زندگیمان را زمستان سرد و بی روح مادیات فرا گرفته.

بیا وسبزی و طراوت حیات را به این سربازان آخرالزمانی ات هدیه کن.

انشا در مورد ولادت حضرت مهدی
ای نازنین !

دلمان برای یک جرعه می ناب لک زده .

گوشهامان از ضجه کودکان بی پناه و مو یه زنان داغدار و ناله مردمان ستم دیده پر شده است ،

دستهایمان خالی ست ، دیگر رمقی نمانده ، بیا.

بیا که برای نجات از این طوفان روزمرگی ، به کشتی امن تو نیاز است.

بیا که شکستن این بت جهل و غفلت فقط از ید تو بر می آید.

بیا که غلبه بر اژدهای مدرنیسم بدون عصای تو ممکن نیست .

بیا که جهان مرده را تنها نفس تو ممد حیات است!

انشا در مورد انتظار حضرت مهدی
جمعه ها می ایند و می روند.

دستهامان خالی ست ، دستی بر آرو دستمان بگیر.

بیا که دیگر طاقتی نیست، بیا.

به امید ظهورت، ای همیشه حاضر ….

موضوع انشا سلام بر مهدی فاطمه

مقدمه 
سال هاست بین ما ایستاده ای ، ما را می بینی و خجالت می کشی. می بینی که گناه در میان ما پرسه می زند و جنایت روی دوشمان نشسته است. می بینی که دلهامان با سیاهی فاصله ندارند. می بینی که شیطان، روی قلب ما سایه انداخته است. چقدر بی قراریم برای گناه کردن، چقدر ناتوانیم برای دیدن لبخند خدا.

متن انشا 
چقدر تنهاییم وقتی که میان ما هستی و تو را نمی بینیم. سال هاست میان ما ایستاده ای. همه چیز را می بینی. می بینی که به لحظه ها رحم نمی کنیم. لحظه ها را بدون این که دریابیم پشت سر می گذاریم. ما قاتل لحظه هاییم. می بینی که با همه ی خوبی ها در افتاده ایم. می بینی و سر به زیر می اندازی؛ خجالت می کشی. سال هاست که میان ما ایستاده ای و همه چیز را می بینی و تحمل می کنی .تو آگاهی، تو از دل های بی طاقت ما آگاهی داری. تو از دل های سر به زیر ما که راه آسمان را گم کرده اند آگاهی داری. از فریادهای بی صدای ما آگاهی داری. از روزهای تکراری ما، از عمق شب های تار ما، از زورق به گل نشسته ی امیدمان آگاهی داری .

آگاهی های تو در همه ی کوچه ها جاری شده است. عرق شرممان را ببین! روزها می گذرد و مثل باد می رود. زمان، اعصاب دل ها را خرد کرده است و زمین، همین طور سرگیجه دارد و حیران است. از روزهایمان بوی ماندگی می آید. ما برای یکدیگر یکنواخت شده ایم. چقدر بی معناییم! چقدر در دفتر مشق زندگی مان غلط املایی داریم. یکی بیاید پنجره ی زنگ زده ی اتاقمان را باز کند. یکی بیاید برنامه ی روزانه مان را از سطر بنویسد، چرا هیچ کس نمی آید روحمان را با خودمان آشتی دهد؟

محله را بوی گند برداشته است. حالمان دارد به هم می خورد.

خجالت می کشی ولی باید شروع کرد. شرمنده ات کردیم، ولی باید کمکمان کنی. سلول های بدنمان هم از هم فراری اند. آن قدر بو می دهیم که نسیم از کنارمان نمی گذرد و هوا بی حوصله شده است مردیم از این همه بی خودی؛ از این همه نا آگاهی. با همه ی ماندگی و نادانی ام باز هم تو را می جویم.

انشا راجب حضرت مهدی
نتیجه گیری 
تو را که صبرت زمان را انگشت به دهان کرده است.

سلام بر صبرت، سلام بر آگاهی ات.

سلام بر آمدنت…

موضوع انشا در مورد نیمه شعبان ( به زبان ادبی )

مقدمه : 

با قلبی مالامال از غم دلتنگی ات ولادتت را شادباش میگویم

و با قلم منظرم چند سطر به محضرتان پیشکش میکنم.

متن انشا : 

امروزعالم در حال سرور است. آسمانیان هم در شادمانی‌اند همه به هم تبریک می‌گویند و بر سر هم شکلات و نقل می‌ریزند. امروز روز تولد امام زمانمان است، کسی که در نبودنش نیز هست و به اذن خداوند ما را هرگز رها نکرده است و ما هر روز و هر ساعت و حتی هر ثانیه در آرزوی زیارت رخ چون خورشیدش، دست بر آسمان داریم و در محمل نیاز، از پروردگار بلند مرتبه، ظهور پرشکوه او را تمنا می‌کنیم.

عزیز دل زهرا ای نور چشمان پیامبر و علی تو را که مقصد و مقصود همه مایی. همه عالم برای آمدنت لحظه شماری می‌کنند. همه جان‌های خسته تو را می‌خواند و دعای خیر عاشقان و منتظران تعجیل در ظهورتوست تویی که آسمانیان به تعظیمت نشسته‌اند و زمینیان از فراقت در سوز کز کرده‌اند. آری همه تو را می‌خوانند تویی که تمنای عالمی.

نتیجه گیری : 

امام ما! بیا که احساس نیازمند توست. پرنده‌ها در سلام صبحگاه خود تو را می‌خوانند و گلها به امید نوازشت رخ می‌نمایانند. بیا که دست‌های نا توان ما در آرزوی یاوری تو مولا، شب و روز از گونه‌هامان قطرات شبنم را بر می‌چیند و لطافت باران را به جاده‌های عشق می‌پاشد، بلکه گلستانی بسازد از گلهای ناز و اطلسی که فرش راهت باشد و خاک قدمت. بیا که زمین تشنه محبت و سلام توست و زمان در نقطه انتظار ایستاده است.

انشا آشنایی با امام زمان (عجل الله فرجه)

مقدمه : 

با نام خدا انشای خود را در مورد زندگی امام زمان عجل الله فرجه آغاز میکنم .

متن انشا : 

امام زمان ما، حضرت مهدی (عج) نام دارد که از نظر ها پنهان است ولی حضور دارد. ایشان ما انسان ها را می بیند و بنابر سخن امام علی (ع) ایشان به مردم سلام می دهند. ( حضرت علی علیه السّلام فرموده اند : حجت خداوند در میان مردم حضور دارد ، از معابر و خیابان ها عبور می کند به نقاط مختلف جهان می رود ، سخن مردم را می شنود و برجماعت مردم سلام می کند. می بیند و دیده نمی شود؛ تا این که زمان ظهور و وعده ی الهی و ندای آسمانی فرا می رسد. هان! آن روز، روز شادی فرزندان علی (علیه السّلام) و پیروان اوست.)

امام مهدی (عج) دوازدهمین امام شیعیان است که به فرمان خداوند غایب شده است و به اذن خدا هم ظهور خواهد کرد. غیبت ایشان به معنای عدم حضورشان نیست؛ تنها دیده ها نمی تواند ایشان را درک کند اما هنگامی که به اذن خداوند ظهور کنند، هم دیده ها به جمال ایشان نورانی خواهد شد و هم می توان حضورشان را درک کرد.

امام زمان (عج) آخرین امام شیعیان است و هر لحظه به اذن خداوند تظاره گر اعمال شیعیان می باشد. خوشا به حال آنانی که در زمان غیبت امامشان هم چنان از او پیروی می کنند و خود را برای ظهور ایشان آماده می سازند؛ ظهوری که با آن ظالمان و ستمگران جهان شکست خواهند خورد و عدالت سراسر جهان را فرا خواهد گرفت.

چه لحظه ی زیبایی است زمانی که خبر ظهور امامت را بشنوی و مشتاقانه برای دیدار و بیعت با او دوان دوان قدم برداری. بدا به حال کسانی که امام زمان را قبول نداشته و امیدی به ظهور ایشان ندارند؛ چهره آشفته و شکست خورده ی اینگونه افراد با ظهور آن حضرت دیدنی تر خواهد شد!

نتیجه گیری : 

در پایان انشای خود را با این حدیث زیبا و مهم از پیامبر اکرم به پایان میبرم که می فرمایند:

هر که بمیرد و امام زمانش را نشناسد ، همانند مردن زمان جاهلیت مرده است.

ما هم چنان منتظر امام غایبمان هستیم. اللهم عجل لولیک الفرج

انشا بهار و ظهور امام زمان – متن ادبی

مقدمه :
مولایم ما را ببخش که یک عمر چه کودکانه نشستیم و انتظار کشیدیم تا صدای شلیک یک توپ ، نوید آمدن بهار را سردهد.ای صد حیف که تو بهار بودی ومن بی تو هر فروردینم دی بودو نمی‌دانستم.

صادق «ع» آل محمد«ص» فرموند:

نوروز و اول بهار روزی است که ما توقع فرج حضرت مهدی «عج» را داریم.

انشا درباره امام زمان عج
متن انشا :
کودک که بودم پدرم جمعه ها صبح درب خانه را آب و جارو میکرد تا اگر مولا ازآن حوالی عبور کند

و نو روز هر باره این حس را درمن زنده می کند

مردمی را می‌بینم که سراسر شوق و شورند ، خانه تکانی می کنند و لباسهای نو برتن

اما برای چه ؟ برای که ؟

اینان منتظرند تا بهار شود ؟

انشا درباره امام زمان کلاس چهارم
سالهاست می اندیشم که هنگام بهار مگر چه می شود که آن گونه به هم می ریزیم ،

مهربان می شویم، به سراغ هم می‌رویم و از همه ی مهمتر منتظر می شویم

انتظار …

سالهاست به لحظات سال تحویل و یک دقیقه ای که قبل از حلول سال نو

همه ی ساکتند و نفس ها را در سینه حبس می کنند می اندیشم!

و هرساله هیچ اتفاقی نمی افتند!!!

انشا درباره امام زمان ادبی
کجایی ای ربیع الأنام و نضره الأیام

نمیدانم ، شاید از گذشته به ایرانیان آن گونه آموختند تا رزمایش ظهور برگزار کنند

وصد حیف که ره گم کردیم و انتظار خورشید را کشیدیم و حال آنکه تو خود خورشید بودی و ما ندانستیم.

ای کاش دقایقی تمام نفس ها برای تو حبس می شد و همه ی باهم زمزمه میکردند دعای عهد و ندبه و فرج را

و ای کاش هفت سین مان را در جمکران می گستردیم

ودر آن به جای سفره ، «سجاده ای» می انداختیم به گستردگی زمین

و«ستاره ای» از آسمان به زیر می کشیدیم به یاد تو

و «ساعتی» برای شمار ثانیه هایی که بی تو گذشت

و «سدر» رابه یاد سدره المنتهی مصطفی «ص» بر سجاده می ریختیم!

و «سیصد و سیزده سرباز» و «سلاحی» به نشان پایبندی بر سوگندی که با تو بسته ایم

تا خونی که در رگهایمان است نذر تو باشد که چه نیکو در عهد آموختیم بسراییم

انشا درباره امام زمان کلاس پنجم
«شاهِراً سَیْفی ، مُجَرِّداً قَناتی، مُلَبِّیاً دَعْوَهَٔ الدّاعی فِی الْحاضِرِ وَ الْبادی »

و با شمیشر آخته ، و نیزه لخت ، پاسخ گویان به ندای آن خواننده بزرگ در شهر و بادیه ایم.

و سین ششم سجاده مان را از خدا می خواهیم تا «سرمه» کشد چشمانمان رابه وصال دیدارش

و شنوا سازد شنوایی مان رابه نوای انا المهدی

اَللّـهُمَّ اَرِنیِ الطَّلْعَهَٔ الرَّشیدَهَٔ ، وَ الْغُرَّهَٔ الْحَمیدَهَٔ وَ اکْحُلْ ناظِری بِنَظْرَهٔ منِّی اِلَیْهِ

و سین هفتم را نیز من بر این سجاده می نشانم « درود علی آل یاسین».

انشا درباره امام زمان کلاس سوم
نتیجه گیری :
به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجه ابن الحسن العسکری «عج» که صد البته نزدیک است.

درباره روز تولد امام زمان نیمه شعبان یک بند زیبا بنویس

آغاز امامت امام زمان علیه‌السلام ، روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال 265 ه. ق است ؛ یعنی روز شهادت امام یازدهم علیه‌السلام آغاز امامت امام زمان علیه‌السلام است . جالب است بدانیم که ولادت امام زمان در روز جمعه بوده و اولین روز امامتش روز جمعه و نیز بنا بر نقلی که از نظر شیعه ، بسیار مشهور است ، ظهور امام هم روز جمعه است و همچنین یکی از اسامی آن حضرت نیز جمعه است.
یکی از افراد مورد وثوق و اعتماد ائمه معصومین و خاصه امام عسکری و امام زمان (علیهما الاسلام) فردی به نام ابوسهل بود . ابوسهل اسماعیل بن علی نوبختی می گوید : پس از آن که معتمد ، امام عسکری علیه‌السلام را به زهر مسموم کرد ، من به خدمت امام عسکری شرفیاب شدم ، لحظه ای بود که فرزند امام عسکری علیه‌السلام هم بر پدر وارد شده بود . امام حالش منقلب بود و شدیدا ضعیف شده بودند به گونه ای که وقتی ظرف آب را برای نوشیدن به امام عسکری علیه‌السلام دادند ، قدرت نگهداری ظرف آب را نداشت و می لرزید و دندانهای امام عسکری که به کاسه نزدیک شده بود می خورد و من صدایش را می شنیدم . در این لحظه وقتی که امام زمان علیه‌السلام وارد شد ، به محض این که چشم امام عسکری به امام زمان افتاد ، بسیار خوشحال شد اما لحظه ای گریست و بعد او را به عنوان آخرین وصی رسول الله و آخرین امام مؤمنین و به عنوان حجت بر حق خدا معرفی کرد و وصیت و سفارش خود را به امام زمان نمود . در این لحظه گویی احساس شد لحظه آغاز قبول مسؤولیت امامت امام زمان بود . بعد امام عسکری رو به امام زمان کرد و فرمود :« یا سید أهل بیته ! اسقنی بالماء فإنی ذاهب إلی ربی ؛ (1) ای بزرگ خاندان خودت ! آبی به من بنوشان ؛ زیرا من به زودی به سوی پروردگارم خواهم شتافت ». امام زمان علیه‌السلام هم آب را به دست پدرش داد و بعد به پدرش کمک کردند تا او وضو بسازد . صحبت هایی هم بین امام عسکری و امام زمان (علیهما الاسلام) صورت گرفت آن گاه امام عسکری علیه‌السلام به درجه رفیع شهادت نایل گشتند .

انشاء کوتاه درباره عدالت

در را به هم میکوبم و خودم را در افکارم غرق می کنم. چه قدر از دست مادرم و برادرم عصبانی ام. چقدر راحت با یک دروغ برادرم، مقصر شناخته شدم. آخر چقدر بی عدالتی…. این افکار ناخود آگاه مرا به یاد آمدن امام زمان (عج) می اندازد. چه قدر خوب می شمد اگر او بیاید؛ و می دانم که می آید. او می آید تا منصفانه حکم کند و حق را به حق دار دهد.

اومی آید تا الفبای عدالت را بر سردر وجدان تک تک ما بنویسد تا آن را هرگز فراموش نکنیم. او می آید تا روحمان را بشویاند و پادتن عدالت و صداقت بر روی زخم های کهنه و عمیق گناهانمان بپاشد. تنها اوست که به وفادارانش، وفاداری نشان می دهد و هنگامی که در باتلاق گناه فرو می رویم فریاد رسمان می شود و نجاتمان می دهد. و آنوقت زندگی چه زیبا خواهد شد.

انشا درباره شب نیمۀ شعبان

شب بسیار مبارکی است، از امام صادق علیه‌السلام روایت شده: که از امام باقر علیه‌السلام از فضیلت شب نیمه شعبان سؤال شد، ایشان فرمود:

این شب پس از شب قدر برترین شبهاست. در این شب خدا فضل خود را بر بندگان سرازیر می‌کند و آنان را به بخشش و کرم خویش می‌آمرزد، پس در تقرّب جستن به‌‌سوی خدای تعالی در آن بکوشید که آن شبی است که خدا به ذات مقدّس خود سوگند یاد کرده که سائلی را از درگاه خویش با دست خالی بازنگرداند، مادام که انجام معصیتی را درخواست نکند.

شب نیمه شعبان شبی است که حق‌‌تعالی آن را برای ما قرار داد و در عوض شب قدر که آن را مخصوص پیامبر(ص) فرمود، پس در دعا و ثنا بر خدای تعالی کوشش کنید… .

از جمله برکات این شب مبارک، ولادت باسعادت حضرت سلطان عصر امام زمان (ارواحنا له الفداء) است که در سحر چنین شبی در سال 255 هجری قمری در سُرَّ‌من‌‌رأی [سامرّای کنونی] واقع شد و باعث فزونی شرافت این شب مبارک شد.

مطالب مشابه را ببینید!

انواع اسم دوقلو؛ مجموعه 100 نام پسرانه و دخترانه دوقلو لقب‌های خاص و شاخ دخترانه و پسرانه؛ اسم و لقب های مستعار جالب جواب مراحل بازی آمیرزا Amirza؛ از سوال 1 تا آخرین مرحله بازی کامل بهترین اسم های پسرانه جدید و قدیمی؛ لیست اسم برای پسر طبق حروف الفبا اسم پسر؛ اسم پسرانه جدید ایرانی، 1000 اسم پسرانه اصیل، نام پسرانه مذهبی معمای ریاضی؛ مجموعه سوالات ریاضی آسان تا سخت با پاسخ بهترین اسم پسر + 100 اسم پسر جدید + نکاتی برای انتخاب خوشگل ترین نام پسرانه چیستان های سخت و ساده برای تست ضریب هوشی (250 سوال جالب) اسم پسر سه حرفی | اسم پسر چهار حرفی | همراه معنی و ریشه اسم کپشن اینستاگرام؛ نوشتن متن های جذاب و ناب برای کپشن اینستاگرام